پس از صد سال فرصتی برای گیلان
پس از صدسال فرصتی برای گیلان خاندان صفویه درسالهای ۱۷۲۲-۱۵۰۱ میلادی برایران فرمانروایی کردند.این دوره دراروپا دوره جنبش های سیاسی واقتصادی است .و اروپاییان برای کسب ثروت به دیگر نقاط دنیا روی آوردند.حکومت صفویه برای بسط قدرت اقتصادی و نظامی خود ومقابله با قدرت دولت سنی مذهب عثمانی تلاش داشت تاارتباط خودرا بادنیای خارج بیشتر […]
پس از صدسال فرصتی برای گیلان
خاندان صفویه درسالهای ۱۷۲۲-۱۵۰۱ میلادی برایران فرمانروایی کردند.این دوره دراروپا دوره جنبش های سیاسی واقتصادی است .و اروپاییان برای کسب ثروت به دیگر نقاط دنیا روی آوردند.حکومت صفویه برای بسط قدرت اقتصادی و نظامی خود ومقابله با قدرت دولت سنی مذهب عثمانی تلاش داشت تاارتباط خودرا بادنیای خارج بیشتر کند.به دلیل عدم ارتباط دریایی خلیج فارس بادریای مدیترانه ودرگیریهای بین دولت ایران و دولت عثمانی ، دریای خزر ، بهترین راه ارتباطی باکشورهای اروپا یی بود .ازطرفی درعصرصفویه به لحاظ ارتباط فکری و خانوادگی بین شیخ زاهدگیلانی و خاندان شیخ صفی در اردبیل،گیلان شرایط ایده آلی درحاکمیت داشته و برای برقراری ارتباط تجاری و فرهنگی با جهان خارج بویژه روسیه و اروپا از شرایط خوبی برخورداربوده است.ولذا خاندان صفویه برای ایجاد اتحاد در اقوام گیلانی و شرق و غرب گیلان باتوجه به موقعیت شهر رشت ،این شهررا به عنوان مرکزحکومت درگیلان انتخاب می کند.پس ازسقوط خاندان صفویه وکش وقوسهای حکومت درایران (دستیابی افغانها درایران ،حکومت کریم خان زندونادرشاه )و پس از حدود ۷۴سال خاندان قاجار در ایران به قدرت می رسد(۱۷۹۶–۱۹۲۵میلادی).در این دوره همچنان مسیر دریای خزر یهترین راه ارتباط تجاری و فرهنگی باغرب بوده است .
.اما بتدریج با تضعیف قدرت دولت مرکزی ایران و تسلط رضا خان بر ایران و وقوع انقلاب سوسیالیتی در روسیه ،شرایط استانهای شمالی بویژه گیلان تغییرمی کند .ارتباطات تجاری بازرگانان ایرانی واروپایی محد ود می شود.با آغاز جنگ جهانی اول وبدنبال آن دخالتهای دول قدرتمنددرایران ،مردم گیلان نزدیک به یک دهه به رهبری میرزا کوچک خان با قدرتهای استعماری روس و انگلیس و عوامل داخلی آنها مبارزه کردند.النهایه باسقوط دولت قاجار ،رضاخان که سابقه درگیری بانیروهای میرزا کوچک خان داشته و با خاطرات تلخی ازجنگ درگیلان داشته به قدرت می رسد.بعدها این خاطرات تلخ رضاخان تبدیل به کینه خاصی نسبت به گیلان وگیلانیان شده است .ازفرزند او هم محمدرضا خیری به گیلان نرسید.پس از انقلاب اسلامی هم تاکنون طرحهایی که با اعتبارات کلان ملی درگیلان اجراشود ومنجربه ایجاد اشتغال وتحولی دراقتصادگیلان گردد،پانگرفته است .درحالی که گیلان بستر مناسب برای برخی طرحهای ملی ازجمله پتروشیمی وتوسعه صنعت رادارداما همتی نشده است شبکه های حمل ونقل (راه وراه آهن )بشکل مناسب درگیلان توسعهنیافته است .گرچه توسعه راههای ارتباطی از زیرساختهای توسعه محسوب می شود و برای اقتصادگیلان مفید است اما مشاهده می شود برخی ازعومل خارج از استانهای شمالی باتوجه به موقعیت شمال با حرص و ولع خاصی نسبت به تصرف زمین و امکانات اقتصادی این منطقه ازخودنشان می دهند.خصوصی سازی صنعت درگیلان بجای توسعه صنعت وافزایش اشتغال منجر به تعطیلی کارخانجات بیکاری کارگران وآزادسازی زمین کارخانه دربهترین نقطه شهررشت به خریداران غیربومی شده است(کارخانه الکتریک).دهها کارخانه درشهرصنعتی شهرواطراف تعطیل شده است .استراتژی توسعه کشاورزی درگیلان و شمال که چند دهه بعد از انقلاب اسلامی ،محورتوسعه شمال قرارگرفته بودنه تنهاکشاورزی راتوسعه ندادبلکه کشاورزی شمال هم متاثر از سیاستهای کلان که برای جبران کسری کالا و ارزان کردن محصولات غذایی ،به واردات محصولات غذایی روی آورده بود،به مشکلات زیادی گرفتارکرد.دربخش گردشگری نیز هنوز استراتژی نظام ودولت دربهره مندی ازدریا ،دشت و کوهستان نامشخص وسرمایه گذاری قطره ای است.به عبارتی سیاست بهره برداری از سواحل دریا و دیگر نقاط شمال روزمرهگی است .سیاستها در ارتباط با استفاده ازسواحل دریا،مقطعی وب یشترکنترلی و امنیتی است نه فضاسازی و ایجاد زیرساختهای مناسب برای بهره برداری .حضور بیش ازصد نماینده از گیلان در مجالس دوره های مختلف جمهوری اسلامی ایران حتی نتوانسته یک صنعت مادرومهم واشتغالزا درگیلان ایجادکندوبسیاری ازصنایع ارزشمندباقی مانده ازقبل هم به تعطیلی کشیده شد.حضوراین همه نماینده ازگیلان حتی اتوبان چهارخطه گیلان راهم تکمیل نکرده است .خط آهن گیلان که این همه تبلیغات می شود که کریدور تجاری اروپا –روسیه به آسیااست با بیش از ده سال از آغازگلنگ زنی آن خرچنگی توسعه ساخته می شود .حال حضور جناب آقای دکترنوبخت در راس هرم قدرت ایران اگر نتواند موجب تحول اقتصاد،صنعت ،تجارت و کشاورزی درگیلان شود ،همچنان گیلانیها درکشاورزی به «گل بازی»و درجهانگردی به «آب بازی»مشغول خواهندشد و گیلان مبدا مهاجرت جوانان بسوی دیگراستانها برای کار. حال که مجددا ساختارسازمان برنامه و بودجه با اندک تغییرات درنام مجددا احیاءشده و برادر ارجمند گیلانی ما در راسش قراردارد نه از باب استثناء قائل شدن بلکه جبران عقب ماندگی ،حداقل به اندازه توجهی که آقای روغنی زنجانی درزمان صدارتش برسازمان برنامه و بودجه به زنجان کردند،دولت آقای روحانی و ایشان به گیلان داشته باشند.انشاءالله.
دکتر اصغر شکرگزار – استادیار دانشگاه گیلان
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه