حفظ نظام واجب است نه خواستههای شخصی و گروهی
این روزها در آستانه سالگرد ناآرامیها و دگرگونیهای سیاسی و سریالی برخی کشورهای استبداد زده خاورمیانه و شمال افریقا که ظهور بیرونی آن از دسامبر ۲۰۱۰ آغاز شد و بعضا تا امروز هم ادامه دارد هستیم. آتشی که از جان «بو عزیزی» سبزیفروش شعله گرفت خیلی زود به خرمن حکام مستبد عربی افتاد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،فرشاد نوروزپور سرپرست روزنامه فرهیختگان گیلان نوشت:این روزها در آستانه سالگرد ناآرامیها و دگرگونیهای سیاسی و سریالی برخی کشورهای استبداد زده خاورمیانه و شمال افریقا که ظهور بیرونی آن از دسامبر ۲۰۱۰ آغاز شد و بعضا تا امروز هم ادامه دارد هستیم. آتشی که از جان «بو عزیزی» سبزیفروش شعله گرفت خیلی زود به خرمن حکام مستبد عربی افتاد. در حدود پنج سال اخیر تحلیلهای مختلفی ارائه شده است از خیزش وسیع علیه حاکمان عربی نظیر سرهنگ قذافی و حمد بنعیسی که هرکدام چند دهه قدرت را در دست داشتند و میپنداشتند کشورشان در آرامش و تحت کنترل آنهاست و سرنوشتی متفاوت از آنچه رقم خورد را در سر میپروراندند که بررسی آن خارج از این مقال است اما آنچه به ما مردمان ایران، ابرقدرت و بازیگر اصلی منطقه مربوط میشود، تلاش عدهای است برای مبتلا کردن کشور به ویروسی که به گمان آنها بتواند باثبات و امنترین کشور خاورمیانه را از درون تضعیف کند.
زمستان سال ۸۹ و همزمان با اوج تحولات خاورمیانه، عبدالله گل رییس جمهور وقت ترکیه سفری به تهران داشت و به دنبال آن جریانی رسانهای به راه افتاد که از پیشنهاد وی به مقامات ایران برای صدور مجوز راهپیمایی ۲۵ بهمن حکایت میکرد که بعدا از جهات مختلفی تکذیب شد. اما برای اهل فن پوشیده نبود که رویاپرداز میراثداری امپراطوری عثمانی به دنبال کدام ماهی از این آب گلآلود است. چه شد که ترکیه دوباره سودای امپراطوری اسلامی را در سر پروراند؟ اینجاست که باید خواص بیبصیرت و محبان دنیا و پیمانشکنان را به چالش کشید.
چرا آنان که ادعای دوستی با امام و ارادتشان به آن پیر فرزانه گوش فلک را کر میکرد، سنگ محک حق و باطل را گم کردند. مگر نشنیده بودند که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است. پس چرا نظام را تا لبه پرتگاه بردند. مگر نمیدانستند که معیار درستی اعمال و رفتار ما، موضعگیری دشمنان قسمخورده است. چرا چشمان خود را بر این واقعیت بستند. آمریکا که به تعبیر امام راحل شیطان بزرگ است، از جنبش سیاه سبز حمایت کرد. نخست وزیر رژیمی که هدف امام راحل، محو آن به عنوان غده سرطانی بود، دهانش را به تحسین و حمایت گشود. حال پس از چند سال، هر فرد آزاداندیشی میبیند که چه سفرهای پهن کردهاند این فتنه گران و سران فتنه و چه کسانی را بر سر این سفره نشاندند؛ منافقین، سلطنتطلبان، اپوزیسیون خارج نشین و … باید پشتکار را از دشمنان خود یاد بگیریم که کمیته تشکیل میدهند و دور یک میز مینشینند و هدفشان هم یکی است و آن نابودی جمهوری اسلامی ایران.
در شرایطی که نفت در بودجه سال آینده ۷۲ دلار پیش بینی شده است، در حالی که میانگین قیمت امروز آن ۴۸ دلار است و طبق پیشبینی ها سال آینده نهایتا به ۶۰ دلار میرسد و دست دولت هم برای افزایش حاملهای انرژی به عنوان یک راه حل در این شرایط بسته است و ناچار باید به منظور تامین کسری بودجه از میزان سی هزار میلیارد تومن بودجه عمرانی بکاهد که مساوی با عدم اشتغال و پایین آمدن رشد اقتصادی است و در عین حال بلوکه ماندن پولهای ایران و مساله مذاکرات هستهای به عنوان یک راه حل برای جبران این وضعیت و عبور از بحران مطرح است و در واقع اولویت دولت مساله اقتصاد است. نگذاریم فتنهای جدید شکل بگیرد.آیا معیشت مردم مهم است یا خواستههای سیاسی عدهای معدود. این سیاسیون برخورد پیامبر رحمت با عهدشکنان را در تاریخ بخوانند. به فرمایشات حضرت امیر در مقابل پیمانشکنان رجوع کنند. افراد در هر طیف سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب با شناخت صحیح از نیازهای کشور و نگاه دلسوزانه به آینده آن و با در نظر گرفتن همه جوانب و مسائل داخلی کشور و خارجی منطقه و بینالمللی تصمیم و موضع بگیرند.
آیا دغدغه حال نظام رفع حصر است یا این محاصره مردم ایران در شعب ابیطالب از سوی کفار جهان. سیاسیون دقت کنند از این گذرگاه باید با بصیرت عبور کرد. حفظ نظام واجب است نه خواستههای شخصی و گروهی.
چرا امروز به جای تاکید بر خواستههای غیرمعقول و مطالباتی که صرفا نتیجه اش فاصله و جدایی بیشتر میان دلسوزان انقلاب و نظام است، با تلاش برای فعالیت در چارچوب نظام و قانون اساسی و به منظور جبران ظلمی که به نظام و کشور شد، از غبارآلود کردن فضا پرهیز نمیکنند و حتی به یک مرتبه عالیتر خراشهای ناجوانمردانه بر چهره کشور را تیمار نمیکنند؟ غباری که بی شک در چشم مردم ایران خواهد رفت.
دیدگاه