چرا باید بزرگترین دریاچه جهان را «کاسپین» بنامیم؟ | کاسپین یا هیرکانی رجوع به هویت نامی ایرانی است
مجید صیادنورد متذکر شد: واژه کاسپین، نمونه انگلیسی شده واژه کاسپی است و پرداختن به نام دریای شمالی ایران و رسیدن به نامی واحد که برآمده از هویت ایرانی باشد یکی از مقدمات و بدیهیات فعالیت و بهره برداری اقتصادی و تجاری از بزرگترین دریاچه جهان است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مجید صیادنورد در گفت وگو با ایسنا، دریاچه کاسپین (هیرکانی) را بزرگترین دریاچه جهان دانست که از جنوب به ایران، از غرب به جمهوری آذربایجان، از شمال و شمال غرب به فدراسیون روسیه، از شمال شرقی به قزاقستان و از شرق نیز به ترکمنستان محدود است و اظهار کرد: دریای کاسپین (هیرکانی) از چند منظر دارای اهمیت متمایز و منحصر به فرد است؛ نخست اینکه به عنوان بخشی از ایده ژئوپلتیکی «هارتلند» از موقعیت ژئوپلیتیکی در ارتباط با حوزه های روسیه، خاورمیانه، آسیای میانه – قفقاز و شرق آسیا با اروپا برخوردار بوده و با بهره مندی از ذخایر حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیارد بشکه ای و ۱۵۰ تا ۲۹۰ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی، جایگاه خوبی را در عرصه ذخایر و بازار هیدروکربن های جهانی به خود اختصاص داده است.
وی افزود: پهنه آبی مورد نظر با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خود یکی از مکان های اصلی اتصال – عبور کریدورهای بین المللی چون شمال – جنوب، تراسیکا، کریدور میانی و طرح «یک کمربند، یک جاده» چین محسوب می شود و دارای با ارزش ترین ماهیان خوراکی دنیا یعنی ماهی سفید و ماهیان تاسمانی است و از حدود یکصد تنوع آبزی برخوردار بوده و زیستگاه اسب کاسپین، فوک کاسپین و جنگل های هیرکانی بوده که اخیرا به عنوان میراث مشترک بشری از سوی یونسکو شناخته شده است.
این دکتری علوم سیاسی، با اشاره به تعدد اسامی بزرگترین دریاچه جهان، عنوان کرد: پرداختن به نام دریای شمالی ایران و رسیدن به نامی واحد که برآمده از هویت ایرانی آن باشد یکی از مقدمات و بدیهیات فعالیت و بهره برداری اقتصادی و تجاری از بزرگترین دریاچه جهان است؛ در واقع اسم یک مکان به عنوان یک شاخص، عامل برسازنده بخشی از هویت ملی و برندینگ جهت بهره برداری از آن نقطه و عارضه جغرافیایی قلمداد شده، زمینه ارتقای شاخص های اقتصادی و رونق فضای کسب و کار را فرآهم میکند.
صیادنورد اضافه کرد: طی یک قرن گذشته اسم دریای شمالی ما از کاسپین به خزر و مازندران تغییر پیدا کرده و بر این اساس می توان با مزمت تعدد اسامی دریای مورد بحث که در نوع خود امری کم نظیر در سیر نامگذاری یک عارضه جغرافیایی در سطح جهان بوده، بر لزوم نائل آمدن به اسمی واحد تصریح کرد.
وی تاکید کرد: درخصوص تعداد اسامی در منابع مختلف به اسم های گوناگونی اشاره شده که شمار آنها به بیش از ۴۰ نام نیز بالغ می شود و در میان آنها می توان به اسامی چون دریای کاسپی یا کاسپین، هیرکانی، ورکانه، آبسکون، آلبانیا، جیلان، جرجان، خزر، گیل، دیلم، گرگان، طبرستان، مازندران، شیروان، گیلان، قزوین، باکو، اقانیا، تالش، گسکر، استراباد، خراسان، کمرود و… اشاره کرد.
این فعال رسانه ای، درخصوص تعدد نام های فوق در تاریخ، متذکر شد: بخش قابل توجهی از نامگذاری های مطرح در طول تاریخ به دو دلیل ناشناخته بودن گستره بزرگترین دریاچه کره زمین از سوی نویسندگان و سیاحان بازدیدکننده از یکی بخش های این دریا که با قسمتی از تنوع جغرافیایی – قومی آن آشنا شده بود و حضور (تفوق) اقوام مختلف حاشیه آن در مناسبات سیاسی، تجاری و فرهنگی دریای کاسپین (هیرکانی) ناشی می شود.
وی با اشاره به ابهام در منشا تاریخی برخی نامگذاری ها، عنوان کرد: وجه تسمیه دریای خزر برآمده از قوم خزر بوده، قومی که از نیمه دوم هزاره اول میلادی اثری از آنها در تاریخ منطقه قفقاز و کرانه های غربی دریای کاسپین (هیرکانی) مشاهده نمی شود و اساسا ابهام موجود در ماهیت این قوم و چرایی ماندگاری و پایایی نام خزر بر دریای مزبور مورد سوال است.
صیادنورد با بیان اینکه طی قرون متمادی دو نام در عرصه بین المللی و داخلی (ایرانیان) از بیشترین کاربرد و اقبال برخوردار بوده است، گفت: در سطح جهانی نام Caspian Sea (دریای کاسپین) و در ادبیات ایران (رسمی – محاوره ای) و کشورهای ترک زبان نام دریای شمالی کشورمان، دریای خزر Khezer Daryaye نامیده می شود.
وی با بیان اینکه وجه تسمیه نام خزر بر روی پهنه آبی شمالی ایران به حضور قوم خزر باز می گردد، ادامه داد: قوم خزر طایفه ای ترک نژاد بودند که در قرن دوم میلادی از آسیای میانه و سواحل شرقی دریای کاسپین (هیرکانی) وارد بخش شمال غرب و غرب بزرگترین دریاچه جهان شده و استنادات و روایت های تاریخی متعدد بر خوی تهاجمی آنها نسبت به دیگر مناطق مسکونی حاشیه پهنه آبی بزرگ صحه دارد. قومی که با قدرت گرفتن روس ها در هزاره دوم میلادی قدرت تهاجمی و اثرگذاری خود را از دست داده و در اقوام اسلاو هضم و قدرت آنها نیز منقرض گردید. نکته جالب توجه اینکه در هیچ یک از نوشته های نویسندگان مشرق زمین و غربی دوران پیش از اسلام، اثری از نام «خزر» بر دریای شمال ایران وجود ندارد.
این دکتری علوم سیاسی اضافه کرد: نکته قابل توجه در ارتباط با سیر حضور و به کارگیری نام خزر بر پهنه آبی شمالی ایران، استفاده برخی جهانگردان اروپایی دوران صفویه از نام خزر در سفرنامه های خود است. در این میان نقطه عطف در نامگذاری این دریا در قراردادهای منعقده میان ایران و روس است.
وی با اشاره به سیر تطور نام از خزر به مازندران و خزر، یادآور شد: درخصوص نامگذاری مازندران بر دریای شمالی کشورمان که برآمده از ریشه نام استان شمالی ایران است، باید به دو دلیل، تمایل برخی مسئولین دولتی پهلوی اول برای جلب نظر رضاشاه، به دلیل خاستگاه مازندرانی او و همچنین تلاش های متفکران ملی گرایی دهه های نخست قرن گذشته اشاره کرد که در کتاب ها و مقالات داخلی تا دهه چهل شمسی قابل رصد است. در دوران جمهوری اسلامی ایران و از سال ۱۳۷۵، براساس مصوبه هیأت وزیران وقت با تاکید بر لزوم حفظ هویت ایرانی دریا، نام پهنه آبی شمال کشور از دریای خزر به دریای مازندران تغییر داده شد.
صیادنورد با بیان اینکه همه کشورها باید در رابطه با پدیدههای جغرافیایی به خصوص دریاها، یک نام بینالمللی به کار برده و به کارگیری یک نام محلی برای کاربرد محلی قابل قبول است، تصریح کرد: پهنه آبی شمال ایران در حال حاضر در داخل کشور به نام دریای خزر شناخته میشود و این در حالی است که در سطح بین المللی آن را به نام caspian sea میشناسند، اعراب نیز آن را بحر القزوین مینامند. نکته جالب توجهی که باید متذکر شد این واقعیت است که برخی پژوهشگران و در تصورات عموم مردم، این باور وجود داشته که خزر ترجمه فارسی کلمه کاسپین است.
وی با اشاره به وجه تسمیه دریای کاسپین، متذکر شد: واژه کاسپین، نمونه انگلیسی شده واژه کاسپی است. در واقع کاسپین نامی است که به جز کشورهای عربی (بحر قزوین) و دولت های قومیت گرای ترک (ترکیه، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان) در سایر نقاط جهان بر این پهنه آبی نامیده شده و به کار می رود. عنوان کاسپین خود از نام قوم کاسپی (یا کاسّی) گرفته شده است که قبل از آریاییها در سواحل جنوب غربی دریای کاسپین جایی در شمال یا جنوب رود کر واقع در قفقاز جنوبی میزیستند.
این دکتری علوم سیاسی اضافه کرد: در عهد هخامنشیان و اشکانیان، دریای هیرکان (گرگان) یا «ورکانه» نام دریاچه بزرگی که امروز به غلط دریای خزر خوانده میشود، بوده و ورکانه پارسی و هیرکانیا یونانی است. کاسیها یا کاسیان، مردمان سفیدپوستی بودند که از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره ساسانی، مکتوبها و اشارههایی به حضور آنها در شمال و باختر ایران وجود دارد.
وی با بیان اینکه کاسپین ها تا زمان حضور و غلبه اقوام آریایی بر سایر قومیت ها در قرن هفتم پیش از میلاد مسیح، قومی در بخش های شمالی و مرکزی ایران بودند و قبل از آریایی ها در این سرزمین فرهنگ و تمدن درخشانی پدید آوردند، تاکید کرد: دریای کاسپین یا هیرکانی رجوع به هویت نامی ایرانی است، زیرا قوم کاسپی (کاس ها) اقوامی ایرانی بودند که قبل از ورود آریایی ها به فلات ایران در کرانه های جنوبی آن زندگی کرده و عقبه قومی بخش قابل توجهی از مردمان کنونی گرگان، مازندران و گیلان از قوم مزبور است. در عین حال نام کاسپین در اسناد و سازمان های (نهادها) بین المللی مورد اتفاق قرار گرفته، عنوانی که برآمده از نام قوم کاسپی یا کاس بوده، امری که دیگر ساکنین دریای شمالی ایران زمین، یعنی روس ها نیز بر آن صحه گذاشته اند.
صیادنورد خاطرنشان کرد: نباید دنبال اثبات اسامی مناقشه برانگیز بود و بر گرگان، مازندران یا گیلان بر نام دریای شمالی ایران پافشاری کرد. از سوی دیگر درخصوص نام هیرکانی می توان به ثبت جهانی جنگل های حاشیه دریای مورد بحث تحت همین عنوان توجه داشت.
این فعال رسانهای ادامه داد: درخصوص کاسپین و نام برجای مانده می توان به اسب کاسپین نیز استناد کرد، نامی که برآمده از تاریخ قوم مزبور بوده و ظرف دهه های اخیر حفظ و نگهداری نیای اسب های کره زمین مورد توجه قرار گرفته است.
وی تعیین و تصویب نامی برآمده از اصالت تاریخی که مورد اقبال بین المللی است از سوی دولت و مجلس شورای اسلامی را راهکاری پیشنهادی دانست که در بستر علمی از سوی نهادهای علمی – پژوهشی کشور در قالب یک همایش علمی تثبیت می شود و در ادامه به صورت مصوبه قانونی به داستان تعدد نام دریای شمالی ایران و بهره گیری از نامی غیرمناسب و غیر تاریخی، خاتمه میدهد و گفت: تهیه و عرضه نقشه ها و فرهنگسازی نام (هیرکانی یا کاسپین – کاسپی) در ادبیات آموزشی و پژوهشی کشور میتواند تکمیل کننده مسیر پیش روی باشد.
دیدگاه