فشارهای سیاسی روی هادی حق‌شناس؛

تغییرات مدیریتی در گیلان: میدان نبرد قدرت یا بازی با سرنوشت مردم؟

آیا فشارهای وارده به هادی حق شناس به‌واقع در جهت منافع عمومی است یا تلاش برای سهم‌خواهی سیاسی در دولت جدید؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، سلیمان اسداله نژاد رودبنه در یادداشتی نوشت:

در هفته‌های اخیر، فشارهای سیاسی روی “هادی حق‌شناس”، از سوی برخی گروه‌های اصلاح‌طلب برای تسریع در تغییر مدیران کل و فرمانداران و البته معاونان استاندار به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. این گروه‌ها، که از حامیان دولت چهاردهم به شمار می‌روند، با دستپاچگی خواستار جایگزینی سریع مدیران دولت سیزدهم هستند؛ اما آیا این فشارها به‌واقع در جهت منافع عمومی است یا تلاش برای سهم‌خواهی سیاسی در دولت جدید؟

پرسش مهم‌تر این است که آیا عجله در تغییرات مدیریتی بهترین راه برای بهبود وضعیت استان است؟

از همان روزهای ابتدایی انتصاب حق‌شناس به عنوان استاندار گیلان، شایعات و فشارها برای اعمال تغییرات گسترده مدیریتی در استان به‌ شدت مطرح بوده است. اما استاندار گیلان با اتخاذ یک رویکرد مسئولانه، به‌جای تسلیم در برابر این فشارهای سیاسی، به‌درستی درصدد بررسی وضعیت موجود و عملکرد مدیران فعلی برآمده است.
چرا باید این تغییرات با عجله و بدون بررسی دقیق صورت گیرد؟

اگر عملکرد مدیران فعلی مثبت باشد، چه دلیلی برای تغییر آن‌ها وجود دارد؟

آنچه که از رفتار و انتقادات برخی گروه‌های سیاسی به‌ وضوح پیداست، تمایل آن‌ها برای ورود به ساختار مدیریتی استان است، بدون توجه به اولویت‌های واقعی مردم و استان. آیا این گروه‌ها واقعاً به بهبود وضعیت استان فکر می‌کنند یا بیشتر به دنبال گرفتن سهمی از قدرت هستند؟

به عنوان مثال در شهرستان لاهیجان تاکنون پنج نفر برای پست فرمانداری به استاندار پیشنهاد شده اند.

استاندار گیلان نباید اجازه دهد که این نوع فشارها بر روند تصمیم‌گیری‌های مدیریتی اثرگذار باشد. مردم گیلان انتظار دارند که انتصاب مدیران بر اساس شایستگی، تخصص و توانمندی‌های مدیریتی انجام شود، نه بر پایه سهم‌خواهی‌های جناحی و سیاسی.

یکی از دلایل کلیدی برای مقاومت در برابر تغییرات سریع، نیاز به شناسایی و انتخاب مدیران شایسته و کارآمد است. فرآیند انتصاب مدیران نباید تحت تاثیر عجله و فشارهای سیاسی قرار گیرد، بلکه باید با دقت و برنامه‌ریزی انجام شود تا مدیرانی با توانایی‌های واقعی و تخصصی وارد مناصب مدیریتی استان شوند. استاندار حق‌شناس به‌درستی به این موضوع پی برده و با اتخاذ رویکردی تدریجی در حال بررسی دقیق عملکرد مدیران فعلی و انتخاب جایگزین‌های مناسب است.

برخی انتقادکنندگان، با اشاره به تغییرات سریع مدیریتی در استان‌هایی مانند یزد و اصفهان، خواستار اقدام مشابه در گیلان هستند. اما آیا صرفاً سرعت تغییرات می‌تواند معیاری برای موفقیت مدیریت استانی باشد؟ تغییرات عجولانه، بدون توجه به نیازها و شرایط خاص هر استان، ممکن است نه‌تنها مشکلات مدیریتی را حل نکند بلکه به بی‌ثباتی و ناکارآمدی بیشتر منجر شود. گیلان همیشه با چالش‌های مدیریتی خاص خود مواجه بوده و هرگونه تغییر باید با دقت و بر اساس واقعیت‌های میدانی صورت گیرد.

پیشنهاد می‌شود در شرایط کنونی، استاندار گیلان به‌جای توجه به فشارهای سیاسی، شفافیت بیشتری در روند تصمیم‌گیری‌های خود ارائه دهد. مردم حق دارند بدانند که تغییرات مدیریتی به‌چه دلیل انجام می‌شود و چرا برخی مدیران در جایگاه خود باقی می‌مانند. با ارائه گزارش‌های شفاف و ارتباط مستقیم با شهروندان، می‌توان اعتماد عمومی را تقویت کرد و از گسترش شایعات و انتقادات بی‌پایه جلوگیری نمود.

به نظر می‌رسد هادی حق‌شناس، باید در برابر فشارهای سیاسی مقاومت کند و با همان درایت همیشگی به مدیریت استان بپردازد. هرگونه تغییر مدیریتی باید براساس شایستگی، تخصص و نیازهای واقعی استان انجام شود، نه تحت تأثیر خواسته‌های گروه‌های سیاسی و جناحی. روند تدریجی تغییرات مدیریتی نه‌تنها یک تصمیم درست، بلکه نشانه‌ای از تعهد استاندار به منافع عمومی و جلوگیری از حیف‌ و میل منابع است.

سرعت در تغییرات مدیریتی، اگرچه ممکن است در نگاه اول جذاب به‌نظر برسد، اما زمانی که به هزینه‌های بلندمدت و تأثیرات منفی آن بر ساختارهای استانی نگاه کنیم، اهمیت اتخاذ رویکردی مسئولانه و مبتنی بر واقعیت‌های میدانی بیش‌ازپیش آشکار می‌شود.

Share