مردم نگاه‌شان به مجلس نگاه خوبی نیست

متکی: قالیباف تمام ذهنش برای ریاست‌جمهوری است | در انتخابات اخیر تهران مردم به ما پیام دادند

منوچهر متکی منتخب مردم تهران در مجلس دوازدهم گفت: متاسفانه مجلس دوازدهم اولین مجلسی است که قبل از اینکه شروع شود دو کارت زرد از رهبری گرفته است؛ کلام تاکیدی مقام معظم رهبری هم پرهیز از اختلاف بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، احتمالاً تصور می‌کند که اگر رئیس مجلس نشود، رئیس‌جمهور هم نمی‌شود. از آن‌سو آقای ذوالنور نیز پشتش به جبهه پایداری و شریان و جریانی که این سال‌ها در مجلس نقش‌آفرین بودند، گرم است. منوچهر متکی نیز در این میان امیدش به طیف فراکسیون اصلاح‌طلب و مستقلان است که حدود ۱۰۰ نفر می‌شوند. اکنون باید دید که او رای می‌آورد یا نه.

 مصاحبه منوچهر متکی با روزنامه سازندگی را در ادامه بخوانید:

**‌در روزی این مصاحبه انجام می‌شود که یکی‌ دو روز از سقوط بالگرد رئیس‌جمهور می‌گذرد. همزمان نه دولت داریم و نه مجلس، چون مجلس هم به پایان کارخود رسیده است. از طرفی سقوط بالگرد رئیس‌جمهور نیز شوک بزرگی به جامعه وارد کرد

بله. حادثه معلمه‌ تلخی برای کشور بود که مسئولان نظامش در یک چنین حادثه‌ای از دست بروند. سکاندار دیپلماسی کشور، رئیس دولت و مسئول اجرایی کشور و عزیزان دیگری که در این پرواز بودند. من اسم این پرواز را «پرواز خدمت و ایثار» گذاشتم.‌ در مراسم‌های مختلفی که با حضور مردم دیدیم واقعاً باور من این است که آقای رئیسی مزد دو چیز را گرفت؛ اول، مزد نیتش را گرفت. من ۳۵ سال است که آقای رئیسی را می‌شناسم؛ سلامت، پاکدستی، صداقت و درستکاری در آقای رئیسی موج می‌زند.‌

* ‌به لحاظ شخصیتی منظورتان است؟

به لحاظ سلامت، درستی و پاکدستی آقای رئیسی این بود که نیتش را با خدا خالص کرده بود. ایشان از زمانی که مسئولیت اجرایی به دست گرفت، بی‌قرار برای خدمت کردن بود. من نمی‌گویم تمام تلاش‌هایش به نتیجه رسید یا اشکالات در آن متعدد نبود؛ اما او برای کار کردن و خدمت کردن بی‌قرار بود. شاید هیچ وقت چنین مجالی برایش پیش نیامده بود. زمانی که در سیستم قضایی کشور حضور داشتند، گاهی برخی از نزدیکان او متوسل به بیت و حضرت آقا می‌شدند که مثلاً شما یک تذکری بدهید. ایشان بی‌محابا تن به کار و میدان می‌زند.

** این حُسن است یا عیب؟ برخی از اطرافیان ایشان می‌گویند آقای رئیسی مثل یک سرباز خدمت می‌کرد، درحالی که رئیس‌جمهور باید ژنرال باشد و خودش را در مقام سرباز پایین نیاورد.

اگر خودش را در جایگاه سرباز بیاورد، خب اشکال است اما ایشان در جایگاه فرماندهی این تحرکات را داشت. آقای روحانی به دلایلی این تحرکات را نمی‌توانست داشته باشد که برای من روشن است و به او هم حق می‌دهم.‌‌اشکالی که ممکن است به دولت آقای رئیسی گرفته شود این است که حرکت باید بر مبنای جهت‌گیری و نقشه‌ راه باشد. من معتقدم جهت‌گیری آقای رئیسی و ریل‌گذاری جدید دولت سیزدهم، متفاوت از ریل‌گذاری دولت قبلی بود. این جهت‌گیری خوب بود اما جهت‌گیری باید پیگیری شود با نقشه راه درست و مدیران کارآمد.

** شما فکر می‌کنید نقشه درست و مدیران کارآمد نداشتند؟

سرعت آقای رئیسی بسیار بالا بود. به طوری که گاهی برمی‌گشت، نگاه می‌کرد و می‌دید هیچ‌کس دنبالش نیست. یعنی بعضی‌ها نمی‌کشیدند. مردم این دو ویژگی را در آقای رئیسی حس کردند که او می‌خواهد و می‌دود. اینکه رسید یا نه، یک مقوله‌ دیگری است. به نظر بنده خودارزیابی یک دولت دو تا مولفه دارد: اول، شاخص‌ها. یعنی دولت یک برنامه‌ای را می‌نویسد و شاخص‌هایی برای اجرای آن تعیین می‌کند و بعد از یک سال بررسی می‌کند که چقدر جلو رفته است. چندی پیش مقام معظم رهبری در گفت‌‌وگوی با کارگزاران نظام فرمودند که ۳۵ درصد برنامه اجرا شده است. در دنیا اگر دولتی اجرای برنامه‌هایش به زیر ۵۰ درصد برسد، می‌گویند مساله و مشکل دارد و ناموفق بوده است. دوم، افکار عمومی و مردم که درباره دولت و عملکرد آن نظر می‌دهند. من معتقدم جهت‌گیری آقای رئیسی نسبت به دولت قبل از آن بسیار درست بود.

** منظورتان از جهت‌گیری برقراری عدالت است؟

خیر. منظورم این است که رئیس‌جمهور صورت مساله را چگونه می‌بیند و چگونه هدف‌گذاری می‌کند.

** ‌صورت مساله برای آقای رئیسی چه بود؟

 ابتدا باید ببینیم که صورت مساله در دولت قبل و آقای روحانی چگونه بود. صورت مساله برای آقای روحانی سیاست خارجی بود. ایشان در سیاست خارجی می‌گفت، آمریکا کدخداست. این نقطه‌ آغازین ایشان و استراتژی‌ای بود که حرکتش را بر آن مبنا گذاشت.

** به نظر شما اشتباه بود؟

بله. من این را اشتباه می‌دانم.‌

**‌ ولو اینکه به نتیجه منتج شود.

نشد.

** ‌اما برجام که امضا شد.

امضای برجام با اجرای آن یک مساله‌ دیگری است. برجام امضا شد اما اجرا نشد. دولت آقای روحانی در آخرین دیدارش با مقام معظم رهبری، جمله‌ای را از ایشان شنیدند. در آن دیدار، مقام معظم رهبری فرمودند دولت یازدهم و دوازدهم دولتی است که می‌تواند شهادت دهد، آمریکا قابل ‌اعتماد نیست. آقا که با آقای روحانی دشمنی ندارد. آقا یک شاقول دارد و  براساس آن شاقول نگاه می‌کند. خب نظر خیلی صریح دادند. اما دیدیم که فردا شبش آقای روحانی، بعد از پایان دولت در تلویزیون مصاحبه کرد. خبرنگار از او پرسید آقای روحانی! شما فرض کنید که آغاز دولت یازدهم است. اگر به ۸ سال قبل برگردید، چه می‌کنید؟ ایشان پاسخ می‌دهد همین کارهایی که کردم را دوباره انجام می‌دهم. همین راهی را که رفتم دو باره می‌روم.

** در واقع آقای روحانی می‌گوید به کاری که کرده، ایمان داشت.

اما به حرفی که آقا گفتند، ایمان نداشت. نه ‌تنها ایمان نداشت بلکه هر جا هم لازم بود، مقابلش حرف می‌زد.‌ آقای رئیسی که آمد، موضوعی به نام اختلاف بین رئیس‌جمهور و رهبری از ذهن جامعه رخت بر بست و کلاً حذف شد.

اینها را من جهت‌گیری می‌نامم. البته جهت‌گیری کافی نیست و باید همراه با نقشه راه باشد. معتقدم که این نکات وجود داشته است. آقای رئیسی انسان پاکی بود، انسان درستی بود اما خب طبیعی است که ما در حوزه‌ کارکردی و ارزیابی‌هایی که داریم باید واقع‌بینانه ببینیم.

** ‌سوال دیگرم این است که با جامعه دلسرد چه باید کرد؛ به خصوص اینکه ما انتخابات ریاست‌جمهوری هم پیش‌رو داریم؟

ما با سه، چهار رخداد این روزها روبه‌رو هستیم. یکی افتتاح مجلس خبرگان بود که آیت‌الله موحدی‌کرمانی به ریاست آن برگزیده شدند. دیگری انتخاب رئیس و هیات‌رئیسه مجلس است. بعدی که اشاره کردید، بحث انتخابات ریاست‌جمهوری است.

ما در دو انتخابات گذشته رکورد منفی زیر ۵۰ درصد زدیم. در نُرم دنیا و بین‌المللی در مرز ۴۰ درصد که شما مشارکت داشته باشید، این پذیرفته ‌شده است اما در تراز انقلاب اسلامی زیر ۵۰ درصد آمدن یک اشکال است. ما باید ریشه‌یابی کنیم. ما باید آسیب‌شناسی کنیم که چرا میل مردم کم شده است. نظرخواهی کنیم.

** به نظر شما الان مشخص نیست؟

به نظر من دو نکته وجود دارد. مردم وقتی از کارکرد دولت راضی باشند، مشارکت‌شان در انتخابات بالاست. اگر راضی نباشند، در نرخ مشارکت‌شان تاثیر می‌گذارد. ما در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ آمدیم زیر ۵۰ درصد. از این منظر نشانه‌ این است که مردم از عملکرد دولت (در دولت گذشته) راضی نبودند. در این دولت ما یک انتخابات داشتیم. انتخابات اخیر مجلس. دیدیم یک مقدار از آن دوره هم کمتر شد.

** به نظر شما عدم ‌مشارکت یک پیام صریح بود؟

بله پیام صریح مردم است. در انتخابات اخیر تهران مردم به ما پیام دادند. کسی که در دوره‌ قبل مجلس یک میلیون و ۲۰۰ هزار رای آورده بود، این دوره ۴۰۰ هزار تا رای آورد. این یک پیام کاملاً آشکار است. اینها پیام و مطلب دارند. مسئولان باید پیام مردم را بگیرند و حرف‌های مردم را بشنوند.بنابراین یک عامل در کاهش حضور، عملکرد دولت‌هاست. عامل دوم این است که مردم ما، مردم متنوعی هستند. نگاه‌های متفاوت دارند. آزادی اندیشه دارند. یکی اصلاح‌طلب می‌پسندد، یکی اصولگرا می‌پسندد و یکی مستقل می‌پسندد. تابلوی انتخابات باید به‌ گونه‌ای باشد که هر گرایش سیاسی در جامعه احساس کند که نامزد خودش را در این تابلو دارد. این به رقابت مفهوم می‌دهد و رقابت جدی می‌شود.در دیداری که مقام معظم رهبری با اعضای شورای نگهبان در انتخابات مجلس گذشته داشتند، روی مساله مشارکت به‌ عنوان یک مولفه‌ تاکید کردند. این خیلی جالب بود که مقام معظم رهبری این نکته را به طور اختصاصی در دیدار با شورای نگهبان می‌گوید که همه باید کمک کنند تا مشارکت بالا برود اما شورای نگهبان با مشارکت چه رابطه‌ای را دارد؟ شورای نگهبان باید برخی مفاهیم و ادبیاتی که تا به حال وجود داشته را بازنگری کند. موضوع عدم احراز را شما ببرید بچسبانید به عدم صلاحیت؛ یعنی کسی که در مرز عدم صلاحیت رسیده تقریباً به او بگویید، عدم احراز. اتفاقی که برای آقای پزشکیان افتاد، ورود مقام معظم رهبری به موضوع بود همچنین برای آقای مطهری؛ این باید برای شورای نگهبان ما یک الگو و مدل باشد که وقتی آقا می‌گوید مشارکت بالا همه کمک کنند به اینکه مشارکت بالا باشد بنابراین شورای نگهبان هم سهم خودش را در این مشارکت متوجه باشد.

** ‌ترکیب مجلس تقریباً روشن است،‌ محتمل است که جریان اصولگرایی اکثریت مجلس آینده را در اختیار داشته باشد. اگرچه قابل پیش‌بینی نیست اما اگر به هر دلیلی، دولت از جناح دیگری تشکیل شد. این تعارض باز هم منجر به درگیری‌ها بین مجلس و دولت خواهد شد یا خیر؟

گمان می‌کنم در حکمرانی مبتنی و براساس خردگرایی، ما می‌توانیم به ‌عنوان یک تجربه جدید روی آن کار کنیم. من معتقد هستم تا سال ۷۶ همه کسانی که در انقلاب حضور داشتند در قدرت بودند، همه بودند. آقای توکلی وزیر کارش بود، آقای بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین بود در یک دولت. آقای عسگراولادی مرحوم وزیر بازرگانی بود، آقای سلامتی وزیر کشاورزی بود. این یک مدل بود که ما داشتیم حکومت می‌کردیم. ۷۶ که انتخابات انجام شد، دولت حزبی و یک‌جهت شد.

**‌ در واقع حاکمیت دوگانه شد.

من نمی‌گویم حاکمیت دوگانه. می‌توانستند این کار را نکنند. اصلاح‌طلب‌ها این بدعت را گذاشتند و بعد از آن نیز اصولگرایان این بدعت را ادامه دادند. یعنی وزیر دولت اصلاح‌طلب‌ها می‌گفت که باید از دربان در تا معاون از خط ما باشد و برای اولین‌ بار هم وزرا موظف شدند، معاونان‌شان را با رئیس‌جمهور هماهنگ انتخاب کنند و با اذن رئیس‌جمهور انتخاب کنند. این یک سنت جدید در کشورداری شد که قبل از آن نداشتیم. این سنت از سال ۷۶ تا امروز یعنی بیش از ۲۷ سال ادامه پیدا کرد. مضراتش را دیدیم. خب، اگر طبق اراده مردم یک طور دیگری شکل بگیرد، یک مجلس خاص با یک دولت متفاوت کنار هم قرار بگیرند. شاید ما دوباره به همان نگاه که دو مجموعه متعلق به نظام برگردیم، ناچار به همفکری و همکاری هستیم و با هم کار کنیم. این نگاه را در مجلس بیاوریم.‌

** تصویری که تاکنون  از مجلس آینده به وجود آمده این است که ما با یک مجلس تندرو رو‌به‌رو هستیم. می‌خواهم بپرسم برآیند شما از ترکیب مجلس آینده چیست. این پیام را می‌دهید که مجلس آینده مجلس نگران‌کننده‌ای نیست؟

متاسفانه مجلس دوازدهم اولین مجلسی است که قبل از اینکه شروع شود دو کارت زرد از رهبری گرفته است؛ کلام تاکیدی مقام معظم رهبری هم پرهیز از اختلاف بود. اختلاف طبق منطق قرآن موجب فشل شدن می‌شود. یعنی اختلاف نکنید. ضمن اینکه هر گروه می‌تواند نظر خودش را داشته باشد. من مایل هستم قبل از پاسخ به سوال شما نگاه خودم را به مجلس بگویم. ما دو جایگاه داریم که باید اینها را نسبت به هم ارزیابی کنیم؛ یکی مردم هستند و دیگری مجلس. مردم نگاه‌شان به مجلس نگاه خوبی نیست. مردم معتقدند این مجلس محلی از اعراب ندارد. مردم معتقدند مجلس کارآمد نیست. مردم، نگاه مثبتی به مجلس نیست. نگاه ناامیدانه است. می‌گویند کاری از این مجلس برنمی‌آید. الزاماً نه مجلس یازدهم؛ می‌گویند مجلس در سازه نظام، محلی از اعراب ندارد.

** و آن جمله معروف که مجلس دیگر در رأس امور نیست.

بله. این نگاهی است که در مردم وجود دارد. حالا برویم در مجلس. سازوکار مجلس، مدیریت و اقدامات و عملکردش اشکالات عدیده‌ای دارد. ضمن اینکه مواضع مجلس یازدهم را انقلابی می‌دانم؛ اما مجلس یازدهم کارنامه قابل قبولی نداشت و اکنون ما می‌خواهیم مجلس دوازدهم را تشکیل دهیم.

** قبل از اینکه وارد مجلس دوازدهم شویم، این را بپرسم که این کارنامه ضعیف یا غیرقابل قبول معطوف به آقای قالیباف به‌ عنوان رئیس مجلس است یا معطوف به نماینده‌هاست؟

همه سهم دارند. هم صحن سهم دارد و هم رئیس. لذا من معتقدم که باید تحولی در مجلس به وجود بیاید. هم در سازوکار مجلس، هم کارکرد کمیسیون‌ها و هم جایگاه رئیس. کمیسیون‌ها بحث مفصلی دارد؛ می‌ماند اداره مجلس. اداره مجلس دو گزینه بیشتر ندارد: رئیس‌محور بودن و صحن محور بودن. نگاه بنده این است که مجلس باید صحن‌محور باشد. چون رئیس برآیند نظرات اکثریت مجلس است. اکثریت مجلس هم هرچه تصمیم بگیرد می‌شود قانون. رئیس هم باید بداند که برآیند نگاه صحن است. این یک اشکال است. از دوره قبل از مجلس، الی این دوره هرچه آیین‌نامه را تغییر دادند، مجلس را رئیس‌محورتر کردند، یعنی اختیارات رئیس را افزایش دادند. همچنین در مجلس، ریاست شکلی و ریاست محتوایی داریم. ریاست شکلی، یعنی شما مبصر هستید. بنشینید، بلند شوید، میکروفن‌ را ببندید. یعنی آمرانه مجلس را مدیریت کنید، این می‌شود ریاست شکلی. ریاست درست به اعتقاد من ریاست محتوایی است.‌

**‌‌ منظورتان این است که رئیس اقتدار داشته باشد؟

اقتدار محتوایی داشته باشد. به نظر من هر نماینده طبق قانون می‌تواند ۵ نامزد و مشاور داشته باشد. بنده معتقدم رئیس مجلس باید ۵ گروه از مشاورین داشته باشد؛ در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، امور اجتماعی، امور امنیتی ۵-۶ محور کشورداری را معین کند و گروهی از مشاورین را داشته باشد. مشاورین چه کسانی هستند؟ رئیس کمیسیون مربوطه و تخصصی به‌علاوه یکی، دو نفر عضو آن کمیسیون که تخصص خیلی بالایی را دارند. چون همه نماینده‌ها تخصص آن کمیسیون را ندارند اما وارد کمیسیون می‌شوند. به‌علاوه مرکز پژوهش‌ها و یکی‌، دو نفر از کارشناسان ورزیده‌اش به‌علاوه دو، سه نفر نخبه‌ترین آدم‌های کشور در آن تخصص خارج از مجلس. استاد دانشگاه است در مشهد یا تهران یا بندرعباس اما سرآمد است. یا می‌گویند فلانی پدر فلان صنعت است. ممکن است آن فلانی کارخانه‌دار باشد، اما می‌تواند مشاور عالی باشد. می‌گویند فلانی پدر ادبیات و شعر ایران و فرهنگ ایران است، می‌تواند ببرد کمیسیون فرهنگی. می‌گویند فلانی پدر صنعت سیمان ایران است. دو، سه نفر از این افراد در هر رشته و گروه پیدا کند، آن زمان دستور جلسات هفتگی یا ماهانه است در این گروه مشاورین رئیس، در جلسات هفتگی یا دو هفته ‌یک‌بار مورد بررسی قرار بگیرد. رئیس قبل از اینکه جلسه را اداره کند موضوعات دستور کار را نه خودش که از زبان مشاورینش بشنود. چون هیچ رئیس مجلسی پیدا نمی‌شود که هم فرهنگ بداند، هم اقتصاد بداند، هم نظام بانکی را بداند، هم بحث جوانان را بداند، هم بحث زنان را بداند، هم امنیت بداند، هم امور اجتماعی و … یک نفر همه اینها را بداند، اما با مشاوره با دیگران شریک عقل او شوید. رئیس مجلس وقتی یک موضوعی را توسط گروه مشاورینش پخته می‌کند و به مجلس می‌آید، ریاستش دیگر شکلی نیست، محتوایی می‌شود. یعنی به موضوعی که در دستور مذاکره است و نماینده‌ها صحبت می‌کنند اشراف کامل دارد، حرف، نظر و ایده دارد. نماینده‌ها وقتی ببینند رئیس‌شان به موضوع اشراف دارد بسیار خوشحال می‌شوند.

** در این صورت رئیس مجلس مصلوب‌الاختیار نمی‌شود؟

خیر. این شأن مجلس و رئیس مجلس است. رئیس مجلس عضو موثر شورای عالی امنیت ملی است. رئیس مجلس عضو موثر شورای عالی انقلاب فرهنگی است، عضو موثر مجمع تشخیص مصلحت است. از هر سه تا مهم‌تر، عضو موثر شورای سران سه قوه است. سران سه قوه‌ای که آقا گفته تصمیماتش نیازی به تایید من ندارد. خب رئیس مجلس یک وقتی باید به اتکای ذهن و اطلاعات عمومی خودش در جلسه سران سه قوه شرکت کند. احیاناً دو تا بولتن می‌خواند، احیاناً با یک کسی مشورتی هم می‌کند و می‌رود. یک زمانی است که گروه مشاوره دارد؛ دستور کار را اینجا مورد کنکاش قرار بدهد، بنابراین شما باید یک کار جدیدی کنید تا اشراف به موضوعات پیدا کنید. این را می‌گویند رئیسی که محتوایی است.

** شما الان کاندیدای ریاست هستید؟

بله. من در حوزه‌ی ریاست با چنین نگاهی آمدم و نامزد ریاست مجلس هستم.

** ‌این برنامه را با منتخبین جدید ارائه کردید؟ ضمن اینکه نگفتید که ترکیب مجلس آینده چگونه خواهد بود؟

بله با این برنامه جلو آمدم اما مجلس دوازدهم که گفتید ترکیب آن چطور است؟ مجلس دوازدهم متفاوت از مجلس یازدهم است. ۴۰ تا ۵۰ نفر اصلاح‌طلب در این مجلس هستند. ۳۰-۳۰ و خرده‌ای نفر مستقل در این مجلس هستند، که این افراد باهم یک فراکسیون بزرگ را تشکیل می‌دهند هیات‌‌رئیسه‌اش با آقای پزشکیان است، آقای بروجردی، آقای نوری‌قزلچه‌، آقای تاج‌گردون است.

**  ‌پس ۷۰ نفری می‌شوند؟

بلکه بیشتر. خودشان که می‌گویند ۱۰۰ تا هستیم. یعنی ۲۷-۲۸ درصد تا ۳۲-۳۳ درصد از مجلس برای اینها است. حالا شما می‌خواهید چه کار کنید؟ یعنی چه نگاهی بیشتر و بهتر به درد مجلس می‌خورد؟ ما یک سنتی داریم در ۷۶ به بعد که هر زمانی دولت اصلاح‌طلبان سرکار بود، ما اصولگرایان سعی می‌کردیم نقدش کنیم، تخریبش کنیم، چوب لای چرخش بگذاریم تا زمانی که ساقط شود و خودمان برویم بالا. ما که می‌رفتیم بالا، اصلاح‌طلبان همین کار را می‌کردند. نقد می‌کردند یا تخریب می‌کردند. این یک رویکرد تقابلی است. به اعتقاد من یک رویکرد تعاملی هم وجود دارد و آن اینکه شما می‌گویید مردم ما را انتخاب کردند و آوردند زیر یک سقف به نام مجلس. ماموریت ما این است که کار کنیم. بهترین تصمیمات را بگیریم برای قانون‌نویسی یا تصمیم‌سازی برای کشورداری کنیم. اگر این است، در چه حالتی ذکات علم این نمایندگان گرفته می‌شود؟ در چه حالتی عصاره تجربه، ایده‌، پیشنهاد، تخصص نمایندگان می‌شود یک‌جا گرفته شود، درحالی که شما به همه وزن بدهید. وزن خودشان را بدهید. من اسم این را گذاشتم مشارکت محتوایی همه جریان‌های موجود در مجلس برای قانون‌گذاری، برای رای به وزرا و تصمیم‌سازی‌های دیگری که در مجلس است.

** ظاهراً افرادی مثل آقای قالیباف و ذوالنور هم کاندیدای انتخابات ریاست مجلس هستند، گویا جلساتی گذاشتند که رئیس شوند و تیم جمع کنند و شما را بی‌اثر کنند. شما چگونه می‌خواهید طیف تندرو و نیز آن دو را مدیریت کنید؟

بنده در جلساتی که با آقایان ذوالنور، پژمان‌فر، رسایی، نیکزاد و من که ۵ نفر کاندیدای ریاست بودیم و بعد فقط من و ذوالنور شدم، در آن جلسه مطرح کردم که شما واقعیتی دارید در مجلس به نام اصلاح‌طلبان و مستقلین، شنیده می‌شود که می‌خواهند فراکسیون هم تشکیل دهند که الان هم تشکیل دادند. شما نظرتان چیست؟‌ ما می‌توانیم اینها را رد کنیم یا می‌توانیم تدبیر کنیم؟ جای دیگری که مطرح کردم با شریان و صبح ایران است. حالا کلمه تندرویی که شما به کار می‌برید، با آنها هم مطرح کردم و گفتم این واقعیت پیش‌روی ماست که می‌توانیم ۱۰۰ نماینده را تحویل نگیریم و آنها هم هیچ احساس قرابت و مشارکتی هم نکنند. بنابراین در مجلس می‌نشینند، شما هم آن بالا هستید و به شما تکه بیندازند، ایراد آیین‌نامه‌ای بگیرند و تذکر قانون اساسی بدهند و مشغول‌تان کنند. این یک راه است و راه دوم این است که از آنها استفاده کنید. اگر نظر و حرفی دارند، مطلبی دارند. پزشکیان در پزشکی این کشور حرف دارد، آقای تاج‌گردون در بودجه این کشور حرف دارد، سال‌ها معاون برنامه و بودجه بوده است. گفتند بله این نگاه شما درست است. گفتم این مابه‌ازا هم دارد. نمی‌شود که فردا از اینها بخواهید که علم‌شان را بیاورند اما مشارکت در جای دیگر نداشته باشند. آنها هم می‌خواهند در هیات‌رئیسه و کمیسیون‌ها باشند. ما اجمالاً با این دوستان هم به فهم مشترک رسیدیم، آنها هم این ضرورت را درک کردند و قبول دارند. لذا اینها به نظر من می‌توان یک فرمول مناسبی می‌شود که ما مجلس را به بهترین شکلش بتوانیم اداره کنیم، اگر محقق شود. بنده یک رقمی از نمایندگان در اختیارم است، در اختیارم نیست. بلکه با آنها کار کردیم. در قالب شورای وحدت و ارتباطاتی هستیم که طی ۲۰ روز اخیر با آنها کار کردیم. اینها یک مجموعه و عدد هستند. عددی را جریان‌های سیاسی دارند و عددی هم آقای قالیباف دارد و عددی هم مجموعه اصلاح‌طلبان دارند و من معتقدم اگر به تناسب اعداد، کسانی به این نگاه برسند، یعنی بنده و این جریان‌های سیاسی و اصلاح‌طلبان به این فهم مشترک برسیم، حالا یکی پایین‌تر و یکی بالاتر، به یک تفاهم هم برسیم. اینها حرف آخر را می‌زنند. هم رئیس را تعیین می‌کنند، هم هیات‌رئیسه و هم کمیسیون را. ممکن است آقای قالیباف این تفاهم را با اصلاح‌طلبان داشته باشد. اگر این تفاهم بین آنها اتفاق بیفتد آن مجموعه برنده می‌شود. منتهی چرخ بر همین پاشنه می‌چرخد در مجلس. همین گیرهایی که وجود دارد.

** پس شما برآیند یا پیش‌بینی‌تان این است که برای ریاست مجلس راه سختی را در پیش دارید یا خیر؟ با توجه به جمیع رایزنی‌ها.

ما اگر بتوانیم حرف‌مان را به همه برسانیم، تصور می‌کنم که بیشترین اقبال را این نگاه به مجلس دارد. خیلی زود به این نتیجه می‌رسند که باید نگاه تحولی باشد. باید تحول در مجلس به وجود بیاید. وظایف و ماموریت مجلس بازتعریف شود و ظرفیت‌های موجود در مجلس تجمیع شود. این نگاه را من برای جریان‌ها جا انداختم.

** ‌درباره آقای قالیباف نظرتان چیست؟ به نظر شما آقای قالیباف کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد شد یا خیر؟

ایشان تمام ذهن‌شان برای انتخابات ریاست‌جمهوری است. ایشان جلساتش را هم برای ریاست‌جمهوری تشکیل داده.

** ‌برخی این شبهه را مطرح کرده‌اند که با توجه به دستور رهبری به آقای مخبر که ظرف ۵۰ روز آینده انتخابات ریاست‌جمهور را به اتفاق رؤسای قوای مقننه و قضائیه برگزار کنید، آقای قالیباف چون ذی‌نفع است، نمی‌توانند در انتخابات  در انتخابات ریاست‌جمهور شرکت کند. نظر شما چیست؟

آن را قاعدتاً باید شورای نگهبان نظر دهد. در هر حال ایشان فعلاً فیگورشان این است که هر دو جا را حفظ کنند.  هم کاندیداتوری برای ریاست مجلس را و هم کاندیداتوری ریاست جمهوری را.

Share