تحلیل یک عکاس از زمزمه تخریب پیاده راه فرهنگی رشت؛ امیدوارم شهر پیروز این مبارزه شود
عکسهای روز افتتاح پروژه پیادهراه میدان شهرداری را میبینیم میتوانیم این خواست شهر را بهتر درک کنیم. از روی عکسها میشود فهمید که شهر متواضعانه و گشادهرو آغوشش را به روی مردم باز کرده و از کردهی خود راضی است…
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، امیر جدیدی با انتشار عکسی از مجتبی محمدی در روزنامه هم میهن نوشت:
هر کس درکی از شهر و مردم داشته باشد آرزویش این است که یکی از خیابانهای شهرش شبیه میدان شهرداری رشت باشد. گذرگاهی که علاوه بر چرخاندن چرخ اقتصاد، بر فرهنگ و امنیت هم تاثیر مثبت میگذارد و بذر امید و شادی بر سر شهر میریزد. روزی که عدهای در یازده فروردین ۹۵ تصمیم گرفتند راههای منتهی به میدان شهرداری رشت را به پیادهراه تبدیل کنند باید فکر میکردند که روزگاری ممکن است عدهای سر کار بیایند که کاسبی مردم، رشد فرهنگی و گردشگری و مهمتر از همه خاطرهها برایشان اهمیتی نداشته باشد. واقعیت این است که شهر همچون بدنی زنده و هوشیار است. این شهر است که تصمیم میگیرد کدام خیابانش را به پیادهراه تبدیل کند و کدام شریانش را گذرگاه ماشین کند. وقتی عکسهای روز افتتاح پروژه پیادهراه میدان شهرداری را میبینیم میتوانیم این خواست شهر را بهتر درک کنیم. از روی عکسها میشود فهمید که شهر متواضعانه و گشادهرو آغوشش را به روی مردم باز کرده و از کردهی خود راضی است… بازنمای این رضایت هم رونق روزبهروز این پیادهراه است. حالا عدهای با تصمیمات خلقالساعه و روی کاغذ میخواهند مسئلهای را که هیچ ربطی به شهر ندارد از طریق شهر حل کنند. روی کاغذ و با لجبازی میشود همه پیادهراهها را به ماشینراه تبدیل کرد، میشود همه خیابانها را دوطبقه کرد، میشود، زیر بافت تاریخی تونل زد و مترو رد کرد. اصلا میشود کف اقیانوس شهر را با رنگینکمان کاشی کرد… اما لجبازی و بیفکری مثل ویروس است وقتی به جان آدمی افتاد، بدن شروع به مبارزه میکند؛ در این نبرد یا پیروز میشود یا شکست میخورد. این قیاس را درباره تن شهر هم میتوان در نظر گرفت؛ شهری که تن زنده دارد جلوی لجبازی شروع به مبارزه میکند یا خواستش را به کرسی مینشاند یا تسلیم میشود و میمیرد. درست مثل تصمیمی که سر خیابان ولیعصر بعد از اتفاقات ۸۸ گرفته شد. از آن روز به بعد حد فاصل عباسآباد تا میدان ونک هیچوقت مثل قبل زنده نشد. نمیدانم زمزمه تبدیل این پیادهراه به ماشینراه چقدر به واقعیت نزدیک است اما اگر حقیقت داشته باشد امیدوارم این شهر باشد که پیروز این مبارزه میشود.
دیدگاه