حسین انتظامی: خالص‌سازها، می‌خواهند «مسأله حل‌کن‌های» آیت‌الله خامنه‌ای را بزنند

افزایش ریا و نفاق از تبعات خالص‌سازی است | مجلس فعلی نماینده ۱۸ درصد مردم است

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: شما وقتی بر همه امور حتی بر امور خیلی کوچک بلافاصله برچسب امنیتی می‌زنید و رسانه‌ها را موظف می‌کنید که آن قاعده را رعایت کنند و از آن سو مردم در خیابان واقعیاتی را می‌بینند که در رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و سایت‌ها از آن خبری نیست، نسبت به رسانه بی‌اعتماد می‌شوند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از جماران، همزمان با روز روابط عمومی، برنامه حضور میزبان دکتر «حسین انتظامی» بود. انتظامی از چهره‌های شناخته شده عرصه ارتباطات و رسانه، رئیس سابق سازمان سینمایی و معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. انتظامی با حضور در حسینیه جماران در خصوص دیدگاه‌های امام روح‌الله به عرصه فرهنگ و رسانه و مسائل پیرامون این حوزه با «محمدحسین رنجبران» به گفت و گو نشست.

صداوسیما باید دانشگاه باشد

انتظامی با اشاره دیدگاه امام خمینی(ره) درخصوص رسانه و به ویژه رسانه ملی اظهار داشت: امام یک فرمایش مشهور در خصوص صداوسیما دارند که می‌شود آن را به بقیه حوزه رسانه تسری داد. ایشان می‌فرمایند که صداوسیما باید دانشگاه باشد که خودش یک نظام فکری و معرفتی را نشان می‌دهد.

وی افزود: اگر چه ممکن است بیانات ایشان در دوره بعد از انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ نسبت به سایر حوزه‌ها کمتر باشد اما ایشان روی فرهنگ وارداتی حساسیت داشتند. تعبیر هم می‌فرمودند فرهنگ غرب و فرهنگ شرق و بیشتر روی فرهنگ خودی، فرهنگی دینی و فرهنگ ملی اصرار داشتند.

انتظامی گفت: در بازخوانی امام(ره) باید این را در نظر بگیریم که اگر امروز در جمع ما بودند، دیدگاه‌شان چه بود؟ چون بعضی وقت‌ها مراجعه به بعضی نص و نص‌گرایی‌ها مخاطراتی دارد.

امام در فقه بن‌بست‌شکن بود

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان داشت: امام به عنوان یک فقیه بن‌بست‌شکنی‌هایی در برخی موضوعات فقهی کردند؛ مثلاً در مورد ماهی اوزون‌برون، راجع به شطرنج یا راجع به خرید و فروش آلات موسیقی؛ موضع‌گیری امام در این موارد از یک فقیه جامع‌الشرایط در آن شرایط اساساً بعید بود.

پاسخ قاطع امام به یک نامه؛ تحت تأثیر آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید

وی ادامه داد: مثلاً مرحوم آیت‌الله قدیری نامه‌ای خدمت ایشان نوشتند که منتشر شده است. من هم با خودم آوردم که بخشی از آن را بخوانم چون خیلی زیباست و جمله‌بندی مهمی دارد. آقای قدیری یک شخصیت برجسته فقهی، شاگرد خود امام و شاگرد مرحوم آیت‌الله خویی بوده و عضو دفتر استفتائات امام بود و بسیاری از استفتائات امام به خط ایشان است؛ یعنی اینقدر جنبه‌های فقهی امام به ایشان نزدیک بوده است.

انتظامی خاطرنشان کرد: اما ایشان بعد از اعلام حکم امام راجع به شطرنج و آلات موسیقی، این نامه را خدمت امام نوشتند که «در هر صورت اگر ساحت قدسی حضرتعالی از اینگونه مسائل به دور باشد، به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمی‌شود. دیگر هر طور صلاح می‌دانید.» و امام پاسخ دادند: و بالجمله آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ‌نشین بوده یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند. شما خود می‌دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید می‌دانم ولی شما را نصیحت پدرانه می‌کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید؛ و تحت تأثیر مقدس‌نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیت ما نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذار هر چه بیشتر بخورد.

امام خمینی(ره)؛ امروزی‌ترین فقیه در عصر خود

وی گفت: امام خمینی(ره) در عصر خودشان امروزی‌ترین فقیه بودند. امروزی به معنای اینکه با اقتضائات روز، نسبت به متوسط جامعه مذهبی جلوتر بودند. چون در آن زمان که بحث شطرنج مطرح شد، متوسط جامعه مذهبی این را نمی‌پذیرفت. بعد از ایشان، دیگر چنین سنت‌شکنی‌هایی را ندیدیم.

همه ارکان حکومت موافق اکران «رستاخیز» بودند، اما به دلیل مخالفت یک مرجع تقلید متوقف شد

رئیس سابق سازمان سینمایی با بیان اینکه بعضی وقت‌ها یک بن‌بست‌شکنی لازم است که امام این ویژگی را داشت، افزود: آقای درویش کارگردان صاحب‌نام سینمای ایران، چندسال پیش فیلم «رستاخیز» را ساخت که جزو هنرهای آئینی و درباره واقعه عاشورا است. همه ارکان حکومت، موافق انتشار این فیلم بودند اما چون یکی از مراجع محترم تقلید نشان دادن تصویر حضرت عباس (ع) را صلاح ندانستند و گفتند که حضرت عباس در عداد معصومین تلقی می‌شود، این فیلم متوقف شد. هیچ کس هم نتوانست این خط را باز کند!

تمام تقسیم‌بندی‌های ملت باید در رسانه ملی مابه‌ازا داشته باشد

انتظامی با اشاره به اینکه علی‌رغم تأکید حضرت امام، رسانه‌ها در بیان دلسوزانه مشکلات خیلی موفق عمل نکرده‌‌اند، اذعان کرد: بیان دلسوزانه فقط انتقاد نیست. اینکه به صداوسیما رسانه ملی گفته می‌شود، نباید فقط یک شعار باشد؛ یعنی تمام تقسیم‌بندی‌هایی که در ملت داریم، باید در رسانه ملی مابه‌ازا داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: یعنی تقسیم‌‌بندی براساس جنسیت زن و مرد؛ براساس قومیت فارس، آذری، کرد، بلوچ، عرب و لر؛ براساس سن نونهال، کودک، نوجوان، جوان، میانسال، سالخورده و سالمند و از آن مهمتر، تقسیم‌بندی براساس علایق و اندیشه و دیدگاه‌های سیاسی داریم. یک نفر با جمهوری اسلامی بیشتر موافق است اما دیگری انتقاد دارد. یکی در بعضی زمینه‌ها اعتراض دارد. اگر کسی مدعی ملی بودن هست، باید همه اینها خودشان را در آنجا ببینند.

«نون خ» نشان داد کُردها شهروند درجه دو نیستند

رئیس سابق سازمان سینمایی اظهار داشت: فرض بفرمایید که برنامه‌ای باشد که همه کارشناسان آن از آقایان باشند. خب به خصوص با این پیشرفتی که خانم‌ها در حوزه‌های علمی داشتند، می‌گویند پس ما کجا هستیم؟ البته در بعضی حوزه‌ها سازمان صدا و سیما موفق بوده است. مثلاً در حوزه نمایشی، همین سریال «نون خ» نشان داد شهروندان کُرد شما شهروند درجه دو نیستند. اینها جزو بطن و متن مردم هستند.

انتظامی با بیان اینکه اگر رسانه ملی فقط یک گروه را پوشش دهد، دیگر نمی‌تواند مدعی رسانه ملی باشد، گفت: آن قشری که مورد بی‌توجهی قرار گرفته، قهر می‌کند و قهرش کم کم با بی‌محلی تداوم پیدا می‌کند و بی‌محلی‌اش با نفرت تداوم پیدا می‌کند و نفرتش به خشم می‌رسد.

مردم، صداوسیما را نماینده نظام و حکومت می‌دانند

وی ادامه داد: رسانه‌های رسمی ما به هر دلیلی، یک «این‌همانی» با خود نظام پیدا کرده‌اند. یعنی اینکه مردم، صداوسیما را نماینده نظام و حکومت می‌دانند. به همین دلیل، ما اگر در رسانه‌های رسمی خودمان عبوس باشیم، نشان‌دهنده این است که حکومت عبوس است؛ اگر مهربان باشیم نشان‌دهنده این است که حکومت مهربان است. اگر دامنه جذب خودمان را باز کنیم و به قول رهبری، جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشیم، موفقیم. این در برنامه‌‌سازی در صداوسیما و همچنین در رسانه‌های رسمی خیلی مهم است.

دبیر سابق کمیسیون دسترسی آزاد به اطلاعات افزود: مثلاً دولت‌نوازی صداوسیما، هم به معنای مثبت و هم به معنای انتقادی، نسبت به دولت آقای احمدی‌نژاد و دولت آقای روحانی و دولت آقای رئیسی باید یک جور باشد. مردم این را می‌بینند و می‌فهمند. اگر ما فکر کنیم که هر چه ساختیم به شکل پروپاگاندا در همه رسانه‌های رسمی پخش کردیم و مردم کاملاً نسبت به آن منفعل هستند [اشتباه کردیم].

مدیریت غلط رسانه‌ای موجب شده مردم به شبکه‌های بیگانه گرایش پیدا کنند

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اذعان بر اینکه در حوزه رسانه موفق نبودیم، تصریح کرد: ما مرجعیت رسانه‌ای را از دست داده‌ایم. ما غصه می‌خوریم که چرا مردم از شبکه‌های دیگر دنبال خبر هستند. آنها راست و دروغ را قاطی می‌کنند و درست هم هست. اما چرا این فضا را به وجود آوردیم؟ ما که در مدیریت رسانه بودیم این فضا را به وجود آوردیم.

انتظامی افزود: وقتی شما بر همه امور حتی بر امور خیلی کوچک، بلافاصله برچسب امنیتی می‌زنید و رسانه‌ها را موظف می‌کنید که آن قاعده را رعایت کنند، خب مردم در خیابان یک واقعیاتی را می‌بینند که در رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و سایت‌ها از آن واقعیات هیچ چیزی نیست خب این باعث بی‌اعتمادی می‌شود.

ما در امنیتی کردن یک موضوع اجتماعی کوچک استادیم

وی ادامه داد: این در حالی است که «مکتب کپنهاگ» معتقد است امنیتی کردن هر قضیه‌ای اتفاقاً اقدامی ضدامنیتی است! یعنی حکومت‌های فهیم که حکمرانی درستی دارند، تلاش می‌کنند حتی موضوع امنیتی را در ساحت سیاسی بیاورند و از ساحت سیاسی ببرند در حوزه اجتماعی و آنجا جمعش کنند. اما ما استاد این هستیم که یک موضوع اجتماعی خیلی خیلی ساده را به کیس امنیتی تبدیل کنیم و بعد بزنیم تو سر همدیگر که چطور این را جمع کنیم.

علی لاریجانی گفت که پخش کنفرانس برلین از رسانه ملی اشتباه مدیریتی من بود

انتظامی در پاسخ به این نقد که شما در دوران مسئولیت‌تان در صداوسیمای علی لاریجانی از پوشش تحصن مجلس ششم خودداری کردید و در عین حال کنفرانس برلین پخش شد، تصریح کرد: در مورد کنفرانس برلین آقای دکتر لاریجانی دو سال پیش جواب داد و گفت این از بیرون از سازمان صداوسیما داده شده بود و من شخصاً قبول می‌کنم که اشتباه شده و از اشتباهات مدیریتی من بود.

وی افزود: در دوران مجلس ششم هم من مسئول روزنامه جام جم بودم که آن تحصن را پوشش دادیم و البته نقدهایی هم بر آن داشتیم. بنابراین اصل خبر منتشر شده بود و یادم هست آن موقع، چون ستون طنز داشتیم، در آن ستون مطرح شد و در بخش‌های مختلف هم به آن پرداختیم.

مردم باید در عمل احساس کنند مدیریت رسانه‌ای کشور آنها را محرم خودش می‌داند

دبیر سابق کمیسیون دسترسی آزاد به اطلاعات گفت: عموماً یک تلقی در مدیریت رسانه کشور و از جمله در صداوسیما هست که معتقد هستند اگر این را بگوییم چه می‌شود؟ اتفاقاً هیچی نمی‌شود. یعنی حداقل از زوایه سوپاپ هم نگاه کنید، اعلام بعضی خبرها ولو به شیوه تقلیل‌گرایانه یعنی اصلش را انکار نکنید و زوایای مختلفش را ببینید و به آن وزن بدهید، این باعث می‌شود که تحمل و ظرفیت جامعه بالا برود.

انتظامی تأکید کرد: اینکه بگوییم مردم محرم ما هستند، نباید فقط یک شعار باشد؛ مردم باید در عمل احساس کنند که رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها و مدیریت رسانه‌ای کشور آنها را محرم خودش می‌داند و روی هر چیزی بی‌خود کیس امنیتی نمی‌زند.

رفاه اجتماعی نباشد، امید اجتماعی نخواهد بود

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه رسانه‌ها نباید یأس به جامعه پمپاژ کنند، افزود: این یک اصل عاقلانه و جزئی از حکمرانی است. منتها امیدآفرینی یک بسته است؛ یکی از مؤلفه‌های آن این است که باید رفاه اجتماعی داشته باشد. رفاه اجتماعی نباشد، امید اجتماعی نخواهد بود. یکی دیگر این است که جامعه دوقطبی نباشد و دیگر اینکه حکومت کارآمد باشد تا مردم امید پیدا کنند.

وی ادامه داد: اگر اینها نباشد، پروپاگاندا ایجاد می‌شود. مثلاً در موضوع ارز، ستادی در کشور سبک و سنگین می‌کند که برای عبور از بحران ارز یا کنترل بازار ارز این ۱۰ تا کار باید انجام شود؛ یک، بانک مرکزی این کار را انجام دهد. دو، وزارت صمت این کار را، سه، فلان اقدام و ۱۰ رسانه‌ها بی‌خود قیمت ارز را اعلام نکنند چون التهاب می‌آفریند!

انتظامی گفت: متأسفانه آن ۹ تای دیگر را به هر دلیلی یا انجام نمی‌دهیم یا نمی‌توانیم انجام دهیم و زورمان به رسانه می‌رسد و به رسانه می‌گوییم تو باید یک تنه بار ما را به دوش بکشی و اینطور می‌شود که رسانه، سرمایه ملی خودش را به داو می‌گذارد و بی‌اعتبار می‌شود. چون به جای اینکه لوپروفایل حرکت کند خیلی محکم به میدان می‌آید و سکوت می‌کند و مردم می‌بینند در چهارراه استانبول وجود دارد ولی صداوسیما و خبرگزاری‌ها اعلام نمی‌کنند.

لازمه امیدآفرینی در جامعه فراهم شدن مقدمات آن در مدیریت رسانه‌ای است

وی با بیان اینکه برای امیدآفرینی و اینکه مردم‌مان شرافتمندانه زندگی کنند، باید یک بسته‌ای وجود داشته باشد، خاطرنشان کرد: یکی از آنها این است که رسانه مردم را ناامید نکند بلکه به آنها روحیه دهد؛ منتها یکی از اشتباهاتی که در مدیریت رسانه‌ای کشور داریم این است که شنیده‌ایم می‌شود با رسانه یک چیزی را بزرگتر یا کوچکتر نشان داد. این درست است ولی رسانه نمی‌تواند از هیچ، چیزی بیافریند یا چیزی را کاملاً منکر شود و بگوید که این عدم است. بنابراین برای امیدآفرینی باید مقدمات دیگر فراهم شود و آن‌وقت صداوسیما و رسانه‌های ما جنبه‌های مثبت آن را بیان کنند.

انتظامی گفت: اگر اینطور نشود، پروپاگاندا ایجاد می‌شود که خطرناک است. ما عاقبت پروپاگاندا را دیده‌ایم. کشورهای بلوک شرق متخصص این کار هستند؛ کره‌شمالی متخصص این کار است. با پروپاگاندا چیزی را که مردم اساساً نمی‌پذیرند و وجود خارجی ندارد، را دائم به زور رسانه و تبلیغات و بنرهای بزرگ به مردم القا کنیم. یادم هست که به در و دیوار تهران بنر می‌زدند که «تهران شهر اخلاق». آیا واقعاً تهران شهر اخلاق است؟!

شهید مطهری معتقد بود ماتریالیست‌ها هم باید این امکان را داشته باشند که آراء خودشان را در محیط عمومی بیان کنند

وی با اشاره به این سخن امام که فرمودند صداوسیما در جهت‌گیری‌ها باید به هیچ جناحی وابسته نباشد، با ذکر دیدگاهی از شهید مطهری اظهار داشت: شهید آیت‌الله مطهری به عنوان یکی از نظریه‌پردازان انقلاب، دیدگاه‌شان این بود و خیلی هم پخش شده که حتی ماتریالیست‌ها باید این امکان را داشته باشند که آراء خودشان را در محیط عمومی بیان کنند. محیط عمومی، یعنی در دانشگاه‌ها و در صداوسیما.

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: البته این حرف از ایشان بعید نیست؛ چون ایشان تربیت‌شده مکتب امام و مکتب علامه طباطبایی است که کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را علامه طباطبایی در زمانه‌ای که احساس کردند اندیشه‌های چپ رواج پیدا می‌کند، بر خود واجب دیدند که این را باز کنند؛ به جای اینکه آن را تکفیر کنند. چون جوان و کسی که جویای فهم است را نمی‌شود با امر و نهی گفت که سراغ این اندیشه برو یا نرو.

کار را باید با روشنگری پیش برد، نه با منکوب کردن

وی ادامه داد: شهید بهشتی نیز با سران توده و چریک‌های فدایی مناظره می‌کردند در حالی که آن موقع جزو مقامات بالای جامعه بودند ولی می‌دانستند که کار را باید با روشنگری پیش برد، نه با منکوب کردن. یک فضای این چنینی بود. تنوع و تکثر را باید آدم بپذیرد و آن اتباع احسن که جزو آموزه‌های دینی ما است در شرایطی رخ می‌دهد که یستمعون القول باشد؛ یعنی قول‌های مختلف را مردم بشنوند و ما وظیفه داشته باشیم که آن قول‌ها را با بیان کاملتر، به سمت احسن‌ هدایت کنیم.

امروز کسی را نداریم که بتواند مسئله حل‌کن باشد و به بست می‌رسیم

انتظامی با بیان اینکه یکی از اهداف منافقین این بود که مسئله حل‌کن‌های امام خمینی را حذف کنند، گفت: موسی خیابانی چند ماه قبل از کشته شدنش، نواری را پر می‌کند و به خانه‌های تیمی منافقین می‌فرستد که در آن به کادر منافقین که در آن زمان دچار یأس شده بودند، می‌گوید در این چند ماه شما کارهای بزرگی کردید. شما مسئله‌ حل‌کن‌های خمینی را زدید!

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان داشت: بعضی حکومت‌ها به صورت سیستمی جواب برخی مسائل را می‌دهند و برخی هم در کنار سیستم، اشخاصی هم هستند که اینها می‌‌توانند مسائل را شناسایی کنند و سپس این را حل کنند. واقعیتش را بخواهید ما به چنین شخصیت‌هایی نیاز داریم؛ شهید مطهری را فرقانی‌ها زده بودند و فرقانی‌ها هم دستچین کرده بودند یعنی کسانی که مسئله‌ حل‌کن بود را می‌زدند. از یک طرف شهید مطهری و از طرف دیگر شهید قرنی و آقای مفتح و الی آخر.

مرحوم آقای هاشمی مسئله ‌حل‌کن بود

وی با بیان اینکه مرحوم آقای هاشمی مسئله ‌حل‌کن بود، اظهار داشت: ولی وقتی چنین آدم‌هایی نباشند، آن وقت در حل مسائل به یک بن‌بست‌هایی می‌رسیم. چون آن مسئله حل‌کن گاهی با بزرگتری خودش، یعنی همه قبولش دارند و او ریش‌سفیدی می‌کند. بعضی وقت‌ها با تأثیری که بر دیگران دارد. بعضی وقت‌ها با راه حل‌هایی که می‌دهد؛ بعضی وقت‌ها با اجماع‌سازی‌هایی که می‌کند و بعضی وقت‌ها با بازنمایی دیگری از مسئله آن را حل می‌کند؛ یعنی می‌داند اگر مسئله اینطور مطرح شود، همه به او حمله می‌کنند بنابراین مسئله را جور دیگری مطرح می‌کند که بشود حل کند و به نحوی اجماع بسازد. متأسفانه چنین شخصیت‌هایی نداریم یا اگر داریم، منشأ اثر نیستند.

«خالص‌سازی» سابقه تاریخی دارد؛ از خوارج تا هیتلر

انتظامی در مورد جریان «خالص‌سازی» که علی لاریجانی آن را دوباره وارد فضای سیاسی کشور کرد، اظهار داشت: خالص‌سازی قدمت تاریخی دارد. ما در تاریخ اسلام هم خالص‌سازی داریم. خوارج وقتی می‌گویند لاحکم الا لله و ما نه این را قبول داریم و نه آن را قبول داریم، یعنی خالص‌سازی کردن.

رئیس سابق سازمان سینمایی اذعان کرد: در اردوگاه شرق و هم اردوگاه غرب، مفصل سابقه خالص‌سازی داریم. در زمان هیتلر حتی کسی که می‌خواست عضو اس اس بشود، باید تا چند نژادش خون یهودی در رگ‌هایش نباشد. چون معتقد بود اینها برای اس اس خطرناک هستند. مسیری که او به دنبال پاکسازی نژادی رفت، اساساً مبنای فکری آن از خالص‌سازی در می‌آید. یعنی می‎گوید آقا این نجس است و من باید دور بریزم.

وی ادامه داد: تصفیه‌های خونین استالین در شرق نیز در همین مسیر خالص‌سازی بود. مک کارتیسم که اتفاق افتاد، یک آقای سناتوری آمد گفت که هنرمندان و فرهنگیان، بازیچه و آدم رغیب ما شوروی هستند بنابراین دادگاه‌های فرمایشی درست کردند و خیلی از اهالی فرهنگ و هنرمندان را مارک مارکسیسم به آنها زدند؛ به خاطر اینکه اینها با ارزش‌های آمریکایی همسویی ندارند.

بعضی رفتارها و حرف‌ها بازی کردن در زمین اسرائیلی‌هاست

وی در ادامه این بحث اظهار کرد: بعضی اتفاقاتی که در کشور می‌افتد، باید ببینیم اگر اسرائیلی‌ها به عنوان دشمن استراتژیک ما می‌خواستند طراحی کنند، چه می‌کردند ولی متأسفانه برخی اقدامات، حرف‌ها و پاسکاری‌هایی که آدم می‌بیند می‌گوید این دقیقاً خواسته آنهاست. اتفاقاً پروژه نفوذ که گفته می‌شود از قضا باید دنبال کسانی رفت که دارند حرف‌های افراطی و تندروانه می‌زنند.

انتظامی با تأکید بر اینکه جریان خالص‌سازی امروز هم می‌خواهد مسئله حل‌کن‌های آیت‌الله خامنه‌ای را بزند، گفت: شما فکر می‌کنید بی‌حرمتی‌هایی که راجع به آقای هاشمی یا شخصیت‌های دیگر شد با چه هدفی بود؟

وی افزود: در حکمرانی یک اصلی است که بحث رواداری است. این دو زاویه دارد؛ یکی نسبت به مردم و دیگری نسبت به تیم حکمرانی. یعنی با خشونت با هم رفتار نکنند و همدیگر را حذف نکنند چون ما به اینها نیاز داریم.

خالص‌سازها با شابلون می‌خواهند همه مثل آنها باشند

دبیر سابق کمیسیون دسترسی آزاد به اطلاعات خاطرنشان کرد: خالص‌سازها یک اشتباه شناختی دارند و این است که همه باید مثل ما باشند. یک شابلون می‌گذارند که با شاخص‌های مشخص که همه باید مثل ما باشند ولی این کار غیر فطری است. نه فقط در بین انسان‌ها که در کل خلقت، کدام دو موجود همه چیزشان عین هم است که ما می‌خواهیم با شابلون همه مثل ما فکر کنند؟!

افزایش ریا و نفاق از تبعات خالص‌سازی است

وی تبعات خالص‌سازی را افزایش ریا و نفاق خواند و تصریح کرد: افزایش نفاق یعنی وقتی خدمت شما می‌نشینم و شما می‌خواهید که یک موضوعی را باز کنید، من خودم را سانسور می‌کنم. می‌گویم من اگر این را به آقای رنجبران بگویم باعث می‌شود که برود جایی و راجع من تفسیر کنند. ریا باعث می‌شود که افراد حرفی را که باور ندارند به زبان بیاورند و باعث می‌شود که حکومت با مشکل مواجه شود.

مجلس فعلی نماینده ۱۸ درصد مردم است

انتظامی راهکار برون رفت از این جریان را میدان دادن به جریانات مختلف دانست و گفت: این میدان، انتخابات و صندوق رأی است. مجلس فعلی نماینده ۱۸ درصد مردم است. این معدل باعث می‌شود که این مجلس نتواند ادعا کند که من نماینده مردم هستم. باعث می‌شود که آن مجلس فراگیر نباشد و نتواند از پشتیبانی ملت استفاده کند. مردم می‌گویند اینها نماینده ما نیستند و خود ما این کار را کردیم. این خالص‌سازها استاد دوقطبی کردن جامعه هستند و این خطر است.

دوقطبی‌سازی انسجام ملی ما را از بین می‌برد

وی با بیان اینکه دوقطبی‌سازی انسجام ملی ما را از بین می‌برد، هشدار داد: اگر این خالص‌سازها موفق شوند و شورای نگهبان با همین دست فرمان تحت تأثیر آنها قرار گیرد، که آن آقایی که در فلان جا یک حرف بیخود زده باید حذف شود یا آن آقا در دوره خودش آن خطا را داشته، باید حذف شود، فقط یک گروه می‌ماند که مردم باید از این گروه انتخاب کنند.

انتظامی گفت: ما چطور می‌توانیم خودمان را مقایسه کنیم با ترکیه؟ دیدید چه شور و هیجانی در انتخاباتشان بود؟ برای اینکه توانستند دو تا گفتمان مختلف را جلوی هم قرار دهند. ما در انتخابات‌هایمان چه می‌کنیم؟ تقریباً همه یکجور هستند. همه دنبال عدالت اجتماعی هستند. همه دنبال ارتباط با دنیا یا کیفیت بهتر آموزش هستند.

رئیسی برنامه ۷ هزار صفحه‌ای اقتصادی‌اش را در دسترس عموم بگذارد

دبیر سابق کمیسیون دسترسی آزاد به اطلاعات افزود: جالب است که همه وقتی صحبت می‌کنند دردها را خوب بیان می‌کنند. آقای رئیسی گفتند من ۷ هزار صفحه برنامه اقتصادی دارم و من اقتصاددان‌ها را به خط می‌کنم. من می‌خواهم که آن ۷ هزار صفحه را در راستای شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات روی سایت‌ها بگذارند تا اقتصاددان‌ها بخوانند و اظهارنظر کنند.

بعد از تذکر رهبری دستگاه‌های متولی انتخابات چه کردند؟

وی گفت: به نظرم رهبری برای اولین بار است که در سخنرانی نوروز راجع به انتخابات اسفند صحبت کردند. چون در سال‌هایی که ما انتخابات داریم، ایشان در نوروز چیزی نمی‌فرمایند و معمولاً در مهر و آبان بیاناتی دارند. ایشان راجع به مشارکت صحبت کردند. خب دستگاه‌ها باید اجرا کنند. آنها چه کرده‌اند؟

انتظامی خاطرنشان کرد: وزیر محترم کشور گفتند که ما طراحی‌های خودمان را برای انتخابات کرده‌ایم و پیش‌بینی ما مشارکت ۶۰ درصدی است. خب معنایش این است که شما سقف مشارکت را روی ۶۰ درصد بسته‌اید درحالی که باید روی ۹۰ درصد ببندید. چون همسایه شما با ۹۰ درصد مشارکت انتخابات برگزار کرده است و با این سقف، یعنی مشارکت روی ۳۵ درصد است و در این صورت مشروعیت ما زیر سوال می‌رود.


سیاسی شدن فرهنگ به جمهوری اسلامی لطمه زده است

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه سیاسی شدن فرهنگ به جمهوری اسلامی لطمه زده است، گفت: یکی از لطمه‌های این پدیده هم به خود فرهنگی‌هاست. افرادی که در ساحت فرهنگ هستند؛ چه در حوزه تولید، چه در حوزه توزیع و چه در حوزه سیاست‌گذاری. خواسته و ناخواسته وقتی فرهنگ در آغوش سیاست قرار گرفت است، اولین قربانیانش خود فرهنگ و اهالی فرهنگ هستند.

یک عده فکر می‌کنند حکمرانی سایز بزرگتر اداره خانواده یا مسجد است

انتظامی با اشاره به عوامل دیگری که منجر به عدم موفقیت در فرهنگ شده است، اظهار داشت: یک عده فکر می‌کنند حکمرانی یعنی سایز بزرگتر اداره خانواده. سایز بزرگتر اداره مسجد محل. می‌گوید چون من در اداره این مسجد موفق بودم، سایز بزرگترش در حکمرانی هم موفق هستم! در صورتی که این اصلاً ماهیتش عوض شده است. این همه سابقه داریم در شیوه‌های حکمرانی در دانشگاه‌ها و این همه مکتب بروز کرده در حوزه‌های مدیریتی. اینها معنایش این است که خیلی عمیق‌تر از این حرف‌هاست. اینکه رابطه تو با مردم می‌خواهد چگونه باشد؟ چطوری شکل بگیرد؟

شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی باید تعطیل شود

وی افزود: ما به لحاظ ساختاری هم متولی زیاد داریم. مثلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی حتماً باید تعطیل شود. ما چیزی داریم به عنوان تفکر معکوس که جایش در نظام حکمرانی ما خالی است. معنای تفکر معکوس این است که تمام پیشرفت‌های عالم در حوزه علم، اندیشه و اجرا در سایه این اندیشه رخ داده است که می‎‎‌گوید حقانیت هر چیز ضرورتاً به خاطر سابقه‌اش نیست.

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: نگو چون ۴۰ سال است شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم هنوز هم باید داشته باشیم. چون عده‌ای از مسئولان کشورمان که بازنشسته شده‌اند، باید بروند آنجا بنشینند و حرف بزنند، پس این شورا باید باشد.

مرجعیت فرهنگی کشور باید در دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد

وی در پاسخ به این پرسش که شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار بود مغز متفکر حرکت فرهنگی کشور باشد اما چرا نتوانست اینطور باشد، توضیح داد: دلیلش این است که مرجعیت فرهنگی کشور در حوزه‌های کتاب، موسیقی، تئاتر، تجسمی، سینما و رسانه باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یعنی دولت و دستگاه اجرایی اما این مرجعیت را از این وزارتخانه گرفته‌اید و ستاد فلان، ائمه جمعه و کمیسیون فرهنگی مجلس را جلوی آن بلند کرده‌اید.

انتظامی بیان داشت: به وزیر می‌گویند چرا در مورد فلان موضوع تصمیم نمی‌گیرید یا در خصوص فلان موضوع اینقدر تأخیر دارید؟ او می‌گوید باید شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کند و آنوقت شورای عالی هم دو هفته یکبار جلسه دارد!

وی گفت: در مورد نظارت بر شبکه نمایش خانگی نیز اتفاقاً مسئول این اتفاق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است نه صداوسیما. الان دوتا صاحب دارد؛ رومیان قدیم می‌گفتند برده‌ای که دو ارباب دارد برده نیست، فردی آزاده است. شما باعث شدید دو دستگاه مدعی هستند و هر کدام به یک نحو اقدام کند.

انتظامی خاطرنشان کرد: عین همین ماجرا در مورد شورای عالی فضای مجازی است. ما در فضای مجازی سه سطح داریم؛ زیرساخت، سرویس و محتوا. مسئول زیرساخت، وزارت ارتباطات است. شما چرا دستگاه‌های دیگر را مسئول می‌کنید که او به وزیر ارتباطات امر و نهی کند؟

باید یاد بگیریم که در حوزه تخصصی خودمان اظهارنظر کنیم

رئیس سابق سازمان سینمایی درخصوص نقد اظهارنظر برخی سلبریتی‌ها درباره اتفاقات اخیر کشور گفت: هر کسی باید در حوزه تخصصی خودش، نمی‌گویم حق دارد حرف بزند ولی در حوزه تخصصی خودمان باید تربیت شویم که حرف بزنیم. این نشانه پختگی ما است. بنابراین اگر ما این تربیت را یافته باشیم، خود به خود حرف نمی‌زنیم.

وی افزود: ولی باید به این مسئله هم توجه داشت که شخصیت‌های ورزشی و هنری، محبوبیت دارند و چون محبوبیت او از من بیشتر است دلیل نمی‌شود که من به او حسادت کنم و بگویم که من سوادم از او بیشتر است ولی چرا او محبوب‌تر است!

حکمرانی مقصر گرایش بخشی از مردم به فرهنگ غرب است

انتظامی دلیل گرایش بخشی از مردم به فرهنگ غرب را رفتار مسئولان دانست و اظهار داشت: مردم ترکیه که رأی آنها مشخصاً در اردوغان جلوه‌گر شد، عموماً ضدآمریکایی هستند. مردم ما اینطوری نیستند. بخشی از آن را ما در حکمرانی مقصر هستیم یعنی چون نتوانستیم رفاه‌شان و آرامش ذهنی‌شان را تأمین کنیم و توی زندگی شخصی آنها سرک کشیدیم و در خیابان تحقیرشان کردیم، باعث شدیم که اینها نسبت به غرب گرایش پیدا کنند.

وی افزود: یکی از ویژگی‌های این عصر که گفته می‌شود نسل ضد، این است که فرزندان شباهت‌شان به پدر و مادر خودشان کمتر از شباهت‌شان به هم نسل خودشان در یک کشور دیگر است. یعنی یک بچه ۱۵ ساله ایرانی، شباهتش به پدر و مادرش کمتر از شباهتش به بچه ۱۵ ساله ترکمنستانی است. چون اینها به دلیل سیطره تکنولوژیک دارند با یک فرهنگ بزرگ می‌شوند.

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: ما باید مراقب باشیم. چون اینکه مثلاً فرهنگ غربی بخواهد رواج پیدا کند یا بخشی از مردم علاقه به فرهنگ غربی داشته باشند، هویت ملی ما و هویت دینی ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. اما عرض کردم که سمت خودمان را هم ببینیم. مردم که از هوا اینطوری نشدند.

یکی دانستن حجاب با عفاف اشتباه است
در عرف، چیزهایی که از نظر ما تابو است، متأسفانه شکسته شده است

وی با اشاره به مقوله حجاب که بیان داشت: یکی از اشتباهات ما در حکمرانی این است که عفاف را معادل حجاب گرفتیم. در صورتی که عفاف یک مفهوم است و حجاب یک مفهوم دیگر است. حجاب ظاهر است. ما اتفاقاً باید تلاش کنیم که ملت ما اعم از خانم و آقا، عفیف باشند.

انتظامی گفت: در عرف، چیزهایی که از نظر ما تابو است، متأسفانه شکسته شده است و چیز دیگری است. اما در موضوع حجاب هم حکومت الان دیگر نباید سیخ بزند. باز برگردیم به آن نکته ابتدایی عرضم که آیا واقعاً اگر امام امروز بودند، چه نظری داشتند؟ امامی که ما از او سراغ داریم در حالیکه شطرنج برای معدل جامعه مذهبی یک تابو بود، این تابو را می‌شکند یا راجع به ماهی فلس‌دار یا غیرفلس‌دار نظر می‌دهد یا در مورد خرید و فروش آلات موسیقی نظر می‌دهد. به عبارت بهتر دین فقه‌زده ما کجا این نظرات را دارد؟

وی خاطرنشان کرد: شهید مطهری راجع به حجاب اجباری معتقد بود که بهتر است این کار نشود چون مناسب جامعه ما نیست. عده‌ای که درد دین دارند، می‌گویند این اجباری کردن باعث می‌شود که ما این را در حد یک تشریفات فروبکاهیم و باعث می‌شود که آن فردی که ذاتاً عفیف و محجبه است، دیده نشود.

Share