مهدی پازوکی: جوان ترین وزیر آقای رئیسی، نظام دستمزد مملکت را دچار بحران و اقتصاد را فلج کرد

کشور را غیرکارشناسی مدیریت می کنند | مجلس و دولت در فشار اقتصادی وارده به مردم شریک هستند

مهدی پازوکی گفت: که منضبط ترین دولت، دولت اصلاحات بوده است. شاخص های اقتصادی بیانگر آن است که بهترین برنامه بعد از انقلاب، برنامه سوم بوده که بالغ بر ۶۰ درصد اهداف آن تحقق یافته است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، جواد مرشدی در خبرآنلاین نوشت: گفت و گو با مهدی پازوکی در باره بودجه ۱۴۰۲روایتگر عمق فاجعه است؛ گویی اهمیت بودجه برای کشور جزو آخرین اولویت ها شده است؛ بیان پازوکی چنین می نماید؛ «کشور را قبیله ای مدیریت می کنند». عدم تدوین برنامه هفتم از سال ۱۴۰۰ تا کنون، تدوین بودجه ۱۴۰۲ بر اساس برنامه ششم، که دولت نواصولگرا وابسته به جبهه پایداری، اساسا به آن پایبند نبوده و دائم برنامه های مذکور را جزو بانیان وضع موجود می دانند، و حالا بودجه ۱۴۰۲ را نیز باز می خواهند براساس آن تدوین کنند. عدم توجه مجلس و دولت به ارانه بودجه بر اساس زمانبندی قانونی آن یعنی ۱۵ آذرماه گذشته، و تذکرهای صوری و غیرعملی برای رفع سوال و تعجب و حیرت دانشگاه و جامعه از چنین وضعیت بی قانونی که نه قانونگذار به قانون عمل می کند و نه مجری قانون؛ همگی موید آن است که باید منتظر روزهای آشفته تری بود آن گونه که در گفت و گوی «خبرآنلاین» با مهدی پازوکی است، گویای همین موضوع است. این گفت و گو از نظرتان می گذرد:

پانزده روز از زمان مقرر ارائه لایحه بودجه می گذرد و هنوز دولت زمانی برای تقدیم این لایحه به مجلس معین نکرده است . مجلس هم به طور جدی به موضوع رسیدگی نکرده، علت این اهمال کاری را در چه می دانید؟

مشکل اساسی دولت این است که اصلا برنامه ای به معنی استراتژی اقتصادی مشخص ندارد، فقدان استراتژی اقتصادی دولت، سبب بی برنامگی و بحران آفرینی و تخلف از قانون می شود. به عنوان مثال، در همه کشور های توسعه یافته سیاست خارجی در خدمت توسعه و پیشرفت کشور است، در ایران اقتصاد در گرو سیاست وخصوصا سیاست خارجی است.

البته در اداوار گذشته و دولت نهم و دهم هم این موضوع مسبوق به سابقه است.

اتفاقا اخیرا مطالعه ای انجام شده که نشان می دهد منضبط ترین دولت، دولت آقای خاتمی بوده است. شاخص های اقتصادی بیانگر آن است که بهترین برنامه بعد از انقلاب، برنامه سوم بوده که بالغ بر ۶۰ درصد اهداف آن تحقق یافته است. زمانی که اقتصاد روی نظم بیفتد و سیاست خارجی در جهت منافع ملی حرکت کند، اثر آن را در رشد اقتصادی، رشدسرمایه گذاری، کاهش تورم و بیکاری می بینیم. این اتفاق در دولت محمد خاتمی در اقتصاد ایران افتاده است.

فرمودید استراتژی این دولت مشخص نیست، به یاد داریم که یکی از شعارهای آقای رئیسی داشتن یک برنامه هفت هزار صفحه ای در حوزه اقتصاد بود. آیا از این برنامه خبری دارید؟

برخلاف آنچه ایشان گفتند که هفت هزار صفحه برنامه دارند، تا کنون هفت صفحه از این برنامه را هم منتشر نکرده اند تا کارشناسان بنشینند و روی آن نظر بدهند. در حال حاضر بودجه سال جاری نیز بر اساس برنامه ششم ریخته شده، همان برنامه ای که در دولت روحانی نوشته شده و این‌ها به دولت روحانی فحش می‌دهند. باید از اینها پرسید اگر روحانی اَخ است، چرا برنامه اش را اجرا می‌کنید؟ تاکید می کنم استراتژی اقتصادی مشخص نیست و در فشار اقتصادی که به مردم وارد می شود هم مجلس و هم دولت فعلی شریک هستند، به دلیل انتخاب آدم های ضعیف و ناکارآمد. من نمی گویم دولت های قبل هیچ ایرادی نداشته اند، ولی ضعیف ترین تیم اقتصادی که در ۴۰ سال گذشته انقلاب اسلامی دولت را در دست گرفته، تیم اقتصادی دولت فعلی است.

به‌صورت مقایسه ای می توانید مثالی بیاورید؟

بله، شما مرحوم دکتر نوربخش را که در دهه ۶۰ رئیس بانک مرکزی بوده، با آقای صالح آبادی، یا رئیس سازمان برنامه و بودجه را با رئیس برنامه دولت جنگ (دولت میر حسین موسوی) مقایسه کنید. وزیر اقتصاد را نیز همین‌طور.

علت این ضعف را در چه می دانید؟

دلیل این است که فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق، اکثرا کوچکترین مسئولیت اجرایی نداشته اند، طرف باید ابتدا کارشناس باشد، بعد کارشناس ارشد شود، بعد رئیس بخش، بعد معاون مدیر کل، بعد مدیر کل و بعد معاون سازمان بشود، ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاده و تبعات آن را مردم ذارند می بینند. نمونه‌اش همان سال گذشته بود که جوان ترین وزیر آقای رئیسی، نظام دستمزد مملکت را دچار بحران و اقتصاد را فلج کرد. بالغ بر ۴۰ درصد دستمزدها را بدون افزایش کارآیی، بالا برد و کسری بودجه فزاینده شد. امروز مردم اثر آن را در بالا رفتن نرخ ارز شاهد هستند. ارزش پول ملی به شدت کاهش پیدا کرده و به عبارتی طی سه ماه گذشته بالغ بر ۲۰ درصد ارزش پول ملی پایین آمده است. اینها همه نشان از این است که نظام تدبیر حاکم نیست. بنابراین عدم وجود نظام تدبیر، عدم سیاست گذاری بهینه داخلی، عدم سیاست گذاری خارجی و عدم تعامل با دنیا، از مهمترین شاخص های ناکارآمدی کشورداری سیاسی و ضعف اقتصادی هستند.

نقش مجلسی ها در این بین چگونه می بینید، به‌نظر شما حداقل در حوزه نظارتی این نهاد قانونی غیر قانونی عمل نمی کند؟

مجلس ضعیف عمل می کند که در نهایت به تخلف از وظایف قانونی اش هم می شود.مجلس باید دولت را فرا می‌خواند و می‌پرسید در سه ماه گذشته چه اتفاقی در اقتصاد ایران افتاده که ارزش پول ملی اینگونه پایین آمده است. اگر ارز ندارید، این دلالی چیست که دوهزار دلار با کارت ملی می دهید، اگر ارز دارید چرا آن را در اختیار واحد های تولیدی قرار نمی دهید؟ آن‌ها به منابع ارزی چوب حراج زده اند. این‌ها می گفتند برنامه داریم، ولی در شانزده ماه گذشته چکار کرده اند.

در آخر آینده کشور را چگونه می بینید، نه برنامه هفتم ارائه شده و نه بودجه؟

این‌ها دارند کشور و سیاست کلان و اقتصاد را به سمت ونزوئلایی شدن هدایت می کنند، اگر با جهان تعامل نداشته باشند، که این امر وابسته به برجام و شبه برجام است، راه به جایی نخواهیم برد. کشورهای منطقه را الگو قرار دهند؛ به‌عنوان مثال عراق در حال حاضر به‌طور متوسط در یازده ماه میلادی گذشته، ماهیانه یازده میلیارد دلار درآمد ارزی از نفت داشته و رقیب ما در منطقه است، عربستان سعودی بالغ بر این مبلغ درآمد ارزی داشته است. من اعتقاد دارم آقایان متوجه نیستند؛ باید سیاست خارجی و سیاست داخلی شان را همراه حاکمیت نظام تدبیر اصلاح کنند. در حال حاضر یک قوم حاکم هستند و قبیله‌ای و غیرکارشناسی کشور را اداره می کنند. چرا بودجه مجلس نسبت به سال ۹۸ دو برابر شده است؟ در قانون بودجه ۱۴۰۱ بودجه مجلس نسبت به سال ۹۸، بیش از دوبرابر شده به دلیل آن که مجلس دست خودش بوده است.

Share