۷۵ سال آرامش نسبی گذشته اکنون در معرض خطر است

نوریل روبینی: من سقوط سال ۲۰۰۸ را پیش‌بینی کردم، اکنون تهدیدات جهانی را می‌بینم

زندگی همان طور که می‌دانیم در معرض تهدید است، زیرا سیاستمداران کوتاه مدت نشانه‌هایی را که به آینده‌ای دیستوپیایی اشاره می‌کنند نادیده می‌گیرند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از فرارو، نوریل روبینی متولد سال ۱۹۵۸ میلادی از مشهورترین اقتصاددانان جهان است که عمدتا نگاهی «بدبینانه» به تحولات در حال وقوع در جهان دارد. هر چند که خود معتقد است بدبین نیست و تنها با واقع بینی به مسائل می‌نگرد. او استاد بازنشسته در مدرسه کسب و کار اشترن دانشگاه نیویورک است. روبینی ترکیدن حباب بازار مسکن امریکا در فاصله سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی، بحران مالی سال ۲۰۰۹ میلادی و سقوط اقتصاد جهانی در آستانه آغاز بحران کووید -۱۹ را پیش بینی کرده بود.

او در ترکیه، ایران، اسرائیل و ایتالیا بزرگ شد و اکنون شهروند ایالات متحده است. خانواده او کلیمی و ایرانی الاصل بودند. او در دوران ریاست جمهوری «بیل کلینتون» اقتصاددان ارشد شورای مشاوران اقتصادی بود و بعدا به عنوان مشاور ارشد «تیموتی گیتنر» که در زمان باراک اوباما وزیر خزانه داری بود به وزارت خزانه داری ایالات متحده نقل مکان کرد. روبینی در دسامبر ۲۰۱۳ میلادی شایسته دریافت جایزه مجمع جهانی اندیشمندان شد. پیش از این او عضو شورای روابط خارجی امریکا و مجمع جهانی اقتصاد در داووس شده بود.

در دهه‌های آینده، جهان با تهدیدات بزرگی مواجه خواهد شد که نه تنها اقتصاد جهانی و دارایی‌های مالی ما را به خطر می‌اندازد بلکه صلح و رفاه را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد در دنیای سیاسی حزبی، ما نسبت به برنامه ریزی کوتاه مدت تعصب داریم و تفکر در مورد آینده را به دیگران واگذار می‌کنیم. چنین تهدیداتی متفاوت هستند و اگر رشد کنند زندگی را برای مردم در سرتاسر جهان بدتر خواهند کرد. ضروری است که برای منافع عمومی، رهبران‌مان این تهدیدات را نادیده نگیرند بلکه آن برسمیت شناخته، جدی گرفته و به سرعت برای مقابله با آن اقدامی انجام دهند.

برخی از این تهدیدات بزرگ جنبه اقتصادی دارند: شبح تورم و رکود همزمان. بحران بدهی مادر به دلیل آن که نسبت بدهی‌های خصوصی و دولتی به بالاترین حد تاریخی رسیده خود را نشان می‌دهد. جمعیت سالخورده‌ای که سیستم‌های بازنشستگی و مراقبت‌های بهداشتی ما را از بین می‌برد تهدید دیگری است. در سال‌های پیش از بحران مالی ۲۰۰۸ میلادی من به درستی پیش بینی کردم که چرخه‌های خطرناک رونق و رکود یک فروپاشی کامل اقتصادی را به همراه خواهند داشت. من می‌ترسم که بار دیگر با چشم‌انداز مشابهی مواجه شویم.

این بار بحران اقتصادی چگونه خواهد بود؟ یک رکود جهانی شدید که نه کوتاه مدت است و نه کم عمق، زیرا نسبت بدهی‌های بالا و افزایش نرخ بهره باعث افزایش شدید مشکلات ارائه بدهی می‌شود. پیش فرض این است که بانک‌های مرکزی مجبور هستند برای مقابله با افزایش نرخ تورم نرخ بهره را افزایش دهند. اقتصادهای پیشرفته مانند بریتانیا پس از سیاست‌های اقتصادی و مالی فاجعه بار مانند سیاست‌های کوتاه مدت دولت تراس شبیه بازارهای نو ظهور قیمت‌گذاری می‌شوند. حباب‌های سهام خصوصی، دارایی، سرمایه‌های مخاطره‌آمیز و ارزهای دیجیتال اکنون که دوران پول ارزان به پایان رسیده می‌ترکند.

با این وجود، فراتر از این موارد دوران پرتلاطم ما با تهدیدات ژئوپولیتیکی گسترده‌تری برای شیوه زندگی‌مان مواجه می‌شود. واکنش جهانی علیه لیبرال دموکراسی و ظهور احزاب رادیکال و اقتدارگرای راست و چپ افراطی، تا حدی ناشی از افزایش شدید درآمد و نابرابری ثروت است.

کارگران احساس می‌کنند عقب مانده‌اند در حالی که نخبگان ثروت و قدرت به دست می‌آورند. این امر با از دست رفتن مشاغل بدتر خواهد شد نه به دلیل تجارت و مهاجرت، بلکه به این دلیل که هوش مصنوعی، روباتیک و اتوماسیون منجر به بیکاری دائمی در عرصه فناوری خواهند شد. اگر این موضوع کنترل نشود مطمئنا شاهد به قدرت رسیدن رژیم‌های خطرناک‌تر، تهاجمی‌تر و پوپولیستی خواهیم بود.

به طور فوری، درگیری در اوکراین خطر تجدید جنگ سرد بین غرب و قدرت‌هایی مانند چین، روسیه یا کره شمالی را افزایش داده است. تنش فزاینده بین ایالات متحده و چین بر سر تایوان در ماه‌های اخیر به اوج خود رسیده و ممکن است تشدید شود.

مهم‌ترین و واقعی‌ترین تهدید بزرگ بحران جهانی آب و هوایی است که اگر نادیده گرفته شود فجایع اقتصادی و انسانی غیر قابل بازگشتی ایجاد خواهد کرد. بلایای طبیعی تنها در سال جاری منجر به ظهور موج میلیون‌ها پناهجوی آب و هوایی شده است. خشکسالی و موج گرما سراسر هند و پاکستان، جنوب صحرای آفریقا و غرب ایالات متحده را فرا گرفته است. این موارد تنها نشانه‌هایی از رویدادهای آینده هستند.

با این وجود، قدرتمندان برای رسیدگی به آن کم کاری می‌کنند و بیش‌تر صحبت‌ها یا در واقع، بخش عمده سرمایه‌گذاری‌ها چیزی بیش از آن چه من نام آن را سبز شویی و سبز خواهی می‌نامم نبوده اند. این کارها آن اقدام فوری و ملموسی نیستند که ما بدان نیاز داریم.

این موارد تنها برخی از نشانه‌های شوم کنونی از تهدیدات بسیار بدتر و خطرناک در دهه پیش رو هستند تهدیدات بزرگی که من می‌بینم رهبران‌مان به صورت روزانه آن را نادیده می‌گیرند. این موضوع باید برای همگان مشخص شده باشد که ۷۵ سال آرامش نسبی گذشته اکنون در معرض خطر است.

در اینجا یک مسیر ممکن برای دنیای آینده ما وجود دارد: این تهدیدات در یک حلقه ویرانگر تحقق یافته و از یکدیگر تغذیه می‌کنند که منجر به هرج و مرج اقتصادی، بی‌ثباتی، فروپاشی و درگیری بدتر از آن چه پیش‌تر می‌دانستیم خواهند شد. با این وجود، آینده‌ای دیگر که کم‌تر دیستوپیایی باشد نیز می‌تواند امکان‌پذیر باشد. آینده‌ای که در آن سیاستمداران داخلی و بین المللی بر روی سیاست‌ها و راه حل‌های درست همکاری می‌کنند تا تداوم هر چند ناهموار نیم قرن صلح و رفاه را تضمین کنند.

مهم است که رهبران ما از تهدیدات بزرگی مانند آن چه در این ستون برشمردم آگاه باشند تا پیش از آن که خیلی دیر شود بتوان به آن تهدیدات رسیدگی کرد. تا زمانی که سیاست‌های ناکارآمد و قطبی شده و رقابت‌های متخاصم ژئوپولیتیکی مانع از همکاری به شدت مورد نیاز جهانی می‌شود مسیر دیستوپیایی گزینه‌ای محتمل‌تر به نظر می‌رسد.

Share