عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای مطرح کرد:

با این رویکرد نمی‌شود برجام را احیا کرد | در مذاکرات دوحه، برجام کاملا در حالت احتضار است

ابوالفضل ظهره وند، تحلیل عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای معتقد است که تفاوت دو مذاکرات وین با دوحه دراین است که، در وین مذاکرات کارشناسی با ۱+۴ بود و تقریبا تمام مسائل حل و فصل شد و نیاز به تصمیم آمریکا داشت. اما در ادامه دیدیم که بازهم روند توافق را در فرایندی قرار داد و حاضر نشد که برخی از شروط ما را بپذیرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از همشهری، مذاکرات هسته‌ای ایران برای رفع تحریم‌ها و احیای معاهده برجام پس از وقفه‌ای نسبتا طولانی دوباره از سر گرفته شد اما این بار نه در وین وقلب اروپا بلکه در همسایگی ایران و در یکی از کشورهای نزدیک به جمهوری اسلامی ایران یعنی قطر. البته این مذاکرات فقط محل آن‌ها نبود که با مذاکرات دور قبل تفاوت داشت بلکه از نظر فرم و محتوا هم تفاوت‌هایی داشت اما از نظر نتیجه تفاوتی نداشت و باز هم بدون نتیجه پایان یافت.

ابوالفضل ظهره‌وند عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و دیپلمات سابق کشورمان معتقد است که مواضع ایران مشخص است و تغییر موضع از جانب آمریکاست. اکنون نیز آمریکایی‌ها برای از سر گرفتن مذاکره پا پیش گذاشته‌اند. ما به سوی آن‌ها نرفته‌ایم و حرفی از تعدیل مواضع نیز نزده‌ایم. آن‌ها آقای بورل را به تهران فرستادند و قطر را واسطه کردند. اما ما نیز هیچ‌گاه باب مذاکره را نبسته‌ایم، اما اگر قرار باشد برجام احیا شود با آمریکایی‌هاست.

تفاوت مذاکرات هسته‌ای در قطر با مذاکرات پیشین در وین چیست؟

تفاوت مهم این دور از مذاکرات در دوحه با مذاکرات وین این است که در وین مذاکرات کارشناسی با ۱+۴ بود و تقریبا تمام مسائل حل و فصل شد و نیاز به تصمیم آمریکا داشت که در ادامه هم دیدیم باز روند توافق را در فرایندی قرار داد و حاضر نشد که برخی از شروط ما را بپذیرد. آمریکا ادعا کرد که این مطالبات فرا برجامی است، البته که اینگونه نبود.

در واقع مذاکرات وین در دولت سیزدهم با این رویکرد دنبال شد که اگر قرار است برجام احیا شود باید از سیاست‌های آقای ترامپ عبور کرد، چرا که دولت ترامپ دنبال برجام نبود، بلکه دنبال از کار انداختن برجام و سیاست فشار حداکثری بود. البته در آن مرحله مسائل حل و فصل شده بود و تنها اراده آمریکا را می‌خواست.

اما در مذاکرات دوحه، برجام کاملا در حالت احتضار است. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها برای بیرون رفتن از بحرانی که در آن قرار گرفته‌اند، به‌وی‍ژه از جنبه نیاز غربی‌ها به انر‍ژی و پیامدهای منفی‌ای که ناشی از تحولات اوکراین است به دنبال توافق هستند اما این ظاهر ماجراست.

آمریکایی‌ها دنبال این هستند که بتوانند به نوعی از درصد انرژی ایران استفاده کنند. از طرفی هم در سایه یک توافق نیم‌بند مانع از بازیابی نقش ایران در چارچوب همکاری با چین و روسیه باشند. آن‌ها می‌خواهند ایران را منفعل نگه دارند و به همین دلیل فعلا در باغ سبزی را نشان می‌دهند و به نظرم سفر آقای بورل به تهران در همین چارچوب بود. اکنون نیز در مذاکراتی که در دوحه آغاز شده به دنبال این نیستند که بخواهند چارچوب تعیین کنند بلکه برای این است که ببینند آمریکایی‌ها چقدر جدی هستند و برای احیای برجام چقدر مصصم هستند که دیدیم نبودند و حرف و عملشان یکی نبود.

تغییر در محل انجام مذاکرات دلیل خاصی داشته یا درخواست طرف خاصی بوده است؟ هدف از این جابه جایی چه بود؟

آمریکایی‌ها در مذاکرات همواره نقش تهدیدکننده را داشته‌اند. اینکه چرا مکان را تغییر یافته و به قطر منتقل شده، فکر می‌کنم برای مولفه‌ای مانند این بوده که چون قطر از روابط خوبی با ایران برخوردار است و طرف اعتماد ایران در حوزه خلیج فارس است. گو اینکه قطری‌ها می‌توانند از اروپایی‌ها، نقش بهتری را در مذاکرات و توافق ایفا کنند. چراکه از ظرفیت مالی و اقتصادی خوبی برخوردارند و از اعتبارخوبی نزد ایران دارند. و این نشان‌دهنده این است که برای جلب اعتماد ایران از قطری‌ها استفاده می‌کنند. ضمن اینکه قطری‌ها طرف اعتماد ما هستند اما وین طرف طرف اعتماد آمریکا بود. بنابراین برای اینکه نشان دهند در مسئله توافق احتمالی جدی هستند، این جدیت را می‌خواهند با واسطه‌گری قطر نشان دهند و اثبات کنند.

با توجه به تغییر فرمت مذاکرات در قطر نظر شما در مورد روند و نتیجه مذاکرات چیست؟

مواضع ایران مشخص است و تغییر موضع از جانب آمریکاست. اکنون نیز آمریکایی‌ها برای از سر گرفتن مذاکره پا پیش گذاشتند. ما به سوی آن‌ها نرفته‌ایم و حرفی از تعدیل مواضع نیز نزده‌ایم. آن‌ها آقای بورل را به تهران فرستادند و قطر را واسطه کردند. اما ما نیز هیچ‌گاه باب مذاکره را نبسته‌ایم، اما اگر قرار باشد برجام احیا شود با آمریکایی‌هاست.

اما باز هم دیدیم که آمریکایی‌ها به دنبال بازی سیاسی، حفظ فشار حداکثری، ندادن امتیاز یا دادن کمترین امتیاز، بازگشت به برجام، بهره‌برداری تبلیغاتی و عملیات روانی بودند. طبیعی است با چنین رفتاری آقای باقری و ایران تن به توافق نمی‌دهند. چرا که ما نه تنها در موضع ضعف نیستیم بلکه در مواضع قدرت نیز قرار داریم.

جالب اینجاست که اخیرا نیز نشست سران ۷ کشور در آلمان برگزار شد و سران این ۷ کشور هم منتظر بودند از قطر چه دودی بلند می‌شود. آقای مکرون هم پیشنهاد داد که صرف نظر از موضوع برجام باید به سطحی از توافق با تهران برسیم که ظرفیت انرژی این کشور راحت وارد بازار شود. از این رو قطعا اگر مسئله به ملاحظات آمریکا گره نمی‌خورد، توافق صورت می‌گرفت، چون ایران هم علاقه مند است که نقش گذشته خود را در بازار نفت داشته باشد و به نظر این اتفاق یک بازی برد- برد برای طرفین است.

برخی معتقدند که کشورهای واسطه به دنبال منافع خود هستند و حتی با طولانی شدن روند مذاکرات، مانند روسیه درگیر مشکلات داخلی خود می‌شوند که در این صورت برجام و مذاکرات برای آن‌ها اهمیتی نخواهد داشت. تحلیل شما چیست؟

این نوع اظهار نظرها کم اطلاعی و بی‌توجهی به فضای بین‌المللی است و مقداری با رویکرد غرب‌گرایانه و نوعی سوگیری نسبت به موضوع دارند تحلیل می‌کنند. در روابط بین‌الملل نسبت به موضوع تحلیل می‌کنند در روابط بین‌الملل بحث اعتمادسازی و دوست خوب و دوست بد نداریم. بحث منافع است و اگر منافع ملی را بخواهیم ببینیم و بدانیم که یک موضوعی مثل برجام چه تغییرو تاثیری روی منافع کشورها دارد دیگر اینگونه سخن نمی‌گوییم. قطعا روسیه چین در هر جنگی هم باشند، در معادلات بین‌المللی کشورهایی که با آن‌ها همسویی داشتند و یا ارتباط فعال دارند، اینگونه نیست که صفر و یک نگاه کنند، برای مثال تا دیروز با ایران ارتباط داشتیم الان نداریم نه! ارتباط هم دارند آن مسئله جداست.

اروپایی‌ها با همه مشکلاتی که دارند و سر اوکراین اختلافی که با آمریکا پیدا کرده‌اند، شاید مقداری کمرنگ و پررنگ شود اما در مجموع متحدند. مانند آقای مکرون که در موضع گیری جدید خود می‌خواهد صرف نظر از برجام نفت ایران و نزوئلا وارد بازار شود چون به منافع خود نگاه می‌کند. ما نیز باید به منافع خود نگاه کنیم. من با این نوع ارزیابی‌ها، جهت‎‌گیری‌های جناحی و جریانی فردی موافق نیستم و به نظر من ضعف کارشناسی است.

آقای امیرعبدالهیان نتیجه مذاکرات دوحه را مثبت ارزیابی کرده است. از سوی دیگر رسانه‌های غربی اعلام کردند که ایران هیچ احساس فوریتی از خود نشان نداده و مسائل قدیمی را که حل و فصل شده و موضوعات جدیدی که به برجام ارتباطی ندارد، مطرح کرده است. با این تفاسیر نظر شما در مورد ادامه مذاکرات چیست؟ آیا ادامه پیدا می‌کند یا اینکه باید

منتظر طرف آمریکایی بود؟

ویژگی مذاکراتی که آقای جوزپ بورل تلاش کرد که دوباره راه‌اندازی کند در دوحه برگزار شد، این بود که ایران نشان داد که همواره آماده مذاکره است. یعنی این آمریکایی‌ها هستند که سعی کردند زمان بخرند و در واقع شرایط اوکراین و اوضاع پیش آمده آن‌ها را وادار کرد که دوباره سر میز مذاکره حاضر شوند. مهم این است که ما سر میز مذاکره متوجه منافع ملی هستیم، قرار نیست که آمریکایی‌ها بدون اینکه بخواهند به تعهدات خود برگردند و در واقع بخواهند جلوگیری کنند از تکرار آنچه که در دوره آقای ترامپ اتفاق افتاد، به راحتی وارد برجام شوند.

از طرفی ما اقتصادمان را به برجام گره نزدیم، ما نیازمند اجرایی شدن برجام نداریم. برجام توافقنامه‌ای بود که برای ما زیان و ضرر داشت و این آمریکایی‌ها بودند که زیر همه چیز زدند. الان هم که نیاز دارند و آقای بورل را فرستادند، باید نشان دهند که تحولی از سوی آن‌ها به وجود آمده است. اکنون باید صبر کنیم آقای دکتر باقری، در واقع گزارشی از این نشست انجام شده و مسائل مطروحه را عنوان کنند.

ولی در مجموع ما نباید از خطوط قرمزمان که منافع ملی ما را در بردارد، کوتاه بیاییم. ضمن اینکه شرایط امروز ما به مراتب بهتر از ۶ ماه پیش است و شرایط آمریکایی‌ها امروز نسبت به ۶ ماه گذشته بسیار خراب‌تر و پیچیده‌تر است. بنابراین اگر برجام را به عنوان توافق‌نامه موثر و مهم ارزیابی می‌کنند، بنابراین باید به تعهداتشان که عمل نکرده‌اند، عمل کنند. یعنی از آن سیاق گذشته برگردند.

پس باید منتظر باشیم که مذاکرات از سر گرفته شود؟

این بستگی به اراده آمریکایی‌ها دارد. مواضع ایران که مشخص و روشن است. یعنی ما از سطحی که ابتدا اعلام شده بود، پایین‌تر هم آمده‌ایم، اما نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها اساسا قصد حل و فصل مسئله را ندارند و برجام را به عنوان ابزاری می‌بینندکه برای اهداف دیگری که یا اعلام نمی‌کنند یا دنبال هدف خاصی هستند. در غیر این صورت اگر به دنبال احیای برجام باشند، می‌توانند در یک جلسه حل کنند.

مشکلی برای حل و فصل برجام نیست. این به آمریکایی‌ها برمی‌گردد. در همین ۳ ماه که مذاکرات متوقف شده بود، ۱۵۰ تحریم دیگر به ما اضافه کردند. یعنی تنها چیزی که سر میز مذاکره می‌آورند اهرم فشار است؛ بنابراین با این رویکرد نمی‌شود برجام را احیا کرد. اگر واقعا بخواهند صادقانه کار کنند، احیای برجام راحت انجام می‌شود.

از سویی هم رسانه‌های غربی سعی دارند اینگونه نشان‌دهند که ایران توافق را نمی‌پذیرد و مشکل از سوی ایران است؟ نظر شما چیست؟ برای مقابله با این موضوع تیم مذاکره کننده ما چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟

فضای رسانه دست آن‌هاست. ۴۰ سال است که خبرسازی می‌کنند. شما اگر با بسیاری از شهروندان غربی صحبت کنید، تصویری که از ایران دارند بیابانی است که مردم سوار شتر هستند. این دیگر مربوط به ما نیست، مربوط به تحمیل رسانه‌ایست که صورت می‌گیرد و نشان‌دهنده شیطنت طرف مقابل ماست. اما اگر صادقانه بخواهند کار کنند مشکل حل است.

متاسفانه افکار عمومی نیز طرف ایرانی را مقصر می‌داند و معتقد است ایران خود توافق را به تاخیر می‌اندازد. سیستم رسانه‌ای ما باید خیلی شفاف‌تر صحبت کنند، مسائل را شفاف‌تر باز کنند.

حتی به نظر من می‌توان این پیشنهاد را مطرح کرد که تیم مذاکره‌کننده ما و ریاست این تیم تصمیمی بگیرد و با شفافیت از آنچه سر میز مذاکره تا کنون طی شده و فهرست مطالبات آن‌ها و مطالبات ما را برای مردم عنوان کنند و داوری را برعهده مردم بگذارند. اگر این اتفاق بیفتد دیگر زمینه‌ای ایجاد نمی‌شود برای اینکه غربی‌ها بتوانند در این فضای مبهم فشار رسانه‌ای بر افکار عمومی بیاورند. پس بهترین کار شفافیت است.

Share