شکست آمریکا در جنگهای خاورمیانه
پیروزیهای مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران، به خصوص پدیده ورود ایران باشگاه هستهای و شکست طرح خاورمیانه آمریکا در حوزه جنگهای مباشرتی و نیابتی، پیامدهای شگرفی در جهان سیاست باقی گذاشته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، حسن حبیبی کوشکوهی در یادداشتی با عنوان شکست آمریکا درجنگهای خاورمیانه نوشت:
آمریکاییها برای دستیابی به اهداف سهگانه کلان خود در سیاست خارجی، در دو دهه اول قرن بیست و یکم منطقه غرب آسیا را آماج جنگهای نیابتی و مباشرتی خود قرار دادند که نتیجه آن در جهان سیاست حداقل در قرن جاری بسیار تاثیر گذار خواهد بود، زیرا در صورت پیروزی، زمینه برای استقرار دیکتاتوری جهانی آمریکا فراهم میگشت ودرصورت شکست، علاوه بر پیامدهای گوناگون منفی آن اوضاع داخلی و خارجی آمریکا، نظم آتی بینالملل را به سمت چند جانبه گرایی پیش خواهد بود.
حداقل از سال ۱۳۶۱.۱۹۸۲ و در هنگامهای که رژیم عراق ق در یک جنگ نیابتی از سوی آمریکا و غرب علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شد، حضور گسترده در منطقه با اولویت اشغال عراق مدنظر آمریکاییها بوده است. فروپاشی شوروی و خاتمه جنگ سرد، آنها را در لزوم سلطه کامل بر منطقه عنوان الزام اول پیاده کردن اهداف و سیاست خارجی خود که تحمیل نظمی تک قطبی برجهان بود، مصمم ترنمود. در عین حال هم به این سبب که چنین مطرح میگردید که تعدادی از عاملان انفجارات ۱۱ سپتامبر آمریکا از نیروهای طالبان بودند و به ویژه به این دلیل که حضور در افغانستان به عنوان قلب آسیا، همزمان باعث میگردید که آمریکاییها بتوانند از نزدیک حرکات پنج قدرت، چین، هند، پاکستان، روسیه، جمهوری اسلامی ایران را زیر نظر داشته باشند. قبل از تهاجم و اشغال عراق، افغانستان مورد حمله و اشغال قرار گرفت تا بسترساز اشغال عراق به عنوان کانون عملیاتی شدن طرح خاورمیانه آمریکا باشد. در این راستا دولتهای آمریکا و انگلیس در حالیکه نتوانستند از شورای امنیت (به جهت مخالفت روسیه، چین، فرانسه) مجوز حمله به عراق اخذ کننددرحالی که هیچ نشانهای از وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق نبودوهیچ مدرکی تایید نمیکرد که صدام حسین و القاعده مرتبط هستند، با این دواتهام ودر نهایت بهانه گسترش حقوق بشر و دموکراسی، عراق را مورد تهاجم و اشغالگری قرار دادند، اما اشتباهات استراتژیک آمریکاییها در صحنه اشغال و مدیریت آن کشور و از سوی دیگر شجاعت و هوشمندی رهبری انقلاب اسلامی ایران و جان نثاری نیروهای مقاومت اسلامی به خصوص سپاه قدس و فرمانده وقت آن سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دوعامل اصلی شکست آمریکا به شمار میرودکه اعلام رسمی این شکست با کناره گیری رامسفلد از وزارت دفاع آمریکا در سال ۲۰۰۶.۱۳۸۵، که از طراحان اصلی اشغال عراق بود به جهان مخابره شد. از سوی دیگر شکست آمریکا در عراق که مقارن با ورود ایران به باشگاه هستهای جهان بود، عالم سیاست را متوجه قدرت و عمق اثرگذاری جمهوری اسلامی در تحولات منطقه و تغییر معادله قدرت به نفع ایران، یعنی تثبیت قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران نمود.
پیروزیهای مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران، به خصوص پدیده ورود ایران باشگاه هستهای و شکست طرح خاورمیانه آمریکا در حوزه جنگهای مباشرتی و نیابتی، پیامدهای شگرفی در جهان سیاست باقی گذاشته است که یکی از آنها، بیداری اسلامی بود. در وضعیتی که دوستان و هم پیمانان آمریکا از شاخصههای حکومت دیکتاتوری در جهان محسوب و با وقوع انقلاب در کشورهایشان سرنگون میشدند و به تعبیر خانم کلینتون، دیگر دوستان آمریکا، مانند دولت عربستان را به شدت ترسانده بود، با طراحی پیچیده از سوی آمریکا و با مشارکت بعضی قدرتهای اروپایی مانند فرانسه بعضی دولتهای منطقه مانند عربستان، ترکیه و قطر و برخلاف دیگر کشورهای حوزه بیداری اسلامی که آمریکا و اروپا و عربستان تا نهایت ازحکومتهای دیکتاتوری آن دفاع میکردند، از اعتراضات محدود در بعضی شهرهای جنوب سوریه استفاده کرده و با وارد کردن نیروهای خارجی و تروریستی، کوشیدند دولت سوریه را ساقط کنند. ایستادگی مقاومت اسلامی و حضور نیروهای هم پیمان سوریه و همچنین همکاری خوبه روسیه باعث شد شکسته سنگین دیگری در کارنامه آمریکا و غرب ثبت شود. افزون بر آن، علاوه بر اینکه حضور نیروهای جمهوری اسلامی در مدیترانه و مرزهای رژیم صهیونیستی، باعث شد که از مرزهای جمهوری اسلامی تهدیدزدایی گردد، نشان دهنده توسعه قدرت جمهوری اسلامی ایران به فرا منطقه است و بیتردید یکی از پیامدهای آن بازپسگیری آن از سوی دولت سوریه با همکاری مقاومت اسلامی در آینده خواهد بود که فروپاشی سریعتر اسرائیل را در پی خواهد داشت. همانگونه که با شکست ناتو در افغانستان و خروج ذلت بار آمریکاییها در آن کشور، فلسفه وجودی بزرگترین سازمان نظامی تاریخ را به زیر سوال برده و فروپاشی آن دوراز انتظار نخوادبود. پیش بینی چگونه وضعیتی برای رژیم آل سعود با توجه به مقاومت و پایداری انصارالله، از سوی بسیاری از تحلیلگران بین الملل و حتی بسیاری از مسئولان دولتهای غربی نیز گوشزد شده است.
دیدگاه