یادداشت/ ضرغام مهرگان‌فرد

چرا «هلیا» قمه کشید؟

هلیا به دلیل رفتارهایی که در کودکی با او شده است و در یک خانواده احتمالاً پر تنش که در نهایت به جدایی انجامیده پرورش یافته در امور اجتماعی ناتوان است و برای انجام کارها با مشکلات زیادی مواجه بوده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، ضرغام مهرگان‌فرد کارشناس روانشناسی و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت؛

چند روزی است ویدئویی از دعوای چند دختر نوجوان منتشر شده که در آن دختری کم سن و سال «هلیا» قمه‌ای از زیر لباسش بیرون می‌آورد و برای دختری خط و نشان می‌کشد.

هلیا کیست؟

دختری دهه هشتادی که به گفته یکی از دوستانش پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند او همراه برادر کوچکترش با مادرش زندگی می‌کند، رفتاری پسرانه دارد در جیبش چاقو حمل می‌کند، ترامادول و مواد مخدر مصرف می‌کند، گاهی پیرمردهای پارک را دست می‌اندازد و قدرت نمایی و خودنمایی زیادی از خود بروز می‌دهد.

علت درگیری: دوئل با رقیب عشقی خود

اثرات و اتفاقات زندگی هلیا را یکی یکی بررسی می‌کنیم.

تأثیر جدایی والدین بر فرزند

طلاق نوعی آشفتگی عاطفی برای تمام اعضای خانواده به همراه خواهد داشت اما برای کودکان ممکن است ترسناک، گیج کننده و آزار دهنده باشد. در سنین پایین تر، برای کودکان قابل درک نیست که چرا باید بین خانه پدر و منزل مادرشان در حال رفت و آمد باشند حتی ممکن است به این نتیجه برسند که اگر والدینشان می‌توانند از دوست داشتن یکدیگر دست بکشند، روزی فرزندشان را نیز دیگر دوست نخواهند داشت.

نوجوانان اغلب در مقابل خبر طلاق والدینشان و اثرات ناشی از آن، دچار احساس خشم می‌شوند، ممکن است یکی از والدین را به شدت سرزنش یا هر دو را به خاطر آشوب به وجود آمده آزرده خاطر کنند.

علاوه بر این ارتباط فرزند با والدینی که سرپرستی‌شان را بر عهده گرفته است نیز تحت الشعاع قرار می‌گیرد که همین سبب سرپرستی کودکان بعد از طلاق با حجم زیادی از استرس همراه خواهد بود که ممکن است میزان حمایت‌گری والدین به شدت کاهش یابد. گاهی تنش زیادی که بین فرزند و سرپرستش به وجود می‌آید، حتی نظم و انضباطی که والد برای زندگی فرزندش در نظر می‌گیرد را بی‌بها می‌سازد. هلیا اولین آسیب را از جدایی والدین دیده که در دوران کودکی پر تنشی را همراه پدر و مادر خود تجربه کرده است.

مصرف ترامادول و مواد مخدر

بسیاری از جوانان و نوجوانان به دنبال یافتن راهی برای فرار از دردها و مشکلات هستند و برای اینکار ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کنند که دسترسی آسان به ترامادول و خرید ساده و ارزان آن این دارو را به انتخاب اول آنان تبدیل کرده است.

یکی از مهمترین دلیل مصرف مواد در نوجوانان و جوانان متغیرهای اجتماعی هستند این متغیرها عبارتند از: طلاق والدین، اعتیاد والدین و بد سرپرستی که زمینه را برای مصرف مواد فراهم می‌کنند هلیا پس از جدایی والدین و برای فرار از فشارهای روانی و دردهای عاطفی خود به مصرف ترامادول گرایش پیدا کرده است.

رفتار پسرانه

وقتی هویت جنسی در فردی در ابعاد روانی و نگرشی به زندگی کمرنگ می‌شود این افراد تلاش می‌کنند با دیگر نمایی، از آنچه که واقعیت وجودی آن‌ها است فاصله بگیرند این دوگانگی تحت عنوان، نه این، نه آن، فرد را دچار تردید و شکنندگی می‌کند که به افسردگی، انزوا و حتی خودکشی می‌انجامد.

به نظر می‌رسد هلیا دوست ندارد در قید و بند محدودیت‌های دخترانه قرار بگیرد به همین دلیل سعی می‌کند مثل پسرها رفتار کند و حتی با خود چاقو حمل کند تا برای داشتن آزادی بیشتر آگاهی جنسی خود را از دخترانه به طور کاذب و دوره‌ای تغییر دهد، گفتمان پسرانه را در پیش بگیرد و دچار سردرگمی در هویت شود.

اذیت و آزار پیرمردهای پارک

بسیاری از افرادی که عادت به اذیت و آزار دیگران دارند، توجهی به احساسات اطرافیان خود ندارند اذیت و آزار دیگران یک سازکار ناسازگار برای مقابله با خشم و نا امیدی‌های حل نشده درگذشته افراد است فرد می‌خواهد شخصیت معیوب خود را پنهان کند این افراد برای مبارزه علیه حقارت خود و همسان کردن خود با فرد دیگر به اذیت و آزار حتی تمسخر روی می‌آورد. .

در اذیت و آزار پیرمردهای پارک هلیا همزمان دو مسئله را به نمایش می‌گذارد قدرت نمایی و بیان خشم فرو خورده خود که ناشی از زندگی در یک خانواده از هم پاشیده است برای سرپوش گذاشتن به عقده حقارت خود به قدرت نمایی متوسل می‌شود تا برای لحظاتی عقده حقارت و خشم خود را فرو نشاند.

با بررسی متغیرهای تأثیرگذار در زندگی «هلیا» احتمال اینکه او به اختلال شخصیت ضد اجتماعی (سایکوپات) دچار شده باشد بسیار بالاست.

در اختلال شخصیت ضد اجتماعی شخص نمی‌تواند خود را با هنجارهای اجتماعی تنظیم کند این اختلال از دوران کودکی و نوجوانی شروع می‌شود و نوع روابط والد-فرزندی (سبک فرزند پروری) در شکل گیری این قبیل اختلال بسیار تأثیر گذار است.

این اختلال در نواحی فقیرنشین شهری هم می‌تواند رشد کند و عمده دلیل آن‌عدم رشد فرهنگی، پایین بودن سطح اقتصاد، فقر محیط آموزشی، عدم دسترسی به امکانات عمومی شهری، اعتیاد و انحرافات اجتماعی است. شیوع این اختلال در آقابان بالاست اما به این معنا نیست که در خانم‌ها دیده نمی‌شود.

دختران در سنین نزدیک به بلوغ و پسرها در سنین زودتر از بلوغ علائم این اختلال را نشان می‌دهند و معمولاً الگوی خانوادگی دارد و قبل از ۱۵ سالگی شروع می‌شود و سیر رو به رشدی را طی می‌کند.

سیر اختلال شخصیت ضد اجتماعی

سیر این اختلال به این صورت طی می‌شود که کودک در ابتدا دچار اختلال بیش فعالی است اگر این اختلال به موقع تشخیص داده نشود به رشد خود ادامه می‌دهد و کودک را دچار اختلال سلوک می‌کند و خرابکاری‌های او در اجتماع و خانواده شروع می‌شود و اگر اختلال سلوک او کنترل نشود. دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی شده و دایره خرابکاری‌های او تند و وسیع‌تر می‌شود. و عواملی هم وجود دارند که این اختلال را در فرد افزایش می‌دهد مثل قرار گرفتن در معرض کودک آزاری یا بی‌توجهی در دوران کودکی، زندگی خانوادگی بی‌ثبات، نبودن والدین، تنبیه مکرر کودک، والدین دارای سطح سواد پایین افراد دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی (سایکوپات) ممکن است دارای ظاهری طبیعی، گرم و صمیمی باشند ولی زندگی شخصی آن‌ها مثبت نیست از جمله دروغ گویی، فرار از مدرسه، فرار از خانه، دزدی و دعوا، سوء مصرف و رفتارهای غیر قانونی افراد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی با بد خلقی، عصبانیت، پرخاش، غر زدن، گریه و هر روش دیگر سعی می‌کنند شرایط را به نفع خود در موقعیت‌های مختلف تغییر دهند هیچ گونه احساس پشیمانی و گناه در آن‌ها ایجاد نمی‌شود و بحث را به نحوی پیش می‌برند که اطرافیان خود را مقصر شرایط بدانند.

مهمترین مشخصه رفتاری این افراد عدم وجود همدلی با اطرافیان و خانواده است با رفتار ناجوانمردانه از همه استفاده می‌کنند تا به آن هم می‌خواهند برسند.

نتیجه گیری

هلیا به دلیل رفتارهایی که در کودکی با او شده است و در یک خانواده احتمالاً پر تنش که در نهایت به جدایی انجامیده پرورش یافته در امور اجتماعی ناتوان است و برای انجام کارها با مشکلات زیادی مواجه بوده است و این مشکلات او را در نوجوانی آشفته و نگران کرده باعث ترس و اضطراب و فشارهای روانی زیادی شده، برای تحمل این دردها و مشکلات به مصرف ترامادول روی آورده از طرفی چون انسجام تربیتی خانواده از هم پاشیده شده او تصویر روشنی و مشخصی از هویت خود ندارد و نمی‌تواند تصویر خوبی از آینده خود داشته باشد. همه این عوامل هلیا را گرفتار انحراف اجتماعی کرده تا رفتارهای مخالف عرف و قوانین اجتماعی در او رشد کند. از طرفی به احتمال زیاد از دختر بودن خود به خاطر ارزشمند بودن پسر در حوزه خانوادگی ناراضی است و برای شکستن محدودیت‌هایی که دختران در بروز رفتارهای پرخاشگرانه و دیگر رفتار ما دارند به رفتار پسرانه متوسل می‌شود و تمام اتفاقات پیش گفته هلیا را از یک زندگی سالم دور کرده است خانواده‌های عزیز با مطالعه زندگی هلیا می‌توانند تاثیر شرایط خانوادگی را در زندگی نوجوانان ترسیم کنند و از هم اکنون مراقب حوزه زندگی و سبک‌های فرزندپروری خود باشند… تا بعد

Share