پیاده راه فرهنگی یا پیاده راه فرنگی؟!
پیاده راه یک فرهنگسرای رو باز است در بهترین نقطه شهر که هر کدام از مخاطبین این نوشتار میتوانند، طرح ایده و برنامه بدهند مردم رشت هنوز یک پسوند دارند، مردم با فرهنگ رشت، بیاییم به این جمله اعتبار ببخشیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، رضا حقی در یادداشتی نوشت:
از اسفند ۹۴ جلساتی را با حضور هنرمندان و روابط عمومی شهرداری رشت، با موضوع ارائه برنامههای مختلف برای افتتاحیه پیاده راه فرهنگی در ۱۱ فروردین ۹۵ شروع کردیم، بعد از چندین جلسه و شنیدن طرحهای مختلف قرار شد هر خیابان را اختصاص به یک رویداد بدهیم، خیابان علم الهدی برای نمایشگاه کتاب، نمایشگاه رشت قدیم، کافه کتاب، نمایشگاه اشیا و لوازم خانگی قدیمی، خیابان امام خمینی به عنوان نماد _شهر خلاق خوراک_ عرضه مواد خوراکی به صورت سنتی و ارائه انواع غذاهای محلی، خیابان سعدی محل اجرای ۱۰ نمایش کوتاه با عنوان رشت در ۱۰۰ سال اخیر، و هر نمایش بیانگر وقایع مهم از ۱۰ سال شهر رشت بود به طور میانگین هر نمایش با حضور سی بازیگر اجرا میشد. میدان اصلی شهرداری یعنی روبروی برج ساعت هم برنامههای اصلی افتتاح، شامل اجرای موسیقی، سخنرانی، مسئولین کشوری، استانی و شهری، تعیین شده بود.
دو روز قبل از افتتاح به من خبر دادند که باید به نمایندگی از گروه اجرایی برنامههای افتتاحیه جهت ارائه توضیحات به جلسهای بروم، جلسهای با حضور مسئولین انتظامی و امنیتی استان، و من رفتم. خودم را برای توضیح برنامهها آماده کرده بودم بعد ازسلام و احوالپرسی شروع کردم به توضیح برنامهها که یکی از اعضای جلسه رو کرد به من و گفت از ربز برنامهها خبر داریم خودش برنامهها را بهتر از من برایم توضیح داد بعد از ارائه توضیحات گفت، میخواهیم بدانیم برای افتتاح یک پیاده راه چه احتیاجی به این همه برنامه و نمایش است یک روبان و یک قیچی و تمام. به عنوان یک کارشناس فرهنگی هنری به من جواب بده لزوم اینهمه نمایش و اجرای برنامه و این همه شلوغ بازی برای چیست؟ آن هم برای یک پیاده را که به گفته خود اعضای شورای شهر، پیاده راه فرنگی، یک پدیده غربی است.
انتظار چنین سوالی را نداشتم، گفتم از نظر قانونی من مسئولیتی در شهرداری ندارم تاجوابگو باشم ولی چون نظر کارشناسی از من خواستین، به عنوان کارشناس خارج از بدنه شهرداری خدمتتان عرض میکنم، در جواب سوال اول شما که پرسیدین اجرای این همه برنامه و نمایش چه لزومی دارد باید بگویم یکی از تاکیدات مهم اسلام روی اجتماعات است، پرسید، یعنی چی؟ گفتم اگر شما در خانه خودت دو رکعت نماز بخوانید، ثواب دو رکعت نماز برای شمانوشته میشود اگر در نماز جماعت مسجد محل شرکت کنی ثواب نماز به ازای هر نفر که اضافه میشود چندین برابر میشود اگر در مسجد جامع شهر نماز بخوانی همینطور ثواب بیشتری دارد اگر در مسجد النبی در مدینه نماز بخوانی ثواب هر نمازت ثواب ده هزار نماز را دارد اگر در مسجد الحرام مکه بخوانی هر نمازت معادل ۱۰۰ هزار نماز ثواب دارد، این اهمیت به جماعت و اجتماعات در دین ماست در اجتماع بودن و با هم در ارتباط بودند خیلی اهمیت داردحتی میگویند بعد از نماز با همدیگر دست بدهید با همدیگر ارتباط داشته باشیم، حتی در فتح مکه نیز پیامبر به مسلمانان دستور داد هر کدام از آنها چند جا آتش روشن کنند تا بدین وسیله تعداد آنها زیادتر نشان داده شود ومشرکان از هیبت و اجتماع مسلمانان بترسند ما باید کاری کنیم که حضور مردم در این مکانهای عمومی به عنوان یک مکان فرهنگی بیشتر شود به لحاظ اجتماعی نیز حضور مردم در چنین برنامههای محلی و ملی نشانگر سرمایه اجتماعی ماست نشان از اقتدار نظام و همراهی و مشارکت عموم مردم در برنامههای شهری را را نشان میدهد، تبسمی کرد و گفت لزوم اجرای اینهمه نمایش برای چیست؟ گفتم بسیاری از مراسم ومناسک مذهبی ما در سطح جهان اسلام جدا از مسئله ارتباطی بین بنده وخالق جنبه نمایشی دارد به طور مثال حج تمتع و عمره از نظر من اجرای نمایشی بزرگ همراه با همه عوامل یک نمایش است نویسنده داردکارگردان دارد بازیگر دارد طراح لباس، گریم، موسیقی، حرکات موزون و…
تعجب کرده بود گفت اینها که گفتی در کجای حج است پرسیدم شما حج رفته اید؟ گفت بله حج عمره رفتهام، گفتم همه یک میزان سن داریم، اول دور خانه خدا طواف میکنیم بعد بین صفا و مروه راه میرویم دوباره هفت بار طواف دور کعبه انجام میدهیم، در حج تمتع اعمالی مثل سنگ زدن به شیطان روز عرفه و قربانی کردن نیز اضافه میشود، همه در یک متن نوشته شده از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون داریم عمل میکنیم هر کدام با توجه به حضور قلب خودمان و نوع اتصالی که به خدا داریم کیفیت اجرای ما با هم فرق دارد، پرسید موسیقی کجای حج است گفتم بعد از لباس پوشیدن در مسجد شجره منتظر اذان میمانیم تا اذان در دستگاه بیات ترک یا دستگاه حجاز خوانده شود بعد محرم میشویم و شروع میکنیم با ریتم موسیقی میخوانیم
لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک، و خودش نیز با من شروع به خواندن کرد.
اینها همه در دستگاههای موسیقی خوانده میشوند وقتی همه ما دو تکه حوله بدون دوخت به عنوان لباس میپوشیم یعنی این کار طراح لباس دارد و چه لباس منحصر به فردی. طراحی ساده ولی با محتوای بالا، همه از غنی تا فقیر یک نوع لباس میپوشیم وقتی موی سر خودمان را میتراشیم ومن شبیه جمشید هاشمپور میشوم همه یک نوع گریم داریم، پرسید حرکات موزون کجا قرار دارد، گفتم من هر چند بار که رفتم مستحابات را نیز انجام دادم ما وقتی در صفا و مروه حدفاصل دو چراغ سبز باید تندتر بدویم اینقدر که سینههایم بلرزد یعنی این اتفاق میافتد خندید و گفت حج را از این منظر نگاه نکرده بودم، گفتم، شانس آوردیم که از منظر تخصصی شما نیز نگاه نکردی، گفت چطور؟ گفتم، چون خداوند خودش دستور داد زن و مرد با هم طواف کنند ولی اگر دست شما بود آنها را جدا میکردین، میگفتین چه معنی دارد این همه زن ومرد نامحرم کنار همدیگه راه بروند آن هم با این همه ازدحام و شلوغی! ، اخمی کرد و گفت وقتی خود اعضای شورا میگویند پیاده راه فرنگی، تو چرا اینها را وصل میکنی به اسلام، گفتم انها مطالعه کافی ندارند، فرنگیها اینکار را حدود ۱۰۰ سال است که انجام میدهند مسلمانان این کار را بیشتر از ۱۴۰۰ سال است که شروع کردهاند پرسید کجا؟ گفتم همین صفا و مروه اولین پیاده راه است که افتتاح شده، به قول شما، با روبان و قیچی هم افتتاح نشده کاملا هنری و به دور از کلیشههای رایج جهانی و هنوز هم هیچ افتتاحیهای مثل اون نداشتهایم و با تمام افتتاحیههای جهان فرق دارد. افتتاح با ضربه زدن پای حضرت اسماعیل به زمین و جاری شدن چشمه زمزم از زیر پای آن کودک، و تا الان نیز ادامه دارد، به دنبال آب میگشت، نوع افتتاح این پیاده راه هنوز فوق العاده است این افتتاحیه عالیترین و هنریترین افتتاحیه ایست که تا الان شنیدهایم.
دومین پیاده راه بین الحرمین است مسافت بین دو حرم امام حسین و حضرت عباس مکانی که اوج عشق بازی بنده با معبود، اوج ایثار، اوج معرفت، اوج برادری، اوج آزادگی، و در یک جمله به قول حضرت زینب اوج زیبایی است.
ما متاسفانه نتوانستیم کارکرد مکانهای فرهنگی خودمان را با زبان امروزی انتقال بدهیم ما پیاده روسازی را از ۱۴۰۰ سال پیش شروع کردهایم همشهری هایمان در شورا میگویند ما این کار را از فرنگیها یاد گرفتیم چند لحظه سکوت کرد و گفت میتوانید بروید همه برنامه هایتان را اجرا کنید ولی آقای حقی یک چیزی به تو میگویم، اگر کلمهای از حرفهایی را که در این جلسه زدهای به شهردار یا اعضای شورای شهر بگویید تو را بازداشت میکنم، ترسیدم! گفتم چرا؟ حرفهای بدی زدم؟ گفت: نه خیلی هم خوب بودانها فکر میکنند یک چیز فرنگی را افتتاح میکننداین همه آب و تاب دادن اگر چیزهایی را که تو گفتی آنها هم بدانن دیگه برای ما بس هستن! گفتم چشم، به خاطر ترس و قولی که داده بودم بعد از مدت ۶ سال و اتمام کار دو شورا و چند شهردار_به علت زیاد بودن تعداد شهردار، از دستم در رفته_ الان این مطلب را مینویسم.
پیاده راه فرهنگی شش سال است افتتاح شده هنوز هیچ محتواسازی فرهنگی هنری برای آن نداریم ادارات و سازمانهای فرهنگی هنری مثل ارشاد و فرهنگ اسلامی، حوزه هنری، صدا و سیما، سازمان فرهنگی شهرداری، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، بسیج هنرمندان، سازمان تبلیغات اسلامی، معاون فرهنگی سپاه مرکز عقیدتی، ارتش، هیاتهای مذهبی، هیئتهای ورزشی و این همه دستگاهای فرهنگی در این محتواسازی به عنوان اشخاص حقوقی ودر کنار اینها هنرمندان رشتههای مختلف جامعه شناسان، روانشناسان، کارشناسان علوم اجتماعی، کارشناسان فضای سبز هرکس از منظرخود و با همکاری و حمایت شهرداری رشت، میتوانیم هر روز شاهد اجرای برنامههای مختلف فرهنگی هنری، خوراکی، ورزشی، مذهبی، تفریحی، با توجه به اعیاد و مراسمهای ملی مذهبی به طور جداگانه در پیاده راه فرهنگی اعلم الهدی، امام خمینی و سعدی باشیم
پیاده راه یک فرهنگسرای رو باز است در بهترین نقطه شهر که هر کدام از مخاطبین این نوشتار میتوانند، طرح ایده و برنامه بدهند مردم رشت هنوز یک پسوند دارند، مردم با فرهنگ رشت، بیاییم به این جمله اعتبار ببخشیم.
دیدگاه