رشت در چنگال دیو سرکش حاشیه نشینی
گیلان زمین با سرعت بسیار عجیبی در معرض آسیبهای جدی مانند، مهاجرت، از بین رفتن اراضی کشاورزی، از بین رفتن بافت طبیعی و محیط زیستی، عدم زاد ولد مناسب، حضور در رتبههای اول کهولت سن و… قرار گرفته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، پوریا قویدل در یادداشتی نوشت:
دیو حاشیه نشینی هر روز سرکشتر میشود؛ مسئله این است، چه چیزهایی قربانی سو مدیریت شده است.
گیلان زمین با سرعت بسیار عجیبی در معرض آسیبهای جدی مانند، مهاجرت، از بین رفتن اراضی کشاورزی، از بین رفتن بافت طبیعی و محیط زیستی، عدم زاد ولد مناسب، حضور در رتبههای اول کهولت سن و… قرار گرفته است.
به همین منوال، به دلیل عوامل گوناگونی از قبیل گران شدن بیرویه املاک، مسائل اقلیمی، آب و هوایی، عدم وجود شغل و درآمد پایدار در برخی از استانها و…، شاهد بیشتر شدن پدیدهی حاشیه نشینی، مهاجرت و سکونتهای غیر رسمی در مرکز استان گیلان، یعنی کلانشهر رشت هستیم.
این معضلات در کوتاه مدت سبب بروز، مسائلی همچون چالشهای همجواری، چالشهای فرهنگی و آموزشی، ناهنجاریهای خانوادگی و اجتماعی، ایجاد وضع نامساعد بهداشتی، کودکان کار و… میگردد.
و در بلند مدت و پس از تثبیت حاشیهنشینان در محلات، عواملی همچون، تصرف عدوانی زمین ها، ساخت و سازهای غیرمجاز در زمینهای با مالکیت نسق، از بین بردن اندک موقعیتهای شغلی برای بومیان، فربه کردن شهر به سمت محلات حاشیه ای، تخریب منظر شهری به واسطه نوع استقرار و ایجاد مشاغل غیررسمی و… را رقم خواهد زد.
طبق بررسی آمارهای ۲۰ سال اخیر، محلاتی همچون جماران، پاسکیاب، حافظ آباد، عینک، سلیمانداراب، بخشهایی از محله حمیدیان، نخودچر و بخشهایی از کوی حسینی، بیشترین حجم از این مدل حاشیه نشینی را در خود جای داده اند.
مشکلات عمومی مناطق نامبرده را که رصد میکنیم، وجوه مشترک بسیاری در بین آنها به چشم میخورد که خبر از آسیبها و ناهنجاریهای مشابهی میدهد که سالیان سال است به حال خود رها شده یا بهتر آنکه بگوییم متاسفانه از مرحله پیشگیری به مرحله چاره جویی برای درمان رسیده است.
با نگاه به این وضعیت میتوان فهمید این معضلات نتیجهی عدم مدیریت صحیح شهری است و سازمانهای ذیربط باید هر چه سریعتر برای رام کردن این دیو سرکش که روز به روز در حال رشد است، چارهای بیاندیشند.
قاعدتاً وقتی بالهای یک شهر که محلات کمتر توسعه یافته و حاشیهای آن هستند را به حال خود رها کنید و شرایط یک زندگی رسمی و کامل شهری را در آن نادیده بگیرید، طبیعی است که این مناطق از الحاق به بافت اصلی شهر جدا مانده و در معرض سودجویی برخی افراد و ایجاد فواصل رنجآور طبقاتی قرار گیرند.
حال باید گفت عواملی که در ساماندهی هرچه سریعتر این بحران میتواند به کمک شهرها بیاید شامل این نکات است که در صورت اقدام به موقع و برنامه محور، شهر را از مسائل اینچنینی مصون نگاه دارد. اقداماتی مانند، تعیین تکلیف وضعیت مالکیت زمین ها، ایجاد چهارچوبهای قانونی مناسب در جهت صدور پروانه ساختمانی برای زمینهای نسق، تعریف خدمات شهری نسبت به رشد جمعیت ساکن، حضور و انتقال مراکز رفاهی، فرهنگی، تفریحی و ایجاد مراکز خدمترسانی و نظامی و انتظامی از مراکز شهر به حواشی آن و… میتواند این بالها و بازوان شهری را به نگینی ارزشمند تبدیل کند و سراسر رشت عزیزمان را از ایجاد چالشهای اینچنینی مصون نگاه دارد.
بدین منظور معتقدم در نخستین گام، شورای اسلامی ششم باید با قید فوریت، برنامههای قابل اجرا در برشهای سهساله و پنجساله و دهساله برای کلانشهر رشت تدوین نماید و بلافاصله پس از طی مراحل مطالعاتی و پژوهشی این برنامهها را به مرحلهی اجرا درآورد.
اگر اعضای شورای اسلامی بصورت یک رنگ و با یک هدف برای بهبودی شرایط موجود تلاش کنند، بیشک در ذهن مردم شریف رشت رستگار خواهند شد.
دیدگاه