نگاهی به مجموعه «جایزه ۵» به کارگردانی «علی حلوی»
«جایزه ۵» شرایطش با بقیه فرق اساسی دارد و اصولا فاقد قصه و فیلمنامه است و از بار دراماتیکی نازلی بهره میگیرد؛ معلوم نیست «جایزه ۵» سریال است، تله تئاتر است یا گزارش و آگهی تلویزیونی!
دکتر رضا میرمعنوی؛
چندسالی است که در تولیدات صداوسیما به ویژه در بخش سریال سازی، شاهد برنامههایی هستیم که قبلا در یک محدوده زمانی، ساخته و اعتبارخاصی در بین مخاطبین بدست آورده است لکن، درادامه آن، به دلایل مختلف، نه تنها تماشاچی را جذب و راضی نکرده، بلکه به ضد خود، تبدیل شده است.
معمولا سریالهای چند قسمتی به لحاظ بار دراماتیکی، در آغاز تحت شرایط خاصی تولید شده و تماشاچی با انگیزه لازم به تماشای آن نشسته است اما در ادامه و در بخشهای بعدی نتوانسته مخاطبین را پای تلویزیون بنشاند. این اتفاق در مجموعههای تلویزیونی کشورهایی که تجربیات گستردهای دارند، به خوبی پاسخ داده است وسازندگان آنها، ذرهای از کیفیت نمایشی آن نکاستهاند.
در ایران و در بسیاری ازمجموعههای تلویزیونی، برعکس عمل کرده و تاثیر منفی گذاشته است؛ جدای از سریالهای پلیسی، امنیتی و… که هر بار قصه تازهای را دنبال میکنند، باقی سریالها، به نوعی به دور خود میچرخند و از آنجایی که سریالها در قسمتهای از پیش تعیین شده نوشته و تولید میشوند، کمتر میتواند در ادامه موثر واقع شود؛ از اینرو، قصهها از چارچوب دراماتیکی مناسبی برخوردار نیستند و شخصیتها، منفعل و جاذبه دیداری نخواهند داشت؛ به همین خاطر، برضد خود عمل میکند که نمونههای بسیاری از این دست موجود است از جمله پایتخت، نون خ، و جایزه و…
«جایزه ۵» شرایطش با بقیه فرق اساسی دارد و اصولا فاقد قصه و فیلمنامه است و از بار دراماتیکی نازلی بهره میگیرد؛ معلوم نیست «جایزه ۵» سریال است، تله تئاتر است یا گزارش و آگهی تلویزیونی!
بنظر میرسد، تولیدکنندگان «جایزه ۵» نخست با اسپانسر به توافق رسیدند که به جای آگهی تبلیغاتی کالای مورد نظر، برنامهای ساخته شود در قالب سریال تلویزیونی که دقایق زیادی را به تبلیغ کالا بپردازد.
از این رو، به طور عمد «جایزه ۵» گزارش آگهی طولانی از آب در آمد که البته به شدت به نفع اسپانسر گردید.
شاید صداوسیمای مرکز گیلان از سر ناچاری با ساخت این برنامه به توافق رسید و لابد نه تنها هزینهای نپرداخت، هزینه پخش از آنتن را هم دریافت کرد و در این میان، سر شرکتی که قرارداد سالیانه آگهی تبلیغاتی تلویزیونی گیلان را دارد، کلاه رفته، و فکر میکنم با ادامه این نوع تولیدات، باید فاتحه آگهی تبلیغاتی را خواند و به نظر میرسد مدیران پخش تلویزیونی هم یا متوجه ترفند تبلیغاتی نشدند و یا از سر ناچاری پذیرفتند.
و اما جایزه ۵
ولی شکوفهسرایی به تازگی از زندان آزاد شد و در قالب مشاور فرهنگی در شورای ده، فعالیت میکند و در فروشگاه نیز مشغول به کار است ولی یک پسر تحصیل کرده (بهرام) دارد که در روستا فروشگاه آنلاین راه انداخته و متاهل است همچنین ولی، یک مادر و یک دختر هم در خانه دارد.
ولی شکوفهسرایی در ادامه قصه، قصد ازدواج با «افسانه» (مادرعروس خود) را دارد که به دلیل حجب و حیا و متانت و ادب روستایی سعی دارد از طریق دوستان، خواسته خودرا به «افسانه» بگوید.
ناگفته نماند که در شورای ده، خانمی عضویت دارد که به شدت با حضور ولی شکوفهسرایی مخالف است و او را فرد موجهای نمیداند. مخالفت این دو میتوانست بار دراماتیکی قصه را زیادتر کند، به نوعی میتوانست ایجاد علاقه از طرف ولی شکوفهسرایی بماند که در این صورت مجموعه جذابتر و دیدنیتر میشد.
به اعتقاد من، بسیاری از کارگردانهایی که در دانشکده صداوسیما تحصیل کردند، یاد گرفتند که برنامهسازی کنند و بیشترین توانایی آنها در سویچ برنامههای ترکیبی و ورزشی و… است. آنگاه که در جایگاه ساخت سریال قرار میگیرند بالاترین توجهشان قاببندی نماهاست و معمولا فاقد دکوپاژ و میزانسن هستند و این زمانی با فیلمنامه مدون توام شود چیزی از آب در میآید که رضایت بخش نبوده و نخواهد بودو جایزه ۵ نیز گرفتار همین روش کاری شد.
بازیگران در دو قسمت جداگانه قرار میگیرند تا دوربینها بتوانند نماهای مورد نیاز را ضبط کنند؛ در این شرایط، نه از میزانسن خبری است و نه از دکوپاژ؛ آنچه در صحنه اتفاق میافتد، ضبط میشود و سپس در تدوین، زاویا آن جدا میشود.
در «جایزه ۵» دهیاری توسط شورای ده انتصاب میشود، بیسابقه است و قرار است همین دهیار تا ریاست جمهوری هم برود که فکر میکنم تولیدکنندگان این برنامه ورژن ۶ را به این مبحث اختصاص دهند.
بهرام شکوفهسرایی، جوانی است که با اعمال و رفتارش، نشان میدهد، هیچ شباهتی با بهرام تحصیل کرده ندارد، تا جایی که معنا و وظایف دهیاری را نمیداند و پدر به او یاد میدهدکه چگونه رفتاری باید در مقام دهیاری داشته باشد؛ بهرام نیز در جنس بازی خود نشان میدهد که از هوش پایینی برخوردار است.
«جایزه ۵» از بازیگران نسبتا خوبی برخوردار است که از این میان، «علیرضا تاج شهرستانی» با بازی روان و دلچسب، به عنوان قهرمان قصه، سریال را به خوبی اداره میکند.
تاج شهرستانی، توان بالایی در هنر بازیگری دارد که در صورت قرار گرفتن در یک مجموعه خوب و با کیفیت، میتواند نام و آوازهای بیش از پیش داشته باشد.
باقی بازیگران «نرجس خاتون بدرطالعی» مثل همیشه صادق و با قدرت بازی میکندواز عهده نقشش بخوبی بر آمده است. نا گفته نماندکه بازیهای جذاب «مهسا نقیبی، هما میرزینلچی، عارفه درستکار، صالح اصغری و شیرین محسنی(به دور از داد و بیدادهایش)» نشانگر این است که گیلان از بازیگران خوب و قابلی برخوردار است.
جذابترین و دلنشینترین بخش «جایزه ۵» پشت صحنههای آن است؛ کارگردان برشهایی از پشت صحنه را به نمایش گذاشت که به شدت تماشایی است و این تنها امتیاز «جایزه ۵» بوده است.
باقی بقایتان
پایگاه اطلاعرسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشتهای دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه