پژوهشگر مسائل اجتماعی؛

وقتی روحانی مدام آدرس واشنگتن می‌دهد، انتخابات آمریکا برای مردم مهم نباشد؟

پژوهشگر مسائل اجتماعی معتقد است برغم اظهارنظرات کلامی مسئولان ما مبنی بر بی‌اهمیت بودن انتخابات آمریکا، اما رفتارهای عملی دولتمردان گویای این است که این انتخابات برای آنها بسیار مهم است و اینگونه رفتارها ناخود‌آگاه به افکار عمومی نیز سرایت کرده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، محسن ردادی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و جامعه‌شناس در گفت وگو با تسنیم، درباره علت توجه بیش از حد افکار عمومی ایران به انتخابات آمریکا و جو روانی حاصل از برد و باخت ترامپ یا بایدن، گفت: به طور کلی انتخابات آمریکا در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه قرار می‌گیرد  و کشورهایی که اثرگذار هستند، معمولا انتخاباتشان نیز به شکل ویژه مورد توجه قرار می‌گیرد. همانطور که انتخابات ایران نیز مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد و شبکه‌های بزرگ خبری دنیا حتی در روز برگزاری انتخابات در ایران، با قطع برنامه‌های روتین خود، به پخش زنده فرآیند رای‌گیری در ایران می‌پردازند.

وی افزود: یادآوری این مسئله نیز خالی از لطف نیست که در انتخاباتی که منجر به پیروزی اوباما در آمریکا شد نیز افکار عمومی در تمام دنیا از جمله ایران  به این مسئله واکنش نشان دادند. بنابراین پهنه و گستره این تاثیرپذیری‌ها تنها در ایران نیست و تمام دنیا به نوعی همواره تحت تاثیر انتخابات آمریکا  قرار می‌گیرد اما این دوره با ادوار گذشته تفاوت‌هایی دارد و نتیجه انتخابات این دوره در آمریکا برای مردم ایران نسبت به گذشته از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است که علت این اهمیت مضاعف را باید ویژگی‌های رفتاری منحصر بفرد رئیس‌جمهور فعلی آمریکا دانست. شاید دوره اول جهان تصور نمی‌کرد که با چنین موجودی با این ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری مواجه باشد ولی امروز جهان متوجه شده است که این فرد چه آدم عجیب و غریبی است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حقیقت این است که “ظهور ترامپ منجر به بروز دوره سوم تغییر و تحولات در حوزه اثرگذاری رسانه‌ها بر انتخابات آمریکا شد”، اظهار داشت: دوره اول تاثیرگذاری رسانه‌ها به سالهایی باز می‌گردد که مناظرات به شکل رادیویی بود و مردم اخبار انتخابات را از طریق رادیو دنبال می‌کردند. با ظهور و فراگیری استفاده از تلویزیون دوره دوم اثرگذاری رسانه‌ها بر انتخابات آمریکا را آغاز شد. در این دوره با توجه به ویژگی‌های بصری تلویزیون به نسبت رادیو، ظاهر کاندیداً نیز برای مردم اهمیت پیدا کرد و اساساً همین مسئله بود که یکی از عوامل اصلی پیروزی کندی در انتخابات آمریکا شد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی ادامه داد: کندی علی‌رغم اینکه به نسبت رقیب خود از فن بیان و قدرت استدلال  بالایی برخوردار نبود ولی به جهت اینکه از نظر ظاهری از رقیب خود برتر بود، همین عامل در نهایت منجر به پیروزی وی در انتخابات شد.  با ظهور ترامپ، دوره سوم تاثیرگذاری رسانه‌ها بر انتخابات آمریکا آغاز شد. در این دوره نه تنها قدرت استدلال بلکه حتی ویژگی‌های ظاهری نیز نمی‌توانست به تنهایی موجب پیروزی یک فرد در انتخابات شود و عامل سوم یعنی شناخت رسانه و قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی از طریق جلب توجه کردن نقش تعیین‌کننده‌ای پیدا کرد.

ردادی با اشاره به اینکه این جلب توجه حتی ممکن است با ایجاد نفرت نیز باشد، خاطرنشان کرد: همانند برخی به اصطلاح اینفلوئنسرهای فعال در فضای مجازی که با کارهای دیوانه‌وار توانستند بعضاً دنبال کنندگان میلیونی نیز پیدا کنند، ترامپ نیز دقیقا از این ترفند استفاده کرد و با بیان اظهارات غیرمتعارف و انجام رفتارهای غیرعادی و ساختارشکنانه جلوی دوربین‌ها، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد و توانسته در این سالها با اینگونه اقدامات همواره خود را در معرض توجه عمومی قرار دهد. همین ویژگی ترامپ منجر به این شده است که انتخابات این دوره آمریکا بیش از دوره‌های گذشته مورد توجه افکار عمومی در دنیا به ویژه دنبال کنندگان فضای مجازی از جمله در ایران شود.

وی افزود: دلیل سومی که می‌تواند باعث اهمیت مضاعف انتخابات این دوره آمریکا به ویژه برای افکار عمومی در ایران شود، به رفتار دولتمردان ما بازمی‌گردد. متاسفانه برغم اظهارنظرات کلامی مسئولان ما مبنی بر بی‌اهمیت بودن انتخابات آمریکا، اما رفتارهای عملی دولتمردان گویای این است که این انتخابات برای آنها بسیار مهم است که اینگونه رفتارها ناخود‌آگاه به افکار عمومی نیز سرایت کرده و این پیام را القا کرده است که تاثیر انتخابات آمریکا بر شاخص‌های مختلف به ویژه اقتصاد انکارناپذیر است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید بر اینکه رفتارهای نادرست دولت‌مردان محدود به ماه‌های اخیر نمی‌شود، اظهار داشت: وقتی یک مسئول بلند پایه در کشور ۷ سال پیش آب خوردن مردم را هم به تحریم پیوند می‌زند و اینگونه القا می‌کند که هر اتفاقی قرار است در کشور بیفتد از مسیر مذاکره با کشورهای خارجی می‌گذرد و این روزها نیز تصریح می‌کند که اگر مشکلات مردم را اذیت می‌کند، لعن و نفرین آن را به ساکنان کاخ سفید بفرستند، در حال تداوم دادن یک نوع نگاه غلط است. به عبارت دیگر همان دیدگاهی که ۷ سال پیش راه‌حل تمامی مشکلات را مذاکره با آمریکا معرفی کرده بود، امروز در نقطه مقابل،  عامل تمامی مشکلات را دولت آمریکا قلمداد می‌کند.

این جامعه‌شناس متذکر شد: در چنین فضایی مردم ما توجهی به بیانیه‌های وزارت امور خارجه مبنی بر بی‌اهمیت بودن انتخابات آمریکا نمی‌کنند چرا که می‌فهمند وقتی تمام تمرکز مسئولان اجرایی در عمل  به خارج از کشور دوخته شده، قاعدتاً آنها نیز بر اساس همان قول معروف که می‌گوید “مردم به همان روش و آیین سردمداران خود عمل می‌کنند”، دنباله‌روی سیاست‌ها و رویکردهای دولتمردان خواهند بود. در چنین شرایطی وقتی مسئولان دلیل مشکلات مردم را ساکنان کاخ سفید معرفی می‌کنند، مردم نیز اینگونه برداشت می‌کنند که وضعیت آینده زندگی آنها به انتخابات آتی آمریکا وابسته است و به همین خاطر است که فرآیند انتخاباتی این کشور را با جزئیات کامل دنبال می‌کنند.

ردادی درباره عوارض استمرار چنین تاثیرپذیری بر مناسبات و جریان کلی مدیریت کشور و همچنین افکار عمومی مردمّ اظهار داشت: مهمترین عارضه این است که اعتماد به نفس ملی که امام خمینی (ره) پیام‌آور آن بود و جمله کلیدی ایشان که می‌فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، به شدت تحت الشعاع قرار می‌گیرد. در حالی که اعتماد به نفسی ملی که امام خمینی(ره) به افکار عمومی تزریق می‌کردند، به قدری الهام آور بود که حتی منجر به این می‌شد که تعدادی جوان دانشجو و کم‌سن و سال این جرئت را به خود می‌دهند که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته و آنجا را تسخیر کنند. درست یا غلط بودن آن اقدام، بحث دیگری است ولی به هر حال ماهیت آن کار، اقدام بزرگ و جسورانه بوده است که بیانگر تبلور اعتماد به نفس ملی در آن برهه بوده است و در پی این حادثه نیز هیچ یک از شاخص‌های اقتصادی تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد و این حادثه تاثیر محسوسی بر زندگی مردم نمی‌گذارد.

وی ادامه داد: واقعیت این است که متاسفانه تاثیرپذیری شدیدی که هم‌اکنون  انتخابات آمریکا بر شاخص‌های مختلف در ایران گذاشته، حتی در خود آمریکا نیز مشاهده نمی‌شود. علت نیز آن است که در آمریکا صاحبان شرکت‌های بزرگ و حتی افکار عمومی به این مسئله واقف هستند که سرنوشت آنها به تغییر و تحولات کشورهای خارجی گره نخورده است ولی متاسفانه در این ۷ سال اعتماد به نفس ملی به قدری تضعیف شده است که مردم با انعقاد یک معاهده به خیابان‌ها آمده و خوشحالی می‌کنند و متعاقب آن شب انتخابات در آمریکا در پی آن هستند که بدانند چه کسی سکاندار کاخ سفید می‌شود و تاثیر حضور وی بر قیمت دلار چیست. در اینجا باید به نکته نیز اشاره کرد که بازیابی اعتماد به نفس ملی در کوتاه مدت امکان پذیر نیست و این مسئله بدترین آسیب تاثیرپذیر بودن کشور از تغییر و تحولات خارجی است.

Share