محمود سریع‌القلم: جهان امروز با حضور چین، روسیه و آمریکا سه‌قطبی شده است

آینده کشور در گرو بین‌المللی شدن است | دانش، بزرگ‌ترین مشکل ایران است

یک استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی با بیان این‌که مسیر طی‌شده‌ی کشور در دویست سال گذشته، مسیر درستی بوده است، گفت: اگر بین‌اللملی نشویم، در فرآیند سود و خطا باقی می‌مانیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایسنا، محمود سریع‌القلم در دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به این‌که از زمان مدرنیزم، ما به دنبال روش ساختن کشور هستیم، اظهار کرد: با این حال ما نتوانسته‌ایم هنوز در انتخاب روش ساختن کشور به توافق برسیم. اگر پرسش راهِ ساختن چین را از اعضای حزب کمونیست، کارآفرینان، شهروندان یا اساتید دانشگاه چینی بپرسید، جواب می‌دهند که برتری اقتصادی و افزایش روزانه ثروت ملی؛ اما در ایران جواب‌های متنوعی از این پرسش خواهید گرفت.

وی ادامه داد: یک کشور برای رسیدن به موفقیت نمی‌تواند تمرکزش در بیست نقطه پخش باشد. اگر شهروندان، سیاستمداران و کارآفرینان در اصول و مبانی پیشرفت کشور متمرکز نباشند، نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. بزرگ‌ترین مشکل ایران از نظر من، مشکل دانش است. ما سعی و خطاهای زیادی داشته‌ایم و همچنان در حال امتحان کردن راه‌های مختلف هستیم در حالی‌که هم مسائل جهانی هستند و هم راه‌حل‌ها. ما اگر با دنیا کار کنیم، به‌راحتی به بسیاری از راه‌حل‌ها می‌رسیم.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به این‌که طبق تئوری مازلو، حکومت در ابتدا نیازهای اصلی مثل خوراک و مسکن شهروندان را تامین کنند، تصریح کرد: در مرحله بعد باید مسائل امنیتی و اجتماعی حل و فصل شوند. در دنیای امروز اقتصاد، امنیت و محیط زیست مبنای برنامه‌ریزی سیاستمداران است. در چهل سال گذشته، تولید ناخالص داخلی با یک شیب بالا در حال افزایش است اما منحنی عدالت اجتماعی رو به پایین است. در حال حاضر در ۱۹ کشور آشوب وجود دارد و به جز هنگ‌کنگ، بی‌عدالتی اجتماعی ریشه آشوب در سایر کشورهاست. در این شریط کشوری مثل زلاندنو اعلام کرده است که دنبال توزیع ثروت ملی است نه افزایش تولید ناخالص داخلی. در آمریکا هفتاد درصد ثروت در اختیار ده درصد جمعیت است اما در اسلواکی این ثروت در اختیار سی درصد جامعه است. در آمریکا تمام مناظره‌های چپ و راست حول موضوع عدالت اجتماعی است.

سریع القلم در ادامه با بیان این‌که هرچه قرارداد اجتماعی در یک کشور قوی‌تر باشد، اعتماد اجتماعی هم افزایش می‌یابد، گفت: قرارداد اجتماعی قوی یعنی حاکمیت و شهروندان تعاریف نزدیکی از کلیدواژه‌های اصلی داشته باشند. کشورهای منطقه اسکاندیناوی بهترین کشورها از این لحاظ هستند.

وی با اشاره به تحولات نظام جهانی در آینده در زمینه‌های اقتصادی، دانش، انرژی، مسائل زیست‌محیطی، تولید ثروت و مسائل پزشکی، گفت: با شناخت صحیح از تحولات نظام جهانی می‌توان برای آینده کشور برنامه‌ریزی کرد. حدود شش ماه است که دستگاه دیپلماسی به اروپا می‌گوید چرا آن‌ها وظایف خود در برجام را انجام نمی‌دهند؛ ولی اگر دستگاه دیپلماسی ما ده درصد اقتصاد جهانی را می‌فهمید، این را نمی‌گفت. رابطه تجاری بین اتحادیه اروپا و آمریکا یک تریلیون و چهارصد میلیون دلار است. آمریکا در آلمان ۲۸۷ پایگاه نظامی دارد. در طول یک روز ۷ هزار آمریکایی به آلمان می‌روند. هر ۲۴ ساعت تجارت کانادا و آمریکا دو میلیارد دلار است. این ارقام مهم است. زیرا حوزه سیاست حوزه رقم است. در حالی‌که ما انتظار داریم اروپا این روابط تجاری خود با آمریکا را رها کند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: جهان امروز با حضور چین، روسیه و آمریکا سه‌قطبی شده است و فرصت برای کشورهایی که دنبال تنوع‌سازی در اقتصاد ملی هستند، فراهم است. اگر حاکمیت انسجام و تمرکز داشته باشد، می‌تواند خیلی کارهای بزرگی انجام دهد در حالی‌که مسئولان در کشور ما از طریق تریبون با هم حرف می‌زنند. اما حکمرانی باید بر اساس فکر باشد و تیم‌ها در حاکمیت با هم کار کنند. برای کشورهای در حال توسعه، انسجام فکری، سیاست‌گذاری و فهم جهان مهم‌تر از دموکراسی است.

وی با طرح این پرسش که “چرا ایران راحت تحریم می‌شود؟” گفت: اگر ما با بانک‌های جهانی و شرکت‌های جهانی همکاری کرده و کشوری بین‌المللی بودیم، راحت تحریم نمی‌شدیم. ترامپ چند نفر را در ترکیه تحریم کرد و در مقابل اردوغان اعلام کرد مانع فعالیت چند شرکت و بانک آمریکایی می‌شود و ترامپ مجبور شد پس از سه روز، تحریم را پس بگیرد. هرچه‌قدر ایران بیشتر با دنیا کار کند فساد هم کمتر می‌شود. مبارزه با فساد به همایش و سخنرانی نیاز ندارد. اگر سیستم بانکی ما جهانی و شفاف شود، فساد ریشه‌کن می‌شود.

سریع‌القلم با بیان این‌که اگر بخواهیم کشور تغییر کند، باید افکار خود را تغییر دهیم، تصریح کرد: افکار موجود، افکار توسعه‌ای نیست بلکه برای حفظ وضع موجود است. ما باید در کشور بحث کنیم که استقلال به چه معنا است؟ به نظر من استقلال به معنای تولید ثروت است نه بستن مرزهای کشور. در حال حاضر هر نوع وارداتی به کشور حتی دارو باید با مجوز وزارت خزانه‌داری آمریکا باشد. اگر شرکتی بخواهد از ایران نفت بخرد باید از وزات خزانه‌داری آمریکا اجازه بگیرد. در واقع اقتصاد ملی ما در خیابان باب همایون نیست بلکه در خزانه‌داری آمریکا است. ما از سال ۸۱ درگیر مذاکرات هسته‌ای هستیم. آیا این به‌معنای گروگان گرفتن اقتصاد کشور نیست؟
وی همچنین گفت: ما باید با دنیا کار کنیم، از آن‌ها یاد بگیریم و بر دنیا تاثیر بگذاریم. همچنین باید سیاست خارجی در خدمت سیاست اقتصادی باشد نه این‌که این دو جدا از هم باشند. نظام دانشگاهی ما هم باید بین‌المللی باشد. از سویی ما باید برای خود مزیت نسبی تعریف و برتری فناوری پیدا کنیم. زیرا اتکاء به درآمدهای نفتی، در بیست سال آینده فقر را بیشتر می‌کند.

این استاد دانشگاه با اشاره به این‌که ۱۰ تا ۱۵ سال برای بازبینی در افکار خود برای ورود به صحنه جهانی نیاز داریم، تصریح کرد: این دوزه زمانی با آشوب همراه نخواهد بود زیرا اکثریت جامعه دنبال روش‌های مدنی هستند. ورود به صحنه جهانی به معنای آمریکا نیست بلکه همکاری با کشورهایی مثل برزیل، آفریقای جنوبی، هند، ترکیه و کره جنوبی است. نظام جهانی به سمت تنوع می‌رود و این فرصت خوبی برای ما ایجاد می‌کند.

این استاد دانشگاه در پایان با بیان این‌که مسیر دویست ساله‌ی گذشته‌ی ما کند، پرچالش و البته درست بوده است‌ و جامعه باید این مسیر را تجربه می‌کرد، خاطرنشان کرد: ما باید از تجارب تاریخی خود درس بگیریم و اشتباهات خود را تکرار نکرده، شکاف‌های ذهنی و تئوریک خود را پُر کنیم. هرچه جهان را بهتر بشناسیم، سریع‌تر می‌توانیم این مسیر را طی کنیم. دانشگاه هم در این مسیر نقش مهمی دارد. اما اگر بین‌المللی نشویم، در فرایند سود و خطا باقی می‌مانیم و مشکلات انباشته می‌شود. آینده کشور ما در گرو بین‌المللی شدن است و ما باید خود را با شاخص‌های بین‌المللی مقایسه کنیم.

Share