برای دو ملت بزرگ ایران و آمریکا فرصت ها و راهکارهای زیادی برای تقریب و تعامل وجود دارد

متن کامل نامه محمود احمدی‌نژاد به ترامپ منتشر شد

در این نامه همچنین تاکید شده است که ملت ایران در طول تاریخ هرگز چشم طمع به منابع دیگران نداشته و هیچگاه به سلطه اجنبی رضایت نداده است و شروط تحمیلی از ناحیه هیچ قدرتی را نیز نپذیرفته و نخواهد پذیرفت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران، با ارسال نامه ای تحلیلی خطاب به دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، ضمن تشریح ویژگی‌های استثنایی، سابقه تاریخی و فرهنگ دیرینه ملت ایران، دولت آمریکا را از زورگویی و اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ملت‌ها و تشدید فضای تنش و درگیری در منطقه برحذر داشت.

متن کامل پیام عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دونالد ترامپ

رئیس جمهور ایالات متحده امریکا

جنابعالی در تبلیغات انتخاباتی به صراحت از قصد خود برای پایان دادن به سیاست های سلطه طلبانه و یک جانبه گرایانه دولت آمریکا و قطع حمایت از ایجاد و ادامه فعالیت گروه های تروریستی خبر دادید.

همچنین اعلام کردید که به دنبال صلح، امنیت، عدم دخالت در امور دیگران و پایان دادن به جنگ و درگیری هستید و وعده دادید که تلاش خود را بر بهبود امور مردم آمریکا متمرکز خواهید کرد.

اینجانب در پیام تبریک به مناسبت انتخاب جنابعالی، نکات ضروری برای تحقق وعده های داده شده را یادآور شدم و برای شما در انجام آنها آرزوی موفقیت کردم.

اما متاسفانه در عمل، جهان رویکرد متفاوتی از دولت آمریکا مشاهده می کند. در دوره شما، سیاست فشار بر سایر ملت‌ها، دست‌اندازی به ثروت آنان و ایجاد تنش در مناطق مختلف جهان با هدف حل مشکلات داخلی آمریکا گسترده‌تر از قبل ادامه یافته است.

بزرگترین قراردادهای تسلیحاتی تاریخ که نمی تواند هدف و نتیجه‌ای جز ایجاد جنگ، کشتار مردم و تخریب کشورها داشته باشد توسط دولت جنابعالی بر دولت های حاشیه خلیج فارس تحمیل شده است.

شرایط زندگی و امنیت در یمن، سوریه، فلسطین و بخش هایی از آفریقا و آمریکای لاتین بسیار ناگوارتر شده است و میلیون ها نفر از جمله صدها هزار کودک در معرض انواع آسیب قرار گرفته اند.

برنامه تشدید فشار اقتصادی علیه ایران در حال پیگیری و جنگ روانی و تبلیغاتی در اوج است. هشدار می دهم که صحنه و ادبیات سیاسی به سرعت به آرایش برای درگیری سوق پیدا کرده است و بیم آن می رود که در آینده نزدیک شرایط از کنترل خارج شود. این در حالی است که به عنوان یک اصل انسانی همگان باید تمامی مساعی خویش را در جهت جلوگیری از هر نوع درگیری و تنش به کار بندند. چراکه در غیر این صورت در فردای نزدیک همه در پیشگاه خداوند و مردم مسئول خواهند بود.

به عنوان یک ایرانی و قطره ای از اقیانوس بی کران ملت بزرگ ایران، یادآوری چند نکته را لازم می بینم و امیدوارم که موثر واقع شود.

۱-   ملت تاریخ ساز، تمدن آفرین و فرهنگی ایران، همواره منادی صلح، دوستی، آزادی و عدالت برای همگان و رابطه سازنده و احترام آمیز با همه ملت ها بوده است.

ملت ایران هیچ گاه چشم طمع به سرزمین یا منافع دیگران نداشته است و در تاریخ پرافتخار او هرگز تجاوز و تعدی به دیگران مشاهده نمی شود.

وسیع‌ترین، بزرگترین و واقعی ترین حکومت در تاریخ بشری متعلق به ایرانیان و در پرتو حکومت نام‌آورترین حاکم جهان یعنی کوروش کبیر شکل گرفته است. تاریخ، شهادت مرد و زن، کوچک و بزرگ و دوست و دشمن را درباره اقتدار و حاکمیت بلامنازعش بر بخش بزرگی از جهان، به روشنی و صراحت و بدون کمترین تردید به ثبت رسانیده و به عنوان یک افتخار بشری در پیش چشم جهانیان قرار داده است. آن‌چنان که نه تنها فراز و نشیب هزاره های زمان نتوانسته آن را به ورطه فراموشی سپرده و از اذهان آدمیان پاک کند، بلکه به موازات رشد و تکامل اجتماعی و سیاسی جوامع بشری، شان و جایگاه او هرچه تازه تر و شاداب تر در نزد عموم جهانیان و به ویژه اندیشمندان و متفکران نمود و ظهور یافته و می یابد. بدین ترتیب جریان زلال و ناب اندیشه و فرهنگ ایرانی، از دیرباز تا کنون، در مسیر تاریخی خود، جغرافیای انسانی را، به مثابه الگوی درخشان مدیریت متعالی و همزیستی مسالمت آمیز انسانی، روشن ساخته است و به عنوان یک نمونه تحقق یافته و متقن تاریخی ، چراغ امید را در دل ملل مختلف برای دستیابی به صلحی پایدار در پرتو نظمی مشترک و «همه خواسته»، روشن نگاه داشته و می‌دارد.

اگر شکوه تمدنی پرشیا که ریشه در عمق اندیشه های الهی- انسانی ایرانیان و تکیه بر دستاوردهای بزرگ تاریخی پیشین ایرانی و بهره‌وری از تعاملات سازنده با اقوام و ملل مختلف آن دوران داشته است، )در نتیجه ضعف و ترس برخی مدیریت‌ها و حاکمان و نیز کج‌اندیشی، جهالت، قدرت طلبی و روحیه استکباری و دیکتاتوری زنگیان مست( به افول دچار نمی شد و بقا و دوام می یافت، آنگاه در پرتو صلح و دوستی پایدار جهانی و با تبادل اندیشه‌ها و تجربیات و مآلاً رشد سریع علم و فن‌آوری و آنگاه توسعه فهم و درک و تجربه عملی آموزه ها و مفاهیم روشنی بخش و حیات آفرین که اساس تعالیم انبیاء الهی و هدف اساسی مردان و زنان آزادی خواه و فداکار تاریخ بوده است، شخصیت جهانی بشر بسیار پیشتر از این شکل می‌گرفت.

با بالندگی و رشد بیشتر انسانی و در نتیجه نزدیکتر شدن آحاد انسانها، زمینه های کدورت و خصومت )که ریشه در ضعف، کوچکی، جهالت، ترس و فاصله و جدایی آدمیان از هم دارد( برای همیشه از صفحه حیات بشر پاک می شد. در این صورت انتظار تاریخی بشر برای نیل به آرامش دائمی و دستیابی به زندگی شیرین، که نتیجه طبیعی عبودیت عالمانه و معرفت بنیان است با دمیدن روح بهار در کالبد انسان و جهان و هدایت و راهبری انسان کامل، بسیار زودتر به پایان می‌رسید.

علاوه بر بعثت انبیاء و بروز اولیاء الهی، ظهور تاریخی مصلحان بزرگ در بین ملت‌ها طی قرون و اعصار و به ویژه مشعل فروزانی چون کورش بزرگ، نشان داد که قدرت و اقتدار هیچ رابطه ذاتی با فساد و تباهی ندارد بلکه مولفه بنیادین «عدالت» به مثابه لازمه غیرقابل اغماض و اجتناب ناپذیر، برای نفی فساد و تباهی و تحقق سلامت و سعادت جوامع بشری، ضرورت دارد. جمع قدرت، صلابت، نیک‌اندیشی و خیرخواهی در این شخصیت تاریخی و نفوذ او در نفوس به گونه‌ای بود که آیندگان بر اساس روایت تمجید و حکایت تکریم شاهدان، در تعالی شان و جایگاه، او را تا سرحد پیامبری رفعت داده اند.

همین ملت بزرگ بارها و بارها، به خاطر ضعف، سستی و بی تدبیری برخی از حاکمان و یا فساد طبقه ممتازه حاکم و نیز طمع دشمنان غدّار به سرزمین زرخیز ایران، مورد هجوم، تجاوز و اشغال قرار گرفته است و گاه این اشغال سده ها طول کشیده است. در تمام این ادوار، ایرانیان اگرچه به واسطه شرایط حاکم مجال جنگ با متجاوزان و اخراج آنان را نیافتند، اما برای دفاع از سرزمین و حریم میهن، استقلال و منافع انسانی و قانونی خویش تا سرحد امکان با قدرت و صلابت ایستاده و هرگز به سلطه اجنبی رضایت نداده و کوشیده اند تا به هر طریق ممکن هویت اصیل، شریف و بزرگ خود را حفظ و از کیان و فرهنگ عمیق خویش از جان و دل حراست کنند.

از این رو ملت ایران آنجا که توانسته، با مقابله نظامی و اهدای جان و خون خویش به این مهم همت گماشت و هرگاه که با فراست دریافت که امکان تقابل قهریه ندارد، با کیاست و سیاست، از تلاش برای ماندگاری سرزمین و حفظ هویت تاریخی هیچ فروگذار نکرده است و با پافشاری بر عهد تاریخی و پیمان الهی خود در دفاع از ناموس و عزت و شرف ایرانی، از آزمایشهای بزرگ تاریخ سرافراز برون آمده است.

در دوره اخیر، در جنگ دوم جهانی، ایران عملاً به اشغال قوای متفقین از جمله آمریکا درآمد. گرچه ایران پل پیروزی نام گرفت اما در حالی که سود جنگ را آمریکا و دوستانش بردند، زیانهای گسترده جنگ از جمله فقر، دخالت بیگانه، اشغال و چپاول منابع ملی به ایران تحمیل شد.

به فاصله یک دهه، ملت بزرگ و تاریخ‌ساز ایران در برابر شرایط، نهضت عظیم و مردمی ملی شدن نفت را به پا کرد تا سلطه اجنبی را از سرزمین خود ریشه‌کن و راه پیشرفت و شکوفایی خود را هموار نماید.

دولت وقت آمریکا ناجوانمردانه در کنار دشمنان ملت ایران ایستاد و در سال ۱۳۳۲ شمسی و ۱۹۵۳ میلادی با یک کودتای سیاه، حرکت مردمی را سرکوب و برای مدتها راه غارت ثروت این سرزمین را هموار و مسیر بالندگی ملت را مسدود کرد.

اما جریان عمیق آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی و تعالی جویی ایرانیان ادامه یافت و نهایتاً با پیروزی گسترده‌ترین انقلاب مردمی معاصر در سال ۱۳۵۷ شمسی و ۱۹۷۹ میلادی، ملت بزرگ ایران یک بار دیگر اراده خود را بر بدخواهان و دشمنانش تحمیل کرد.

دفاع قهرمانانه و ایستادگی ملت ایران در جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام و قوای بعثی (که به تحریک و تشویق و پشتیبانی سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی شرق و غرب و از جمله دولت های وقت آمریکا آغاز و ادامه یافت) و نیز مقاومت تاریخی ملت بزرگ ایران در حفظ هویت، زبان، آیین، سنت و فرهنگ غنی و متعالی ایرانی (که نتیجه آن زنده نگه داشتن نام عزّتمند و سرزمین پر افتخار ایران است) نشان داد که ملت هوشمند ایران همواره با درک شرایط تاریخی بهترین اقدام ممکن را به عمل آورده و می آورد.

عظمت حماسه ایرانیان زمانی روشن‌تر می شود که سرنوشت دیگر کشورهای بعضاً بسیار بزرگ را در شرایط مشابه مورد توجه قرار دهیم که چگونه هویت تاریخی ملی و حتی زبان خود را در تندباد حوادث تاریخی از دست داده و یا اساساً مضمحل شده اند.

این بند را بدین خاطر گفتم تا جنابعالی را با یادآوری عظمت و شکوه تاریخی ایرانیان یک بار دیگر به خود آورده و مطمئن سازم که ملت بزرگ ایران همانطور که در طول تاریخ نشان داده است هرگز در برابر ظلم یا تجاوز و یا اشغال سر تسلیم فرود نیاورده و در مبارزه با حکومت حاکمان مستبد، متکبر، فاسد و نالایق داخلی و یا حاکمان زورگو، متجاوز و اشغالگر اجنبی، راه خود را به سوی صلاح، فلاح، آزادی و رهایی، یافته و همواره خواهد یافت.

و نیز شما به خود آیید و بیندیشید که شما در مقایسه با حاکمیت جهانی ایرانیان و مدیریت مقتدرانه و در عین حال انسانی، عادلانه و بشردوستانه کورش کبیر، علیرغم برخورداری از جنگ افزارها و قوای نظامی هزاران بار قوی تر و مخرب‌تر، منطقاً و عملاً از چه جایگاهی برخوردارید و آگاه باشید که ملت فهیم و شریف ایران و نیز افکار عمومی جهانی درباره منطق فکری و منش عملی شما چگونه قضاوت خواهند کرد.

۲-   با ملاحظه آنچه که آوردم به شما تاکید می کنم که دست از اعمال فشار فزاینده اقتصادی بر ملت ایران و سازماندهی سازوکارهای سیاسی زورمدارانه و یک جانبه و همراه کردن مدیران و حاکمان ضعیف و زبون برخی از کشورها در این جنایت خاموش، که با هدف تضییق در معیشت توده های مردم و کاستی در زندگی انجام می شود، بردارید.

محروم کردن افراد و شهروندان و اخلال در روند زندگی عادی و جاری آنان گناهی نابخشودنی است و مستوجب عقوبت سنگین از ناحیه خدا و مردمی است که در نتیجه اعمال این سیاست‌ها آسیب می بینند.

همچنین با تاکید بر این نکته که تسلیم کردن ملت ایران نه رویا بلکه خواب آشفته حاکمان زورمدار آمریکا است که هرگز تعبیری ندارد، به شما، به امید بیدار شدن، تذکر می دهم که شما حق ندارید با سوء استفاده از مشکلات اقتصادی و یا اجتماعی و یا سیاسی ناشی از کاستی در کیاست و فراست حکومت‌ها و دولت ها در اتخاذ درست و به موقع سیاست ها و یا ضعف در برنامه‌ریزی و یا اعمال جاهلانه برنامه های نادرست، و یا گاه با سوءاستفاده از وجود عناصر وابسته و همراه در حاکمیت های ملی، بکوشید نقشه های پلید و ضد انسانی را علیه ملت ها به اجرا بگذارید.

در مورد ملت بزرگ ایران نیز به شما به صراحت تمام می گویم که شما حق ندارید به بهانه تغییر نظام یا تغییر در رفتار آن و یا به بهانه مخالفت با سیاست های داخلی، منطقه ای و یا جهانی آن، ملت بزرگ ایران را سپر بلا و وجه المصالحه اهداف خود قرار داده و اعمال هرگونه فشاری را بر او مباح بدانید. آگاه باشید که ملت بزرگ ایران هرگز این سیاست ها و اقدامات را فراموش نخواهد کرد.

۳-   بر این اساس به عنوان فرزند کوچک ملت ایران به جنابعالی اعلام می کنم و اطمینان می دهم که تلاش برای تحمیل هر شرطی که ناقض حقوق ملت ایران باشد، از اساس باطل و بیهوده است و دولت آمریکا و هر قدرت خارجی دیگر بداند که اگر تحت فشار، چنین شروطی به هر ترتیب و عنوان بر کشور تحمیل شود از منظر آحاد ملت بزرگ ایران و از منظر حقوق بین الملل و اصول کلی حقوقی که مورد احترام همه ملت ها است، از اساس فاقد اعتبار است و ایرانیان هرگز آن را به رسمیت نخواهند شناخت.

4-   اطمینان دارم که مردم آمریکا، در صورت اطلاع، هرگز راضی نخواهند بود که جنابعالی از طریق تحمیل جنگ، کشتار، فقر و ویرانگری به سایر ملت‌ها اوضاع اقتصاد اساساً ورشکسته آمریکا را موقتاً سر و سامان دهید.

به طور معمول ملت ها از جمله دو ملت بزرگ ایران و آمریکا، هیچ مشکل تاریخی و یا تعارض منافع ندارند و به طور مسلم خواهان روابط و مناسبات دوستانه بر پایه تعاملات سازنده با یکدیگر هستند. این امر یک جریان سازنده طبیعی و فطری است و ریشه در آفرینش الهی و گوهر وجودی انسان دارد.

مشکلات و تعارضات همواره از ناحیه حاکمان قدرتمدار و تجاوزطلب بر ملت ها تحمیل می شود. چنین حاکمانی با اتخاذ تصمیمات و اعمال سیاست ها و اجرای برنامه هایی که از چنان روحیه ای نشات می‌گیرد، به منظور ارضای نفسانیت خود، به مشکلات و تعارضات بین کشورها دامن زده و از این رهگذر با ایجاد فاصله، قطع و یا محدودیت در روابط بین ملت ها ، آنان را از حقوق و منافع مشترک و گاه اختصاصی محروم می کنند.

اکنون که زندگی مردم در سراسر جهان در ارتباط متقابل با هم قرار دارد و آثار تصمیمات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همگان را تحت تاثیر قرار می دهد، ایجاد فاصله و اعمال محدودیت و یا قطع در روابط، علاوه بر تضییع حقوق و از بین رفتن منافع عموم ملت ها ، موجبات بروز سختی و مشکلات جدی برای آحاد مردم را به همراه می آورد. این ظلمی است که چنین حاکمانی بر ملت ها تحمیل می کنند و البته مسئولیت عواقب سوء گسترده آن نیز بر عهده آنان است.

در آینده نه چندان دور، که نزدیک شدن و اتحاد و پیوستگی بین المللی و بین الدولی جهان را در می‌نوردد، چنین حکمرانانی به خاطر نقش منفی و بازدارنده و یا کاهنده آنان در سیر تکامل تاریخی بشر، یا به دلیل نگاه حقارت آمیز عموم انسانها به آنان ، به طور کل از حافظه جوامع حذف و یا به خاطر زیاده روی و نقش مخرب آنها، به یادآوری در زدن مثال های منفی محدود می گردند.

امروز حاکمان در سراسر جهان باید بکوشند با دست برداشتن از سیاست‌های انفصالی و جدایی طلب و با اتخاذ سیاست ها و رویه های مثبت و سازنده ، با اصل قرار دادن حق ارتباط و تعامل بین ملت خود با دیگر ملل، عوامل معدّ را تقویت و موانع را از سر راه بردارند. آنان باید قدر فرصتی را که در اختیار دارند ، با اولویت دادن به این امر مهم پاس بدارند و راه یک تاریخ افسوس و حسرت را بر زندگی شخصی و اجتماعی خود ببندند. آنان می‌توانند باریکه عمر خود را در الحاق به رود خروشان ملت ها و قطره وجودشان را در پیوست به اقیانوس انسان ها عظمت داده و جاودانه کنند.

برای دو ملت بزرگ ایران و آمریکا فرصت ها و راهکارهای زیادی برای تقریب و تعامل همه‌جانبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد که باید هرچه زودتر مورد توجه و اقدام قرار گیرد.

این یک اعتراضیه روشن و بر حذر کننده از ناحیه یکی از آحاد ملت ایران و دیگر ملت‌های جهان است که منتشر خواهد شد تا همگان در جریان امر قرار گیرند.

والسلام علی من اتبع الهدی

رئیس جمهوری اسلامی ایران

 (۱۳۹۲-۱۳۸۴)

محمود احمدی نژاد

۱۳۹۸/۴/۳

Share