یادداشت/ علیرضا مویدی فر

به فوتبال رحم کنید

نکنید… این فوتبال است، نه محل تخلیه زباله های ذهنی و باطنی گروهی که به هر دلیلی به ورزشگاه میروند، به جز فوتبال. این، یکی از آخرین دستاویزهای سالم مانده مردمانی است که دیگر چیز زیادی برای لذت بردن از زندگی ندارند. خرابش نکنید. فوتبال را برای فوتبال و ذات زیبایش بخواهید. به فوتبال رحم کنید…

علیرضا مویدی فر

به این بزرگترین و پر بیننده ترین نمایش عمومی دنیا رحم کنید. فشارهای درونتان را، گاهی در جاهای دیگری خالی کنید، بگذارید فوتبال در حداقل امنیت و شرافت باقی بماند. آنچه شماها می‌کنید فوتبال نیست. از هیچ وجه و زاویه ای. نه از وجه هواداری، نه فنی و نه سازمانی.

فقط دارید جنازه ای بر سایر جنازه های این مرز پرگهر اضافه می‌کنید. به جنازه نیمه جان موسیقی بنگرید، به همتای سینمایی اش، به جنازه رو به زوال مطالعه بنگرید و و و… این یکی از آخرین سنگرهاست. جایی برای تخلیه سالم روانی آدمها، جایی برای کنار هم نشستن، کنار هم لذت بردن، کنار هم هیجان آفریدن.

همه چیز را از معنی تهی کرده اید. تعریفی نمانده که به لطف کنش نا به سامان شما، دچار دگرگونی نشده باشد. این حجم کژتابی، ولله که نوبر است.

مرزها برداشته شده. حرمت ها شکسته، تعصب در ویرانی معنا میشود. از ویرانی آبروی افراد تا ویرانی ورزشگاه ها. بجای ادرنالین، در رگها نفرت می‌جوشد. چرا؟ برای یک عنوان؟ برای یک رکورد؟ برای یک کل کل کودکانه پای کیبورد؟ اینهمه فحش؟ اینهمه افترا؟ اینهمه دریدن پرده حیا و حرمت؟

و مایی که از گذشته درس نمی‌گیریم. از چشمان سرباز احمدی، تا سری که همین امروز شکست. از کاخ ویرانه حسین هدایتی تا برج عاج زنوزی. مایی که نمی‌خواهیم بپذیریم که راه میانبری وجود ندارد. باید به هر قیمتی، رسید. و آنگاه، سند رسیدن را بر سر جا مانده ها کوبید و ارضا شد از ویرانی آنها.

نکنید… این فوتبال است، نه محل تخلیه زباله های ذهنی و باطنی گروهی که به هر دلیلی به ورزشگاه می‌روند، به جز فوتبال. این، یکی از آخرین دستاویزهای سالم مانده مردمانی است که دیگر چیز زیادی برای لذت بردن از زندگی ندارند. خرابش نکنید. فوتبال را برای فوتبال و ذات زیبایش بخواهید. به فوتبال رحم کنید…

Share