روایت همسر سیروس قایقران و خانواده افشین یداللهی از روز حادثه مرگبار
برادر افشین یداللهی در مراسم یادبود قربانیان حوادث رانندگی گفت: «رانندهای که باعث مرگ برادرم شد را دیدم و هیچ حس کینهای نسبت به او نداشتم؛ به هر حال او هم نتیجه فرهنگ غلط ما در رانندگی است. من او را بخشیدهام ولی مراحل قانونی باید طی شود و هرکسی باید بهای تعللش را در هر اتفاقی بدهد.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عصر روز شنبه ۴ اذر ۹۶ مراسم نکوداشت و یادبود فرهیختگان و مشاهیر قربانیان سوانح رانندگی با یادی از افشین یداللهی و با حضور جمعی از هنرمندان و خانوادههای قربانیان سوانح رانندگی در شهرکتاب مرکزی برگزار شد.
دلیل بازگشت من به زندگی بود و حالا خودش نیست
در ابتدای این مراسم بابک زرین، آهنگساز و از نزدیکترین دوستان افشین یداللهی در پیامی ویدیویی گفت: «افشین یداللهی در سانحه رانندگی جانش را از دست داد و دیگر کنار ما نیست. این تجربههای تلخ ممکن است برای هر شخص و خانوادهای رخ دهد و چقدر تلخ است که پس از این حوادث باید به فکر بیفتیم. ما باید از خودمان شروع کنیم و حوادث رانندگی و تمام اتفاقاتی که در سطح شهر میافتد را مدیریت و قوانین رانندگی را رعایت کنیم تا جان انسانها را حفظ کنیم. امیدوارم دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم؛ البته نمیتوان به طور صد در صد جلوی تصادفات رانندگی را گرفت؛ باید تلاش کنیم تا سال به سال فرهنگ درست رانندگیکردن را با آموزش جا بیندازیم تا این قبیل اتفاقات تلخ به حداقل برسد.»
در ادامه این مراسم حمیدرضا حامی، خواننده پاپ در پیام ویدیویی دیگری درباره افشین یداللهی گفت: «افشین یداللهی به خاطر مشاورههای روانپزشکیاش یکی از دلایل بازگشت من به زندگی و موسیقی بود. مرگ او در سانحه رانندگی در سال گذشته داغی بر دل ادبیات، موسیقی و ترانه ایران و همچنین همکاران او بود. من تجربههای همکاری زیادی با او داشتم که تجربههای موفق و بامحتوایی بود. برای بازماندههای داغ از دست دادن افشین یداللهی از جمله خانواده ایشان و اهالی موسیقی آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم در آرامش باشند.»
این افتخار را به من داد که مادرش باشم
در بخش دیگری از این مراسم، مادر افشین یداللهی با تشکر از گرامیداشتن یاد فرزندش گفت: «افشین هیچوقت برای خودش زندگی نمیکرد و همه چیز را برای مردم و میهنش میخواست. معمولا صبحها برای صبحانه پیش من میآمد و در تمام مدت پیگیر کارها و بیمارهایش بود. من عاشق افشین بودم و عشق بیتوقع را با افشین تجربه کردم؛ هیچوقت نخواستم کاری در ازای کارهایی که برایش میکردم برای من انجام دهد. افشین در مقابل بیمارانش بسیار مسئول و متعهد بود و تماموقت با آنها در ارتباط بود. من از افشین به عنوان پسرم حرف نمیزنم و به عنوان عضوی از این کشور از او حرف میزنم.»
به گفته مادر افشین یداللهی؛ من خاله افشین هستم و مادرش دو سال قبل از مرگ افشین از دنیا رفت و افشین در مراسمی که برای مادرش گرفته بود، این افتخار را به من داد که مادرش باشم. او در ادامه درباره لحظه تلخ تصادف پسرش گفت: «تا مدتها نمیتوانستم این اتفاق را باور کنم ولی همین که میدیدم مردم با عشق به من محبت میکردند و یاد افشین را گرامی میداشتند، آرام میشدم. به هر حال افشین هم قربانی بیاحتیاطی راننده کامیونی شد که نه تنها او را از من که مادرش هستم گرفت، که افشین از یک ملت گرفته شد. افشین ترانه را از ابتذالی که داشت بیرون کشید و اگر بود به طور حتم ما ترانههای بهتری داشتیم.»
آن راننده نتیجه فرهنگ غلط ما در رانندگی است
برادر افشین یداللهی، مهمان دیگر این مراسم بود که درباره تجربه تلخ از دست دادن برادرش گفت: «قطعا همه ما هنگام رانندگی خطاهایی میکنیم و من بعد از این اتفاق با خودم عهد کردم که درست رانندگی کنم و حواسم کاملا به رانندگی باشد. شاید اگر هنگام رانندگی خطایی کنیم یا حواسمان پرت شود زنده بمانیم ولی آسیبهای جبرانناپذیری به مردم جامعه بزنیم. ما باید کاری کنیم تا این ضدفرهنگ دوباره تبدیل به فرهنگ شود.» او درباره علت تصادف افشین یداللهی گفت: «در سفری که من و افشین داشتیم، در حال گرفتن فیلمی از او بودم که گفت کمربندت را بستهای؟ من مطمئنم که افشین کمربند داشته و با احتیاط رانندگی میکرده و طبق چیزهایی که شنیدم راننده خوابآلوده بوده و سرعت زیادی داشته که منجر به این تصادف شده است.»
او با اشاره به اینکه آن راننده را در مراسم افشین دیدم و هیچ حس کینهای به او نداشتم، گفت: «به هر حال او هم نتیجه فرهنگ غلط ما در رانندگی است. نمیتوان با این توجیه که ما ایرانی هستیم و همه اشتباهات برای ماست بر این اتفاقات پوشش بگذاریم. هر شخصی دارای فرهنگ و شعور است و باید آموزش ببیند.» او در ادامه گفت: «وقتی میگوییم این قبیل اتفاقات به فرهنگ ما برمیگردد منظور این نیست که آن راننده بیفرهنگ است. منظور این است که این بخش را آموزش ندیده که بین راه استراحت کند و بعد بقیه راه را رانندگی کند. من هیچ کینه و ناراحتی از آن راننده ندارم و او را بخشیدهام ولی مراحل قانونی باید طی شود و هرکسی باید بهای تعللش را در هر اتفاقی بدهد.»
بعد از ۱۸ سال هنوز همهچیز سخت است
مهمان دیگر این مراسم، همسر سیروس قایقران بود؛ فوتبالیستی که در اوایل سال ۷۷، زمانی که برای تعطیلات نوروز به همراه خانوادهاش به انزلی رفته بود، تصادف و فوت کرد. همسر او در این مراسم درباره جزییات تصادف او گفت: «موقع بازگشت از انزلی من و سیروس با فرزندم و برادرم بودیم که در حوالی امامزاده هاشم با کامیونی تصادف کردیم و فرزندم و همسرم فوت کردند. میگویند زمان همهچیز را درست میکند ولی بعد از ۱۸ سال نه تنها نتوانستم آن اتفاق را فراموش کنم که هر لحظهاش برایم سختتر میگذرد و دلتنگترم میکند. اگر آن راننده کامیون خوابآلوده نبود شاید راستین و سیروس کنار من بودند و در آرامش زندگی میکردیم.»
دیدگاه