رئیس شورای جنگ و خدماتش در جنبش جنگل
فردا ۱۵تیرماه، سردیس ابراهیم کسمایی، معروف به کبریت خان، در زادگاهش نصب می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از گیلان مصور، فردا ۱۵تیرماه، سردیس ابراهیم کسمایی، معروف به کبریت خان، در زادگاهش نصب می شود. سردیسی که پس از ۹۵سال از اعدام یکی از همراهان میرزا، با هزینه بازماندگان این شهید ساخته شده است.
اما ابراهیم بزاز کسمایی، که بود و چه خدماتی در نهضت جنگل داشت و چرا به کبریت خان معروف شد؟
یک مورخ درباره نسب وی می گوید: ابراهیم کسمایی، فرزند «حاج صالح کسمایی» و برادر کوچکتر «حاج احمد کسمایی» بود. حاج احمد، پس از میرزا کوچک خان، مرد شماره ۲نهضت بود.
دکتر هومن یوسفدهی می افزاید: ابراهیم در حدود سال ۱۲۶۴خورشیدی، در کسما به دنیا آمد و پس از تحصیلات رایج، به کار موروثی زراعت مشغول شد. زمانی که برادرش حاج احمد در منجیل تصمیم گرفت با پدرشان به سفر عتبات عراق برود، ابراهیم نیز با وی همراه شد. هرچند متقن نیست که خود او کی به سفر عتبات رفته و از چه زمان به کربلایی ابراهیم مشهور شده است، ولی بی تردید، پیش از آغاز نهضت جنگل به این سفر رفته بود.
عضو هیات اتحاد اسلام و رئیس شورای جنگ
وی ابراهیم را از اعضای نخست هیات اتحاد اسلام (شورای رهبری جنبش جنگل) معرفی نموده و ابراز می دارد: ابراهیم از همان ابتدای کار نهضت یعنی در سال ۱۲۹۴ خورشیدی با برادرش حاج احمد و میرزا کوچک خان همراه شد و چون آتشمزاج بود و به اندک چیزی برافروخته میشد، میرزا او را کبریت خان خواند و به همین لقب معروف شد.
یوسفدهی به نقش کبریت خان در تشکیلات جنگل اشاره نموده و می افزاید: پس از پیشرفت کار جنگلیها و ایجاد نهادهای اداری و نظامی توسّط آنها، یک شورای جنگ در کسما و یک کمیسیون نظام در گوراب زرمیخ تشکیل شد که ریاست اوّلی با کربلایی ابراهیم و ریاست دومی با میرزا کوچک خان بود و در هر دو جا نیروهایی که به نهضت میپیوستند، تحت آموزش افسران خارجی قرار میگرفتند. کربلایی ابراهیم مدّتها ریاست این کمیسیون را بر عهده داشت و نیابت او را هم محمّدحسن کسمایی بر عهده داشت.
این مورخ به وقایع تصرف رشت توسط انگلیسیها و تلاش سپهسالاراعظم تنکابنی برای برچیدن بساط جنگلی ها اشاره نمود و یادآور شد: در این درگیری کربلایی ابراهیم مامور بود با نیروهایشان به کمک دکتر حشمت برود.
نحوه دستگیری ابراهیم کسمایی
یوسفدهی ماجرای امان نامه برای حاج احمد و دکتر حشمت توسط وثوقالدّوله را هم یادآور شده و تصریح می کند: تیمورتاش، حکمران جدید گیلان، با وجود صدور اماننامه دولتی برای حاج احمد کسمایی، با پروندهسازی اجازۀ دستگیری او را از وثوقالدّوله گرفت. ولی چون از تواناییهای برادرش کربلایی ابراهیم آگاه بود، در اسفند ۱۲۹۷خورشیدی، ا بتدا کربلایی ابراهیم را به بهانهای به رشت احضار و دستگیر کرد و سپس نیروهایش را برای دستگیری حاج احمد ویارانش به کسما فرستاد. کسماییهای دستگیر شده را به هوای بروز دادن محل وجوه نقد و انبار تسلیحات جنگلیها به شدّت شکنجه میکردند. کربلایی ابراهیم حیلهای اندیشید و اعلام کرد حاضر است به کسما برود و دفینه جنگلیها را تحویل دهد. او را با با چند سرباز به کسما فرستادند. صبح روزی که به کسما رسیدند، به بهانه قضای حاجت از راه توتزارها به جنگل فرار کرد و دوباره به میرزا کوچک خان و جنگلیها که مشغول بازیابی و تجدید قوا بودند، ملحق شد.
تبعید به باکو و اعدام در میدان شهرداری رشت
یوسفدهی ماجرای تبعید حاج احمد و ابراهیم به باکو را هم متذکر شده و می افزاید: در سال ۱۳۰۰ش که حاج احمد با شصت نفر از همراهانش به گیلان آمد، کربلایی ابراهیم هم با او بود و او هم مانند برادرش حاج احمد توسّط بلشویکها دستگیر و به باکو فرستاده شد پس از پایان یافتن کار جنگلیها، کربلایی ابراهیم بر خلاف توصیۀ برادرش حاج احمد، به خیال اینکه اوضاع گیلان آرام شده، مصمّم شد به ایران بازگردد. او پس از کسب اجازه از روسها، در سال خورشیدی۱۳۰۰ از راه انزلی وارد ایران شد. امّا توسّط تأمینات دولت ایران شناسایی و تحت تعقیب قرار گرفت. کربلایی ابراهیم پس از اینکه دانست بزودی دستگیر خواهد شد، ناچار بدون اینکه فرصت بیابد اسلحهای تهیّه کند، به جنگلهای فومن گریخت و ظاهراً دست به تحرّکاتی هم زد. زیرا فرماندار نظامی به این عنوان که کربلایی ابراهیم مأمور بلشویکهاست و برای برپایی آشوب به منطقۀ فومن رفته، عدّهای را مأمور تعقیب و دستگیری او کرد.
این مورخ به خیانت شخصی به نام «محمّد جان میاندهی» در دستگیری ابراهیم اشاره نموده و توضیح می دهد: ابراهیم به خانه وی پناهنده شده بود، ولی با خیانت میزبان، در فروردین ۱۳۰۱ش به دست سربازان دولت افتاد و دستگیر شد و او را بدون هیچگونه بازپرسی و محاکمه در حالی که ۳۷ سال بیشتر نداشت، در روز ۲۰ فروردین ۱۳۰۱خورشیدی مقابل شهرداری رشت به جوخۀ اعدام سپردند. همرزم سابقش میرزا مهدی کسمایی به انتقام خون او میزبان خائنش یعنی محمّد جان میاندهی را کشت.
دیدگاه