سام سکوتی بداغ

مزرعه سیاست، کاشت جبهه‎ای، برداشت حزبی!

پس از ۸۴ دلگیر، جبهه اصلاح طلبی تقریبا منسجم عمل کرد و در سال های پس از آن تقریبا در قالب یک جبهه فعالیت کردند که اگر حضور دو نامزد در انتخابات ۸۸ را فاکتور بگیریم در ۹۲ و پس از آن تمامی فعالیت های نیروهای دوم خردادی در قالب شورای سیاست گذاری و با حضور دبیران احزاب و برخی چهره های اثر گذار فعالیت کرده است که موفقیت های چشمگیری هم نصیب نیروهای ترقی خواه شده است.

می گویند تجربه آموزگاری است که اول تنبیه می کند و سپس درس می دهد، در عالم سیاست هم ترکه ی سیاست چنان ترک بر اندام ساختار سیاسی می اندازد که تا مدتها پر کردن آن نیرو و انرژی می طلبد و سخت بتوان آثار ویرانگر آن را زدود.
ما کشاورز زادگان شمالی هم اسیر تجربه های زندگی شخصی هستیم و حتی در مقام تمثیل هم دست از سر مزارع برنجی که به رنج فراوان کاشت می شود، با صرف زمانی نسبتا زیاد داشت می شود و در سخت ترین و گرم ترین روزهای سال برداشت می شود رهایی نداریم و سیاست را نیز همچون مزرعه ای می بینیم که تمامی مراحل سه گانه را باید با دقت بالا طی کرد تا مجبور به قی کردن آنچه که خورده ایم نشویم!
سال ۸۴ درس بزرگی بود که جریان اصلاح طلبی از عملکرد خود گرفت و هشت سال قدرت را دو دستی تقدیم جناح مقابل کرد و پس از گل به خودی تاسف بار بود که تازه چرتکه به دست گرفتیم و حساب داشته های خودمان را در کنار نداشته های هر دو جناح سیاسی کشور محاسبه کردیم تا ببینیم رئیس جمهور منتخبی را که با آرایی به مراتب کمتر از مجموع آرای اصلاح طلبان و تحریمی ها راهی پاستور شده است و هشت سال تمام اتفاقات نازیبایی که رقم خورد، قطعنامه هایی که پاره نشد و کاغذ پاره هایی که در پایان دوره ریاست جمهوری عامل ایجاد تورم سرسام آور شدند.
پس از ۸۴ دلگیر، جبهه اصلاح طلبی تقریبا منسجم عمل کرد و در سال های پس از آن تقریبا در قالب یک جبهه فعالیت کردند که اگر حضور دو نامزد در انتخابات ۸۸ را فاکتور بگیریم در ۹۲ و پس از آن تمامی فعالیت های نیروهای دوم خردادی در قالب شورای سیاست گذاری و با حضور دبیران احزاب و برخی چهره های اثر گذار فعالیت کرده است که موفقیت های چشمگیری هم نصیب نیروهای ترقی خواه شده است.
اما متاسفانه این روزها حرف و حدیث هایی به گوش می رسد که اصلا امیدوار کننده نیست و در صورت صحت شنیده ها و تسری آن به جامعه عواقب جبران ناپذیری در جریان خواهد داشت. ما مدتهاست بذر امید را در دل مردم کاشته ایم و جامعه با اعتماد نسبت خوبی به زعمای جریان در سراسر کشور و حضور میلیونی پای صندق های رأی، لیست های امید را مورد لطف و محبت خودشان قرار می دهند. این سرمایه ی اجتماعی بزرگ را باید به بهترین شکل ممکن حفظ کنیم که هیچ سرمایه ای به این گرانبهایی در سپهر سیاسی سراغ نداریم.
موضوعی که به نظر از چشم برخی از اظهار نظر کنندگان مغفول مانده است، جبهه ای عمل کردن اصلاح طلبان در انتخابات های اخیر است و تقریبا هیچ حزبی به تنهایی دست به انتشار لیست نزده است که امروز بخواهند درخواست های حزبی خود را پیش ببرند. اعتمادی اگر بوده است به جبهه اصلاح طلبی بوده است و برداشتی هم اگر هست نباید به گونه ای بشود که به این جریان در کلان موضوع به کار تحزب صدمه ای وارد کند.
اگرچه امیدوارم بتوانیم ظرفیت فعالیت های تشکیلاتی و حزبی در کشور را تا بدان پایه بلند تر کنیم که احزاب بتوانند با لیست ها و برنامه های مشخصی وارد کارزار انتخاباتی شوند اما تا آن روز بهتر است به فعالیت در قالب شورایی اعتقاد و یا دست کم التزام عملی داشته باشیم.
به امید آن روز

سام سکوتی بداغ

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share