چرا ما راحت تحریم میشویم و هر اتهامی را به ایران نسبت می دهند؟
استاد دانشگاه شهید بهشتی بر این باور است، ایران بنا بر ظرفیت ها و پتانسیل ها باید قدرتی منطقه ای باشد؛ اما همزمان می گوید که تحقق این آرمان، محتاج یک استراتژی است، زیرا قدرت، مصونیت و شوکت کشور در ایجاد روابط متقابل و در سایه نیازمند کردن دیگران به خود تضمین خواهد شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، دکتر محمود سریع القلم در یادداشتی که در سایت شخصی اش نوشته، به برخی از دغدغه های مردم درباره اینکه چرا وضعیت ایران در محیط بین الملل شکننده تر از کشورهای همتراز است، پرداخته است. وی در این یادداشت دو کلید واژه «ترس» و «نیاز » را مطرح می کند؛ دو کلید واژه ای که بر اساس آن، باعث می شود در محیط بین الملل کشورها مورد احترام قرار گیرند و برخورد نامطلوب با آنان هزینه زا ارزیابی شود.
استاد دانشگاه شهید بهشتی بر این باور است، ایران بنا بر ظرفیت ها و پتانسیل ها باید قدرتی منطقه ای باشد؛ اما همزمان می گوید که تحقق این آرمان، محتاج یک استراتژی است، زیرا قدرت، مصونیت و شوکت کشور در ایجاد روابط متقابل و در سایه نیازمند کردن دیگران به خود تضمین خواهد شد.
متن کامل یادداشت دکتر محمود سریع القلم به شرح زیر است؛
چرا ایران به راحتی آماج قرار میگیرد؟ چرا هر نسبتی دادن به ایران تقریباً مجانی است؟ چرا پیوسته ما را متهم میکنند؟ چرا بیشتر وقت سخنگوی وزارت خارجه صرف رد اتهام است تا تبیین سیاست خارجی کشور؟ چرا از جیبوتی گرفته تا همسایگان بزرگ و قدرتهای جهانی ما را نفی میکنند؟ چرا تقریباً همه اعضای سازمان کنفرانس اسلامی علیه ایران رأی دادند؟
از منظر علم روابط بین الملل، پاسخ به این پرسشها بسیار ساده و روشن است؛ اما قبل از طرح پاسخ به این نکته توجه فرمایید: با سرمایهگذاری و همکاری بینالمللی که عربستان طی ۴۰ سال گذشته انجام داده، به مهمترین بازیگر انرژی چه در قالب اوپک و غیر اوپک تبدیل شده است. ده میلیون کارگر خارجی با درآمدی حدود ۱۸ میلیارد دلار در این کشور کار میکنند. حدود ۴۴۰۰۰ نفر متخصص عرب و غیر عرب در بهداشت، صنعت، آموزش و غیره از دولت عربستان حقوق معادل پنج میلیارد دلار دریافت میکنند. اروپا در تحریم روسیه بعد از الحاق کریمه، بسیار ملایم تر از آمریکا رفتار کرد. چون اتحادیه اروپا، حدود نیم تریلیون دلار با روسیه تجارت میکند. تجارت آمریکا با روسیه حدود ۴۰ میلیارد دلار است که در مقیاس جهانی بسیار ناچیز است و بنابراین، تحریم روسیه بسیار آسان و کمهزینه بود. آمریکا با چین بسیار محتاطانه عمل میکند، چون نیم تریلیون دلار با آن کشور تبادل دارد. چینیها به قدری آرام و پیچیده عمل میکنند که غربیها دقیق از قدرت مالی و نظامی آنها، اطلاعات دقیقی ندارند و بیشتر حدس میزنند.
در نهایت آمریکا در قبال مکزیک کوتاه خواهد آمد، چون بدون نیروی کار مکزیک، بخش کشاورزی و خدمات در آمریکا دچار اختلال جدی میشود. اروپاییها به شدت یکدیگر را رعایت میکنند چون ۷۰ درصد تجارت آنها در میان اعضای اتحادیه اروپاست. همه به آلمان احترام میگذارند، چون مازاد تجاری آن در سال ۲۰۱۶، رتبه اول جهانی را آورد: ۲۸۵ میلیارد دلار. نیم میلیون مهندس چینی فقط در آفریقا، مشغول تولید و ساخت عمرانی هستند. یک شرکت مسافری هوایی رتبه سوم هندی، اخیراً ۲۰۵ هواپیمای ایرباس سفارش داد. سالانه حدود ۱۷۰ میلیون نفر خارجی از ۵۳۵ راه ورودی، به آمریکا سفر میکنند. ۹۰۰ نفر افسر مسلمان در اداره پلیس شهر نیویورک کار میکنند. پنج میلیون انگلیسی در اسپانیا ویلا دارند. سالانه حدود ۱۳ میلیون خارجی از دوبی بازدید میکنند. شش میلیون هندی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کار میکنند. و هزاران آمار دیگر در تبادلات و ارتباطات متقابل میان کشورها.
مقایسه کنید این واقعیات جهانی را با هیجان و خندۀ افراد اجرایی در راهروی هواپیمای ایرباس که به ایران تحویل داده شده بود. حقیقت این است که ایران یک کشور صرفاً وارد کننده است. استقبال اروپاییها از برجام به خاطر فروش کالا و خدمات است. آمریکا به ایران نیازی ندارد اما به عربستان، ترکیه و مصر نیاز دارد. بخش اعظم احترامی که یک کشور به کشوری دیگر میگذارد به خاطر نیاز است و نه اخلاق. روابط بین الملل در سه واژه خلاصه می شود (به ترتیب): نیاز، ترس و بنابراین احترام.
چرا هر حرف و اتهامی به ایران روا داشتن بدون هزینه است؟ افرادی هستند حتی نمیتوانند بگویند که ایران کجای کرۀ زمین است؛ اما هرچه میخواهند نسبت میدهند. چرا؟ چون بود و نبود ایران برای آنها اهمیت ندارد. کدام کشور و صنعت و شرکت به ما نیازمند است؟ کدام کشور از ما میترسد؟ اصل اجتناب ناپذیری (Indispensability) به این معناست.
هندیها برای آنکه توازنی در روابط با همسایه چینی خود ایجاد کنند، تبادلات وسیع و عمیق عمرانی و خدماتی با ژاپن برقرار کردهاند. عربستان ۲۰ میلیارد دلار در روسیه سرمایهگذاری کرده تا سیاستهای مسکو را تعدیل کند. وقتی کشوری بخصوص همسایگان را به خود وابسته کند به طور طبیعی مانع از رفتار و گفتار خصمانه آنها میشود. نفت و گاز و محصولات پتروشیمی ما به وفور در بازارهای بینالمللی قابل یافت است. محصولات کشاورزی ایران، رقبای خارجی نیز دارد ضمن اینکه فرش هندی، ترکیهای و چینی، خریداران متوسط را راضی کرده است.
بنابراین، استراتژی ما برای آنکه حداقل تعدادی از کشورها را به خود نیازمند نماییم چیست؟ دستگاه دیپلماسی به معنای علمی و کاربردی مفهوم، استراتژی سیاست خارجی نداشته است زیرا سیاست خارجی = ملاقات، جلسه و سفر. سیاست خارجی = اعلام مواضع، رد اتهام و دفاع از خود. سیاست خارجی = موعظه و دعوت به مراعات کردن و انسان خوب بودن. کدام اندیشههای اقتصادی، فنی و سیاسی، ارتباطات خارجی کشور را تئوریزه کرده است؟
آیا میتوان بدون استراتژی منطقهای و بینالمللی، کشور را مدیریت کرد؟ آیا مدیریت داخلی بدون استراتژی بینالمللی مقدور است؟ در این نظام بینالملل، هیچ کشور به کشوری دیگر، مجانی احترام نمیگذارد. توجه داشته باشید انگلستان به رغم مخالفت آمریکا، روابط عمیق بانکی و مالی با چین را به توافق و امضا رساند. امید روسیه این است که با تبدیل شدن به مهمترین بازیگر در سرنوشت سوریه، آمریکا را در رابطه با کریمه، اوکراین، شرق اروپا، موشکهای مستقر آمریکا در شمال شرقی اروپا و تحریمهای اقتصادی مجبور به مصالحه کند.
روابط بینالمللی حالت تار عنکبوتی دارند. سیاست خارجی و استراتژی ملی نمیتواند براساس توصیههای حقوقی، ما به ازای مثبت تولید کند. ما هم دیگران را از خود بینیاز کردهایم و هم بعضاً در مدارهای حساسیت آنان وارد میشویم. نتیجه بسیار روشن است. ایران باید قدرت منطقهای شود. ایرانیها باید ظرفیتها و استعدادهای خود را بروز دهند. ایران باید در مدارهای قدرت، ثروت، صنعت و فرهنگ منطقهای و جهانی حضور داشته باشد. ما کمتر از هند و کرهجنوبی نیستیم. اما تحقق این آرمانها محتاج یک استراتژی است: قدرت، مصونیت و شوکت کشور در ایجاد روابط متقابل و در سایه نیازمند کردن دیگران به خود تضمین خواهد شد
دیدگاه