شغل پدرم «پولدار» است!
در سالهای اخیر گسترش پدیده «نوکیسه» ها نشان داد که جامعه ما با نسل جدیدی از سوداگران در فضای کسب و کار روبرو است که با شناخت فرصتهای کذایی و ناروا (همچون تحریمها و چالشهای بین الملی) منافع فردی را بر منافع ملی ترجیح داده و تمام هدف خود را در کسب انواع درآمدهای ناسالم متمرکز ساختند
شغل پدرم «پولدار» است!
مروری بر مدل کسب درآمد در اقتصاد ایران
چند روز پیش دخترکوچکم با یک سوال وارد خانه شد و گفت؛ پدر پولدار بودن شغل است؟! با تعجب علت این سوال را از او پرسیدم و او گفت امروز خانم شغل پدرها را سوال کرد و فلانی گفت: پدرم پولدار است!
پرسش ساده دخترم تلنگری شد برای لحظه ای اندیشیدن بر «منابع درآمد» در ایران. مرحوم عظیمی از اساتید برجسته اقتصاد، در کتاب «مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران» می گوید: الگوی توسعه درآمد در هر جامعه ای تحت تاثیر پنج دسته از عوامل زیر شکل میگیرد: «وضعیت خانوادگی فرد»، «وضعیت اجتماعی فرد»، «خصایص ارثی»، «کوشش و فعالیت شخصی» و نهایتا «عوامل تصادفی» (۱۳۹۳:۲۰۵). بدون شک در هر دوره ای از حیات اقتصادی یک کشور، یک یا ترکیبی از چند عامل فوق، الگوی کلی کسب درآمد در آن جامعه را ترسیم میکند که این امر به شدت وابسته به وضعیت سیاسی، سطح فرهنگی و مناسبات اجتماعی حاکم بر کشور در هر دوره زمانی است اما به خوبی میتوان تصور کرد که در جامعه ای با اقتصاد پویا و کمترین بیماری، عامل «فعالیت های شخصی» باید بیش از سایر عوامل در کسب درآمدها موثر باشد و برعکس در جوامعی برخوردار از بیماریهای مختلف از جمله «رکود»، «تورم»، «بیکاری»، «فساد» و … این «عوامل تصادفی» و برخورداری از «وضعیت اجتماعی» است که در کنار سایر عوامل به الگوی مسلط کسب درآمد در جامعه تبدیل میشود.
در یک اقتصاد پویا تعداد افرادی که میتوانند در سایه تلاش و نوآوری، ضمن رونق بخشیدن به فضای کسب و کار جامعه در فرصتی برابر، برای خود نیز کسب درآمد کنند بیشتر میشوند اما در یک اقتصاد شکست خورده اغلب، افراد برخوردار از پستها و موقعیتهای سیاسی اجتماعی در کنار افراد فرصت طلب سعی میکنند تا با برخورداری از رانتهای اقتصادی، انحصار گرایی های مفرط و برخورداری از خلاء های قانونی در کنار قوانین ناکارآمد، فضایی مناسب را برای خود فراهم کنند که در کنار آن اگرچه خود و اطرافیانشان از درآمدهای سرشار بهره میبرند اما با گسترش بی قانونی و هرج و مرج در فضای اقتصادی، چرخهای توسعه هر روز کندتر و کند تر به حرکت در میآید و هیچ بعید نیست روزی متوقف شود. حال سوال اینجاست که اقتصاد ما در کجای این طیف قرار دارد.؟
در سالهای اخیر گسترش پدیده «نوکیسه» ها نشان داد که جامعه ما با نسل جدیدی از سوداگران در فضای کسب و کار روبرو است که با شناخت فرصتهای کذایی و ناروا (همچون تحریمها و چالشهای بین الملی) منافع فردی را بر منافع ملی ترجیح داده و تمام هدف خود را در کسب انواع درآمدهای ناسالم متمرکز ساختند. منظور از درآمدهای ناسالم درآمدهایی است که بدون فعالیت اقتصادی و با بهره گیری از نواقص قانونی و استفاده از شبکههای رانت صورت میگیرد. این درآمدها عملا بدون «تولید» محصول یا خدمات کسب میشوند و لذا تاثیری در فاکتورهای توسعه اقتصادی کشور ندارند. این افراد هم فقط «پولدار» هستند و عملا شغلی جز این ندارند. آنها برای جبران این نقیصه و کسب شخصیت اجتماعی، شغل خود را «بزینس» معرفی میکنند، بی آنکه در محدوده شغلی آنها عملا تجارتی مبتنی بر «تولید» رخ داده باشد. دلالی، برخورداری از فرصتهای بانکی، خرید و فروش بر روی کاغذ و نهایتا چند فعالیت خدماتی خاص تمام مدل اقتصادی این افراد را تشکیل میدهد که درآمدشان از ترکیب دو عامل «تصادفی» و «موقعیت اجتماعی» حاصل میشود. تثبیت این مدل متاسفانه هر روز بر «رکود» و «عقب ماندگی اقتصادی» می افزاید و به نظر میرسد اقتصاد ما برای عبور از این وضعیت آزاردهنده چاره ای ندارد جز اینکه با پر کردن حفرههای قانونی، وضع قوانین درست، کم کردن ریسک در سرمایه گذاریها و نیز تلاش برای ایجاد فرصتهای جدید شغلی، مدل کسب درآمد در جامعه را اصلاح و تا حد امکان به عامل «کوشش و فعالیت شخصی» نزدیک کند. در غیر اینصورت ورشکستگی اقتصادی پیامدهای جبران ناپذیری را برای جامعه ما به همراه خواهد داشت که حداقل آن تهدید «امنیت اقتصادی» کشور است.
رضا سیف پور – مدرس دانشگاه، دانشجوی دکترای مدیریت
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه