آقایان بپذیریم در ایران تمرکز ثروت داریم و عدهای از کجا آوردهایم را همچنان بیپاسخ گذاشتهاند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، ثابت قدم نوشت: مشکل در تمرکز ثروت در دست اقلیتی است که دارایی مردم و منافع عمومی را در جیبشان گذاشتهاند. آقایان بپذیریم در ایران این تمرکز ثروت را نیز داریم و عدهای از کجا آوردهایم را همچنان بیپاسخ گذاشتهاند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از رشت رویایی، سید محمدعلی ثابتقدم، شهردار رشت در یادداشتی اختصاصی به واکاوی کتک خوردن زن دستفروش در فومن پرداخته است.
«فقر علیه فقر» چرا؟
دو سه روزی است که با خود کلنجار میروم تا در خصوص موضوع روز «جامعهشناسی دستفروشی» به حرف بیایم یا خیر. فلسفه شب اربعین و تجمع شیعیان جهان انگیزه شد تا از خود سوال کنم آیا حداقلها را نمیخواهی بگویی؟ آیا سکوت را جایز میدانی؟
در جامعهشناسی شهری مفهوم سرمایه و ثروتمند در مفاهیم غربی و شرقی کاملا امری قانونی و حتی شرعی است اگر حدود مالکانه آن در چارچوب موازین بوده حتی از آن به نیکی یاد میشود و مشی و دین ما آن هم علاوه بر انتفاع شخصی بر وجوه مختلف تاثیرات مثبت آن بر منافع عمومی تاکید دارد. بگذریم از اینکه شیوه تولید ثروت در جغرافیای کشورهای در حال توسعه همانند ایران در بسیاری از اوقات براساس رانت و روابط سهگانه «قدرت، ثروت و منزلت» تعریف میگردد. تاسفبارتر آن است که مفهوم فقر در مقابل ثروت آن هم در دهکهای مختلف درآمدی در ملل مختلف به گونهای متفاوت (بسته به مکتبهای اقتصادی) تعریف میگردد، راههای پیشگیری و درمان آن نیز متفاوت است که شاید پاسخگوترین آن در کشورهای اسکاندیناوی مبتنی بر توسعه درونزای عملیاتی و با لحاظ تامین حداقلهای زندگی برای شهروندان در بستر عدالت اجتماعی رخ میدهد. این حداقلها مشمول حقوق حداقلی بیکاری، مسکن، بیمه و موضوع سلامت، آموزش به ویژه کودکان و محیط زیست سالم با نگاه توسعه پایدار در شهرهای سالم است.
از طرفی از لحاظ مبانی علمی اقتصاد شهرها کاملا پذیرفته شده است که موقعی که ثروت با لحاظ منافع عمومی و از راههای سالم و مطلوب روبه رشد است، موانع بروکراتیک آن برداشته و سرعت تولید و گردش سرمایه را در جامعه برای ایجاد اشتغال بیشتر فراهم شود اما پاسخ سوال چرا «فقر علیه فقر»؟ را نباید مستقیما به یک حادثه ارتباط دهیم بلکه باید از خود بپرسیم:
۱ – برای ورود سرمایه واقعی به «یک جغرافیا چه کردهایم؟ آیا برگزاری هزاران جلسه و باز هم وجود مشکل کمکی میکند؟ امروزه در دنیا با دید مسالهمحور (Problem-oriented) به موضوع در چارچوبهای استراتژیک نگاه میشود، در این زمینه چه کردهایم؟ نگاه دولتهای ما به رفع فقر راه به جایی نبرده است، چرا که با نگاه بخشی و فقدان مسالهمحوری و انعطاف استراتژیک روبهرو هستیم.
۲ – چقدر توانستیم به لحاظ سیستمی و هوشمندسازی تفاوت عینی بین پولهای تمیز و کثیف را برای جامعه نمایان سازیم؟
۳ – چه تصمیمات شجاعانه و قاطعی برای بخشهای مختلف اقتصادی گرفتیم که شاید عدهای در جایی بیکار شوند اما قطعا در مکانی پایدارتر با اقتصاد واقعی روبهرو شده و بالاخره در یک ظرف زمانی معلوم و محسوس به نقاط هدف مشخص برسیم. بهطور مثال هوای تهران آلاینده است، سازمان محیط زیست سالها نقش نظارتی دارد. شهرداری تهران مدعی بیبرنامگی عملیاتی خارج از اراده شهرداری است و بالغ بر ۴۰۰ نفر در تهران در عرض حدود ۲۰ روز به دلیل آلودگی فوت میکنند! این ناشی از چیست و تا کی ادامه دارد؟ اگرنقشها در زمانهای معلوم و در یک پروژه مشخص و فراگیر جمع شود! نیازی به این همه کش و قوس و زمانبر شدن جلسات نیست و …
۴ – چقدر جلوی تصمیمات قطعی و محکم را گرفتهایم؟ بهنام مصلحت، حقوق شهروندی و … خلاصه اینکه یک سری شرایط محیطی که همیشه تهدید کوتاهمدت است و باعث برخورد جدی صحیح با موضوع نمیشود البته این نه تنها باعث تضرر سرمایهدار واقعی میشود بلکه باعث ایجاد رانت برای یک عده چه فقیر و یا غنی نیز میگردد و بعد فرق اقتصاد و اشتغال رسمی و غیررسمی مشخص نمیشود، مثل تضاد دستفروش و مغازهدار کنار آن که پول آب و برق و مالیات را یکی میدهد و یکی پرداخت نمیکند. این یعنی حمایت از سرمایهگذار چه خرد و چه کلان؟!
۵ – اکثریت دستفروشان برخورداری کمتری در حوزههای اقتصادی دارند. در این سیکل معیوب هم اشتغال ناپایدار دارند به واسطه حضور شهرداری و پلیس و برخورد قانونی با این امر، مزاحمت برای مردم در تردد پیادهرو و به ویژه در مرکز شهرها؛ کشورهای توسعه یافته این امر را با ساماندهی هم از لحاظ ریختشناسی و هم از لحاظ مکانی و زمانی حل کرده. از این رو این امر در شهر رشت به تدریج در حال انجام است. مشکل اصلی عدم تناسب حل موضوع و ایجاد مشکل جدید است. چرا که تعداد بیکاران در کف خیابان رو به تزاید بوده که به هر دلیل از روستاها و بخشهای اطراف شهر یا داخل شهر به این امر آن هم به ویژه در مکانهای پرتردد اضافه میشوند.
۶ – اگر این سازماندهی رخ ندهد با سرعت فزایندهای شاهد افزایش نزاعهای خیابانی خواهیم بود. همه میدانیم که تعلیق یک پاکبان آن هم یعنی یک ضلع دیگری از فقر، معنادار نیست و صرفا آبی است که بر سر آتش ریخته میشود و آنهم ادامه داستان ظلم و فقر و …
۷ – جا دارد از اکثریت ارکان مدیریت شهری دفاع کنم. چرا که نقش دولتها در قبال شهرداری نامعلوم است. عزیزان پاکبان مامورند و معذور. چرا او؟ چرا شهردار؟ مگر شهردار دستفروش را به دستفروشی تشویق کرده؟ مگر او گفته که یکی دیگر سیلی بزند؟ مشکل در تمرکز ثروت در دست اقلیتی است که دارایی مردم و منافع عمومی را در جیبشان گذاشتهاند. آقایان بپذیریم در ایران این تمرکز ثروت را نیز داریم و عدهای از کجا آوردهایم را همچنان بیپاسخ گذاشتهاند. سالهاست عدهای از بدهکاران دانهدرشت شبی چند صد میلیون فروش دارند، ثروت بادآورده و… ولی حق شهرداری را نمیدهند.
مشکل این است که به نام این موارد، اصل ثروت و ثروتمند را مورد انتقاد قرار میدهیم در حالی که به شدت معتقدم ثروت و ثروتمند سالم بسیار عزیزتر از فقر و فقیر است چرا که اگر ثروت نباشد فقر حداقل ایمان را نیز از بین میبرد.
خواهش میکنم خود را بیدلیل قهرمان بازی با فقرا نکنید، خود را مدافع حل مشکل فقرا معرفی نکنید. آنها هم عقل دارند، آنها را ابزار نکنید.
،غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی،محمدحسین قربانی ،جبار کوچکی نژاد،مهرداد لاهوتی،حسن خسته بند،محمود شکری، ولی داداشی, محمدصادق حسنی, محمدمهدی افتخاری, کاظم دلخوش, منوچهر جمالی, اسدالله عباسی
دیدگاه