محیط زیست اولویت دولت و رئیس جمهور است/وظیفه من نجات مردم بود/کشاورزی، چاه های غیرقانونی و سدسازی بی رویه از عوامل خشکی تالاب ها هستند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ابتکار گفت: عمده کارهای ما در مناطق حفاظت شده بوده، از اطراف تالاب انزلی تا میانکاله که زمینهای بسیار ارزشمند هستند.هرکجا زمین خواری شده ما برخورد کردیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،به نقل از دولت ،معصومه ابتکار نامی شناخته شده است. از همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی نامی آشنا برای مردم و فعالین سیاسی بود یعنی همان زمان که به نام خواهر مری همراه با سایر دانشجویان خط امام به سفارت آمریکا رفت و در تسخیر سفارت نقش ایفا کرد. ۸ سال ریاست بر سازمان محیط زیست در دولت اصلاحات، نماینده مردم تهران در شورای شهر سوم و بازگشتش به سازمان محیط زیست در دولت کنونی از او مدیری باتجربه و کاردان ساخته است.
او در عین مواجهه با کاستی هاو مشکلات بسیار بجا مانده، اخبار خوبی هم میدهد و میگوید در این سه سال کارهای بزرگی انجام شده که متأسفانه در لابه لای اخبار روزانه یا مشکلات موجود گم میشوند.
او در این مصاحبه از دغدغه هایش میگوید،از کارهای انجام شده و از کارهای مانده، از ایستادگی هایش در برابر بی قانونی ها و درگیریهایش در چند محور و در چندین جبهه!
آنچه در پی میآید مصاحبهای ست با معصومه ابتکار بین جلسات متعدد و سفرهای پی در پی و اوقات شلوغ او:
سوال اول را با اشاره به مراسمی که چندی پیش به مناسبت بزرگداشت محیط بانان در حرم مطهر امام هشتم برگزار شد، آغاز می کنیم. شما به رسانه ها اعلام کرده اید که تولیت آستان قدس رضوی دستور توقف بهره برداری از جنگل های شمال را صادر کرده اند، در اینباره بیستر توضیح دهید؟
مراسمی به مناسبت بزرگداشت مقام محیط بان در تالار آیینه حرم مطهر رضوی و با حضور ۱۰۰ نفر از محیط بانان برجسته کشور برگزار شد. در این مراسم محیط بانان نمونه کشوری نشان گرفتند و از خانواده شهدای محیط بان تجلیل شد. تولیت استان قدس رضوی هم سخنان خوبی در ضرورت حفاظت و توجه به محیط زیست و اینکه استان قدس رضوی از این پس هیچ گونه نقشی در طرح های بهره برداری از جنگل نخواهد داشت، مطرح کردند. ایشان دستور توقف بهره برداری و اجرای طرح هایی که استان قدس سهم بسیار کوچکی در یکی از آنها داشته به طور کامل داده اند. جناب آقای رییسی تاکید کردند در شان استان قدس نمی دانند که از جنگلهای طبیعی بهره برداری کند. این اظهارات برای ما مایه دلگرمی و پشتوانه بود و امیدواریم به تبع این اقدام دستگاه های دولتی و خصولتی طرح های بهره برداری خود را به طرح های مدیریتی که قطع چوب و تنه درخت در آن نباشد تبدیل و از روش های مدیریت پایدار جنگل با هدف اکوتوریسم استفاده کنند. امیدواریم که این آغاز جریانی برای تعطیل کردن بهره برداری و قطع درخت جنگل های طبیعی باشد. جنگل های صنعتی که برای تولید چوب متولد شده اند می توانند از این قاعده مستثنا باشند البته بسیاری از این جنگل ها هم با هدف ذخیره چوب ایجاد شده اند اما جنگل های طبیعی و بکر شمال کشور فوق العاده ارزشمند است. در حال حاضر دستگاهی که پیشگام شده آستان قدس رضوی است و انتظار داریم باقی دستگاه ها این رویه را پیش بگیرند و به دنبال آن ها باقی شرکت ها هم تغییر رویه دهند و با این جریان یا کمپین اجتماعی حفاظت جنگل همراهی کنند.
وضعیت بحرانی برخی تالاب ها در دولت یازدهم چگونه پیگیری شده است؟ آیا تغییر و بهبودی در اوضاع تالاب ها ایجاد شده است؟ سه سال از حضور شما گذشته و سازمان چه گام هایی برداشته و چه گام هایی برخواهد داشت؟
بسیار سوال خوبی است برای اینکه تالاب ها نشانگر سلامت اکوسیستم هستند. در اکوسیستم های سالم چرخه هیدرولوژیک میان تالاب ها رودخانه و آب زیرزمینی حاکم است و تالاب انتهای رودخانه قرار دارد. اگر حال تالاب خوب باشد نشانگر حال خوب رودخانه و آب زیرزمینی است. اگر تالاب خشک شد یعنی سیستم دچار مشکل شده و تعادل سیستمی به دلایل متعدد که یکی بهره برداری بی رویه از منابع آب های زیرزمینی و تالاب ها است به طور کامل بهم خورده است. مصداقی تر حفر چاه های غیرمجاز هم یکی از دلایل خشک شدن تالاب ها است. موارد بسیاری چاه غیرمجاز اطراف تالاب ها وجود دارد. حتی اطراف دریاچه ارومیه هم به این منوال است. تخریب دریاچه ارومیه هم از همین الگو تبعیت می کند. توجه زیادی هم به این دریاچه شد به این دلیل که چند استان را درگیر کرده و مساحت قابل توجهی دارد. این دریاچه به نماد و زنگ خطری تبدیل شد که همه را در مورد الگوی ناپایدار کشاورزی بیدار کرد. در مورد تالاب جازموریان که اطراف آن رودخانه های عظیمی هست اتفاقی مشابهی افتاده است؛ رودخانه هایی که همه امروزه خشک هستند. ۵۰ سال پیش بررسی شد و متوجه شدند زمینه برای احداث مجتمع های کشت و صنعت حوالی جازموریان وجود دارد. جالب است که طراحی مجتمع عظیم کشت و صنعت جیرفت با همکاری اتریشی ها صورت گرفت و کشت و صنعت حیرفت راه افتاد و از منابع رودخانه های عظیمی که جازموریان را تغذیه می کرد (جازموریان تالاب موظمی بین سیستان و کرمان و ۴۰۰ هکتار است) استفاده کردند. به موازاتی که کشاورزی در این منطقه رشد کرد، این تالاب خشک شد. در آنجا هندوانه( برای صادرات به دبی) و گوجه فرنگی تولید می شود و جازموریان ۱۱ سال است که به طور کامل خشک و تبدیل به یکی از بزرگترین کانون های گرد و غبار بخش مهمی از جنوب و شرق ایران شده است. همین منبع ریزگرد، کشاورزی منطقه را نابود خواهد کرد. آنجا ۴۰ هزار چاه زده شده که حداقل ۱۸ هزار مورد آن غیرمجاز است.
چه کسی متولی برخورد با چاه های غیرقانونی است؟
وزارت نیرو. شورای عالی آب از سال ۹۲ بیدار شده است. در این سه سال شورای عالی آب نسبت به این موضوعات اقداماتی انجام داده است. جازموریان فراموش شده بود. هنگامی که گردوغبارها گسترش یافت توجه ها به این منطقه افزایش یافت. قرار نبوده که تالابی خشک شود و به همین میزان کشاورزی رشد کند. قرار بوده تعادلی باشد که از بین رفته است. باید الگوی کشاورزی اصلاح و مساحت و برداشت های غیرمجاز کنترل می شد. کشاورزی هم ضابطه دارد. کشاورزی بدون ضابطه و رعایت الزامات فاجعه می آفریند. کشاورزی، چاه های غیرقانونی و سدسازی بی رویه از عوامل خشکی تالاب ها هستند. همچنین موارد عدیده ای از سدها در ایران وجود دارد که بدون ملاحظات زیست محیطی ساخته شده اند. اینکه اقداماتی مشابه قبل از تصویب قانون ارزیابی افتاده یا اینکه قانون ارزیابی تصویب شده و از سوی شرکت های سازنده سد نادیده گرفته شده است در بسیاری موارد مشخص نیست. اما باید تاکید کرد که سد اثرات وحشتناکی برای پایین دست خود دارد. رودخانه ای بوده که جاری می شده و اصطلاحا عده ای می گفتند هدر می رفته است. نه هدر نمی رفته بلکه سیراب می کرده است. با ساخت سد، بخش زیادی از آب این رودخانه تبخیر و بخشی که رها می شود برای کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد اما طبیعت حقآبه ای ندارد. عامل بعد هم تغییر اقلیم است.ایران از نظر جغرافیایی در موقعیتی قرار دارد که تغییر اقلیم جهانی مانند افزایش دما و کاهش بارندگی بیشتر از باقی نقاط زمین در آن دیده می شود. ایران متوسط ۱ تا ۱.۵ درجه افزایش دما دارد در حالی که افزایش دمای جهان زیر یک درجه بوده است. توافق پاریس برای همان ۰.۸۵ شکل گرفت، برای اینکه هشدار دهند افزایش دما به ۲ درجه نرسد اما ما در ایران به ۱.۵ درجه رسیده ایم در حالی که ۲ درجه برای زمین فاجعه است. دولت یازدهم با نگاه علمی و روزآمد نسبت به این موضوعات کار خود را آغاز کرد. اولین مصوبه دولت یازدهم با تاکید رییس جمهور، احیای دریاچه ارومیه بود. این مصوبه بسیار اهمیت داشت چون این دولت می دانست اولویت های بسیاری مانند مذاکرات و حل مشکلات اقتصادی هست و باید آن ها را پیش برد اما اول محیط زیست را در نظر گرفت چون این فاجعه از پایه است و زیرپایمان خالی می شود. اگر مسئله محیط زیست حل نشود باقی مسائل نیز حل نخواهد شد. این نگاه همچنان هست؛ رییس جمهور با وجود همه اولویت هایی که دارد بر مسئله محیط زیست تاکید می کند و خط مشی می دهد. ایشان در دیدار اخیر با استانداران با تاکید بر همه اولویت ها گفت: زمانی حفظ محیط زیست جزو مستحبات بود امروز جز واجبات بلکه اوجب واجبات است. در مورد دریاچه اورمیه به سرعت ستاد تشکیل شد. متوقف کردن سد سازی و تامین آب در دستور کار قرار گرفت. در آن محدوده ۶ سد ساخته شده بود و خبر رسید ۳۰ سد دیگر قرار است ساخته شود. اما همه متوقف و تقسیم کار بسیار خوبی انجام شد. از طرفی در همکاری با ژاپن به جوامع محلی اصلاح الگوی کشاورزی آموزش داده می شود. ژاپن سال اول این طرح را ارائه داد، در ایران اجرا شد، آنها بازدید کردند و در پی رضایتی که داشتند سال دوم هم طرح ارائه دادند و امسال سال سوم اجرای طرح است چون بعد از هربار بررسی ارزیابی شان مثبت بوده است. این الگو در استان های دیگر هم اجرا می شود. مثلا در مورد تالاب هورالعظیم. این تالاب از تالاب های مهم خوزستان است اگر تالاب در تابستان گرم خوزستان آب داشته باشد باد که از روی آن رد شود مثل کولر عمل می کند اگر آب نداشته باشد کانون ریزگرد ها خواهد بود. متاسفانه مجوزی که با نظارت من در سال ۱۳۸۳ به شرکت بهره برداری وزارت نفت برای خشکاندن تالاب هورالعظیم داده نشد صادر شده. آن زمان تاکید شده بود اگر می خواهند در آن محدوده چاه های گمانه و اکتشاف نفت حفر کنند در شرایط تالابی باشد اما تالاب هورالعظیم به طور کامل خشکانده شده است. از همان هفته های اول دولت یازدهم به آقای زنگنه نامه زدیم و اعلام کردیم این وزارتخانه مسولیت خود را انجام نداده است. شرکت بهره بردار مسوولیت خود را انجام نداده است. ارزیابی محیط زیستی انجام نشده است. سازوکار ارزیابی زیست محیطی این است که اگر ما بخواهیم طرح توسعه با محیط زیست سازگار شود باید ارزیابی شود.
ارزیابی زیست محیطی تنها برای پروژه های عمرانی است؟
همه پروژه های عمرانی از جمله سد، جاده و پالایشگاه را شامل می شود. این قانون از دولت آقای خاتمی تصویب شده بود، یک دوره ای بسیار جدی و در یک دوره مثل باقی مسائل و مشکلات در کشور نادیده گرفته شده است. ارزیابی زیست محیطی در این مدت صورت نگرفته است. جاده ها و سدهای بسیار راه اندازی شده. محیط زیست در دستور کار دولت قبل نبود. از اواخر سال ۹۲ و اوایل سال ۹۳ عملا دریچه ها شکسته شد، وزارت نیرو آب را رها کرد و دریچه های هورالعظیم باز شد. حوضچه به حوضچه آبگیری صورت گرفت در حال حاضر در تصاویر ماهواره ای، حوضچه پنجم هورالعظیم هم آبگیری می شود.تاکنون ۶۲ درصد هورالعظیم آبگیری شده و آب دارد. آبزیان و حیوانات این تالاب جان دوباره گرفته اند. پرنده های مهاجر آمده اند و زندگی آنجا جریان دارد. در مورد تالاب هامون هم به مسائل حقابه توجه نشده بود. موانع مرزی مانع ورود آب سیلابی که در فصول سیلابی از افغانستان جاری می شود، شده بود. در هماهنگی با وزارت کشور و پیگیری های مکرر موانع باز شد و دوسال پی در پی است که علاوه بر آب جاری از هیرمند، آب سیلابی هم وارد هامون می شود و این اتفاق بسیار مهم است. حقابه هامون هم تاکنون سه نوبت از طریق چاه نیمه ها رها شده است.
آیا از طرف وزارت خارجه مذاکراتی در مورد حقابه رودخانه هیرمند به تالاب هامون صورت گرفته؟
من و آقای اشرف غنی که به ایران سفر کرده بودند یک ساعت تمام به صورت اختصاصی در مورد هامون صحبت کردیم و از ایشان خواستم که کارگروه مشترک در اینباره تشکیل دهد. سپس به واسطه خبرنگاران و گفت و گو با آنها دیپلماسی عمومی را در این حوزه تقویت کردیم. همچنین گفت و گوها با سازمان های مردم نهاد در افغانستان و مدارس افغانستانی در تهران ادامه پیدا کرد.حتی نشست بین المللی در روز تالاب ها در افغانستان و باحضور سفرا و نمایندگان سازمان ملل برگزار شد. علاوه بر این پرونده هامون در سازمان ملل و در کنگره جهانی ذخیرگاه های زیست کره با تلاش و رایزنی های ما با وجود مخالفت جدی کشورهای عربی باز و چند ماه پیش هامون به عنوان یکی از ذخیرگاه های زیست کره ثبت بین المللی شد. هامون اکنون جایگاه بین المللی پیدا کرده و محافظت از هامون از این طریق بین المللی شده است. به این واسطه حتی حقابه هامون نیز راحت تر قابل پیگیری است. بر این اساس افغانستان ملزم به هزینه حقابه است. گرچه در مورد این تالاب ها هنوز به وضع مطلوب نرسیده ایم.
در مورد حل معضل گسترش و افزایش گرد و غبار سازمان محیط زیست چه اقدماتی انجام داده است؟
از اوایل دولت یازدهم ستادی با دستور ییس جمهور تشکیل شد. متاسفانه در هشت سال دولت نهم و دهم «شورای عالی محیط زیست»، جزو شوراهای عالی ای بود که تعطیل شده بودند. در جلسه اول کابینه، رییس جمهور دستور دادند که این شورا احیا شود. در اولین جلسه شورای عالی محیط زیست، تشکیل «ستاد ملی مبارزه با گرد و غبار» مصوب شد. در همان جلسه تصویب شد که کانون های داخلی و کانون های خارجی مرتبط با کشورهای همسایه مثل عربستان و عراق شناسایی شود. عربستان در مذاکراتی که برای حل این معضل پیش گرفته شد همکاری نکرد اما رویکرد عراق متفاوت بود. به این ترتیب گفت و گوهای دوجانبه ای میان تهران-بغداد شکل گرفت که از دولت قبل آغاز شده بود و تفاهم نامه اجرایی در این زمینه وجود داشت. در اسفند سال ۹۲ هم من به عراق سفر کردم که شرایط خوبی به لحاظ امنیتی وجود نداشت. در مذاکرات مشخص شد که ۲۰۰ هکتار از زمین های اطراف کربلا به عنوان پایلوت انتخاب شود و کارشناسان عراقی برای کاشت نهال، تثبیت و مالچ پاشی آموزش ببینند. حتی برای اینکه بگوییم کار شروع شده چند درخت کاشته شد. اما همان روزها اعلام شده که سلفی ها تا ۷۰ کیلومتری عراق رسیده اند و پیگیری ها عملا متوقف ماند وآنقدر از لحاظ امنیتی خطرناک بود که تمام پروژه ها متوقف شد.
حل معضل ریزگردها و گرد و غبارها هیچ راه حل دیگری جز اینکه از طریق مذاکره عراق و عربستان پیگیری شود ندارد؟
باید از منشا کنترل شود. ابعاد این است؛ داخل عراق هشت میلیون هکتار کانون گرد و غبار است. باد حامل ریزگردها در مرز غربی ایران از عراق به طول حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتر و ارتفاع جبهه طوفانی آن تا ۸ کیلومتر می وزد. مطالعه ای در دانشگاه تهران انجام شده است که نشان می دهد در سال ۹۳، ۵ تا ۷ میلیون تن خاک از عراق به ایران وارد شده است و در گفت و گویی که با وزیر محیط زیست عراق و به تازگی داشته ام اطلاع داده شد که یکی از کانون های مهم در اختیار داعش است.
موضوع ریزگردها یکی از اصلیترین انتقاداتی است که به شما میشود و شاهد بودیم که طی ماه های اخیر این بحران تبدیل به سوژه ای برای ایجاد فشار بیش از حد به شما شد. با توجه به این توضیحاتی که دادید، این حملات را سیاسی می دانید؟ منشا حملات چیست؟
ابعاد و پیچیدگی موضوع بسیار است. باید فرصتی برای اطلاع رسانی وجود داشته باشد. رسانه ملی که تا پیش از تغییر رییس سازمان همراهی نمی کرد اما امروز همراهی ها بیشتر شده است. اما قبل هیچ فرصتی برای دفاع نبود.
برای مثال ماه گذشته در زمان یکی از طوفان ها با چهار معاون وزیر و آقای گری لوییس نماینده سازمان ملل به کرمانشاه و ایلام رفتیم. اتفاقاً در اوج گرد و غبار به این استان ها رفتیم و در آنجا استانداری شورای اداری تشکیل داد و در آنجا همه به خوبی توضیح دادند که دلیل این ریزگردها و واکنشهای سریع چیست. توضیح دادیم که واکنش سریع این است که همواره باید برای توفان آماده باشیم، پنجره ها را دوجداره، خانه را عایق بندی و سیستمهای تهویه را اصلاح کنیم و در حد امکان، مواجهه را به حداقل برسانیم.
سپس آقای گری لوییس نماینده سازمان ملل توضیح داد و اعتراف کرد که ایران در بینالمللی کردن این بحران بسیار پیش گام بوده است. ما در سازمان ملل چند قطع نامه منطقه ای و وزاری محیط زیست جهان داریم که جامعه جهانی را حساس کرده و هم سازمان ملل را مکلف کرده گزارش تهیه و هم سازوکارهای فنی و اجرایی را تأمین کند. اما هم جنگ است و هم ناامنی و عراق هم مشکلات خود را دارد و حتی برفرض بازگشت آرامش به عراق باز هم کنترل این موضوع سخت است چرا که عراق هم بودجه و مدیریت لازم دارد.
ما در این زمینه همه تلاش خود را کردیم و حتی در سطح بینالمللی هم تلاش کردیم و جامعه جهانی را از وجود چنین مشکلاتی آگاه کردیم. ما در اصل قربانی جنگ و ناامنی منطقه شدهایم و سازمان ملل وظیفه دارد برای کنترل این بحران کمک کند.
در داخل هم سازمان مراتع و جنگل ها مسئولیت این کار را به عهده دارد و محیط زیست اصلاً مسئولیت اجرایی ندارد و دستگاه مسئول در این زمینه سازمان جنگل هاست و ما تنها دستگاه هماهنگ کننده هستیم.
حملات هم از چند منظر میتوان دید. عدهای از سوابق من در تسخیر سفارت آمریکا ناراحتند، عدهای به عنوان معاون آقای خاتمی حمله میکنند، زن بودن و مدیریت زنان هم مساله ای است و الان هم که در کنار آقای روحانی هستم و تمام این مولفه ها میتواند دلایل هجمه باشد. با این حال تمام اینها یک سو و موضوع خود محیط زیست هم در سوی دیگر! اگر محیط زیست وظیفه خود را به خوبی انجام دهد منافع عدهای به خطر میافتد و منافع عامه را تأمین می کند. گروههای خاص از تقویت قوانین محیط زیست ناراضی هستند و بهره نمی برند. برای مثال در همین موضوع بهره بردای از جنگل از دست ما راضی نیستند. یا در بحث شکار که تقریباً دو سال است مانع آن شدهایم از ما ناراحتند.
یا در مورد دیگر مانند زمین خواری یا دریا خواری ما دیدیم برخی مناطق حفاظت شده را به عدهای دادهاند و آنها هم ویلا ساختهاند. ما در این مدت درگیر شدیم و کشمکش های زیادی داشتیم با نهادها و افراد خاص درگیر شدیم که البته وظیفه محیط زیست همین است اما همین کارها باعث دلخوری می شود.
در مورد دریاخواری یا ساحل خواری یا زمین خواری چه کارهای ویژه ای انجام داده اید؟
عمده کارهای ما در مناطق حفاظت شده بوده، از اطراف تالاب انزلی تا میانکاله که زمینهای بسیار ارزشمند هستند.هرکجا زمین خواری شده ما برخورد کردیم.
در میانکاله قوه قضاییه همکاری بسیار خوبی با ما کرد. دادستان یک قاضی ویژه برای مقابله با زمین خواری به ما معرفی کرد که این قاضی کمک خیلی زیادی به ما کرد و شجاعانه وارد شد. مقام معظم رهبری هم ۱۷ اسفند ۹۳ که ما در اوج فشار بودیم، در یک سخنرانی تکلیف همه چیز را روشن کردند که کمک بسیار بزرگی بود.
پس از آن کاری را با مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارتباط با سیاستهای کلی آغاز کردیم و سال گذشته مقام معظم رهبری این سیاستهای کلی محیط زیست را ابلاغ کردند که برای همه نهادها و ارگان ها واجب است. یعنی قوای سه گانه به اضافه نیروهای مسلح و تمام سازمان ها و ارگان ها باید آن را اجرا کنند.
جایگاه محیط زیست در برنامهای که توسط دولت یازدهم تدوین شده کجا است و چه تفاوتهایی با برنامههای قبلی دارد؟
اول اینکه ما سعی کردیم سیاستها از پایین به بالا باشد. یعنی اینطور نباشد که مدیران بخواهند از بالا با سیاستهای دستوری امور را کنترل کنند. ما از کارشناسان و NGO ها شروع کردیم.
در کل یکی از تمایز و تفاوتهای این دولت با دولت قبل توجه ویژه به نهادهای غیردولتی و مشارکت مدنی و مردمی است. وقتی ما سرکار آمدیم تلاش کردیم تا تشکل های مدنی بازهم فعال شوند و حمایت حقوقی از آنها صورت گیرد. در حال حاضر در دولت مشغول نهایی کردن قانونی هستیم تا از این تشکل ها حمایت شود و به زودی لایحه آن هم به مجلس ارایه میشود. از سوی دیگر شبکه سازمان های مردم نهاد محیط زیست، به عضویت شورای برنامهریزی هر استان درآمدند و حق رأی هم دارند. یعنی کنار نمایندگان دولت مینشینند و رأی و نظر می دهند. این مساله مهمی است که ما توانستیم آن را عملی کنیم. سعی کردیم فضا را باز کنیم تا تشکل ها بتوانند انتقاد کنند، درهر سفر با آنها جلسه جداگانه دارم و همچنین تلاش کردیم توان افزایی کنیم.
این سازمان های مردم نهاد به صورت شبکه درآمدند یعنی تمامی سازمان های مردم نهاد محیط زیست کشور با هم شبکه شدند و شبکه ملی سازمان های مردم نهاد محیط زیست را تشکیل دادند و حتی از آنها برای تدوین برنامه کمک گرفتیم.
به نظر ما مردم باید هم در سیاست گذاری، هم در جلب مشارکت و آموزش و هم در دیدبانی شرکت کنند به همین دلیل در نگارش برنامه ششم از سازمان های مردم نهاد و دانشگاهیان کمک گرفتیم و همکاری خوبی بین ما به وجود آمد.
نتیجه این همکاریها تدوین دو سند بود. یک سند بخشی برای سازمان حفاظت محیط زیست و یک سند فرابخشی برای تمامی دستگاهها و وزارت خانهها که در سند دوم تمام وزارتخانه های دولت که نقش توسعه ای دارد و کارشان روی محیط زیست تأثیر دارد برایشان تکلیف تعیین شده است.
موضوع بعدی مورد نظر موضوع بنزین و کیفیت آن است. با وجود اینکه بنزین یورو ۴ مورد استفاده قرار میگیرد اما هنوز شاهد آلودگی هوا هستیم.دلیل این امر چیست و شما برای بهبود کیفیت بنزین چه کارهایی انجام دادید؟
پس از شروع تحریم ها و در زمانی که من در شورای شهر به عنوان نماینده مردم تهران مشغول به کار بودم، به فاصله کوتاهی اعلام شد که در بنزین به خودکفایی رسیدهایم که باعث خوشحالی بسیار شد. با این حال بعد از ۳ هفته گزارشهای محرمانه ای از سوی کارشناسان دلسوز پتروشیمی به دست من رسید که نشان میداد برای افزایش حجم بنزین ترکیباتی به آن اضافه شده که خطرناک و غیرمجاز است. آنها حلال های خطرناکی بودند که اصلاً نباید وارد بنزین شود چرا که وقتی می سوزند، ترکیب آن ۱۰۰ درصد سرطان زا است.
من یه عنوان نماینده شورای شهر نمیتوانستم دست روی دست بگذارم و باید پیگیری میکردم. در اولین مرحله تذکر محرمانه ای به مقامات دولت دادم و گفتم این مساله میتواند مخاطره انگیز باشد. سپس از شهرداری تهران خواستم V O C ها را اندازهگیری کنند. آنها اندازهگیری کردند و متاسفانه گزارش ها درست و تکان دهنده بود.
بعد چند بار دیگر تذکر محرمانه دادم و زمانی که دیدم فایده ندارد به صورت علنی تذکر دادم که همین هم موجب شد من و همسرم را تهدید کنند.بعد از تهدیدات مدعی شدند که تذکرها و گفتههای من خلاف امنیت ملی ست اما من گفتم سلامت مردم و فرزندانشان تهدید و امنیت ملی است و شما که احتمال میدادید ایران تحریم شود باید برنامهریزی میکردید.
با وجود این من ایستادم، مصاحبه کرم و تذکر دادم تا اینکه آقای روحانی سرکار آمد و از اولین موضوعاتی که من در سازمان محیط زیست روی آن تمرکز کردم همین موضوع به این مهمی بود. متاسفانه در سازمان گزارشهای زیادی در این خصوص نبود و تنها یک گزارش بود که همان نتایج قبلی را تأیید میکرد. تیمی از اساتید شجاع و متخصص دانشگاه شهید بهشتی هم آمدند و آزمایش کردند و در نهایت گزارش بسیار علمی دادند و تأیید کردند.
به این صورت سه مرجع جداگانه یعنی هم سازمان محیط زیست، هم شهرداری و هم دانشگاه شهید بهشتی تأیید کردند که هوای تهران دارای بنزن بسیار بالایی است.
در نتیجه این گزارش ها را به آقای زنگنه دادیم و مذاکرات شروع شد و ایشان هم بعد مدتی اعلام کرد حرف ما درست است و باید تولید بنزین پتروشیمی متوقف شود و دستورش را هم داد.
زمانی که ایشان دستور توقف تولید را داد، تازه جنگ روانی شروع شد. هر روز مجلس ما را میخواست و حتی به دروغ گفتند چون همسر خانم ابتکار وارد کننده بنزین است به همین خاطر تولید را متوقف کرده است و آلوده بودن بنزین دروغ است.
بحث و دغدغه ما بنزین استاندارد و سلامت مردم است و گفتیم هر روز که مصرف این بنزین ادامه پیدا کند به معنای سرطان چند نفر دیگر است.
وظیفه من نجات مردم بود.آنها مردم را در خط مقدم انداخته بودند، خط مقدم بیماری! من وظیفه نجات مردم را داشتم و با وجود درگیری فراوان با مجلس نهم ایستادم.
درگیری ما با مجلس نهم تنها به بنزین ختم نمیشد. این پارلمان در مدتی که ما در سازمان محیط زیست بودیم ۷ عدد تحقیق و تفحص تصویب کرد و حتی ۶۰ نماینده هم برای انحلال سازمان محیط زیست طرح داده بودند.
جنگل ابر و فروش پارک پردیسان هم از دیگر موضوعاتی بود که مجلس برای آن به من فشار میآورد اما شکر خدا هیچ کدام از برنامههای آنان به سرانجامی نرسید.
در حال حاضر بنزین یورو ۴ در تمام جایگاه های کلان شهرها توزیع میشود و در خوزستان علاوه بر اهواز در آبادان و خرمشهر هم بنزین یورو ۴ به مصرف می رسد. در کل در حال حاضر از ۷۰ میلیون لیتر مصرفی روزانه، ۲۴ میلیون لیتر بنزین یورو ۴ در کشور توزیع میشود که کار بسیار بزرگی است.
زمانی که ما بر سر کار آمدیم، ۴۳ درصد سوخت نیروگاه ها مازوت بود که بسیار آلاینده و خطرناک است اما الان به ۹ درصد رسیده و تا پایان سال قول داده اند که به صفر برسد.
از دیگر کارهای بزرگ دولت درباره آلودگی هوا این بود که برای اصلاح ناوگان فرسوده حمل و نقل عمومی تسهیلاتی در نظر گرفته شد و همین هم برای کنترل آلودگی هوا بسیار مؤثر است.
در حال حاضر کیفیت هوا در کلان شهرها رو به بهبود است و نسبت به سال قبل ۲۲ روز و نسبت به سال ۹۲ حدود ۷۷ روز هوا سالم تر است.
دیدگاه