تصمیمات یکطرفه عابدینی باعث نزول داماش شد/فدراسیون فوتبال ایران فروپاشیده است/هر کاری که از دستم برآید برای فوتبال رشت انجام خواهم داد/تا زمانی که منابع مالی پایدار نباشد،موفقیتی در انتظار داماش نخواهد بود
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ، علی افتخاری گفت :امیر عابدینی یک ضعف بزرگ دارد. علیرغم اینکه او یک مدیر قوی و کارآمد است، اما هم مدیرعامل است، هم کارپرداز، هم رئیس هیأت مدیره، هم عضو هیأت مدیره، هم سرمربی، هم مربی و هم تدارکات و آقای عابدینی فقط بازیکن نیست که آن هم به دلیل سن و سال بالایش است که به او اجازه نمی دهد. بنابراین اعتقاد دارم تصمیمات یکطرفه جناب عابدینی باعث شد داماش به این مرحله از نزول برسد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،به نقل از وارش اسپرت ،عضو هیات سرپرستی ایران در المپیک های گوناگون از سال ۱۹۹۰، مشاور سازمان ملی المپیک ایران، بنیانگذار مجموعه ورزشی دانشگاه آزاد، عضو سابق هیات مدیره باشگاه استقلال شهرداری رشت، پگاه گیلان و … که از وی به عنوان یکی از اشخاص با نفوذ در عرصه ورزش کشور یاد می شود.
دکتر علی افتخاری عضو هیات مدیره باشگاه داماش گیلان که در المپیک ریو به عنوان عضو هیات سرپرستی کاروان ایران را باید همراهی کند، اصالت جنوبی دارد اما سالهاست که ساکن رشت است و خود را به عبارتی داماد گیلانی ها معرفی می کند.
علاوه بر شاخصه نفوذ در ورزش کشور، استقلال کاری و صراحت لهجه و گفتار افتخاری وی را به چهره ای متمایز در بین اهالی رسانه و ورزش تبدیل کرده است. در ادامه مصاحبه با دکتر افتخاری عضو هیات مدیره باشگاه داماش گیلان را می خوانید:
آقای افتخاری داماش بعد از سه دهه پرچمداری فوتبال رشت و حضور در سطح بالای فوتبال کشور به یکباره سیر نزولی را طی کرد. به اعتقاد شما چه عواملی باعث این نزول شد؟
در زمان استقلال شهرداری رشت، آقای حمیدی شهردار رشت از بنده به دلیل سوابقم در ورزش کشور دعوت کرد که در هیأت مدیره تیم حضور داشته باشم. بنده هم آقای زهرابی را به ایشان معرفی کردم و هیأت مدیره تشکیل شد. تیم خوبی در لیگ برتر داشتیم که از لحاظ شاکله تیمی در سطح خوبی قرار داشت. هیأت مدیره ای داشتیم که شاید در حال حاضر خیلی از تیم های لیگ برتری نیز چنین هیأت مدیره کارآمدی نداشتند. در این هیأت مدیره آقایان الطافی، مرحوم زهرابی، آقای پورعلی، آقای دکتر زاهد، آقای حاجی پور، آقای امیدی، همچنین شهردار رشت و تعدادی افراد دیگر نیز حضور داشتند که یک هیأت مدیره قوی متشکل از افراد ورزشی و غیرورزشی را تشکیل داده بودند و تعدادی از همین افراد با انتقال استقلال رشت به پگاه، عضو هیأت مدیره این باشگاه نیز شدند و در آنجا نیز موفق بودند تا زمانی که پگاه تصمیم گرفت از افراد خودش در هیأت مدیره استفاده کند و اختلافاتی پیش آمد که منجر به استعفای تمام اعضای هیأت مدیره شد. پگاه مدیرعامل قوی و بسیار خوبی داشت و همچنین افراد مؤثر دیگری همچون مهندس رجبی که هم اکنون صنایع را در اختیار دارند. اما افرادی که خودشان به طور تحمیلی برای هیأت مدیره فرستاده بودن افراد ورزشی نبودند. برای مثال به بازیکن پنجاه میلیونی، چهارصد میلیون می دادند. این نکته را هم ذکر کنم که برای بنده حضور در هیأت مدیره یک باشگاه، منفعتی ندارد. اما با این حال افتخار می کنم که به ورزش گیلان خدمت کنم.
در مورد داماش، پس از خرید امتیاز پگاه توسط داماش و پس از مشکلاتی که بعد از چند سال برای مالکان این باشگاه پیش آمد، تیم دست دادستانی افتاد و دیگر حالت عادی به خود نگرفت. بنده اعتقاد دارم که مهندس عابدینی می تواند شخص بسیار مثمرثمری باشد. به هر حال ایشان استاندار سه استان استراتژیک کشور بوده اند. رئیس فدراسیون و همچنین فوتبالیست بوده اند و سال ها در تیم های بزرگ مدیرعامل بوده اند. اما همانطور که بنده به خودشان هم گفتم، امیر عابدینی یک ضعف بزرگ دارد. علیرغم اینکه او یک مدیر قوی و کارآمد است، اما هم مدیرعامل است، هم کارپرداز، هم رئیس هیأت مدیره، هم عضو هیأت مدیره، هم سرمربی، هم مربی و هم تدارکات و آقای عابدینی فقط بازیکن نیست که آن هم به دلیل سن و سال بالایش است که به او اجازه نمی دهد. بنابراین اعتقاد دارم تصمیمات یکطرفه جناب عابدینی باعث شد داماش به این مرحله از نزول برسد. البته شاید هر کس دیگری هم جای آقای عابدینی حضور داشت و تیمش از یک تیم متمول به یک تیم فاقد امکانات اولیه تبدیل شد و به نوعی به مانند یک تاجر شکست خورده میشد، نمیتوانست عملکرد چندان بهتری به نسبت آقای عابدینی داشته باشد.
بنده وقتی پارسال داماش خطر سقوط را احساس میکرد در مصاحبه ای خطاب به مسؤولین استان هشدار دادم که داماش و ملوان در حال سقوط هستند و از آنها خواستم همانگونه که حین حوادث غیرمترقبه همچون سیل و زلزله، ستاد بحران تشکیل می دهید، یک ستاد بحران برای جلوگیری از سقوط این دو تیم تشکیل بدهید و از نخبگان دعوت کنید و همانگونه که کمک مالی می کنید، راهکاری نیز برای این دو تیم بیاندیشید که در جواب گفتند که آقای افتخاری آدم بدبینی هستند. چندی بعد نیز بنده بار دیگر در مورد سقوط این دو تیم هشدار دادم تا اینکه در ابتدای سال جاری از بنده دعوت کردند تا بیایم و راهکاری ارائه بدهم. اما این متأسفانه زمانی بود که تقریبا کار از کار گذشته بود و امید چندانی به بقای دو تیم باقی نمانده بود. با روند مدیریتی که این دو تیم داشتند و نتایج داخل زمین، بنده از یک سال پیش سقوط این دو تیم را پیش بینی کرده بودم.
بعنوان فردی که خیلی به این هیأت فوتبال کمک کردم، به هیچ وجه علاقه ای ندارم راجع به این هیأت فوتبال حتی صحبت کنم چون مثل تف سر بالاست. فکر میکنم به آن ها از گل نازک تر نمی توان گفت وقتی بعنوان یک کارشناس باتجربه فوتبال کشور انتقاد کوچکی از آنها می کنم و این گونه شدید علیه بنده بسیج می شوند و موضع می گیرند.
در کل فدراسیون فوتبال ایران فروپاشیده است. قرار بود تاج گلی بر سر فوتبال ایران گذاشته شود اما کلاه بزرگی بر سر فوتبال ایران رفت!
چه شد که بعد سالها دوری از این باشگاه تصمیم گرفتید دوباره به این تیم برگردید؟ آیا دوستی شما با آقای حاجی پور در این حضور مجدد تأثیر داشت؟
در ابتدا آقای حاجی پور بدون اینکه به بنده خبر بدهند، نامم را بعنوان عضو هیأت مدیره اعلام کردند و بعد آقای الطافی صحبتی با بنده داشتند و از من خواستند که در هیأت مدیره حضور داشته باشم و من هم پذیرفتم. گرچه شاید نتوانم وقت زیادی بگذارم، چون باید طی روزهای آتی همراه با ورزشکاران به مسابقات المپیک بروم و سفرهای خارجی زیادی خواهم داشت اما هر کاری که از دستم برآید برای فوتبال رشت انجام خواهم داد. به خصوص برای داماش، این تیم خوب و دوست داشتنی که متأسفانه به این روز افتاد و انشاالله با کمک یکدیگر داماش را به روزهای خوبش برمی گردانیم.
در بحث هیأت مدیره، علیرغم برخی انتقادات نسبت به مرحوم زهرابی در زمان صدارت شان بر هیات فوتبال مطرح می شد، اما ایشان از تمام نفوذشان در فدراسیون برای کمک به تیم های استان استفاده میکرد، حال اینکه چنین چیزی در مورد امیر عابدینی به ندرت دیده میشد. حضور شما در هیأت مدیره این امیدواری را بین هواداران به وجود آورد که شخصی با ارتباطات بالا در هیأت مدیره حضور دارد که می تواند کمک حال داماش باشد.
در ابتدا عرض کنم که بنده با امیر عابدینی فرق دارم چون در اینجا نفع مادی و معنوی نصیبم نمی شود. از زمانی که در رشت حضور داشتم از هیچ کس یک ریال پول نگرفته ام. بنابراین برایم نفعی ندارد و می توانم با خیال راحت کار کنم. فکر و اندیشه من پیشرفت فوتبال ایران و گیلان است و با هیچکس تعارف ندارم. برای مصلحت هیچ کس صحبت نخواهم کرد و حقیقت را فدای مصلحت نخواهم کرد و آن چیزی که به اعتقاد من به نفع ورزش است، آن را اعمال می کنم. بنابراین بنده شباهتی به امیر عابدینی ندارم. آقای عابدینی مدیرعامل بود، حقوق می گرفت و امتیازاتی داشت و این در مورد بنده صدق نمی کند. تا اینجا از نفوذم برای ورزش گیلان استفاده کرده ام، من بعد نیز اینکار را خواهم کرد و داماش نیز این قاعده مستثنی نیست. اما بنده چون نه سرمایه گذار داماش و نه یک مقام آنچنان تأثیرگذار در داماش هستم، بنابراین نمی توانم قول های آنچنانی بدهم، اما هر کاری در هر جایی توانستم برای این تیم انجام خواهم داد.
اعضای هیأت مدیره داماش را چگونه ارزیابی می کنید؟ جدا از مسائل مالی، این ترکیب هیأت مدیره چقدر می تواند کارساز باشند؟
به آینده داماش خوشبین نباشید اگر منابع مالی دائم و پایدار برای این تیم به وجود نیاید. این که شخصی آمده و پولی آورده، این کاملا موقت است و ممکن است برای یک فصل و حتی یک نیم فصل باشد. اگر درآمد ثابت مالی نباشد، نه تنها داماش بلکه هیچ باشگاهی در جهان دوام نمی آورد و از هم میپاشد. بنابراین بیش از حد ایجاد خوشبینی کردن بین هواداران شاید فقط یک امید واهی به وجود بیاورد. از هواداران می خواهم بدانند تا زمانی که داماش یک منبع درآمد ثابت حداقل ده ساله نداشته باشد، نمیتوان از اوج گرفتن و ثبات کلی داماش حرف زد. در مورد هیأت مدیره نیز افراد خوبی آمده اند. آقای جهانپور از بزرگان فوتبال کشور هستند. همچنین آقایان الطافی و حاجی پور که افراد بزرگ و مؤثری هستند. اما تا ابزار کافی نباشد، نمیتوان به موفقیت رسید. در هر صورت امیدوارم آنچه که این روزها در رشت رخ داده است هیچگاه برای هواداران داماش به یک سراب تشبیه نشود.
آیا هیأت مدیره فعلی به دنبال تأمین منابع مالی هستند و آیا توان این کار را دارند؟
من فکر نمی کنم اعضای هیأت مدیره به تنهایی بتوانند منابع مالی برای داماش پیدا کنند. اما مسؤولین سیاسی، اقتصادی و ورزشی استان در قبال احساسات پاک هواداران مسوولند و می توانند با ایجاد منابع مالی پایدار به تیم های استان کمک کنند؛ همان کاری که در اصفهان انجام شد. بنابراین مسوولین استان باید بیش از پیش و جدی تر وارد این قضیه بشوند.
البته منظور ما این نبود که هیأت مدیره خودشان پول بدهند. اما برای کمک مسوولین نیاز است هیأت مدیره با آنها تعامل و صحبت کنند. بر خلاف عابدینی که از تهران مصاحبه می کرد و مسوولین استان را محکوم می کرد اما از داخل استان کسی پیگیر نبود، آیا اعضای هیأت مدیره می توانند این تعامل را به وجود آورند؟
این هیات مدیره داماش، یک هیأت مدیره تخصصی است که همه ورزشی هستند و کسی خارج از ورزش در آن وارد نشده است. این هیأت مدیره می تواند برای مسوولین استان راهکار ارائه بدهد اما نمی تواند منابع مالی پایدار تأمین کند. گاهی افرادی مثل آقای قهرمانی استاندار سابق می آیند و سری به ورزش می زنند و کارهای مثبتی انجام می دهند. گاهی هم افرادی کارهایی انجام می دهند که هر چند مثبت است اما موقتی است و چاره دائمی نیست. باید یک عزم راسخ بین مسوولین استان باشد تا برای تیم های ریشه داری چون داماش و سپیدرود منابع مالی پایداری فراهم شود. در غیر این صورت هیچ امیدی به تیم های استان نخواهد بود.
وقتی تیمی پول غذا و سفر را نداشته باشد، چه انتظاری است که در سطح بالا باقی بماند؟ بنابراین صحبت جدی من با هواداران داماش این است که تا زمانی که منابع مالی پایدار نباشد، موفقیتی در انتظار داماش نخواهد بود و اگر هم باشد همچون گذشته، موقتی و زودگذر است. چنان که به فینال جام حذفی می رویم و در ادامه به دسته های پایین تر سقوط خواهیم کرد.
با این حساب آیا شما حضور افراد سیاسی و اقتصادی را در هیأت مدیره داماش مناسب می دانید یا این حضور می تواند برای داماش دافعه به وجود بیاورد؟
من به طور کلی با حضور افراد سیاسی در ورزش مخالفم. چون اعتقاد دارم هر فرد سیاستمداری روزی از مدار خودش خارج می شود و به سراغ زد و بندهای خودش می رود. اساسا سیاستمدار نمی تواند گامی برای ورزش بردارد. اما با توجه به اینکه اقتصاد در دست سیاسیون است و نماینده های مجلس، شورا و… همه سیاسی هستند، چاره ای باقی نمی ماند جز اینکه در کنار اعضای ورزشی هیأت مدیره، یک یا دو نفر از افراد سیاسی را در کنار خود داشته باشیم که بتوانند در زمینه های مختلف از جمله اقتصادی به ما کمک کنند.صدای یک آدم ورزشی همچون بنده تا دم در اتاق استاندار بیشتر نمی رود اما فریاد یک سیاسی و یک نماینده مجلس حتی به گوش رییس جمهور نیز می رسد. یک سیاسی می تواند استاندار و حتی وزیر را تغییر بدهد.
اما متأسفانه مشکل اینجاست آنهایی که می توانند کمکی بکنند، کوتاهی می کنند و جلو نمی آیند یا صرفا زمانی جلو می آیند که نزدیک انتخابات است و برای رأی آوردن، چند کار موقتی انجام می دهند و بعد از رأی آوردن، پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند. موبایلشان را خاموش می کنند و مخفی می شوند تا انتخابات بعدی. بنابراین چنین نمایندگانی نمی توانند به طور جدی به عرصه ورزش وارد شوند و کمک کنند. گاهی شاید یک زنگ یا یک نامه سرکاری بزنند اما به طور جدی وارد نمی شوند. من هواداران داماش و همینطور سپیدرود را مظلوم می دانم، محق می دانم و بعضی وقت ها که می بینم آنها را سر کار می گذارند با تمام وجود ناراحت می شوم و افسوس می خورم.
در مجموع و با شرایط فعلی، آیا می توان به تیم داماش در این فصل و نتیجه گیری و صعود این تیم امیدوار بود؟
قطعا بله. با توجه به شرایط تیم و یارگیری و در مجموع روند کلی تیم، می توان امیدوار بود که این فصل داماش فصل خوب و امیدوارکننده ای را پشت سر بگذارد.
در مورد بحث مدیرعاملی و سرپرستی صحبتی با شخصی شده و تصمیمی گرفته شده است؟
در مورد بحث سرپرستی بنده آقای علی ماه پسند را معرفی کرده ام. ایشان شخصی هستند که از روز اول با این تیم بوده و دلسوز این تیم است و با مجموعه تعامل دارد و در مجموع شخص کاربلدی است. اما در مورد مدیرعامل هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده و احتمالا در جلسه آتی هیأت مدیره در این مورد تصمیم گیری خواهد شد.
دیدگاه