داستان حق الناس به روایت ندیمی/انتصاب جدید در محیط زیست گیلان/خاطرات تلخ و شیرین غفوریان از لاهیجان
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا بسته خبری ویژه «از گوشه و کنار سیاست گیلان»جایی است که خبرهایی رسمی و غیررسمی استان گیلان بدون توجه به ملاحظه جناحهای سیاسی برای مخاطبان آماده شده است.
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا بسته خبری ویژه «از گوشه و کنار سیاست گیلان»جایی است که خبرهایی رسمی و غیررسمی استان گیلان بدون توجه به ملاحظه جناحهای سیاسی برای مخاطبان آماده شده است. در این بسته خبری دیارمیرزا بخشی از مهمترین اخباری که کمتر بدان ها توجه شده است در اختیار مخاطبین قرار می گیرد.
داستان حق الناس به روایت ندیمی
ابوذر ندیمی در روزنوشت ها خود نوشته:
حقّ الناس !
بازخوانى این حقّ که باعث مى گردد تا؛کسانى نگران آن باشند تا اگر اصلح نسیتند! کاندیدا نشوند.اگر کاندیداشدن شان باعث تقویت ضعفا مى شود کناره گیرند
اگر سخنان و تبلیغات شان موجبات قوّت افراطیون! مى شود انصراف دهند.
حقّ الناس است تا ؛عظمت «وظایف» را تعریف تازه نمایند به حمایت «شایستگان» بیایند.از زیاده خواهان “فاصله” گیرند.پُست طلبان «مانع» را ،شناسایى نمایند
حقّ الناس باعث «ترک سکوت» مى گردد و علّت حمایت همه جانبه از «مظلوم »مى شود و این حقّ الناس است که ؛من و منیت را به «جمع و جماعت» تلفیق مى دهد.
انتصاب جدید در محیط زیست گیلان
صبح امروز طی مراسمی معاون فنی جدید اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان منصوب و معارفه شد .
به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست گیلان با حضور مدیر کل حفاظت محیط زیست گیلان و جمعی از روسای ستادی ، صبح امروز منصور سربازی طی ابلاغی به عنوان سرپرست معاونت فنی اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان منصوب شد و از زحمات حسین شکری در طول مدت تصدی این پست تقدیر به عمل آمد.
خاطرات تلخ و شیرین غفوریان از لاهیجان
به گزارش «لاهیجان»، مهران غفوریان بازیگر و کارگردانی که چند هفته ای از حضور وی در «لاهیجان» و بازی در فیلم سینمایی ناردون می گذرد خاطرات تلخ و شیرینی از لاهیجان به یادگار دارد. وی که در سریال «درحاشیه» و برنامه طنز«سه شو» در حال حاضر نقش آفرینی می کند معتقد است چای لاهیجان بهترین و خوشمزه ترین چای دنیاست و مردم این شهر خیلی بیشتر از شهرهای دیگر به میهمانان لطف و محبت می کنند.
در کنار آتشی که با هیزم و در حیاط خانه ای قدیمی در روستای آهندان روشن کرده بودند نشستیم، یک استکان چای لاهیجان خوردیم و گفتگوی خواندنی با این چهره همیشه خندان درباره شهر زیبای مان انجام دادیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.البته در حین این گفتگو «علی» چهره دوست داشتنی روستای آهندان که تقریبا همه ی عوامل فیلم با وی سلفی گرفتند نیز به میان ما آمد و فضای این گفتگو را دوستانه تر کرد.
وی صحبت خود را این گونه آغاز کرد که خاطرات جالبی از شهرشما دارم که هیچگاه از ذهنم پاک نمی شود، دفعه اولی که به این شهر آمدم برای دیدن دوستان و آشنایان بود، اوایل صبح بود که به لاهیجان رسیدم و هوا هنوز تاریک و سرد بود، بالطبع برای مهمانی رفتن هم خیلی خیلی زود بود، چون آنها حداقل تا ساعت ۱۰ صبح خواب بودند. این خاطره برای من دو چیز جالب و شیرین و یک موضوع تلخ داشت.
تلخی این خاطره این بود که من هرچقدر در شهر لاهیجان گشتم، هتلی پیدا نکردم؛ فقط یک هتل جهانگردی در این شهر بود و این به نظرم بسیار ناراحت کننده است، چون لاهیجان شهر بسیار زیبایی است و شهر بسیار معروفی در ایران است و گردشگران زیادی به این شهر می آیند ولی فقط یک هتل جهانگردی دارد که در شان این شهر نیست.
ولی چیز جالب تر این بود که من به شدت دنبال جایی برای خواب بودم، چون خیلی خسته بودم و کل شب را یکسره در مسیر بودم. آقایی بود که اسمش را نپرسیدم و او هم اسم مرا نپرسید.
صبح زود بود و من از این مرد لاهیجانی سوالی پرسیدم:«آقا؛ من دنبال جای خواب هستم، جایی هست که اجاره بدهند یا جایی که من بتونم بخوابم؛ این آقا درب خونه ش رو باز کرد و به من گفت در ویلای من بخواب»
جالب تر اینکه اصلا نگفت مهران غفوریان هنرپیشه، شما جایی برای خواب نداری و بیا در خونه من استراحت کن.هیچ سوالی از من نپرسید. فقط کلید ویلاش رو به من داد و درب ویلا رو بست و رفت.
و جالب تر آنکه خانواده ای که از تهران در ویلای لاهیجانشان ساکن بودند و من برای دیدنشان به لاهیجان آمده بودم، بعدها خانواده همسرم شدند.
دیدگاه