« انتخابات وایبری » فرصت یا تهدید ؟!
انتخابات پیش روی امسال مجلس شورای اسلامی را باید « انتخابات وایبری » بنامیم . واژه عجیبی که برمی گردد به تیزهوشی برخی از کاندیداها و یا طرفدارانشان در بهره گیری از فضای « شبکه های اجتماعی همراه » با هدف ایجاد گروه های مجازی و گسترش افکار و ایده هایشان در جمع رای دهندگان که از قضا در شهرهای کوچک و بزرگ با سرعتی باور نکردنی در حال گسترش است .
« انتخابات وایبری » فرصت یا تهدید ؟!
انتخابات پیش روی امسال مجلس شورای اسلامی را باید « انتخابات وایبری » بنامیم . واژه عجیبی که برمی گردد به تیزهوشی برخی از کاندیداها و یا طرفدارانشان در بهره گیری از فضای « شبکه های اجتماعی همراه » با هدف ایجاد گروه های مجازی و گسترش افکار و ایده هایشان در جمع رای دهندگان که از قضا در شهرهای کوچک و بزرگ با سرعتی باور نکردنی در حال گسترش است . همانطور که می دانیم تبلیغات انتخاباتی نامزدهای اصلی و احتمالی دور آتی مجلس شورای اسلامی از خیلی وقت پیش شروع شده و در محافل کوچک و بزرگ بطور غیر رسمی گسترش یافته و آنها که خودشان یا حامیانشان از توان اقتصادی بالایی برخوردارند حتی سفره های افطاری شان هم پهن شده ، با اینحال نکته جالب تیز هوشی نامزدهای عزیزی است که دستشان از منابع اقتصادی نسبتا کوتاه تر است و در عوض دست به دامن « شبکه های اجتماعی همراه » شده اند . این افراد با درک درست از وضعیت موجود یعنی اقبال بسیار زیاد جامعه به « شبکه های اجتماعی همراه » ، به تشکیل گروه های مجازی روی آورده اند و با این ابزار کارآمد به مصاف پیش رو می اندیشند . حال سوال اصلی اینست که این واقعیت جدید را باید یک « فرصت » تلقی کنیم یا یک « تهدید » ؟
از یک بعد این پدیده را باید یک اقدام امیدوار کننده تلقی نماییم زیرا بالاخره گروهی از مردم جامعه ما تصمیم گرفتند تا از این تکنولوژی روز و فضای مجازی ، یعنی رسانه های نوین ،استفاده ای بهینه نزدیک به ماهیت آنها داشته باشند . چیزی که به اشکال مختلف در کشورهای توسعه یافته مشاهده می شود اما این همه ماجرا نیست .! امروز « شبکه های اجتماعی همراه » به جولانگاه جوانان ، نوجوانان و حتی کودکانی تبدیل شده که بدلیل نداشتن تفریح و سرگرمی مناسب و کافی و در سایه ضعف دستگاه های متولی فرهنگ و آموزش ، غرق در فضای« وایبر » و « لاین » و « تلگرام » و … شده اند و با اسم ها و عکس ها و شخصیت های حقیقی یا مجازی به اظهار وجود و اعلام نظر می پردازند و در آن فضا به دنبال گمشده های ! خود می گردند بدون آنکه از آموزش کافی در جهت استفاده درست از آن برخوردار باشند . در نقطه مقابل ، این فضاها در دنیای پیشرفته ابزارهای نوین ارتباطی بوده که عمدتا با اهداف تجاری شکل گرفته و دامنه حضور خود را در « فرهنگ » و « سیاست » گسترش داده اند و افراد حقیقی یا حقوقی با بهره گیری از این امکان و با ایجاد شبکه های اجتماعی مجازی در پی گسترش افکار و عقاید خود و نزدیک ساختن آرای گروه های اجتماعی می باشند و نقطه نگران کننده دقیقا از همینجا آغاز می شود . اگرچه جامعه نو پای ایران بدلیل بافت فرهنگی خاص و بخصوص برخورداری از قشر تحصیلکرده بالا همواره در حوزه فرهنگ و استقبال از تکنولوژی از کشورهای پیشرو محسوب می شود اما هیچگاه در جامعه ما تناسبی بین ابزارهای نوین تکنولوژیک و آموزش به کار گیری از این ابزارها وجود نداشته است و این می تواند تهدیدی بالقوه محسوب گردد .
همانطور که گفتیم مدتی است که مشاهده می شود افراد مختلف با هدف تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی و جذب جوانان ، با هدف تکیه بر « قدرت سیاسی » تلاش می کنند تا با انتشار مطالب احساسی و نقدهای آتشین کوتاه نسبت به عملکرد اشخاص یا گروه های سیاسی ، در این فضا های مجازی که تحت مدیریت خود یا افراد وابسته اداره می شوند ، حضوری پر رنگ در نزد افکار عمومی داشته باشند و در این راه حتی از وجود هنرمندان محبوب و جوان نیز به نفع خود استفاده می کنند . اینگونه ، انتظار می رود به زودی طیفی از احساس بر جامعه مخاطبین تسلط می یابد که فاقد عمق و محتوا است .
نگارنده پیش بینی می کند انتخابات آتی دیگر جولانگاه سرمایه های مادی برای تسلط بر افکار عمومی نباشد بلکه این سرمایه های غیر مادی است که از طریق فضاهای مجازی افکار عمومی را شکل می دهند والبته می تواند بدتر از حالت اول باشد . از اینرو انتظار می رود انتخابات پیش روی مجلس چه بسا به عنوان نقطه عطفی در تاریخ فعالیت های تبلیغ انتخاباتی محسوب شود و« رسانه های نوین » سکاندار مهمی در این حوزه باشند . لذا لازم است مدیران سیاسی و فرهنگی جامعه با بهره گیری از تمام توان خود تلاش کنند تا سطح آگاهی جامعه مخاطبین را نسبت به فضاهای مجازی و نحوه القای پیام در آنها ، ارتقاء دهند و در عصری که می رود تا پیوند « رسانه » و « سیاست » عمقی مضاعف پیدا کند بیش از پیش به ضرورت آموزش « سواد رسانه ای » به عنوان یک رکن مهم آموزشی توجه نمایند . امروزه « سواد رسانه ای » در قالب برنامه های آموزشی در کتب درسی مدارس و دانشگاه های کشورهای پیشرفته گنجانده شده حال آنکه در کشور ما کمترین توجهی به آن صورت نمی گیرد اکنون به نظر می رسد باید انتخابات پیش رو را « انتخابات وایبری » بنامیم . انتخاباتی که در آن بیش از منابع مادی ، منابع فکری در تبلیغات سیاسی نقش خواهند داشت و این ضرورتی انکار ناپذیر است که مردم را با « رسانه های نوین » و ویژگی های آن آشنا کنیم تا نگاهشان نسبت به آن ابزارهای تکنولوژیک از حد ابزارهایی تفریحی سرگرمی فراتر رود و مواظب باشند باد کلاهشان را نبرد .
رضا سیف پور – مدرس دانشگاه
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه