مهدی لطفی

ماراتنِ هفت ، نودو چهار ، ده ، سیزده ؟

ماراتنِ هفت ، نودو چهار ، ده ، سیزده ؟ آنچه در سرخط بالا خواندید نام اثر جدید اکران نشده مایکل مور بعد از کار به یاد ماندنی «فارانهایت ده یازده » نیست !تنها سرخطی است متشکل از چهار عدد که در منظر نخست گُنگ و بدور از نظم و ترتیب منطقی به نظر می […]

ماراتنِ هفت ، نودو چهار ، ده ، سیزده ؟

lotfiw8آنچه در سرخط بالا خواندید نام اثر جدید اکران نشده مایکل مور بعد از کار به یاد ماندنی «فارانهایت ده یازده » نیست !تنها سرخطی است متشکل از چهار عدد که در منظر نخست گُنگ و بدور از نظم و ترتیب منطقی به نظر می رسند و بطور قطع هدف از چینشی اینچنینی از سوی نگارنده تلاشی با هدفِ نازلِ طرح نام یک ماراتن یا یک بازی ریاضی و یا دعوت از شما برای مرتب نمودن آنها نیست.
بلکه در وهله اول هدف ، توجه دادن شما به یک روز خاصِپیش رو در گاهشمار ایرانی اسلامی و در وهله دوم یاد آوری این نکته است که اگر این چهار عدد در پایان یک ماراتن نفس گیر در حوزه تحولات سیاسی ، اجتماعی داخل نظام ، در عین بی نظمی ظاهری فوق، با همین ترتیب در کنار یکدیگر قرار گیرند به انضباط هژمونیک جامعه و در نهایت ادامه مسیر حرکتی آن به سمت پیشرفت و توسعه ی انشاء الله همه جانبه و موزون کمک شایانی خواهند نمود .
۷ اسفند ۹۴ روزی است که بناست انتخابات۱۰ اُمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار گردد تا مردم گیلان برای دور آتی نیز در خانه ملت ۱۳ نماینده داشته باشند، به همین منظور چندین ماه است که این ماراتن با تمرکز دیدگان ناظر دیدبانان جامعه که همانا رای دهندگان گیلانی هستند آغاز و با شروع سال جدید وارد فاز شتابنده جدیدی شده است که نمود های بارزِ سنتی و تا حدودی نخ نمای آن را از گرم گرفتن و مصافحه با شورو هیجان یا خودمانی نشان دادن دوندگان نو رسیده حاضر در این کورس و برندگان و به خط پایان رسیدگان ادوار ماضی گرفته ، تا ، حضور این دسته جمع در مجالس شادی و عزا ، دیدارها شان با این پیر پیشکسوت در حوزه ای یا آن جوان مدال آور در حوزه ای دیگر ، حضور در انواع و اقسام مراسم ، تجلیل ، بزرگداشت ، تقدیر ،نکوداشت، یادواره ، جانمایی دفاتر دیدارهای چهره به چهره با نصب تصاویری به ارتفاع چند قد و قواره در مناطق پر ازدهام و به قول بچه های کف بازار ، پاخور ، دید .
همه اینها از نشانه های کلید خوردن عیان و اشکار و البته زودهنگام ماراتنِ هفت ، نودو چهار ، ده ، سیزده است.
اما فارغ از اینکه چه نامهایی این روزها بقول شهریار شعر گیلکی هدفگذاری و برنامه ریزی کرده و می کنند تا در هفتم اسفند ؛« ایتا نام و آوازه پیدا کنم » و با پیروز شدن در انتخابات« ایتا شهرت تازه پیدا کنم …»
شاید اصلی ترین سوال مطروحه این باشد که در دوره پیش رو نامزدها با چه علم و بیرقی یا به عبارتی دیگر چه رویکردی وارد میدان می شوند ؟ پرچم اصولگرایی بر دوش می گیرند یا اطلاح طلبی ؟ خود را اهل اعتدال و تدبیر و امید می نمایانند یا نامزدی مستقل ؟ و در نهایت مردم بیشتر به کدام دسته اقبال نشان می دهند ؟
آنچه با رصد احوالات عمومی کنونی تا لحظه نگارش این متن و نگاه به الگوی رفتاری رای دهندگان گیلانی منطقی تر به نظر می رسد این است لااقل در مرکز استان که فرآیند انتخابات در آن به مراتب پیچیده تر از سایر حوزه های انتخابیه و شاید دارای اهمیت بیشتری است ، تا حد زیادی ترکیب نهایی سه نامزدی که برگزیده خواهند شد تابعی از قدرت منابع مالی ، تجمیع عوامل انسانی ، به کارگیری کارویژه های رسانه ای ، سازماندهی و به میدان کشانیدن لیدرهای انتخاباتی اقشار مختلف وجیه المله است .
بعبارتی دیگر قبل از اینکه بخواهیم سهم هر کدام از چهار گروه اصولگرا، اطلاح طلب ، معتدل وابسته به دولت و مستقل یا پدیده را در انتخابات مشخص کنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که ستادهای نامزدهایی که در انتخابات دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد کاروزار رقابت می شوند از چه سطح توانمندی و قدرت مادی و معنوی ای بویژه در خصوص جلب حامیان و سرگروه های خوشنام و به عبارتی ریش سفیدان قوم برای تعرفه نامزد خود به ابواب جمعی شان و مردم برخوردارند.
از سویی دیگر با توجه به اینکه مردم شیوه سلوک و نتایج اداره امور مقننه خود به دست طیف اکثریت مستقر اصولگرا را در تصمیم خانه ملت لااقل برای ادوار نهم و هشتم به یاد دارند و از سمتی دیگر خاطرات خوشی نیز از دوره استیلای اکثریت اصلاح طلب در مجلس ندارند به نظر می رسد در دوره دهم در صورتیکه هر چهار گروه رغبت و امکان ورود به عرصه را داشته باشند در کل گیلان بخت و اقبال بیشتر با برچسب تدبیر و امید و مستقل خواهد بود .
اما از سوی دیگر تجارب نه دوره قبلی نشان دهنده این واقعیت است که لااقل در همین رشت خودمان طیف و جناح بندی ها بیشتر خوراکی برای پارتیشن بندی های ژورنالیستی است تا واقعیتی تاثیرگذار بر مولفه های انتخاب کاندیداها از سوی مردم.
با این حال به نظر می رسد نظر به وجود اتحادی سنتی و تا حدودی ضابطه مند که به ویژه در طول مدت هشت ساله عمر دولت محمود احمدی نژاد بیشتر تقویت شده است در صورت ایجاد اتحاد لازم فی ما بین طیف های مختلف اصولگرایی مستقر در استان و مرکز آن لااقل یکی از سه نماینده رشت در خانه ملت در مجلس دهم پرچمدار جریان اصولگرایی باشد این در صورتیست که این جریان بر روی یک گزینه برای جلوگیری از شکست و تقسیم آراء طیف خود از میان چهار نامزد شاخص تر فعال فعلی که دو نفرشان نیز سابقه حضور در مجلس را دارند به وحدت برسند ، که چنین تفاهمی نیز با روال فعلی در حال حاضر تقریبا بعید به نظر می رسد و این باعث می شود که فعلا پیش بینی اینکه کدامیک از این چهار چهره اصولگرا وارد مجلس آینده خواهد شد ، مشکل تر گردد.

اما در چادر انتخاباتی اصلاح طلبان گیلان چه می گذرد؟
به نظر می رسد دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ، عرصه بهنگامی برای ظهور و حضور چهره هایی با جسارت و مشخصه پرفروغ اصلاح طلبی نباشد ، زیرا که هنوز خود این گروه هم می داند به دلایل مختلف ، میل به حضوری پررنگ در انتخابات زودهنگام و هزینه بردار است و شاید دوره چهارساله ریاست جمهوری حسن روحانی که نیم نگاهی به مشارکت دادن تمامی طیف ها و گروههای درون حاکمیت در اداره امور اجرایی کشور نشان داده است فرصت مغتنمی باشد برای اثبات برادری به نظام نه سهم خواهی از آن.از این منظر بدست آوردن یکی کرسی از سه کرسی حق السهم رشتی ها در پارلمان آتی توسط چهره های شاخص با تابلوی اصلاح طلبی تقریبا دور از انتظار می نماید.

اما تدبیر و امیدی ها چه خواهند کرد ؟
در حوزه سیاست معمولا موج سواری راحت ترین و گاهی مطمئن ترین راه برای چشم دوختگان به صندلی های سبز بهارستان بوده است فلذا به نظر می آید در رقابت پیش رو هم شمار قابل توجهی از نامزدها در گیلان با بیرق بنفش تدبیرو امید و داعیه حمایت از اقدامات ، دستاوردها و برنامه های رییس دولت وارد صحنه خواهند شد و کسب حداقل نیمی از کرسی های گیلان در خانه ملت توسط این طیف دور از ذهن به نظر نمی رسد و در مرکز استان هم یکی از سه نفر ، به طور مشخص از این اردوگاه خواهد بود بماند که در این اردوگاه یکی از نمایندگان فعلی که از اواخر دوره ریاست جمهوری پیشین خود را منتقد سرسخت عملکرد وی نشان داده و تلاش کاملا نمایانی را با ایستادن مقابل دلواپسان عملکرد هسته ای دولت حسن روحانی و تبیین این نکته که وی نزدیکترین نماینده گیلان به دولت می باشد ، نشان داده است ، اقبال بیشتری دارد.

مستقل ها یا پدیده ها
مستقل ها همانگونه که از نامشان پیداست به دلیل استقلال ذاتی شان که نه در زمره اصولگرایان و نه اصلاح طلبان جای می گیرند طبیعتا از داشتن حامیان سازمان یافته و سنتی مختص خود به مانند دو گروه فوق الاشاره محروم اند اما از این مزیت برخوردارند که از آرای مستقل پسندان و جمعیتی که خستگی فکری یا دلزدگی شاید مقطعی از مواضع دو طیف بالا در خود احساس می کنند به نفع خود بهره ببرند و از آنجاییکه این خستگی تا حدودی در جمعیت رای دهنده احساس می شود گمان می رود حداقل یک سوم راهیان مجلس آتی و یکی از سه نفر شهر باران در این گروه جای گیرد .
به هر ترتیب ماراتنِ هفت ، نود و چهار ، ده ، سیزده  همچنان ادامه دارد و باید در انتهای مسیر منتظر ماند و دید که کدام سیزده نفر از خط پایانش عبور خواهند کرد.

مهدی لطفی – کارشناس ارشد علوم سیاسی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share