استانی شدن انتخابات،ضرورتی زود هنگام
« استانی شدن انتخابات » ، ضرورتی زود هنگام سالهاست موضوع « استانی شدن انتخابات » در بیان نمایندگان مجلس و نخبگان جامعه شنیده می شود و بطور مشخص به عنوان یک ضرورت در اواخر دوران مجلس پنجم مطرح شد اما از آن زمان تا کنون هیچگاه توجه مهمی به این طرح نشده بود تا […]
« استانی شدن انتخابات » ، ضرورتی زود هنگام
سالهاست موضوع « استانی شدن انتخابات » در بیان نمایندگان مجلس و نخبگان جامعه شنیده می شود و بطور مشخص به عنوان یک ضرورت در اواخر دوران مجلس پنجم مطرح شد اما از آن زمان تا کنون هیچگاه توجه مهمی به این طرح نشده بود تا اینکه به تازگی این طرح در مجلس فعلی مطرح و با کسب ۱۴۹ رأی موافق، ۶۹ رأی مخالف و ۹ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۳ نماینده حاضر در صحن علنی ، کلیات طرح مذکور مورد بررسی و تصویب قرار گرفت و پس از آن نیز آرای بسیاری از منتقدین رادر دو طیف موافقین ومخالفین متوجه خود ساخت .
اکنون سوال اصلی این است که اولا این رویه چه تاثیر مثبتی بر روند انتخابات مجلس و آینده سیاسی جامعه میتواند داشته باشد و مهمتر از همه اینکه جامعه ما تا چه حد آمادگی این تغییر مهم در رفتار انتخاباتی مجلس را دارد ؟
اگر چه طرح استانی شدن انتخابات در بیان مجدد بیش از مخالفین ، آرای موافق را متوجه خود ساخت اما شکی نیست که منتقدین در رد آن و احتمالا معایب آن و از همه مهتر مکانیسم اجرای آن نقطه نظرات مهمی دارند . با اینحال این طرح در صورت اجرایی شدن از نقاط قوت بسیاری برخوردار است که باعث شده از آن به عنوان یک ضرورت در راستای توسعه همه جانبه استان ها و در نگاهی کلان تر کشور یاد شود . برخی از این اولویت ها عبارتند از :
۱- هم اکنون با این واقعیت تلخ مواجه هستیم که بخش اعظم شهروندان نه اطلاعی از وظائف اصلی و اساسی نمایندگان خود در مجلس دارند و نه علاقه ای دارند که از وظائف اصلی آنها که در قانون اساسی پیش بینی شده است سخنی بشنوند ! این حقیقت تلخ را نمایندگان محترم و نامزدهای انتخاباتی هم باور کرده اند و مروری بر سخنرانی های انتخاباتی ایشان و یا حضورشان در جلسات عمومی حوزه های انتخاباتی نیز ، آنگاه که به بیان نیاز های ابتدایی حوزه های انتخاباتی خود در مجلس میپردازند و یا در صدد حل مشکلات فردی رای دهندگان برمی آیند ، نشان دهنده همین نکته است . انتظار می رود طرح استانی شدن انتخابات به تعریف جایگاه اصلی نمایندگان در حوزه های انتخاباتی خود کمک نماید و باعث شود تا ایشان به جای تمرکز بر روی مطالبات شخصی و موردی رای دهندگان و یا حتی موضوعات جزئی حوزه انتخابی بیش از پیش بتوانند بر منافع کلان استان و بخصوص کشور عزیزمان متمرکز شوند .
۲- اکنون در پی آنچه در بند فوق ذکر شد تداخلی در امور اجرایی نمایندگان محترم مجلس و منتخبین شوراهای اسلامی شهر و حتی روستا پیش آمده و باعث شده تا اعزای محترم شوراها نتوانند آنگونه که باید به وظائف ذاتی خود بپردازند و بدتر از همه اینکه برخی حضور در شوراها را مقدمه ای برای حضور در دور بعدی انتخابات مجلس تلقی می کنند و چون به باور رای دهندگان وظائف این هر دو مشابه است عملکرد خود در شورا ها را تبلیغی مناسب بر کارآمدی خود در سمت نمایندگی مجلس تلقی می نمایند .
۳- اجرای درست طرح استانی شدن انتخابات مجلس و نگاه استانی به موضوع نمایندگی درمجلس باعث می شود تا در دراز مدت از نگاه های بخشی کاسته شده و سطح عملکرد نماینگان به جای یک شهر و بخش ها یا روستاهای اطراف به یک استان با توانمندی ها و کاستی های گسترده تر ارتقاء یابد . این به نگاه کلان توسعه محور نمایندگان کمک به سزایی می کند که در نهایت به وظائف اصلی نمایندگان یعنی قانونگذاری و نظارت بر اجرای درست قوانین نزدیکتر است .
۴- یکی از آفت های اصلی انتخابات که متاسفانه تبعات آن را در مجالس مختلف شاهد بودیم غلبه نگاه « قومیت گرایی» بر « نخبه گرایی » در بسیاری از حوزه های انتخاباتی بوده و هست . انتظار می رود با نگاه استانی به پدیده مهم انتخابات تا حد زیادی از این رویکردکاسته شود و به تدریج « قومیت گرایی » جای خود را به« نخبه گرایی » بدهد .
…… اما تمام آنچه که گفتیم و تمام محاسن مهمی که بر شمردیم مستلزم یک اصل اساسی است و آن آمادگی جامعه برای گام برداشتن در جهت تحقق این اهداف و فراهم آمدن الزامات اولیه در مسیر ارتقای سطح سیاسی جامعه و مهمتر از همه نگاه دوباره به نقش و جایگاه « احزاب سیاسی » در فرآیند توسعه کشور . متاسفانه در حال حاضر بخش مهمی از تفکر سیاسی جامعه خلاصه شده در « تفکرات جناحی » که تجربه سالهای سال نشان می دهد این تفکر بیش از آنکه باعث ارتقای جامعه شود ، کشور را با چالش های جدی مواجه ساخته و در اغلب موارد نه تنها موتور محرک در جهت توسعه کشور نبوده بلکه باعث کندی روند حرکت گشته که این در نگاهی کلان به نفع جامعه اسلامی ما نیست .
در صورت حضور واقعی و اثر گذار احزاب در انتخابات ، آنگاه به جای « افراد » ، این « لیست » ها هستند که معرفی می شوند و مهمتر از همه چون هزینه اصلی تبلیغات انتخابات بر عهده احزاب است نمایندگان از دین افراد حقیقی و حقوقی در قالب بازاریان ، کسبه ، شرکت ها و ….. که در بسیاری موارد ( نه همه موارد ) هزینه انتخابات کاندیدها را تامین می کنند خارج می شوند مشروط بر آنکه احزاب هم در شفاف سازی هزینه های تبلیغات اراده محکمی داشته باشند و البته اگر این اراده را هم نداشته باشند لاجرم نگاه حزبی و رقابت احزاب خود به خود بر شفاف سازی هزینه ها منتج می شود .
در صورت حضور واقعی و دقیق احزاب ، وعده ها و برنامه ها شفاف و کاربردی می شوند و احزاب ناگزیر به پاسخگویی در مقابل مردم ( و یا حداقل یکدیگر ) نسبت به آنچه گفته اند خواهند بود . این همچنین باعث می شود در مجلس با گروه ها و فراکسیون های مشخص مواجه باشیم و دولت هم در تعامل با مجلس با رویکردهای مشخص تری مواجه باشد . اینها همه از محاسن نگاه دوباره به موضوع شکل گیری ، تثبیت و نهادینه شدن « احزاب سیاسی » در سایه قانون اساسی است .
به نظر نگارنده و با توجه به توضیحاتی که ارائه شد « طرح استانی شدن انتخابات » را باید طرحی مناسب ارزیابی کرد اما همانطور که گفتیم باید توجه داشت که میزان موفقیت این طرح به فراهم شدن زیرساخت های فرهنگی ، اجتماعی و البته سیاسی جامعه بستگی دارد و نهادینه شدن نگاه حزبی و پر رنگ شدن جایگاه احزاب رسمی و قانونی در فضای سیاسی به جای جناح ها و احزاب یک شبه و بی پشتوانه میتواند در میزان موفقیت آن نقش به سزایی داشته باشد ازاینرو به نظر می رسد مجلس پیش از آن و یا در موازات آن باید به زیرساخت های لازم برای موفقیت طرح مذکور توجه نماید و بخصوص تلاش کند تا نگرانی بخش مهمی از جامعه را در خصوص پدیده زشتی موسوم به خرید و فروش آرا حل نماید .
رضا سیف پور- کارشناس ارشد علوم سیاسی ، مدرس دانشگاه
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه