رضا كاظمي تكليمي

یبوست فکری و تورم جهالت

«یبوست فکری و تورم جهالت» تاریخ نشان داده است همه اندیشه ها و تفکرات اعم از دینی و غیر دینی در طول حیات خویش دچار افراط و تفریط پیروان و رهروان جاهل و ناآگاه خود بوده اند. هیچ دین و مذهبی نمی تواند مدعی آن باشد که اصحاب و حواریونش دچار افراط گری و تفریط […]

«یبوست فکری و تورم جهالت»
۷۷۰تاریخ نشان داده است همه اندیشه ها و تفکرات اعم از دینی و غیر دینی در طول حیات خویش دچار افراط و تفریط پیروان و رهروان جاهل و ناآگاه خود بوده اند. هیچ دین و مذهبی نمی تواند مدعی آن باشد که اصحاب و حواریونش دچار افراط گری و تفریط نشده اند. برخی از افراد منتسب به مذهب شیعه آگاهانه یا عامدانه و یا به منظور صواب و کسب بهشت، جاذبه های مکتب انسان ساز شیعه را با اعمال و افعال خویش به دافعه تبدیل کرده و برخی در پوشش مداحی و لباس روحانیت پرچمدار مخاصمه و مواجهه با اهل سنت در طول تاریخ شده اند. رویکرد مبلغین و اصحاب این جریان افراطی از روزنه های اختلاف شیعه و سنی بهره برداری نا آگاهانه و جاهلانه نموده و به جای تمسک به توحید و استغاثه از حق تعالی و نبوت پیامبر واحد با طرح مباحث حاشیه ای و سوء استفاده از احساسات پاک مردم وفادار به اهل بیت (ع) را به جای اثبات ولایت ائمه (ع) عامه شیعیان را درگیر مجادلات بیهوده و مخاصمات پایان ناپذیر کرده اند و با برپایی دهه ها، هفته ها و چله ها نوک حملات خویش را به طرف مسلمانان سنی مذهب نشانه رفته اند و بجای مقابله و دشمنی با کفار حَربی و جریان وهابیت تکفیری با خنجر های نا میمون خویش همنوا و همسو با وهابیت، گسل اختلافات را عمیق تر و آتش فتنه مذهبی را شعله ور ساخته اند.
این افراد در لباس عالمان دینی و یا مداحان اهل بیت (ع) و با مصادره نام ائمه اطهار (ع) و مذهب بدیع و پر ظرفیت شیعه، همانند اخباریون باب عقل را تعطیل و صرفا با تکیه بر روایات و احادیث و انکار اجتهاد از سوی فقهای اصولی و با نگاه اخباری به ظواهر قرآن کار را به جایی رسانده اند که ابایی از تکفیر فلاسفه و عرفای به حق نداشته اند. تا جایی که درد دل امام راحل «ره» را می توان در پیام «منشور روحانیت» که در اواخر عمر پر برکت خویش بیان داشته اند استنباط نمود. ایشان در فرازی از پیام درد آلود خویش می فرمایند: « طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروج اسلام آمریکایی اند و دشمن رسول الله» در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم مرحوم مصطفی از کوزه ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند چراکه من فلسفه می گفتم.
باید اذعان نمود در زمانه ای که اروپا پس از شکست در جنگهای ۲۰۰ ساله صلیبی از مسلمانان وارد دوره رنسانس و زایش بزرگترین تحول تکنولوژی خویش به مدد نفوذ دانش و فنون علمی مسلمانان شد، افول شرق و مسلمین با جنگ های۲۰۰ ساله دولت مقتدر شیعه مذهب صفوی با قدرت بزرگ دولت سنی مذهب عثمانی آغاز گردیده بود. ویرانگری و کینه توزی ناشی از ۲۰۰ سال جنگ شیعه و سنی باعث گردید دو عالم بزرگ و دور اندیش شیعه و سنی یکی در قم و دیگری در مصر پرچم تقریب این دو مذهب را بر دوش کشند. آیت اله العظمی بروجردی از فقها و مراجع بزرگ شیعیان در فیضیه قم و شیخ شلتوت رئیس بزرگترین مرکز تربیت علمای اهل سنت در الازهر مصر مسئولیت همدلی شیعیان و سنیان دنیا را بر عهده گرفتند. پس از رحلت مرجع شیعیان جهان در قم، شاگرد برجسته ایشان امام خمینی (ره) داعیه دار تقرب جریانات داخلی گروه های شیعه مذهب به یکدیگر و جریان اهل سنت جهان با شیعیان گردید و با پیروزی انقلاب اسلامی «۱۳۵۷» این تفکر نزدیکی پیروان شیعه و سنی به خاطر اختلاف در ولایت پیامبر اسلام ۱۲ ربیع الاول (اهل سنت) و ۱۷ ربیع الاول (شیعیان) توسط قائم مقام رهبری مرحوم آیت الله منتظری به عنوان هفته وحدت شکل گرفت که به حق طلایه دار این سنت حسنه مقام معظم رهبری وفاداری و نگهبانی خویش را از تفکر علمای روشن بین شیعه، به اثبات رسانده اند.
حرکات مشکوک ایام اخیر در قم، لندن و برخی از نقاط کشور توسط عده ای، رهبری معظم انقلاب را ناچار به موضعگیری قاطعانه نمود و فرمودند: تشیع مرتبط با MI6 و تسنن مزدور CIA هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند. نمی شود از یک طرف شعار وحدت شیعه و سنی سر دهیم و از طرف دیگر اقداماتی در محافل و مجالس از جمله قم توسط عده ای انجام شود که نفرت و دشمنی را افزون کند. لازمه شعار وحدت یکی مشورت با « هم اندیشان» و سختگیری بر کفار حربی است و دیگری مدارا با « دگر اندیشان» از جمله مدارا با مشرکان و کافران غیر حربی که شیوه و سنت پیامبر عظیم الشان اسلام بوده است.
اگر ما نتوانیم همکیشان خویش را تحمل کنیم و به محض تفسیر و قرائت متفاوت طردشان کنیم و از دایره حضور در قدرت و تعیین سرنوشت برانیم دیگر تکلیف مابقی روشن است. تعبیر هفته وحدت برای یکی کردن شیعه و سنی نبود که این نه ممکن است و نه مفید. بلکه مراد از آن همگرایی شیعه و سنی و مدارا در عین اختلاف بود. کشور عمان با قریب سه میلیون جمعیت که گروه «خوارج» تحت عنوان فرقه « اباضیه» که تعدیل شده خوارج هستند و اکثریت آن حکومت را بدست گرفته اند و با ایران روابط بسیار حسنه دارند و چند ماهی است که مدرسه خوارج «اباضیه» طی مراسمی با حضور نماینده دولت عمان در قم افتتاح و کتابخانه فقهی مکتب خوارج نیز راه اندازی شد این سعه صدر و تدبیر حکیمانه می تواند در حضوص سایر فرق اسلامی در پایگاه و مهد تشیع «قم» آثار خیرات و برکات فراوانی داشته باشند و این پیام آور آن است که همه بدانند اسلام خشن، مولفه ای جز دافعه ندارد و پیامبر رحمت و مدارا در حجه الوداع اعلام فرمودند: «دین من از هرگونه دشواری مبرا و منزه است و من مبعوث شده ام تا مکارم اخلاق را مروج باشم و شریعت سَهله را بنیان نهم». وظیفه مسلمانی آن است که دست در دست برادر دینی خویش بگذارد و به او رحم، شفقت و با مهربانی مدارا کند و این نشان می دهد تفسیر خشن از اسلام، مغایر با اهداف رسول الله (ص) است و روح پرفتوح رسول خدا از خشونت طلبان طالبانی و داعشی و خوارجی بیزار است. پیامبر به فرموده قرآن مظهر اخلاق عظیم است.
امروزه تندرویهای عده ای از مغفولین، معلولین ذهنی در مذاهب شیعه و سنی سبب آن شده که جامعه گرفتار یبوست فکری و تورم جهالت در اندیشه های شفاف و انسان ساز دین محمد (ص) گردد. کاشکی دایره دوستی و فهم صحیح از بعثت پیامبر آنقدر وسیع و عمیق باشد که همه اندیشه ها و تفکرات قالب دار در آن قرار گیرند و احیاناً اگر کسی یا گروهی از دایره هم خارج شد، انگ و برچسب دشمنی بر آن حک نگردد هر چند با فکر و اندیشه ما سازگار و همراه نباشد. باید پذیرفت که هر مخالفی دشمن نخواهد بود و این همان اندیشه ای است که پیامبر اخلاق و معرفت در مکه و مدینه در زمان زمامداری اش با مخالفان خویش داشت و رفتار و عمل او دلها را تسخیر کرد و مردم تسلیم شمشیر او نشدند بلکه هوادار اخلاق، روش و منش او شدند؛ رفتارهای قیم مأبانه، تحکمی دل را پاره و قلب را می شکند اما حاکم و فرماندار دل و قلب کسی نخواهد شد. جهان اسلام نیازمند فتح الفتوح قلب ها است. امام خمینی (ره) فرزند خلف صلحا و پیامبران و ائمه اطهار (ع) در فرازی از منشور روحانیت می فرمایند: « بگذار و بگذرم و ذائقه ها را بیش از پیش از این تلخ نکنم ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مابی دین فروشی عوض شده است. شکست خوردگان دیروز سیاست بازان امروز شده اند». به همین دلیل است که بیان گفتار و کردار و سنت پیامبر (ص) در منابر و مداحی کیمیا شده است. کمتر منبری و مداحی را سراغ دارم که احادیث و روایات نبوی (ص) بیان کند و از حلم، گذشت و صبوری او یاد کند. تا کینه افشانی جاهلانه در منابر رخت نبندد تفکر طالبانی و داعشی و ترویج مرگ ریشه کن نخواهد شد. پاسخ قلم، گفتار و سخنرانی، شعار مرگ نیست.

رضا کاظمی تکلیمی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share