وقتی پیش بینی یک اقتصاددان بر مرکز پژوهش های مجلس با بودجه میلیاردی می چربد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا کاهش شدید قیمت نفت، اقتصاد کشورهای متکی به درآمد صادرات نفت خام را با چالش جدی رو به رو ساخته است.کافی است بدانیم بودجه سال جاری بر مبنای هر بشکه ۱۰۰ دلار بسته شده و درحال حاضر نفت به هر بشکه زیر ۶۰ دلار رسیده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا کاهش شدید قیمت نفت، اقتصاد کشورهای متکی به درآمد صادرات نفت خام را با چالش جدی رو به رو ساخته است.
کافی است بدانیم بودجه سال جاری بر مبنای هر بشکه ۱۰۰ دلار بسته شده و درحال حاضر نفت به هر بشکه زیر ۶۰ دلار رسیده است.
هر چند در این میان تحلیل های سیاسی هم ارایه می شود و کاهش قیمت نفت را یک پروژه مشترک اروپایی- آمریکایی برای گوشمالی روسیه به خاطر ماجرای اوکراین می دانند که توسط غرب کارگردانی و به وسیله سعودی ها اجرا می شود اما علی نعیمی وزیر نفت عربستان مدعی است کاهش قیمت نفت نه به خاطر افزایش عرضه که به دلیل کمبود تقاضاست.
اگر به پیش بینی نفتی رنانی اعتنا می کردند…
اشاره او به کاهش تقاضا در دو کشور عمده مصرف کننده – چین و هند – است و از این رو می گوید حتی اگر نفت به ۲۰ دلار هم برسد عربستان تولید خود را کاهش نخواهد داد زیرا شاید دیگر جهان شاهد نفت ۱۰۰ دلاری نباشد.
فارغ از قضاوت درباره عملکرد عربستان سعودی می توان پرسید تاکید بر قیمت ۱۰۰ دلاری نفت خام از کجا آمده است؟
اظهار تعجب درباره کاهش شدید و سقوط قیمت نفت در حالی است که پیش تر کارشناسانی چون دکتر محسن رنانی هشدارداده بودند که به قیمت ۱۰۰ دلاری نباید دل خوش کرد و این قیمت واقعی نیست و پایین می آید اما ظاهرا گوش شنوایی نبود و پتروپوپولیسم یا پوپولیسم نفتی آن قدر در کشورهایی با اقتصاد آغشته به نفت ریشه دوانده که قبول این واقعیت دشوار افتاده است.
دکتر محسن رنانی در اردیبهشت ۱۳۹۲ و قبل از روی کار آمدن حسن روحانی کتاب خود با عنوان «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» را پس از ۵ سال از طریق اینترنت منتشر کرد و در آن آورده بود:
«هدف غرب از بالا نگاه داشتن قیمت سوخت های فسیلی ایجاد انگیزه برای بخش های مختلف اقتصادهای غربی برای کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی وافزایش تولید انرژی های تجدید پذیر است.»
با این نگاه هنگامی که اطمینان حاصل کنند انگیزه کافی برای کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی (نفت) ایجاد شده و بابت اسراییل هم نگرانی سیاسی وجود نداشته باشد دیگر اصراری برای بالا نگاه داشتن قیمت نفت ندارند و سقوط آغاز می شود.
دو سال و نیم پس از آن تحلیل سقوط قیمت نفت آغاز شده تا جای طرح این پرسش هم باشد که چگونه است که تحلیل و پیش بینی یک استاد دانشگاه بی آن که ریالی بابت این پژوهش دریافت کرده باشد مقرون به صحت از کار در می آید ولی این همه مرکز پزوهش و تحلیل که سالانه میلیاردها تومان بودجه دولتی هم دریافت می کنند از پیش بینی چنین وضعیتی عاجز بودند؟ چرا که اگر پیش بینی می کردند قیمت نفت در بودجه بر اساس واقعیت تعیین می شد تا گرفتار کسری بودجه نشویم.
دکتر رنانی بعدتر هم در نشستی درباره همین کتاب گفته بود: «من در این کتاب چون ۵ سال پیش شروع کردم خط قرمز قیمت نفت را ۱۰۰ دلار آوردم اما الان آن را ۹۰ دلار می دانم و هر سال ۱۰هم دلار پایین می آیم چرا که هزینه های استفاده از انرژی های نو سال به سال کمتر می شود.»- [ماهنامه چشم انداز ایران- شماره ۸۴- اسفند ۹۲ و فروردین ۹۳]
اما به این هشدارها هم توجه نشد و بودجه را خوش خیالانه با نفت ۱۰۰ دلاری بستند و حالا کاسه چه کنم به دست گرفته ایم که با کاهش قیمت نفت چه کنیم؟
از پیش بینی دکتر محسن رنانی گفته شد. برای تلطیف موضوع خالی از لطف نیست که به پیش بینی وزیر نفتِ دولت آقای احمدی نژاد هم اشاره شود. درست سه سال پیش و در چنین روزی آقای رستم قاسمی در اولین گفت و گوی اختصاصی خود (با مجله آسمان- شماره ۱۳- ۱۰ دی ۱۳۹۰ ) پیش بینی کرده بود:
«نفت ۲۰۰ دلار می شود اگر ایران تحریم شود».
رییس او البته سه سال قبل تر پیش بینی کرده بود امکان ندارد نفت زیر ۱۰۰ دلار بیاید. اگر یکی بگوید این ۱۰۰ دلار را از کجا آوردند هم خوب است!
/عصرایران
دیدگاه