انسانیت در اغما
انسانیت در اغما… به گزارش مجلۀ مهر باوجود همۀ تحریمها بسیاری از کمپانی های لوازم آرایشی حاضر نیستند بازارایران را از دست بدهند و تحریم ایران اولین ضرر را برای خود شان دارد. خبرگزاری فرانسه در گزارشی به مسئلۀ«آرایش»درایران پرداخته وبه رقابت زنان ایرانی در چهره وزیبایی اشاره کرده است.بازار لوازم آرایش درایران با بیش […]
انسانیت در اغما…
به گزارش مجلۀ مهر باوجود همۀ تحریمها بسیاری از کمپانی های لوازم آرایشی حاضر نیستند بازارایران را از دست بدهند و تحریم ایران اولین ضرر را برای خود شان دارد. خبرگزاری فرانسه در گزارشی به مسئلۀ«آرایش»درایران پرداخته وبه رقابت زنان ایرانی در چهره وزیبایی اشاره کرده است.بازار لوازم آرایش درایران با بیش از۳۸ میلیون زن دومین بازار بزرگ درمنطقه بعدازکشورعربستان وهفتمین کشور درجهان است(تابناک:۱۵/۰۴/۹۳).
در جوامع اولیه که هنوز طبقات اجتماعی شکل نگرفته بود و رقابت اقتصادی به شکل امروزی آن وجود نداشت، زنان و مردان،بدنشان را رنگ آمیزی و زینت می کردند که این امر ریشه در تعلق افراد به گروهی مشخص داشت؛بعبارت دیگر آنها خود را به شکل خاصی «نشانه گذاری» می کردند و این نشانه ها مواردی از قبیل جنسیت،تعلقات گروهی و موقعیت شغلی هرکس از کودکی تا پیری را معیّن می کرد(فصلنامۀ شورای فرهنگی اجتماعی زنان،۱۳۸۶: شماره ۳۸) .
لذا با دیدن سبکها و الگوهای رایج آرایشی،در زمان حاضر این سؤال مطرح می شود که بر سر قوۀ درک انسان معاصر نسبت به معنای خودآرائی و بطور عام «مقولۀ زیبائیی» چه بلایی آمده است !
امروزه برخی از خانم ها،استفاده از لوازم آرایش را جزء لاینفک زندگی می دانند و این تمایل باعث شده که بانوان ایرانی مقام هفتم در مصرف لوازم آرایشی جهان و یکسوم مصرف آنرا در خاورمیانه بخود اختصاص دهند.از سوی دیگر سن مصرف لوازم آرایشی به زیر ۱۵ سال رسیده و این در حالیست که در کشور های غربی، تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان دیده می شود(مژده کیانی و فریبا موگویی:۱۳۹۱) .
بر کسی پوشیده نیست که مبحث تحولات کیفی در مقولۀزیبائی را باید در دورۀ رنسانس و رشد طبقۀ بورژوا و تفوّق فرهنگ آزادی بر کلیسا دانست؛بعبارت دیگر در این دوران الگوی زیبایی به جاذبه های جسمانی زنانه تقلیل یافت و نتیجه این شد که همۀ ارزشهای انسانی زن که مجموعاً به نام دین از آنها حمایت می شد،در برابر رشد فرهنگ بورژوازی، فرو ریخت و در پیامد آن مسأله«آزادی جنسی»در ممالک غربی مطرح شد که طی یک فرایند خاصّی،زنان از این موضوع استقبال کردند و بعد این مسأله وارد قلمرو علم شد.علم که در قرون وسطی در خدمت کلیسا بود،بر خلاف ادعای امروز آزاد نشد بلکه از قید کلیسا آزاد شد و به قید طبقۀ جدید بورژوازی درآمد.و اگر امروز می بینیم به نام علم با مذهب و ارزشهای اخلاقی مخالفت می شود،این علم نیست که مخالفت می کند،این بورژوازی است که بانگ بر می دارد…تا اینکه زیگموند فروید در حوزۀ روانشناسی، مکتب سکسوالیسم(اصالت جنسی)را بنیاد نهاد.این مکتب،همۀ ابعاد و تجلّی های روح شریف انسان را که مذهب بعنوان روح خدایی و استعداد ماورائی از آن یاد می کند را جلوه ای از عقده های گوناگون سرکوب شدۀ جنسی معرفی می کند و همۀ احساسات لطیف انسانی را حتّی نوازش یک کودک توسط مادرش را با منشاء جنسی ارزیابی می کند.و شأن انسان را در حد یک حیوان جنسی تنزل می دهد(اسرار اهریمن : ۱۳۳-۱۳۴).
طی چند دهه اخیر مفهوم زیبایی و روشهای زیباسازی چهره زنان،از جمله موضوعاتی بوده که طرفداران و علاقمندان بسیاری را در جهان متوجه خود ساخته است؛یکی از علل این توجّه را می توان ناشی از شکلگیری و گسترش کاپیتالیسم(مکتب اصالت سود)،با شعار «هرچه می توانی بیشتر مصرف کن»،دانست.نمونه ای که در این رابطه می توان از آن یاد نمود،«پدیدۀ سفید سازی چهره – white facing» است.سود نجومی این پدیده که از طریق استفاده از کرم های سفید کننده و وسایل مشابه دیگر در اقصی نقاط کرۀ خاکی از آسیای جنوب شرقی،چین،آمریکای جنوبی،آفریقا و … روانۀ جیبب تولید کنندگان غربی می شود،غیرقابل توصیف است(اقتصاد و فرهنگ : ۹۸-۱۱۱).آنچه امروزه بعنوان زیبایی چهرۀ زن توسّط غرب تبلیغ می شود گرایش اوروتیزه(شهوانی)یافته است.در این رویکرد زن بعنوان منظره ایست برای تماشا کردن.و این شئ وارگی از سیمای زن،در«صنعت هرزه نگاری –porn industry) بوضوح دیده می شود(همان).
باید در نظر گرفته شود که در ایران هم انجام آرایش های عجیب و غریب افراد در جامعه منجر به اوروتیزه شدن اماکن عمومی می شود و مسلماً فضای نا امنی را برای خود مصرف کنندگان لوازم آرایشی پدید می آورد.به این ترتیب که خودنمایی های زنانه،پرسه زنی های بیهودۀ جوانان را بعنوان گزینه ای برای گذران اوقات فراغت آنان به دنبال دارد و مهمتر از آن وقتیکه همه جا از زنان آرایش کرده پر شود،پاتوق هایی را برای آشنائی ها، ارتباطات بعدی و عرضه و تقاضای جنسی فراهم می کند.
اصالت بخشی به سود مادی در کنار ترویج آزادی های فردی،منجر به فروپاشی حتمی ارزشهای اخلاقی می گردد(حرص + آزادی مساوی است با سقوط آزاد…).بعنوان مثال بر اساس آثار منتشر شده در بارۀ طلاق در ایالات متحدۀ امریکا،در میان قشر جوان بطور متوسط ۵۰% ازدواجهای رسمی(بدون احصاء زوج زیستی ها) بصورت طلاق پایان می یابد(http//www.enotes.com).
این آمار ها تنها نشان دهندۀ گوشه ای از مشکلات زندگی بشر به اصطلاح متمدن است که زیر آواری از زرق و برق و در هیاهویی از شعارهای پر سر و صدای بشردوستانهپنهان شده است.
در همین رابطه با استناد به گزارشهای مراکز علمی و تحقیقاتی همچون مؤسسۀ گاتمچر،حقایق تلخی به چشم می خورد از قبیل اینکه : نیمی از بارداری های زنان امریکایی ناخواسته و به دلایل متنوعی مانند روابط غیر رسمی(زوج زیستی) و تجاوز و … می باشد(http//www.guttmacher.org).از سوی دیگر،با توجه به قانونی شدن سقط جنین در ایالات متحده و همچنین خریداری جنین از زنان،بازار سقط جنین بسیار پر رونق است(مؤسسه گاتمچر).
سقط جنین قانونی سابقۀ چندان زیادی در دنیا ندارد.در ایالات متحدۀ امریکا قانونی شدن این امر از دهۀ ۱۹۷۰م شروع شده است و امروزه ۴۰% از بارداری های زنان سفید پوست،۶۹% زنان سیاه پوست و۵۴% زنان لاتین تبار ناخواسته صورت می گیرد(در مجموع قریب به ۵۰% کل بارداری ها در ایالات متحده) و از میان کل این حاملگی ها ۲۲% آن به سقط جنین می انجامد(یعنی بیش از یکی از هر پنج مورد)گاتمچر همچنین در سال ۲۰۰۸ اعلام نموده است که از سال ۱۹۷۳ تا سال ۲۰۰۵ بالغ بر ۴۵.۰۰۰.۰۰۰ سقط جنین قانونی در این کشور صورت گرفته است(موارد غیر قانونی سقط جنین را باید جداگانه در نظر گرفت).ضمناً باید اضافه نمود که در هر سال در سراسر جهان ۴۲۰۰۰.۰۰۰ تا ۷۰.۰۰۰.۰۰۰ سقط جنین صورت می گیرد؛این بدان معناست که توجیه تئوریزۀ سقط جنین،عاملی قطعی برای تداوم یک نسل کشی وحشتناک در سراسر جهان است.
فلذا به نظر می رسد که رابطه ای عمیق و تنگاتنگ میان وضعیت کنونی سقط جنین و ویژگیهای اصلی اندیشه های مدرن غربی بخصوص کاپیتالیسم و لیبرالیسم وجود دارد.
این درحالیست که تجارت دیگری بواسطۀ رشد صنعت سقط جنین رونق گرفته است؛ طی یک گزارش علمی اعلام شد که در تجارت لوازم آرایشی،برای دستیابی به تولید یک جنس مرغوب، نیاز به روغن تولید شده از جنس جنیناست(http://www.naturalnews.com).”ویکی ایوان” یک محقق مسیحی اهل سانفرانسیسکو می گوید که دربارۀ سقط جنین در ایالات متحدۀ امریکا بر اساس قوانین و سیاست های پشت پرده،رشد سقط جنین نسبت به ۳۰ سال گذشته بیش از ۳۰% افزایش داشته است.بنابر تحقیقات وی،۱۷۸۷ مرکز حمایت از سقط جنین در امریکا وجود داشته است که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۸، ۲۵% افزایش یافته است و همچنین بنابر تحقیقات وی،تبلیغات دولتها و مؤسسات خصوصی برای زیبایی اندام زنان و همچنین جلوگیری از چروک شدن پوست،بسته های تشویقی برای سقط جنین ایجاد کرده و این مسائل در کنار حق قانونی برای هر فرد در بارۀبارداری،سبب رونق تجارت لوازم آرایشی شده است.و سیاستهای دولتمردان برای سهولت انجام سقط جنین به قدری پررنگ است تا جایی که بنابر اسناد منتشر شده، مؤسسات خصوصی سقط جنین در انتخابات ریاست جمهوری،کمک های بسیاری به نامزد ها و احزاب سیاسی کرده اند …!
(آیا کسانى که در دلهایشان مرضى هست،پنداشتندکه خداهرگز کینۀآنان راآشکار نخواهدکرد؟واگر بخواهیم،قطعاًآنان رابه تو مىنمایانیم،درنتیجه ایشان رابه سیماى [حقیقى] شان مىشناسى وازآهنگ سخن،به [حال] آنان پى خواهى بُردو خداست که کارهاى شما را مى داند.)سورۀمبارکۀمحمّد/آیات۲۹ -۳۰
امیرحسین فروتن- پژوهشگر مطالعات علوم انسانی و مدیرامورفرهنگی دانشگاه پیام نور واحد شفت
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود
دیدگاه