آقا اجازه، میخواهم از شما بنویسم
آقا اجازه، میخواهم از شما بنویسم مقام معلم را هر سال ارج مینهیم، درگذشته و پیش از شهادت استاد مرتضی مطهری، این روز در ایران به نامی دیگر و به نام مبارز انقلابی دیگری بزرگ داشته میشد و پس از شهادت ایشان، مردم ایران روز شهادت ایشان را روز بزرگداشت معلم نامگذاری کردند، اما بنده […]
آقا اجازه، میخواهم از شما بنویسم
مقام معلم را هر سال ارج مینهیم، درگذشته و پیش از شهادت استاد مرتضی مطهری، این روز در ایران به نامی دیگر و به نام مبارز انقلابی دیگری بزرگ داشته میشد و پس از شهادت ایشان، مردم ایران روز شهادت ایشان را روز بزرگداشت معلم نامگذاری کردند، اما بنده دوست دارم امسال این روز بزرگ را به نام معلمی بزرگ از فرهنگیان تالش پیوند بزنم و یاد و خاطره ایشان را در میان شاگردان ایشان زنده کنم، معلم، مدیر و مربی و داور توانمند: امیر نعمتی (روحشان قرین رحمت الهی).
امروز با افتخار میگویم که معلم هستم و از دیرباز و زمانی که دیگر شور دوران کودکی از سرم رفت، همیشه دوست داشتم که معلم بشوم تا پلیس و خلبان و دکتر و در این مسیر در کنار پدرم که همیشه معلمی را ستایش و شغل معلمی را در نظر فرزندانش بزرگتر از هر شغلی مینمایاند (که امروز به این باور رسیدهام که چنین است) معلمینی بودند که منش و گفتار آنها، دلیل و انگیزه این حس بود.
اگر بخواهم از معلمین تأثیرگذار زندگی دوران تحصیل نام ببرم، مثنوی هفتاد من میخواهد و دیگر هم مرکب و قلمی در کار نیست و باید از دریا و جنگل کمک بگیرم و تمثیل اگر دریاها مرکب و جنگل ها قلم را ردیف کنم که ردیف زن و کوک گردان ساز سنتی ما نیز در همین هفته به مهمانی معلمین آسمانی رفت!
امروز و در این وجیزه با تشکر از همه معلمین دلسوز و باغبانان باغ اندیشه، میخواهم از معلمی بگویم که دیگر در بین ما نیست اما او را دانش آموزانش به دلیل بسیار معلم بودن، همکارانش به دلیل بسیار مدیر بودن و همه مردم چوبر و تالش و هر کسی که به هر شکلی با ایشان حشر و نشری داشت به دلیل بسیار انسان بودن هرگز فراموش نکردهاند، معلمی که هم به ذهن و هم به جسم شاگردان خود توجه داشت و مهربانانه در کنار آنها بود، با شادی های آنان شاد بود و با غمهایشان ناشاد.
هرگز فراموشم نمیشود زمانی را که داور مسابقهای بود که گونههای حریف پس از باخت خیس شد و ایشان، او را بغل نمودند و دلداری دادند و اگر چه شخص بازنده، رقیب بود اما همدردی و دلداری معلم نعمتی هر بازندهای را تسکین میداد.
آقای نعمتی که به حق نعمتی در آموزش و پرورش تالش بود، خیلی زود از میان ما رفت اما بیشتر دانشآموزان نسل ما، او را هرگز از یاد نخواهند برد. اگرچه هرگز ندانستم که شکوفههای گیلاس که در برخی کشورها نماد زایش و دلیل برگزاری مراسمهای سنتی بسیاری هستند، در تالش و در میان فرهنگیان یادآور از دست دادن عزیزی هستند که نقش مهمی در فرهنگ و آموزش شهرستان داشت.
معلمی که علاوه بر دوستی چندین ساله با شاخههای درختان گیلاس و طبیعت، در بیشتر شاخههای ورزشی نیز دستی بر آتش داشت و برانگیزاننده خیلی از قهرمانان شهرستان بود و زمانیکه که پرکشید، صدای سوت مسابقات کشتی آموزشگاه ها تا مدتها مرا یاد مهربانی ایشان و پرهایی که ایشان به شاگردان خود برای پرواز هدیه داده بود، میانداخت.
از آقای نعمتی و برخی دیگر از معلمان آموختهام که آموزش اگرچه وظیفه اصلی معلمان و دستگاه آموزش و پرورش است اما معلمی در یادها میماند که با روح شاگردان خود کار کرده است تا مغز آنان، معلمی ماندگارتر است که در کنار توجه به وظیفه آموزشی، نگاهی نیز به پرورش داشته است و امر آموزش به تنهایی هرگز راز ماندگاری یک معلم نبوده و نخواهد بود.
سلام و درود به روح بلند آن معلم دلسوز و همه فرهنگیان دیار باقی
روزت مبارک آقا معلم
سام سکوتی بداغ
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه