دوگانگی و اختلاف اصلاحطلبان در مواجهه با دولت
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عدهای از اصلاحطلبان با معرفی روحانی به عنوان یک اصلاحطلب سعی در مصادره رأی مردم به نفع جریان خود دارند و طیف دیگری از اصلاحطلبان، روحانی را با توجه به سوابق و موضع گیریهایش اصلاحطلب نداسته و معتقدند اصلاحطلبان بهناچار و برای یک دوره کوتاه و انتقالی از روحانی حمایت کردهاند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا این روزها خبرها و موضع گیریهای فعالان سیاسی دربارهی هویت سیاسی رئیس جمهور و اینکه آیا حسن روحانی اصلاحطلب است یا خیر! بالا گرفته است. عدهای معتقدند که حسن روحانی که خاستگاهی از جنس جریان راست سنتی دارد و در حال حاضر نیز جزو هیأت داوری جامعه روحنیت مبارز است را نمیتوان در طیف اصلاح طلبان به حساب آورد.
محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در اجلاس سراسری این جبهه به این مسئله اشاره کرده و میگوید: «در انتخابات یازدهم هیچکدام از اصولگرایان و اصلاح طلبان پیروز نشدند؛ مردم پس از ۸ سال افراط اصلاحطلبی و ۸ سال افراط اصولگرایی از نوع احمدینژادی به اعتدال پناه بردند چرا که روحانی چه در گذشته و چه در زمان تبلیغات انتخاباتی، سمبل اعتدال بود. لذا هیچکس نمیتواند بگوید روحانی اصلاحطلب است»
وی همچنین در نشست خبری که در مجلس به مناسبت روز مهندس برگزار شده بود گفت: «آقای روحانی در رزومه و شناسنامه سیاسی خود چه قبل و چه بعد از انقلاب، رد پایی از اصلاحطلبی در وی دیده نمیشود…روحانی کاندیدای قاطبه اصلاح طلبان نبوده و آرای وی خالص اطلاحطلبی نیست و برخی از آرای او متعلق به اصولگرایان است.»
این موضع گیریهای باهنر با واکنش برخی از اصلاحطلبان مواجه شد تا جایی که حمیدرضا جلاییپور عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان در
مصاحبهای با روزنامه اعتماد گفت: «روحانی به عنوان نامزد اصلاحطلبان پیروز عرصه انتخابات شد و اگر اصولگرایان افراطی میدانستند که روحانی رای میآورد او را نیز مانند آیتالله هاشمی رد صلاحیت میکردند. در طول شش ماهه گذشته نیز شاهد اتفاق نظر اصلاحطلبان و دولت در عرصههای مختلف اعم از مسائل فرهنگی مثل تغییر و تحولات صورت گرفته در جشنواره فیلم فجر، موضوعات اجتماعی، گشایش فضای داخلی، فراهم شدن زمینههای رشد اقتصادی، تغییر رویکرد در عرصه دانشگاهی و بازگشت به کیفیتگرایی و در راس آن سیاست خارج بودیم. در واقع قرابت آرا و نظرات دولت و اصلاحطلبان همان مطالبه جریان اصلاحات است که نشان میدهد ادعای اصولگرایان درباره عدم پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات درست نیست.»
موضع اصلاحطلبان نسبت به روحانی قبل از انتخابات
برای قضاوت منصفانه و مستند از جایگاه اصلی روحانی در بین جریانهای سیاسی کشور، لازم است که مواضع و فعالیتهای اصلاحطلبان قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را مدنظر داشته باشیم؛ از این نکته نیز نباید غافل گشت که حسن روحانی دبیر کل حزب اعتدال و توسعه در زمان اوج فعالیت تشکلها و احزاب اصلاحطلب در سال ۱۳۷۸ اقدام به تأسیس حزبی کرد که مشی خود را اعتدال و دوری از برخی عملکردهای افراطی اصلاحطلبان قرار داده بود.
زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و حضور توأمان روحانی و عارف، توسط کمتر اصلاح طلبی روحانی به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات معرفی میشد و این مسئله بعد از انصراف عارف نیز ادامه پیدا کرد و برخی اصلاح طلبان معتقد بودند که جبهه اصلاحات کاندیدایی در انتخابت ریاست جمهوری ندارد.
محسن رهامی رئیس ستاد هماهنگی جبهه اصلاحات در انتخابات شوراها، سه روز قبل از انتخابات با بیان اینکه “در حال حاضر ما به عنوان اصلاحطلبان کاندیدا نداریم” گفت: «قرار بر این بود که اگر به اجماع نرسیدیم، از آقایان جهانگیری، مهرعلیزاده، شریعتمداری و عارف حمایت شود که از این مجموعه در ابتدا فقط دو نفر ماندند که با ردصلاحیت آقای شریعتمداری فقط یک نفر از کاندیدای اصلاح طلبان در صحنه باقی ماند.»
محمدرضا عارف نیز با وجود اینکه از ادامه رقابت در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد حاضر نشد در بیانیه خود رسماً از روحانی نامی ببرد و صحبتهای انتخاباتیاش حاکی از این بود وی خود را تنها کاندیدای اصلاحطلب میداند و برای هین حاضر به کنارهگیری به نفع روحانی نیست.
وی در زمان مطرح شدن شایعاتی در مورد کناره گیریاش به نفع روحانی به خبرنگاران گفته بود: «تا آخر در صحنه هستم و به نفع کسی کنار نمیروم. اصلاحطلبان عقبنشینی نمیکنند و با قدرت در انتخابات شرکت میکنند.»
مصاحبه اخیر وی با روزنامه اعتماد هم که در آن به صراحت از مخالفت اولیهاش برای کنارهگیری به نفع روحانی صحبت کرده بود مؤید این موضوع است. عارف در این مصاحبه گفته بود: «من با این سازو کار موافق نبودم. این را برای اولین بار است که طرح میکنم، با جمعبندیها موافق نبودم و فقط به خاطر قول و قرارهای اخلاقی با آقای خاتمی کنارهگیری کردم.»
مواضع اصلاح طلبان نسبت روحانی بعد از انتخابات
با وجود مواضعی از این سنخ از اصلاحطلبان قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به نظر میرسد که نمیتوان مواضع اصلاحطلبان نسبت به دولت را یکسان دانست؛ عدهای از اصلاحطلبان با معرفی روحانی به عنوان یک اصلاحطلب سعی در مصادره رأی مردم به نفع جریان خود دارند. از طرف دیگر طیف دیگری از اصلاح طلبان، روحانی را با توجه به سوابق و موضع گیریهایش اصلاحطلب نداسته و معتقدند اصلاحطلبان به ناچار و برای یک دوره کوتاه و انتقالی از روحانی حمایت کردهاند.
نشانههایی از آشکار شدن شکاف بین برخی از اصلاح طلبان و دولت روحانی را می توان در عدم پذیرش مسئولیت دولتی توسط عارف و انتظار حداقلیاش برای مشورت گرفتن دولت از وی دانست که در مصاحبه اخیرش با روزنامه اعتماد به آن اشاره کرده است.
احمد پورنجاتی از اعضای حزب منحل مشارکت نیز انتقادات و اعتراض خود به دولت روحانی و مشاورانش را کتمان نمیکند و معتقد است روحانی از خود پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی ندارد: «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.»
انتخابات مجلس و چگونگی ارتباط اصلاحطلبان با جریان اعتدال
به نظر می رسد این اختلاف و شکافی که در بین اصلاح طلبان در موضع گیری و نسبت سنجی جریان خود با دولت یازدهم بوجود آمده است بر فعالیتهای این جبهه در انتخابات مجلس نهم و نوع قرارگرفتن لیستهای انتخاباتی و سرلیستها تأثیرگذار باشد. در حالی که طیفی از اصلاح طلبان صحبت از ائتلاف میان خود و جریان اعتدال میکنند، طیف دیگر فعالیتهای خود را شروع کرده و در حال چیدن سازوکارهای حضور خود و انتظار قرار گرفتن جریان اعتدال ذیل جریان خود هستند.
به هر حال گسست و آشفتگی میان اصلاح طلبان در نوع مواجهه و موضع گیری نسبت به دولت یازدهم امری نیست که بتوان آن را انکار کرد و باید دید که انتخابات مجلس چه تأثیری در همگرایی یا واگرایی این دو جریان خواهد گذاشت./مشرق
دیدگاه