گزیده نظامی روی میز است
پس از سالها که حافظ و سعدی و مولانا می خواندم، کم کم احساس کردم که این عزیزان حرف جدیدی برای گفتن ندارند و بیش از هفتصد سال است که همان حرفهای قدیمی را با تفاسیر و تأویل های جدید به خوردمان می دهند و هر دهه و سده ای طرحی نو درمی اندازند و […]
پس از سالها که حافظ و سعدی و مولانا می خواندم، کم کم احساس کردم که این عزیزان حرف جدیدی برای گفتن ندارند و بیش از هفتصد سال است که همان حرفهای قدیمی را با تفاسیر و تأویل های جدید به خوردمان می دهند و هر دهه و سده ای طرحی نو درمی اندازند و رازی جدید برای رموز هزارگانه خود رو می کنند تا به نوعی مشتری مداری کرده باشند و کالای نو برای عرضه داشته باشند
اما امسال به لطف دوستان عزیزمان در سازمان جاسوسی سیاه در کشور یانکی ها، پرده از این راز بزرگ برداشتیم و گزیده نظامی را نیز روی میز آوردیم تا سعدی و حافظ خیال نکند برای همیشه می توانند ما را سرگرم خود کنند که از نظامی غافل شویم!
آخرین باری که از شیخ اجل سخت عصبانی بودم، میز را وارونه کردم و هر چه گزیده و گزینه بود به گوشه ای پرتاب شد و از شرم روی خواجه شیراز تا مدتها به طرف میز نرفتم و بیشتر اوقات روی زمین غذا تناول می کردم اما با حلول مولانا به عالم گزینه ها و گزیده ها، بار دیگر با وساطت شیخ محمود شبستری، آشتی میان من و میز برقرار گشت و چند صباحی است به پاسداشت حرمت مصالحه دهنده مولانا کوکم و مولانا بوک.
از همه اینها که بگذریم لازم است برای آخرین بار به دوستان شاعرمان متذکر شوم که همچنان همه گزیده ها روی میز است و هر زمان که دلمان گرفت و حرفی زدند که به مذاق مردم شعر شناس ما خوش نیامد و یا ادبیاتی به دور از گستره ادب بر زبان برانند، باز هم میز همان است و میز نشین دیگری.
والسلام.
سام سکوتی بداغ
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه