اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا

جبران ظلم به سبک دانشگاه گیلان !!!+ سند

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،پیگیری نهاد های ناظر و بازرسین وزارت علوم و فشار افکار عمومی باعث گردید تا دانشگاه گیلان با تحصیل شش نفر از پذیرفته شدگان در بورس دکتری روابط گیلان مخالفت نموده و با ارسالنامه ای مشکوک و غیر مستدل توسط معاون آموزشی دانشگاه گیلان به دکتر دوستدار رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان قبولی آنان را کان لم یکن نماید

اختصاصی  پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،در پی انتشار نامه نفرات اول تا پنجم مصاحبه آزمون دوره دکتری دانشگاه گیلان در دیارمیرزا  و بیان اجحاف وظلمی که بر تعدادی از متقاضیان بورس دکتری رشته روابط بین الملل رفته بود . بازخورد های مختلفی در سایتها و رسانه های مکتوب استان گیلان به وقوع پیوست که خود از حساسیت جامعه نسبت به این موضوع حکایت دارد البته موضوع مذکور قبل از رسانه ای شدن , به  وسیله نهاد ها و سازمان های ناظر مورد بررسی و پیگیری و پیگرد قانونی قرار گرفته بود و در این خصوص نیز پرونده کیفری تشکیل گردیده بود . همچنین شکایت

متقاضیان بورس دکتری روابط گیلان به وزارت علوم ارسال و به همین بهانه و سایر تخلفات صورت گرفته در دانشگاه , وزیر علوم دستور اعزام بازرسین به دانشگاه گیلان را صادر نموده بود . پیگیری نهاد های ناظر و بازرسین وزارت علوم و فشار افکار عمومی باعث گردید تا دانشگاه گیلان با تحصیل شش نفر از پذیرفته شدگان در بورس دکتری روابط گیلان مخالفت نموده و با ارسالنامه ای مشکوک و غیر مستدل توسط معاون آموزشی دانشگاه گیلان به دکتر دوستدار رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان قبولی آنان را کان لم یکن نماید . این نامه به صراحت از رئیس دانشکده می خواهد از برگزاری کلاس برای دانشجویان دکتری مزبور خود داری نماید . اقدامی که دکتر دوستدار و همکارانش از ابتدا با آن مخالف بوده و حاضر به تخصیص کلاس و انتخاب واحد برای دانشجویان رانتی نبوده اند . واین برخی از مسولان دانشگاه بوده اند که اصرار بر تشکیل کلاس و انتخاب واحد دانشجویان رانتی داشته اند .1222

از فهوی نامه اینگونه استدلال می شود که دانشگاه گیلان عملا اقدام به باطل نمودن بورس دکتری رشته روابط بین الملل ۹۲ نموده است .و صورت مساله را به طورکلی پاک نموده است .

اقدام مذکور همانگونه که گفته شد صرفا به دلیل پیگیری و پیگرد نهاد های ناظر و افشاگری های رسانه ای حاصل شده است . و بررسی آن خالی از وجه نیست.

۱- این نامه فاقد هرگونه استدلالی برای اخراج دانشجویان فوق الذکر بوده و تنها به این موضوع که مجوز پذیرش برای نیمسال اول صادر نشده است اشاره نموده است .حال سوال اینجاست ایا اقایان یادشان نبود که زمانی که   می خواستند برای جذب بورس فراخوان بدهند به این مساله دقت کنند و یا زمانی که می خواستند جلسه مصاحبه دکتری را برگزار نمایند به استدلالات فوق فکر نمایند . و یا حتی پیش از مصاحبه , زمانی که نامه اشتغال به تحصیل این افراد خطاب به سازمان امور دانشجویان را امضا نمودند به فکر این استدلالات بیفتند . حالا که موضوع توسط نهادهای نظارتی مورد واکاوی قرار گرفته و پرونده های کیفری تشکیل گردیده است به فکر این نوع از استدلال ها افتاده اند .

۲- انچه در این خصوص مغفول مانده و سعی می شود به عمد ویا به سهو از آن غفلت شود , فرایند جذب این افراد است . فرایندی که با زدوبند بوده و اسنادی نیز مبنی بر پذیرش این افراد پیش از انجام مصاحبه در گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان , وجود دارد .و نامه مذکور با ابهاماتی قانونی دستور کان لم یکن نمودن جذب این دانشجویان را صادر نموده است.

۳- این نامه عملا از حقی که برای تعدادی دانشجو به واسطه پذیرش ( به هر صورت ) در دانشگاه گیلان به وجود آمده جلوگیری نموده است . این در حالی است که شماره دانشجویی برای افراد مذکور صادر شده و نامه اشتغال به تحصیل این افراد به سازمان امور دانشجویان ارسال شده و به خود این افراد نیز اعلام گردیده است و به همین واسطه کارت دانشجویی توسط سازمان امور دانشجویان وزارت علوم صادر گردیده است و از همه مهمتر در آخرین روزهایصدرات آقای ملا باشی معاون وزارت علوم , پول بورس این افراد به مبلغ هرنفر ۳۰ میلیون تومان به حساب دانشگاه گیلان واریز گردیده است و نامه مذکور پس از همه فرایندها و توسط معاون آموزشی دانشگاه صادر شده است و از حقی که توسط یک فرایند برای عده‌ای به وجود آمده جلوگیری نموده است .

انچه واضح است برای این افراد حق مکتسب به وجود آمده است که از مولفه‌های بنیادین حقوق عمومی است که بر مبنای آن اگر قانونی برای کسی حقی ایجاد کرد هیچ کس حق ندارد این حق را از بین ببرد.و این نامه یقینا مخالف با قوانین موضوعه کشور در خصوص حقوق مکتسبه افراد است و شانس دانشگاه گیلان و رئیس بعدی و تیم آتی دانشگاه در مواجهه حقوقی در دیوان عدالت اداری را

کاهش می دهد . همانگونه که ملاحظه می شود بورس دکتری روابط بین الملل دانشگاه گیلان که با نامه معاون آموزشی از اعتبار ساقط شده ، بوسیله مراجع قانونی دیگر در وزارت علوم و مطابق قوانین مربوط ، به تصویب رسیده است . در حقیقت مرجع پذیرنده دارای مشروعیت و صلاحیت قانونی بوده واعتبار حقوقی آن در پذیرش دانشجو در ترم اول ۹۲-۹۳ محل تردید یا تشکیک نمی‌تواند باشد و معاون دانشگاه نمی تواند دستور لغو قبولی این دانشجویان در دانشگاه گیلان را صادر نماید بطور خلاصه اگر موضوع مورد واکاوی مجدد قرار گیرد , اگر این نامه ملاک اخراج این داشجویان قرار بگیرد یقینا با لحاظ قوانین موجود در خصوص حقوق مکتسبه , دانشگاه در دیوان عدالت اداری محکوم شده و رای به بازگشت این افراد به دانشگاه و ادامه تحصیل در مقطع مذکور و پرداخت خسارت محکوم خواهد شد . که ملاحظه می گردد این موضوع صرفا برای افراد رانتی مفید فایده خواهد بود تا مایه نگرانی .

۴- در وجه دیگر موضوع , این نامه دکتر سمیع زاده فواید دیگری هم دارد از جمله اینکه با اخراج فعلی این دانشجویان عملا سرو صدا ها خواهد خوابید و دانشگاه و مدیریت فعلی آن از تیر رس دستگاهها و نهادهای نظارتی خلاص شده و با عدم پیگیری افراد ذی حق و رسانه ها , موضوع مسکوت می ماند و ادامه ماجرا با شکایت رانت خواران و در فرصتی مناسب با استفاده از قوانین موجود به عنوان حقوق مکتسبه در دیوان عدالت اداری پیگیری خواهد شد و با توجه به اسناد موجود رای به بازگشت به دانشگاه خواهند گرفت و در ان زمان هم رئیس بعدی دانشگاه و یا هر جای دیگری, مخالف حضور این رانت خوار باشند یقینا به انفصال از خدمات دولتی محکوم خواهند شد .22

۵- این نامه به صراحت اشاره دارد که دیگر کسی (حتی آن افراد که واقعا درمصاحبه پذیرفته شده بودند ) نیز نمی بایست پذیرفته شوند و صورت مساله به طورکلی پاک می شود . معتقدیم اشتباه دوم نابخشودنی تر از اشتباه اول بوده و عملا این نکته را گوشزد می کند که دیگی که برای مدیران , نماینده مجلس و آقا زادگان و رانت خواران محترم نجوشد, برای مردم عادی هم نباید بجوشد. بصورت ساده مفهومش اینست که حالا که اجازه پذیرش رانت خوارن داده نمی شود و این موضوع مورد پیگرد قرار می گیرد پس هیچ کس هم نباید در دوره دکتری روابط بین الملل دانشگاه گیلان جذب شود افراد عادی باید تاوان عدم پذیرش این افراد را پرداخت نموده و تنبیه شوند .

 حکایت غمبار مذکور چیزی جز پروژه ای برای فروش اعتماد مردم به دستگاههای حکومتی به ثمن بخس نیست . پیش از مصاحبه دکتری نفرات معلوم شده و نامه هایشان زده شده و عملا مصاحبه حالت فرمالیته داشته است . این معنی اش اینست که مسولان دانشگاه اعتماد نخبگان و فرهیختگان کشور را به ثمن بخس می فروشند و حتی به اعضای هیات علمی خود و نظراتشان وقعی نمی نهد . آیا مفهوم این اقدام چیزی به جز خیانت به اعتماد مردم و نخبگان و نظام اسلامی است . مهمترین راهبرد ضد انقلاب و معاندان نظام اسلامی گرفتن امید از جامعه و تزریق یاس و نخوت و نامیدی به جامعه است . تا کیدات مقام معظم رهبری در خصوص امید بخشی به جوانان و نخبگان و جامعه بارها و بارها از رسانه ها پخش شده و در اختیار همگان قرار گرفته است . خوبست مسولان دانشگاه به این سوال پاسخ گویند که همانگونه که ضد انقلاب به دنبال سیاه نمایی و زدودن اعتماد مردم به مسولان نظام اسلامی است آیا اقداماتشان در جذب رانتی و پس از آن پاک کردن صورت مساله , در راستای اعتماد بخشی به نخبگان و جامعه بوده ویا در راستای منافع ضد انقلاب قدم برداشته اند .

 پی نوشت : در متن نامه عبارت {کم لم یکن} درج گردیده است , که علیرغم جستجو در منابع فارسی ، معادلی برای آن پیدا نشد و احتمال دادیم که اشاره به اصطلاح (کان لم یکن) داشته باشد . البته تفاوت (کم) با (کان) موضوع اشتباه تایپی را منتفی میکند. بنا بر غلط گیری و نمره دادن نداریم ولی لازم به یاد آوری است که این نامه را معاون آموزشی دانشگاه گیلان امضا نموده است و برای رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان ارسال نموده است .

ایرج ندیمی، محمد مهدی رهبری املشی،غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی،محمدحسین قربانی ،حسن تامینی،جابرکوچکی نژاد،مهردادلاهوتی،ناصرعاشوری،حمیدرضاخصوصی،حسن خسته بند،محمود شکری،صفرنعیمی رز،عطالله حکیمی

Share