احمدی نژاد پا جای پای هاشمی + عکس
به دیارمیرزا : محمود احمدی نژاد در روزهای نخست آمدنش به پاستور، به شدت به دانشگاه آزاد و هیات رئیسه آن حمله میکرد و بی پروا آن را به نقد میکشید؛/دیدبان
به گزارش دیارمیرزا : محمود احمدی نژاد وقتی سال ۸۴ به ریاست جمهوری برگزیده شد و به پاستور آمد، همه شرایط را مناسب دید تا به نهادهایی که به زعم او باطل بودند، به شدت بتازد؛ دانشگاه آزاد به دلایل متعدد، مخصوصا وجود شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی از مهمترین و مطلوب ترین نقاط برای حمله بود؛ چه اینکه در آن روزها هم هاشمی از هر فرصتی برای کوبیدن و حمله به دکتر احمدی نژاد بهره میبرد و هم رئیس جمهور چیزی در حمله کم نمیگذاشت. البته انتقادات به مرور کاهش یافت و احمدی نژاد حال بعد از ۸ سال تصمیم گرفته است، در همان مسیری گام بگذارد که هاشمی رفسنجانی ۳۱ سال پیش گام نهاد. یادداشت زیر نگاهی اجمالی دارد به دانشگاه احمدی نژاد از این منظر دارد.
با روی کار آمدن احمدی نژاد به عنوان ریاست جمهوری، عده ای تلاش کردند تا دو قطبی احمدی نژاد – هاشمی را که در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ ، مخصوصا دور دوم، ایجاد شده بود، روز به روز پررنگ تر بسازند؛ این دو قطبی نیاز احمدی نژاد بود؛ چه آنکه وجود یک ” دگر ” باعث میشد او به راحتی بتواند به دیگران بتازد و بسیاری نیز در این موارد حق را به احمدی نژاد میدادند؛ البته هاشمی رفسنجانی نیز در این میانه بیکار نبود؛ او نیز در هر جا به انتقاد از رئیس جمهور میپرداخت و گاه بسیار غیر منصفانه به دولت حمله میکرد. البته این رویارویی در آن روزها بیشتر به سود رئیس جمهور بود؛ چه آنکه دافعه آیتالله هاشمی در جامعه در آن روزها بسیار بالا بود.
این شرایط سبب شد که احمدی نژاد به دلایل متعدد به پایگاه اصلی هاشمی، و چیزی که در جامعه تنها به نام هاشمی شناخته میشد، یعنی دانشگاه آزاد، حملات و انتقادات متعددی را مطرح سازد؛ نوع حملات و انتقادات احمدی نژاد هم به گونهای بود که در سطح جامعه احمدی نژاد طرفدار مظلوم و قشر دانشجو نشان داده میشد. انتقادات متعدد احمدی نژاد به شهریه دانشگاه آزاد از این موارد بود؛ حال آنکه مشخص بود چیزی که احمدی نژاد، خواهان آن نیست، ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجموعه ای است که احمدی نژاد را توان و اجازه سرک کشیدن به آن وجود ندارد؛ و احمدی نژاد این را بر نمیتابید. البته انتقادات آن روزهای احمدی نژاد به دانشگاه آزاد به مرور هم کاهش یافت؛ بدون اینکه تغییری جدی در شهریهها به وجود آید.
امروز البته احمدی نژاد دریافته است که بهترین تصمیم برای او، همانا گام گذاشتن در مسیری است که هاشمی رفسنجانی ۳۱ سال قبل در آن گام گذاشت.
احمدی نژاد همیشه خود را به عنوان یک مبارز همیشگی علیه همه گونه سوء استفاده و ظلم و رانت و فساد معرفی میکرد و تبلیغات طرفداران او نیز به گونه ای بود که وی را یگانه پرچمدار عدالت و مبارزه با فساد و ظلم معرفی میکردند. هر چند که به مرور افراد بسیاری دریافتند این ادعا ها در موارد متعدد تنها یک شعار است؛ با این حال احمدی نژاد چنین امری را هرگز نمی پذیرفت. دانشگاه آزاد نیز به همین سبب مورد انتقاد احمدی نژاد قرار میگرفت.
اینک اما احمدی نژاد به گونه ای در مورد دانشگاه ایرانیان اقدام کرده است که جای تردیدی را باقی نمیگذارد که وی نه تنها از رانت ریاست جمهوری خود بهره برده، که حتی صریحا بر خلاف قوانین عمل نموده و در راستای رسیدن به هدف خود، اعمال فشار نموده است. چه آنکه تاسیس دانشگاه در تهران خلاف قانون است، اما احمدی نژاد دانشگاه خود را در تهران تاسیس کرد.
مصطفی میرسلیم از اعضای سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی در این باره میگوید: « از مصوبات مهم و قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی این بوده است که مجوز تأسیس دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی در تهران ندهند و لذا با تأسیس دانشگاه بین المللی امام خمینی رحمت الله علیه نیز در تهران موافقت نشد و مجوز آن برای قزوین صادر گردید».[۱]
پرده سوم: از مبارزه با رانت تا استفاده از رانت
احمدی نژاد مشکلی جدی با مبحث رانت داشت؛ در ابتدا همواره رانتخواران را به شدت میکوبید، و از هر فرصتی برای حمله به آنان بهره میبرد؛ این اواخر اما اتفاقاتی افتاد که همگان را در شک فرو برد. اتفاقاتی که نشان می داد عدهای از اطرافیان رئیس جمهور به طرقی از رانت بهره میبردند؛ و آخرین تصمیم رئیس جمهور هم، استفاده از رانت به توسط خود رئیس جمهور است.
عماد افروغ نیز به استفاده رانت گونه رئیس جمهور در تاسیس دانشگاه ایرانیان اشاره کرده و میگوید: « اینجا دو تا سئوال وجود دارد، رئیس دولت فعلی براساس چه قاعده ای این امتیاز را برای خود قائل می شود که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری خود دانشگاه راهاندازی کند؟ آیا این فرصت در اختیار دیگران نیز هست؟ آیا این مصداق رانت نیست؟…نکته دوم اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی براساس چه قاعدهای این اجازه را به شخص ریاست جمهوری می دهد و خلاف قاعده عمل می کند آیا تبصره ای دارد که خلاف قاعده عمل می کند؟…متاسفانه این مصداق رانت است، رانت هم فقط اقتصادی نیست رانت می تواند فرهنگی باشد البته این رانت فرهنگی درحد فرهنگی باقی نمی ماند».[۲]
پرده چهارم: علم بهتر است یا ثروت یا قدرت؟
البته نباید از نظر دور داشت که استفاده از رانت توسط احمدی نژاد تنها به همین سطح فرهنگی محدود نمیشود؛ احمدی نژاد در تلاش است تا از اعتباری که برای خود در ایام ریاست جمهوری بهره برده است در سطح بالاتر از تاسیس دانشگاه بهره ببرد؛ کشانده شدن این رانت به رانت اقتصادی امری نیست که محتمل نباشد؛ افروغ معتقد است: « رانت هم فقط اقتصادی نیست رانت می تواند فرهنگی باشد البته این رانت فرهنگی درحد فرهنگی باقی نمی ماند حتی به مباحث اقتصادی هم منجر می شود، در رابطه قدرت – ثروت فقط منظور ثروت اقتصادی نیست می توانیم ثروت را سرمایه ترجمه کنیم و بگوییم سرمایه سیاسی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی این یعنی کسی که به قدرت دولتی می رسد یک فرصتی در اختیار وی قرار می گیرد که به یک سرمایه سیاسی بیشتر، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی دسترسی پیدا کند»[۳]
او تلاش خواهد کرد تا از نام خود برای جذب اساتید بهره ببرد؛ هر چند که حلقه اول اطرافیان او در این دانشگاه نیز دست از سر احمدی نژاد برنخواهند داشت. البته دکتر احمدی نژاد نیز دست از سر آنان برنخواهد داشت.
چیزی که مسلم است دکتر از نام خود بهره خواهد برد در جذب اساتید، بهره خواهد برد در جذب دانشجویان، و نیز از وجهه بین المللی خود بهره خواهد برد در جذب دانشجویان خارج کشور. این نیز نامی غیر از رانت بر خود نخواهد داشت؛ علم محملی خواهد شد برای کسب ثروت و قدرت. کدام رئیس دانشگاهی در کشور فرصت مییابد، تا رسما به عنوان رئیس جمهور، از فرصت تلویزیونی صحبت در رسانه ملی بهره ببرد، شماره حساب اعلام کند و از همگان خواست به این شماره حساب به هر مقدار که میتوانند پول واریز کنند. و این شکل دیگری از رانت است.
راهی را که هاشمی رفسنجانی سالها قبل رفت، امروز احمدی نژاد تازه در آن راه گام مینهد؛ دکتر احمدی نژاد امروز باید تحمل انتقاداتی را داشته باشد که سالها قبل به هاشمی داشت؛ امروز احمدی نژاد درست پا جای پای هاشمی میگذارد… همو که دیروز خودش را همیشه در تقابل با او تعریف میکرد.
دیدگاه