یوسف قاسمی(نماینده دوره هشتم )، ایرج ندیمی (نماینده دوره نهم ) لاهیجان را به مناظره فراخواند!

به گزارش دیار میرزا  نماینده دوره هشتم مردم سیاهکل و لاهیجان در مجلس شورای اسلامی در نامه سرگشاده‌ای به نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی، ضمن پاسخ به پاره‌ای از اظهارات و ابهامات مطرح شده در سطح جامعه، از عملکرد خود دفاع کرد.
به گزارش “لاهیگ”، متن کامل نامه یوسف قاسمی به ایرج ندیمی که سه روز پیش از پایان سال ۱۳۹۱ منتشر شده است، به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب ایرج ندیمی نماینده دوره نهم
با سلام
به دنبال اظهارات و سخنان آن‌جناب در رسانه‌ها و شبکه استانی و جلسات شهرستانی پیرامون عملکرد دوره هشتم مجلس، به‌ منظور دفاع منصفانه و تنویر افکار عمومی از اقدامات انجام ‌یافته در حوزه شهرستان‌ها، نکاتی را یادآوری می‌نمایم.
اطلاع دارید که فرصت در اختیار شما ۹ سال برابر با ۱۰۸ ماه و ۳۲۸۵ روز بوده است که با یک محاسبه ساده، امکان تحقق تمام اهداف و برنامه‌ها و پروژه‌ها را میسر می‌ساخت که برابر آمار و اسناد، فرصت‌سوزی و از زمان استفاده مطلوب نگردید.
نیک می‌دانید که مشی موبوکراسی و گفتار درمانی، شیوه ناکارآمد است و مردم داور مجربی در تحلیل و تشخیص قول و فعل و شعار و شعور مسئولین می‌باشند. امروزه دیگر با سخنان بدون پایه علمی و کارشناسی و اسنادی نمی‌توان پاسخگوی افکار جست‌وجوگر قشر جوان شد. عملکرد انجام یافته را مردم می‌بینند و قضاوت خواهند داشت؛ آسمان و ریسمان بافتن و سیاه‌نمایی و تخریب دیگران لازم نیست.
گویا بی‌خبر مانده‌ای که پس از ۸ سال نمایندگی شما در حوزه شهرستان‌ها ۹۰ روستا فاقد آب شرب و ۱۷ روستا فاقد برق و پایین‌ترین رتبه گازرسانی را در ردیف استانی داشتیم. لذا بدین‌وسیله تنها بخشی از اقدامات انجام یافته در دوره هشتم مجلس ایفاد است:
۱- پیگیری احیاء سازمان چای کشور و استقرار آن در شهر لاهیجان که در زمان نمایندگی شما بدون دلیل منحل گردیده بود و علت آن تا کنون به چایکاران مظلوم گزارش نشده است.
۲- پیگیری و تصویب منطقه ویژه اقتصادی در دولت و مجلس و ابلاغ آن به استان جهت اجرا که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت.
۳- پیگیری و اخذ اعتبارات لازم برای احداث پل غیرهمسطح بازکیاگوراب که پس از ساخت، آماده بهره‌برداری است.
۴- اخذ مجوز تأسیس داروخانه هلال احمر و استقرار اداره میراث فرهنگی و گردشگری در شهرستان لاهیجان
۵- اخذ ۴۶ رشته تحصیلی برای دانشگاه آزاد واحد لاهیجان و ۱۱ رشته برای دانشگاه آزاد سیاهکل و ارتقاء فنی آموزشکده سما سیاهکل و اعتبارات برای احداث دانشگاه‌های واحد پیام نور لاهیجان و آزاد سیاهکل
۶- اخذ مجوز تأسیس دانشگاه علوم کشاورزی در ازبرم سیاهکل به استناد ماده ۸ مصوبه سفر دوم هیأت محترم دولت و دستور وزیر علوم
۷- پیگیری به جهت احداث ۴ بیمارستان با این‌که بیمارستان سیاهکل و دیلمان آماده بهره‌برداری شده بود، پس از گذشت یک سال افتتاح نگردیده است. آیا بیمارستان آماده را نمی‌توان افتتاح کرد؟
۸- پیگیری و اجرای خطوط تغذیه گاز مناطق سراجار، امامده، سطلسر، زمیدان، لفمجان، تموشل دهسر، دیلمان، ازبرم چوشل و گازرسانی به ۴۸ روستا و اختصاص اعتبار برای ۵۰ روستای دیگر (در دست اجرا)
۹- در گزارش عملکرد قبلی شما، گازرسانی به مناطق پاشاکی و سطلسر آمده بود، درحالی که بنده رأساً مجوز ترک تشریفات را برای منطقه پاشاکی از وزیر نفت اخذ کردم و پروژه آماده اجرا شد. چرا پس از گذشت یک سال هیچ اقدامی انجام نگرفته است؟
۱۰- اخذ اعتبار به جهت آب شرب شهر لاهیجان و اگوی شهر سیاهکل و افتتاح فاز اول تصفیه‌خانه بزرگ شهر لاهیجان و آب شرب منطقه رودبنه، اعتبار برای محور سیاهکل به دیلمان، اخذ اعتبارات لازم برای راه‌اندازی کارخانه سیمان
۱۱- پیگیری و اخذ اعتبارات برای احداث و تعمیرات ۲۰۹ مسجد که در گذشته سابقه نداشت.
۱۲- فرموده‌اید در چهار سال گذشته، آجر روی آجر گذاشته نشد. برابر گزارش سایت “تجارت” تحت عنوان “آجرگذاری برای کارکنان مجلس”، مبلغ ۹ میلیارد تومان تسهیلات اخذ نموده‌اید. بفرمایید چرا پس از ۶ سال اقدامی صورت نگرفته که با اصل و سود حاصل که به بانک بازپرداخت نشده، می‌توان برای تمام محرومان شهرستان سرپناه ساخت.
پیشنهاد می‌شود در یک مناظره در مراکز شهرستان‌ها و با حضور آحاد مردم، عملکرد انجام یافته را به بحث بگذاریم. زمان، مکان و دعوت هم از طرف شما صورت پذیرد.
یوسف قاسمی
مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و نماینده دوره هشتم مجلس شورای اسلامی

نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی در روزنگاری‌های خود با عنوان “وجیزه‌های ناچیز” که چندی است به قلم خود او و در قالب اشاره و استعاره و امثال و حکم از زبان سوم شخص مفرد و جمع پیرامون اخبار و وقایع روز در وب سایت شخصی‌اش منتشر می‌شود، به پاره‌ای از انتقادات نماینده دوره هشتم مردم سیاهکل و لاهیجان در مجلس شورای اسلامی پاسخ گفت.
ایرج ندیمی در جدیدترین یادداشت خود با عنوان “عجیب، واقعاً عجیب!!” می‌نویسد: آدم باید از جهات رفتار بازشناسى شود. مگر می‌شود آدمى ادعاى دیندارى کند، اما مانع خدمت به مردم شود؟ یا سرمایه‌هایی چون ندیمى را که می‌توانستند در آن چهار سال طلایى، مشکلات مردم را حل کنند، با کمک دوستان استانى کنار زند، ولى بعد به قول خود، از دوازده کار واپرس کند؛ آن‌هم کارهایی که براى بسیارى از آن‌ها حتى یک سند نداشته باشد. می‌فرمایند با پیگیرى من، سازمان چاى احیاء شد!!! بسیار خوب! ما قبول کردیم. شما بفرما تنها بودید یا با دیگرى؟ نامه نوشتید؟ یا با کسى مذاکره کردید؟ در این نامه یا مذاکره، اسم کس دیگرى در میان است؟ آیا شما اسم آوردید یا اختیارات؟ چطور شد سازمان مورد نظر شما نتوانست مشکل چاى را حل کند؟ چرا حتى پول چایکاران داده نمى‌شد که آقاى ندیمى باید در همان سال نمایندگى شما، از وزیر بخواهد تا با اخذ وام از شرکت‌هاى تابعه، مشکل کشاورزان را حل کند؟ لطف نمایید اسناد مؤثر نفوذ و اثرگذارى خود در این مورد و بقیه موارد را براى آن‌که بشود باور کرد، مثل آقاى ندیمى روی سایت بگذارید. در این صورت از شما که چند جا فرموده‌اید که آقاى ندیمى در انحلال سازمان نقش داشته، اجازه داریم بپرسیم که به چه دلیل این فرمایش را می‌فرمایید؟ آقاى ندیمى که از اول مجلس ششم تلاش کرد تا مصوبه آخر مجلس پنجم در قانون برنامه را با هزار روش و برنامه باطل کند و بالاخره دولت را مجدداً علی‌رغم منع ماده ٢٩ وارد اجرا کرد؛ به چه دلیل از نظر شما باید پاسخگوى مسائل باشد؟ آیا نمی‌دانید که برنامه پنجم، مصوب مجلس پنجم است؟ آیا نمی‌دانید که آقاى ندیمى در خرداد ۱۳۷۹ وارد مجلس شد؟ آیا نمی‌دانید که در این زمان، دیگر هم برنامه نوشته شده بود و هم بودجه؟! آیا می‌دانید که تغییر برنامه ـ آن‌هم در سال اول ـ دو مشکل داشت: ١- تازه برنامه مصوب شده، ٢- براى تغییر برنامه، به رأى دو سوم نمایندگان (آن‌هم در مجلس ششم) نیاز است. آیا می‌دانید که وقتى برنامه و نیز بودجه نوشته شد، باز آقاى ندیمى آن‌همه برنامه، مثل تذکرات و سئوالات و طرح تحقیق و تفحص را راه‌اندازى کرد، و آن‌همه مصاحبه و … را جهت فضاسازى برگشت به خرید تضمینى را ساماندهى کرد؟ آیا ایشان نمی‌دانند که خرید تضمینى با تلاش همین آقاى ندیمى در اول مجلس هفتم برگشت؟ آیا ایشان نمی‌دانند که همان کارگروهى که تحت عنوان کارگروه ساماندهى چاى و برنج و ابریشم در سفر اول دولت در سال ۱۳٨۶ در محل سالن غدیر استاندارى گیلان (که تازه بازگشایی شده بود)، با اصرار و پیگیرى همین آقاى ندیمى (به ریاست معاون ریاست جمهورى) در آن سفر توسط هیأت وزیران مصوب شد و همان کارگروه، سازمان را برگرداند. ولى در دوره شما، به‌جاى آن‌که رئیس سازمان چاى کاره‌اى باشد، همه اختیارات در انحصار دیگران، از جمله استاندار قرار گرفت که سازمان را به یک تابلو بدل کرد (که اخیراً نصب شده) که رئیس سازمان، اولاً دیگر معاون وزیر نبود و ثانیاً محل کارش در گیلان بود و به همین دلیل توسط وزارتخانه داراى موقعیت ویژه‌اى نبود و در جلسات شوراى معاونان دعوت نمى‌شد و حتى استانداران در این مورد به اندازه معاون خود به ایشان عنایت اجرایی نداشتند، و از همه بدتر، اولین رئیس فاقد دانش و ویژگى علمى با لااقل اجرایی بود، بین نه صندلى و نه رئیس نشسته بر آن آن‌چنان وزنى نداشت که بتواند خود را غالب کند. راستى! نکند شما رئیس فعلى سازمان را آورده‌اید؟! ما هنوز نفهمیدیم شخص شما براى چاى چه کارى را انجام دادید. لطفاً با اسناد و … ما را مطلع فرمایید.

وی در یادداشت دیگری می‌نویسد: حکایت ادعای نماینده سابق، حکایت فردی است که گفت: من دم شیر را بریدم… گفتند: چرا سر شیر را نبریدی… گفت: آخر کسی قبل از من سرش را بریده بود…

ندیمی در یادداشت “پاسخ رندانه” همچنین می‌نویسد: کسی گفت آیا اگر بسته‌اى گشوده شد، مى‌توان باز درباره داخل آن (براى رفع) آن پرسش کرد؟ مثلاً مناظره می‌خواهى، وقتى مطالب را معلوم کردى، خوب پس تقاضاى شنیدن نظر دارى. أگر کاغذى را نوشتى و مثلاً در لاهیجان، صاحب آژانسی آن را پخش کرد، خوب جواب تو را می‌نویسند و پخش می‌کنند. منتظر نمى‌مانند که مثلاً بنشینید و همین مطالب را جواب دهند، بلکه بلافاصله وجیزه‌اى در جواب ناجیز مطرح می‌سازند. جواب حرف کتبى را مکتوب میِ‌دهند. مثلاً می‌گویند آقاى ندیمى دو بار، هر سامانه بایگانى قدیمى را موضوعى گشود تا بخوانى. ایشان پاسخ شما را از زبان خود یا دوستان در وجیزه‌هاى ناچیز می‌دهد؛ خوب مطالعه کن، اگر باز حرف دارى، بگو برایت بنویسند و باز جواب بشنو و باز… وگرنه چهار کلمه برایت نوشته‌اند، تا کنون چهارصد نوع جواب به تو داده‌اند و تو حتى جرأت جواب نیافته‌اى و ادعا مى‌کنى که…

نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان “کیک و شمع” نیز می‌نویسد: آورده‌اند اگر قیمت شمع‌ها بیشتر از قیمت کیک تولدت شد، بدان که وارد عالم پیرى شده‌اى. آدمى نیازمند عبرت است. مثلاً آقاى به اصطلاح نماینده، وقتى مشایی براى کلنگ‌زنى هتل در شیخ زاهد به لاهیجان آمد (کلنگى که فرو رفت و فرا نیامد)، اولاً خود را به مشایی چسباند و درحالی که آقاى ندیمى نماینده بود، عکس یادگارى با مشایی گرفت و فردا با پررویی کاغذى را در سیاهکل پخش کرد که یک صفر یعنى ما… شاعر چه زیبا گفته که: کسی که روى وى از سنگ آسیا باشد/ همیشه گردش این آسیا به نوبت اوست. آقای با چنین مشخصاتى! صحبت روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۱ آقاى ندیمى در مجلس در مورد پول بیمارستان و … را در مجلس شنیدى که به امثال شما زیاده‌گوها چه جواب داد؟ گفت که جیب عمرانى دولت  تهى است و در کل کشور به‌جاى چهل هزار میلیارد تومان فقط سیزده هزار میلیارد داد و در شهرستان‌ها فقط ده ـ دوازده درصد و حتى گفت که یک بیمارستان در شهرستان فقط براى چند میلیارد می‌ماند. بیکارى خود را با شنیدن مکالمه مجلس و زجر طى نمی‌کنى، که مطالب و فریادهاى از جان ندیمى را که خطاب به آدم‌هاى بى‌خیال مثل تو فریاد می‌زند که همیشه حرف را نه با استفاده از عقل و سر و مغز مى‌زنند، بلکه فقط حرف می‌زنند، بدون آن‌که عدد و زمان و شرابط را بشناسند. ختى فرمایش رهبرمان را که فرمودند: تحریم ما را فلج نکرد، ولى اثر گذاشته و ادامه دادند که: و عدم توجه به سیاست‌هاى کلان مسئولان نیز بر آن افزود.

وی در یادداشت دیگری با عنوان “آقاى بدشانس” می‌نویسد: آقاى ندیمى می‌گفت که در ایام کودکى بچه‌هاى خود هر شب (تا سال‌ها) براى آن‌که آن‌ها بخوابند، براى آنان قصه می‌گفت و سبک این قصه‌ها به این ترتیب بود که یک مطلب را براى آنان به زبان قصه شرح می‌داد. مثلاً مى‌گفت: یکى بود، یکى نبود. یک آقاى بدشانسى بود که می‌خواست خودشو مطرح کنه، براى آن‌که خاک نخوره و از خاطره‌ها نره، گاهى مى‌آمد گوکه در عزادارى شرکت می‌کرد و عکس مى‌انداخت و گاهى وقتى می‌دید آقاى ندیمى رفته شلمان و چند مشکلو حل کرده، با یک نفر به آن‌جا سر می‌زد و همان آدمى که قبلاً براى او سینه می‌زد و الآن از مطلب آقاى ندیمى براى بیان مسائل مردم استفاده می‌کرد را مورد سرزنش قرار می‌داد و این آقا نمی‌دانست که این کار نه تنها فایده‌اى براى او نداشت، بلکه سیل انتقاد از او را روانه سایت کرد و از همه بدتر باعث شد تا خود آقاى ندیمى و دوستانش متوجه باشند که آقایان شکست خورده (آن‌هم به آن شکل افتضاح) در کمین نشسته‌اند تا ناکارآمدى مجریان را به ایشان نسبت دهند و از همه بدتر، ناکارآمدى چهار ساله (آن‌هم در آن دوران طلایی) را با ضعف‌هاى تحریمى گره زنند و بگویند آقاى ندیمى پروژه‌هاى شروع شده توسط خود در مجالس ششم و هفتم را به اتمام نرسانده و با مخفى کردن صورت و حتى جواب مسأله، تلاش کنند از بین بردن فرصت صد میلیارد دلارى سالانه خود را ماله کشند و این گفتارهاى ناچیز باعث می‌شود که آقاى ندیمى و دوستانش مجبور به یادآورى گذشته و حال گردند و براى این آقاى بدشانس چیزى نمی‌ماند. خوب برادر من! بیکار بودى؟ بنشین و از مال مفت دولت (تو بخوان ملت) از صدقه سرى این و آن که در مجلس براى آنان با امثال آقایان قاضى‌پور و فرهنگى دهن به دهن شدى و آقاى لاریجانى آن شعر تو را که منفدین مشایی را متهم به ترکستان رفتن خواندى و … را به رشتستان برد.

ندیمی همچنین در یادداشت “آمار و ارقام” می‌نویسد: گفتند که ما در دوران نمایندگى به‌صورت سربسته حرف بزنیم، نگوییم که مثلاً نماینده سابق می‌تواند اعلام کند که در سال اول نمایندگى، چه کارى انجام داد که نماینده محترم فعلى انجام نداد؟ آیا ایشان می‌توانند اسناد پروژه‌هایی را که شروع کردند؟ پروژه‌هاى مورد ادعاى ایشان در زمان نمایندگى داراى چه وضعیتى بود؟ آیا می‌دانند که یک پروژه براى شروع، چند مرحله را باید پشت سر بگذارد؟ آیا حتى یک پروژه از میان ادعاهاى ایشان را مى‌توان نشان داد که ایشان از وزارت ذیربط آغاز و پس از اخذ مجوز و از طریق معاونت برنامه‌ریزى پیگیر شده باشند؟ آیا می‌توانند از میان کتاب‌هاى پیوست بودجه، سال شروع پروژه‌ها و سال پایان و اعتبار هر ساله از آغاز تا پایان را گزارش نمایند؟ صدق و راستى ایجاب می‌کند تا ایشان همه اسناد پروژه‌ها را از میان مصوبات دولت و یا هر سند دیگرى را از اول پیشنهاد تا اکنون براى قضاوت عموم انتشار دهند. در آن‌صورت ما نیز تمام اسناد را از آقاى ندیمى اخذ و انتشار خواهیم داد.

منبع: لاهیگ