علامت سئوال بزرگ اصلاح طلبان برای انتخابات۱۳۹۲

به گزارش دیارمیرزا ، حدود ده ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری۱۳۹۲، در اردوگاه اصلاح طلبان ولع شدیدی برای بازگشت به میدان سیاست دیده می شود. محمد رضاعارف به عنوان گزینه اصلی اصلاح طلبان بر سر زبان ها مطرح است.
محمدرضا عارف درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده ریاست جمهوری گفت: حضور و مشارکت در انتخابات از یک طرف تکلیف و وظیفه است و از طرف دیگر حق گروههای سیاسی است، براین اساس اصلاح طلبان هم مانند دیگر گروههاحق دارند در این دور از انتخابات شرکت کنند.
وی که با مهر گفتگو می کرد؛ ادامه داد: شرایط کشور باید به سمتی برود که اصلاح طلبان مانند دیگر گروهها در تعیین سرنوشت کشور مشارکت داشته باشند. عارف در پاسخ به این سوال که آیا تصمیم قطعی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دارد و چه گروههای از وی برای کاندیداتوری دعوت کرده اند، گفت: من در زمان کنونی در این باره صحبت نمی کنم و معتقدم هم اکنون صحبت از افراد زودهنگام است.
البته در این میان شایان ذکر است محمد علی نجفی هم به عنوان یک کاندیدای بالقوه مطرح است و حمایت طیف های خاصی از اصلاح طلبان را همراه خود می بیند. دغدغه اصلی اصلاح طلبان در این میان کاریزما نبودن مهره های این طیف برای ریاست جمهوری است که خاطره شکست در انتخابات ۱۳۸۴ را به عنوان یک پایان تراژیک در ذهن حامیان آنها مطرح می کند.
در میان تحرکات آشکار و پنهان اصلاح طلبان سخنگوی جبهه اصلاح طلبان بااعلام تغییر نام جبهه مردم سالاری به جبهه اصلاح طلبان، گفت: طرح مناسک به دنبال ایجاد نهاد رهبری اصلاح طلبان برای جلوگیری از یکه تازی برخی احزاب در درون جریان اصلاحات است.
مجید محتشمی در گفتگو با مهر با اعلام اینکه جبهه مردم سالاری به جبهه اصلاح طلبان تغیییر نام داده است، اظهارداشت: احزاب متعددی زیر مجموعه این جبهه هستند که حزب مردم سالاری نیز یکی از احزاب آن است.
وی با اشاره به طرح مناسک جبهه اصلاح طلبان (مردم سالاری سابق) گفت: دراین طرح برای اجماع بر روی کاندیدای اصلاحات دو طرح پیشنهاد شده بود.سخنگوی جبهه اصلاح طلبان افزود: در طرح اول پیشنهاد شده بود تمام احزاباصلاحات در هر ۳۱ استان چند نفر را انتخاب کنند و در نهایت افرادی که برگزیده می شوند کاندیداها را انتخاب خواهند کرد. طبق برآوردها ۵۰ حزب اصلاح طلب در سراسر کشور وجود دارد که با معرفی کردن ۱۰ نفر از سوی هریک از این احزاب یک کنگره ۵۰۰ تشکیل می شود و در این کنگره کاندیداها برنامه هایشان را ارائه می دهند و هر کسی که بیشترین رای را آورد، به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان معرفی شود.
دبیرکل حزب آزادی، با بیان اینکه هدف از این طرح تاثیرگذاری تمام احزاب جریان اصلاحات در تصمیم گیری ها و انتخابات است، گفت: این طرح با هدف جلوگیری از یکه تازی یکی دو تا حزب در درون جریان اصلاحات ارائه شده است که تمام گروهها و احزاب می توانند در سرنوشت خود تاثیرگذارباشند و وابسته به یکی دو حزب مشخص نباشند.
وی با بیان اینکه اصلاحات دارای یک رهبر و لیدر مشخص نیست، گفت: اصلاحات باید دارای یک نهاد لیدری شود؛ یعنی از تک محوری به چند محوری گذر کنیم.

سخنگوی جبهه اصلاح طلبان، ادامه داد: این نهاد لیدری باید تقویت شود به گونه ای که تمام احزاب درون آن نقش داشته باشند. در یک شمای کلّی همان طور که اشاره شد اصلاح طلبان از وجود یک چهره کاریزما که توانایی رهبری اردوگاه این گروه را داشته باشد به شدت رنج می برد. البته در این میان افرادی نظیر سید محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران ، عبدالله نوری و حتی مصطفی کواکبیان سعی به کسب مشروعیت و قدرت برای رهبری واحد اصلاح طلبان دارند که در گیر و دار اختلافات داخلی دچار تنش های لفظی گشته اند. نکته جالب اینجاست که شخصیتی همانند عبدالله نوری که چند دوره از تحریم انتخابات صحبت کرده بود و بر نظر خود تا جایی پافشاری کرده بود که با برخی هم مسلکان اصلاح طلب خود وارد منازعه لفظی شده بود.
از دیگر گزینه های مطرح اصلاح طلبان حسن روحانی و اسحاق جهانگیری هستند. که اولی صراحتا اعلام کرده تصمیمی در این رابطه ندارد و دومی نشان داده که به حضور در رقابتهای سال آینده بی میل نیست.

برخی از ناظران سیاسی معتقدند که اسحاق جهانگیری خصوصیاتی دارد که می تواند محور یک ائتلاف خاص قرار گیرد. البته در جبهه مقابل یعنی اردوگاه اصولگرایان هم ، برخی چهره ها از حضور یک اصلاح طلب ضعیف و دست چندم برای گرم کردن تنور انتخابات استقبال می کنند. فراتر از همه این موارد و افراد ، علی رقم همه تکذیب ها هاشمی رفسنجانی سعی به ایفای نقش در انتخابات ۱۳۹۲ دارد. این علاقمندی هاشمی مورد پسند گروه قابل توجهی از اصلاح طلبان نیست. گروهی که از حالا می کوشند به آیت الله یادآور شوند که او رهبر جریان اصلاحات نیست.