مرتضی نبوی:

سرنوشت انحرافی‎ها مثل مشارکتی‎هاست

به گزارش دیارمیرزا ، مرتضی نبوی فعال سیاسی و عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین ضمن تشریح وضعیت سیاسی کشور در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری، رقابت درونی اصول‎گرایان را موجب افزایش مشارکت مردم دانسته و معتقد است که رئیس‎جمهوری باید نیرویی جوان و کارآمد باشد. به گفته وی سرنوشت جریان انحرافی حامی دولت […]

به گزارش دیارمیرزا ، مرتضی نبوی فعال سیاسی و عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین ضمن تشریح وضعیت سیاسی کشور در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری، رقابت درونی اصول‎گرایان را موجب افزایش مشارکت مردم دانسته و معتقد است که رئیس‎جمهوری باید نیرویی جوان و کارآمد باشد.

به گفته وی سرنوشت جریان انحرافی حامی دولت مانند کارگزارانی‎ها و مشارکتی‎ها خواهد بود که توفیقی در جلب آراء مردم نداشته‎اند. بخشی از گفت وگوی پنجره با وی را در ادامه می خوانید:

الان که کمتر از چهار ماه به انتخابات یازدهم ریاست‎جمهوری باقی مانده است، به‎نظر می‎رسد که فضای انتخاباتی از جهاتی مانند انتخابات ریاست‎جمهوری سال ۸۴ است؛ هم از جهت تکثر نامزد‎ها و هم از جهت احتمال ورود آقای هاشمی به عرصه و تأثیرپذیری سایر گروه‎ها و احزاب از این موضوع. نظر شما در این‎خصوص چیست؟

به علت این‎که در سال پایانی دولت هستیم و رئیس دولت فعلی نیز به جهت مسائل قانونی نمی‎تواند نامزد انتخابات شود، طبیعی است که تکثر نامزد‎ها را داشته باشیم. در این راستا کسانی که توانایی‎‎های خودشان را در تراز ریاست‎جمهوری می‎دانند، تعداد قابل توجهی خواهند بود و به عرصه خواهند آمد. n00277184-b

البته این دوره را نمی‎توان به‎صورت کامل با انتخابات سال ۸۴ یکی دانست چرا که تفاوت‎‎هایی نیز مشاهده می‎شود. خیلی از اصول‎گرا‎ها باتجربه‎تر شده‎اند و ائتلاف‎‎هایی نیز در این‎خصوص شکل گرفته است که این یک پدیده جدید و مبارک و مبتنی بر عقلانیت است و امیدوارم که در نهایت به یک نامزد منتهی شود.

با توجه به تجربه ائتلاف اصول‎گرایان در سال ۸۴ و خروج احمدی‎نژاد از آن ائتلاف که به شکست آن برنامه نیز منتهی شد، اکنون دوباره اصول‎گرایان با چه انگیزه‎ای سامانه وحدت جدید را شکل داده‌اند؟

هر صحنه سیاسی ضروریات و اقتضائات خودش را دارد؛ ضمن این‎که تجربه ما نسبت به هشت سال پیش بسیار بیشتر شده است. این‎ها دلایلی است که انگیزه نیرو‎های ارزشی را برای وحدت و ائتلاف در این دوره افزایش داده است.

ائتلاف سه‎گانه اصول‎گرایان را در این مسیر چگونه می‎بینید؟

این ائتلاف همان‎طور که اشاره کردم، اتفاق مثبت و مبارکی است و در حقیقت ارائه الگوی خوبی برای سایرین بود که مثبت ارزیابی شده و می‎تواند توسعه پیدا کند و آراء اصول‎گرایان را نیز در سراسر کشور متمرکز نماید که این اتفاق ارزشمندی است. همچنین ۱+۲ اعتماد بیشتری را به رأی‎دهنده می‎دهد تا با اطمینان بیشتری گزینه مطلوب خود را انتخاب کند چراکه مخاطب وقتی می‎بیند مجموعه‎ای با هم همکاری دارند، نتیجه خواهد گرفت که این همکاری کارآمدی نفر نهایی را چند برابر خواهد کرد.

برای این مجموعه نقطه ضعفی هم قائل هستید؟

نقطه ضعف ۱+۲ این است که هدف اصلی آن یعنی وحدت اصول‎گرایان محقق نشده است. این احتمال هم وجود دارد که این سه بزرگوار تا آخر کار با هم نباشند. یعنی تجربه شکست‎خورده ائتلاف در سال ۸۴ باعث می‎شود که این بدبینی تشدید شود هرچند که رفتار‎های اصول‎گرایان نسبت به آن سال خیلی تعدیل شده است.

اخیرا جبهه پیروان خط امام و رهبری لیست سه نفره‎ای را متشکل از آقایان متکی، باهنر و آل اسحاق به‎جامعه معرفی کرده است. به‎نظر شما چنین اقداماتی به سامانه وحدت اصول‎گرایان ضربه نمی‎زند؟ با توجه به این‎که در افکار عمومی آقای ولایتی نماینده جناح راست سنتی در ائتلاف سه‎گانه است.

ببینید افراد ائتلاف مذکور نماینده جریان‎‎های سیاسی کشور نیستند. یعنی این‎طور نیست که احزاب و جبهه‎‎های مختلف جلسه گذاشته و این افراد را معرفی کرده باشند. این سه بزرگوار صرفا شخصیت‎‎های سیاسی و منفردی هستند که به‎صورت خودجوش ائتلاف سه‎گانه را تشکیل داده‎اند و هیچ‎کدامشان طیفی از احزاب را نمایندگی نمی‎کنند. در همین راستا جبهه پیروان خط امام و رهبری طی جلسات تشکیلاتی‎شان به سه نفری که شما اسم بردید رسیده و آن‎ها را معرفی کردند. البته مطلوب این است که ۱+۲ با سه نفرِ جبهه پیروان و سایر نامزد‎های اصول‎گرا بنشینند و دور هم یک مجموعه را شکل دهند.

به‎نظر شما این استدلال که در غیاب اصلاح‎طلبان، اصول‎گرایان باید با یکدیگر رقابت کنند تا انتخابات پرشور‎تر باشد، سخن قابل‎قبولی است؟

بله؛ ما این مسأله را پشت سر گذاشته‎ایم. در انتخابات مجلس شورای اسلامی دور قبل هم همین اتفاق افتاد و امر مذمومی هم نیست. وقتی اصلاح‎طلبان حضور ندارند، طبیعی است که باید به‎گونه‎ای کار کرد که صحنه انتخابات رقابتی شود. فایده این نوع رقابت هم این است که مشارکت مردم برانگیخته شده و نرخ حضور نیز افزایش می‎یابد.

اما در انتخابات ریاست‎جمهوری این نگرانی وجود دارد که در صورت عدم وحدت اصول‎گرایان، جریان‎‎های فتنه و انحراف به قدرت برسند. این‎طور نیست؟

نخیر. بنده از این بابت نگرانی ندارم.

از مجموع سخنان شما این‎گونه برمی آید که خیلی نباید به وحدت اصول‎گرایان خوشبین بود!

بله. همان‎طور که گفتم، در این دوره ما تکثر نامزد‎های اصول‎گرایان را شاهد خواهیم بود. هرچند مطلوب این است که ائتلافی شکل بگیرد که به‎صورت فراگیر اصول‎گرایان را تحت پوشش قرار دهد.

کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات ریاست‎جمهوری را چقدر محتمل می‎دانید؟

من در سال ۸۴ هم گفتم که با کاندیداتوری آقای هاشمی مخالفم؛ هم به‎دلیل این‎که ایشان هشت سال رئیس‎جمهوری بود و سابقه ندارد کسی که دو دوره رئیس‎جمهوری بوده است، دوباره بتواند رأی مردم را جذب کند و هم این‎که شرایط سنی و جسمی وی اقتضای مسئولیت‎‎های سنگین ریاست‎جمهوری را ندارد. الان هم همان نظرات سال ۸۴ را دارم و دیدگاهم در این‎باره عوض نشده است هرچند که صلاح مملکت خویش خسروان دانند.

پس ریاست‎جمهوری جوانان را پیشنهاد می‎کنید؟

بله. در انتخابات باید انتقال مسئولیت‎ها به نسل‎‎های جدیدتر صورت پذیرد.

جدا از موافقت یا مخالفت، آیا احتمال می‎دهید که وی در انتخابات پیش رو حضور یابد؟

من این موضوع را خیلی بعید می‎دانم. دلایل و قرائن و شواهد برای نیامدن ایشان خیلی زیاد است. هرم سنی جامعه به گونه‎ای است که تمایل به رئیس‎جمهوری دارد که تغییرات گسترده ایجاد کند. مثلا فردی نظیر احمدی‎نژاد در این سال‎ها به‎صورت گسترده دست به تغییر زد.

البته در شرایط فعلی که حامیان هاشمی مدعی هستند مردم از انتخاب هشت سال گذشته خود پشیمانند و معتقدند که هاشمی در افکار عمومی محبوب شده است!

این همه آن چیزی نیست که مردم می‎گویند. ضمن این‎که اگر ما به آقای احمدی‎نژاد نقد داریم، به معنای این نیست که وی برای کشور کاری نکرده است. کار‎های گسترده و زیر بنایی، دوندگی‎‎های زیاد دولت در سراسر کشور و به‎کار انداختن پروژه‎‎هایی که سال‎‎های سال بر زمین مانده بود، اقداماتی نیست که بتوانیم کتمان کنیم و بگوییم که مردم از رأی خود پشیمان شده‎اند. من بعید می‎دانم که مردم به‎دنبال بازگشت به دوران قبل از احمدی‎نژاد باشند.

جنابعالی ایده دولت وحدت ملی آقای هاشمی را چطور ارزیابی می‎کنید؟

در کشور ما ائتلاف به این مفهوم جواب نمی‎دهد. این ائتلاف بیشتر در کشور‎هایی صورت می‎پذیرد که احزاب حاکم باشند. مثلا در کشور‎هایی با نظام پارلمانی وقتی که یک حزب اکثریت پارلمان را به دست نمی‎آورد، چند حزب با یکدیگر ائتلاف کرده و دولت وحدت ملی را شکل می‎دهند.

کمی هم درباره اصلاح‎طلبان صحبت کنیم. آیا شما اساسا این گزاره را که اصلاح طلبان برای بازگشت به فضای سیاسی کشور می‎بایست از فتنه اعلام برائت کنند، قبول دارید؟ یعنی این را یک شرط منطقی و معقول می‎دانید؟

ببینید بالاخره یک فتنه‎ای در این کشور به راه افتاد که اتفاقا فتنه بزرگ و خطرناکی هم بود. البته فتنه ۸۸ تجربه چندمین ساختارشکنی اصلاح‎طلبان پس از ۱۸ تیر و تحصن در مجلس ششم محسوب می‎شود و نباید آن‎ها را فراموش کرد. وقتی که شما این چند تجربه را دارید، خیلی انتظار طبیعی و معقولی است که از کسانی که می‎خواهند با آرم اصلاح‎طلبی در انتخابات شرکت کنند، بخواهید نسبت به این موارد اعلام برائت کنند. آن‎ها باید اعلام کنند که با فتنه‎گران و دخالت خارجی زاویه داشته و در داخل ساختار جمهوری اسلامی و متعهد به آن کار می‎کنند.

چقدر احتمال می‎دهید که خاتمی در این دوره انتخابات نامزد شود؟

با توجه به روحیات وی مطمئنم که او ریسک به این بزرگی را انجام نمی‎دهد و همچنین می‎داند که خبری از بیست میلیون رأی سال ۷۶ نیست.

چند هفته قبل شاهد بودیم که پس از سال‎ها برخی از سران اصلاح‎طلب که در دولت خاتمی نیز حضور داشتند، به دیدار رهبری رفته و آن‎گونه که در برخی رسانه‎ها گفته‎اند، در آن جلسه از مسائل جاری کشور سخن گفته‎اند. شما اصل این دیدار را چگونه تحلیل می‎کنید؟ آیا این دیدار خیلی دیر صورت نگرفت؟

البته پاسخ این سؤالات را در حقیقت باید خود این حضرات بدهند. اما نکته‎ای که در این‎جا لازم است بگویم، این است که اصلاح‎طلبان حتی دیرهنگام باید رابطه‎شان را با رهبری دوباره تعریف و مشخص کنند. هرچند که خیلی دیر است اما در نهایت برای سرنوشت آن‎ها بسیار مفید است. سران اصلاح‎طلب پس از فوت حضرت امام هیچ‎وقت رابطه‎شان را به‎درستی با رهبری تعریف نکردند و همین علتی شد برای این‎که کار‎ها دست افراطیون بیفتد. حالا جالب این است که حضرت آیت‎الله خامنه‎ای نخستین دیدار خود پس از رهبری‎شان را با مجمع روحانیون برگزار کردند که این نشان می‎دهد معظم له چقدر به‎همراهی آن‎ها امید داشتند. به هرحال باید به‎خاطر این دیدار به اصلاح‎طلبان  تبریک گفت.

بحث دیگری که درباره انتخابات پیش رو قابل طرح است، برنامه دولت برای انتخابات و تحرکات جریان انحراف در این عرصه است. ارزیابی شما از میزان رأی‎آوری این جریان چیست؟

من به واسطه جایگاهم در شورای حل اختلاف چندباری با دوستان حامی دولت صحبت کرده‎ام. این جریان سرنوشتی متفاوت با حامیان سال‎‎های آخر هاشمی و خاتمی ندارند. یعنی زمان هاشمی هم تحت عنوان سازندگی حزب کارگزاران را راه انداختند و فکر می‎کردند که خیلی هم در جامعه رأی دارند که دیدیم این‎گونه نشد.

حامیان آقای خاتمی هم بر مبنای همین توهم حزب مشارکت را تأسیس کردند که دیدیم در انتخابات شورا‎های دوم و مجالس هفتم و هشتم چه نتیجه‎ای گرفتند. در این دولت هم جدا از خود آقای احمدی‎نژاد که محبوب است و رأی مردم را دارد، منتسبان به دولت در شورا‎های سوم و انتخابات نهم مجلس نتوانستند نتیجه‎ای کسب کنند.

از جمله مسائل مهم و خبرساز سال ۹۱ در حوزه سیاسی اظهارات آقای عسگراولادی درباره موسوی و کروبی و مجرم نبودن آن‎ها بود. هرچند که وی گفته است نمی‎خواهد اشتباهات این دو نفر را تطهیر کند اما تصریح کرد که این افراد را «مجرم» ندانسته و سران فتنه آمریکا و اسراییل هستند. هرچند با این استدلال همه مجرمان تطهیر شده و تقصیر‎ها به گردن اجانب می‎افتد، اما مهم‎تر از آن برداشت فتنه‎گران و حامیان آن‎ها بود که این مواضع را به‎عنوان نماد عقب‎نشینی نظام تعبیر کرده‎اند. شما چگونه این قضیه را تحلیل می‎کنید؟

مواضع آقای عسگر اولادی همان‎طور که خودشان نیز گفته‎اند، مواضع شخصی وی بود. حتی به‎عنوان حزب مؤتلفه هم شناخته نشد و برخی اعضای مؤتلفه گفته‎اند که این‎ها موضع ما نیست. آقای عسگر اولادی می‎خواست کمی فضا را معتدل و تلطیف کند تا اصلاح‎طلبانی که مجرم نیستند، بتوانند به صحنه برگردند. خودشان هم گفته‎اند که موضعشان ربطی به نظام و رهبری ندارد. در مجموع یک گفتمانی را راه انداختند که خیلی از اصلاح‎طلبان از او استقبال کردند. ما معتقدیم که موسوی و کروبی در داخل کشور سران فتنه بودند.

ارزیابی شما از سخنان وی مثبت است؟

برخی از مسائل از جمله این مورد را نمی‎توان مثبت و منفی و یا سیاه و سفید دید. یک‎سری آثار مثبت و برخی آثار منفی داشت که سوءاستفاده‎‎های داخل و خارج از آن، آثار منفی این سخنان بود. خود من هم به برخی سخنان وی نقد داشتم./جهان نیوز

Share