عدالتخواهی، برگهی گمشدهی دانشجو
فاطمه دلاوری پاریزی در مصاحبه با خبرنگار دیارمیرزا– مشاهدات تجربی از فضای دانشگاه، ما را به این نقطه میرساند که ضریب عدالتخواهی در این محیط تا حد مطلوب فاصله دارد. برای فهم این مسئله کافی است اصلیترین فعالیت های تشکیلاتی، علمی و فرهنگی-اجتماعی دانشجویان، بررسی شده تا نسبت بین این فعالیتها و آرمان اصلی انقلاب […]
فاطمه دلاوری پاریزی در مصاحبه با خبرنگار دیارمیرزا– مشاهدات تجربی از فضای دانشگاه، ما را به این نقطه میرساند که ضریب عدالتخواهی در این محیط تا حد مطلوب فاصله دارد. برای فهم این مسئله کافی است اصلیترین فعالیت های تشکیلاتی، علمی و فرهنگی-اجتماعی دانشجویان، بررسی شده تا نسبت بین این فعالیتها و آرمان اصلی انقلاب اسلامی که برپایی قسط و عدالت است، فهمیده شود. به طور مثال اگر پایاننامه ها و مقالات علمی-پژوهشی دانشجویی را مورد توجه قرار دهیم و یا برنامههای طول ترم یک تشکل را فهرست کنیم نسبتی که بین این فعالیت ها و نیازهای عدالت خواهانه انقلاب دریافت خواهیم کرد، قابل توجه خواهد بود.
برای بررسی دلایل کمرنگ شدن فعالیت های عدالت خواهانه در فضای دانشجویی باید به سراغ مبادی عمل رفت تا با ریشه یابی علل و عوامل بی تحرّکی و انفعال فضای دانشجویی، به آسیبشناسیِ فضای دانشگاه و فهم فاصله تا حد مطلوب نزدیک شد.
مبادی عمل
برخی از فیلسوفان مسلمان چون ابن سینا «عمل» را از سنخ «کیف نفسانی»[۱] دانستهاند و برای تحقّق آن، مراحل مقدماتی چندگانهای را قائل شدهاند. لازم به ذکر است در باب عمل و فاعلیت انسان، نظریه های دیگری نیز وجود دارند که در این متن، این نظریه اختیار شده است.
گام اول در نظریه عمل را «تصور» و گام دوم را «تصدیق» نامیده اند. این دو مبنا، «مبانی معرفتی» عمل هستند که ممکن است ناشی از گمان، توهم، انگاره و یا باور و یقینی مستحکم باشند. در واقع در مقام تصور، فرد به دریافت بینشها و باورهای شناختی نسبت به عمل مورد نظر میپردازد و در مقام تصدیق به نقادی و ارزشگزاری آنها میپردازد و در نهایت صورتی از عمل مطلوب را انتخاب میکند. این انتخاب باعث ایجاد شوق و «میل» نسبت به انجام عمل میشود که گام سوم از مبادی عمل است. این میل با شدت و ضعف در افراد و اعمال مختلف با تعبیرهایی چون امید، خشنودی خاطر، دلبستگی، دلباختگی و… دیده میشود. پس از ایجاد اشتیاق نسبت به انجام عمل، نوبت به «إعمال نیت و اراده و عزم بر وقوع فعل» میرسد و در گام پنجم «فاعلیت شی» حاصل میشود و عمل صورت می پذیرد.
مبادی شناختی عمل
در مقام «تصور فعل»، نیاز است که دانشجو، نسبت به مسائل جدی و اصلی و بنیادین انقلاب، جهان و واقعیتهای کشور، فهم مبانی عدالت خواهی، اهمیت و جایگاه آن، مصداق های عدالت خواهی و الگوهای راهبردی و کاربردی مثمر ثمر، بینش و شناخت صحیحی داشته باشد. در این وهله نقش نهادهای متولی امر تربیت نباید مغفول انگاشته شود. خانواده، مسجد، آموزش و پرورش، صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه علمیه و… با تربیت گلخانه ای و در خلأ فرد، امکان برقرار کردن نسبت بین فرد و جامعه، فرد و مردم، فرد و صنعت، فرد و سیاست، فرد و هر نهاد مسئله دار و مسئله یاب دیگری را برقرار نکردهاند و در نتیجه خروجی این نهادهای تربیتی، افرادی فارغ از دردها و دغدغه های اجتماعی و فرهنگی هستند که نه مسئلهای دارند و نه نیازی را احساس میکنند. مامِنْ حَرَکَهٍ الّا وَاَنْتَ تَحْتَاج فِیها اِلی المعرفه ما را به این گزینه می رساند که برای وقوع عملِ متناسب با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی لازم است در گام نخست شناخت صورت مسئله در حیطه های مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای دانشجو به انحاء مختلف رخ دهد. لمس فقر و زندگی مستضعفان و تبعیض در تفاوت این زندگی با زندگی مرفهین بیدرد و بادرد، درک فساد اداری و بانکی، فهم بیارتباط بودن نظریات علوم انسانی با آموزه های دینی و باورهای بومی، درک کشاورزی بیمار و دامپروری رنگپریده از جمله ورودیهایی است که باید به یک دانشجو تزریق شود تا بتواند با دردهای واقعی جامعه ارتباط برقرار کند و آنها را همانطور که هست و نه آنطور که رسانه ها(اعم از داخلی و خارجی) با افراط و تفریط نشان میدهند دریابد. به طور کلی باید فضای مانوس شدن و مماس بودن با واقعیت جامعه را برای دانشجو مهیا کرد.
در «مقام تصدیق فعل»، لازم است تا دانشجو نسبت به «تعمیق معرفت دینی» و افزایش فهم خود از «منطق دین» و «مبانی انقلاب اسلامی» تلاش کند و بکوشد تا طبق توصیه ائمه اطهار(علیه السلام)[۲] در خود قدرت اجتهاد در منابع دینی و فهم پویا از آن ایجاد کند تا در مواجهه با بینشها و انگارههایی که در مرحله اول کسب کرده است، امکان سنجش و نقادیِ اطلاعات کسب شده از محیط را داشته باشد و بتواند در راستای اولویت بندی مسایل و ارزشگزاری نیازهای انقلاب، اجتهاد کند و اولویتدارترین مسایل را جهت بررسی و پرداختن برگزیند. نداشتنفهم درست از مسایل و سنجه ای جهت ارزیابی و نقادی داده های رسیده از گام اول، یا او را به سمت فعالیت های دست چندم سوق خواهد داد و یا بر بخشی از مسایل، تمرکز کرده و بخشی دیگر را به باد فراموشی خواهد سپرد. پرداختن گسترده به ماسون شناسی و صهیونیزم شناسی سطحی، تمرکز و باقی ماندن در کسانی که نه بینش درستی نسبت به اسلام دارند و نه افکار عمیق و جامعی برای حل مسایل روز جامعه، نفهمیدن ریشه مسایل و معضلات اجتماعی و پرداختن به صورت امور و و معلول ها به جای علت ها، فعالیت های سلبی مثل تحصن در مقابل سینما به جای فعالیت های ایجابی مثل تولید آثار هنری از جمله عواقب نداشتن معرفت تصدیقی است.
مبادی انگیزشی و ارادی عمل
در «مقام میل و إعمال اراده یعنی گامهای سوم و چهارم از مبادی فعل»، لازم است تا شور دینی و دغدغههای انقلابی در سرشت دانشجویان دمیده شود. همچنین لازم است تا دانشجو این بینش را داشته باشد که در عین برنامه ریزی برای حصول نتیجه مطلوب، مامور به انجام وظیفه است و باید تمام همّ و غمّ خود را مصروف انجام تکلیف کند. همچنین باید بداند اگر در مرحله معرفت، موفق به شناخت وظیفه شد، باید تا جایی که میتواند با تقویت ارتباطات اجتماعی و امربه معروف و نهی از منکر عمومی، به بسط بینش و اندیشه خود بپردازد تا با حضور در جمعی پرنشاط و فعّال، به پیگیری فعالیت های آرمانخواهانه بپردازد. در صورت نرسیدن به نتیجه مطلوب در تشکل و جریان سازی، لازم است بداند که وظیفه از او ساقط نشده و با تغییرِ صورتِ فعالیتهای قبلی و در نهایت با قیام فردی به ایفای نقش ویژه خود در میدان عمل بپردازد. متاسفانه جامعه نیمه مذهبی نیمه غرب زده ما گرفتار ارمغانهای مدرنیته شده و فردگرایی[۳] و منفعت خواهی[۴]، از عواملی است که به کاهش انگیزه های حرکت های بزرگ و جهانی و اجتماعیِ دانشجویی دامن میزند. و از آن جا که در بسیاری از فعالیت های عدالت خواهانه، منفعتی برای عدالت خواهان رقم نمی خورد و چه بسا نیاز به هزینه دادن، جهتِ نتیجه گرفتنِ عملِ عدالت خواهانه است، در نتیجه برخی ازافراد دور فعالیت عدالت خواهانه را خط کشیده و ترجیح می دهند که سرشان گرم کار و فعالیت های شخصی خودشان باشد.
تقویت امید و انگیزههای نُرید أن نَمُنَّنی[۵] لازم است تا فرد در مواجهه با مشکلات کوچک و بزرگِ گریبانگیر نظام و موجود در جهان، دچار یأس و پریشانی خاطر نشود و همواره امید را در خود و در جامعه زنده نگه دارد و هر حرکت مفیدی را تشویق و از هر حرکت مخربی جلوگیری و یا آنراتعدیل و تصحیح کند.
البته ناگفته نماند در این مرحله عوامل سلبی چون ترس از توبیخ و هزینه دادن، سرزنش شدن توسط سایرین، عدم حصول نتیجه مطلوب، طرد از محیط دانشجویی و اساتید میتواند در انگیزه زدایی از فضای دانشجویی موثر باشد که البته طرح قرآنی فَلاَتَخْشَوْهُمْوَاخْشَوْنِ[۶] و همچنین وَلاَیَخَافُونَلَوْمَهَلآئِم[۷]ٍدر مقابله با همین یأس زایی و انگیزه زدایی است.
امکان ایجاد هزینه برای دانشجو به دلیل فعالیتهای آرمانخواهانهی وی از دو سوی جریان تحجر و التقاط کاملا طبیعی است. مسئولینِ محافظهکارِ غیر انقلابی و مصلحت سنج با معیارهای کاذب و در مقابل، دانشجویان و استادان روشنفکرمآب التقاطی و برعکس، یعنی مسئولینِ غربزده و فاصلهگرفته از مردم و انقلاب و از آنطرف،اساتید و دانشجویان بیخبر از زمانهها و زمینههای روز ممکن است، در برابر فعالیتهای دانشجویی که به سودِجریان عدالت خواهی در جامعه و جهان است، سنگاندازی کنند. در واقع إعمال قدرت های دیگر که در برابر اراده دانشجویی واقع می شود، از عوامل بیرونی است که ممکن است منجر به رکود و رخوت فضاهای دانشجویی شود.
عمل
در آخرین مرحله، فرد باید با طی مراحل انجام شده در نهایت به آن چه اولویت می داند و بر میشمارد عمل کند و بداند لازم است اولویتدارترین فعل را صورت تحقق بخشد که اگر فعل اهم و اوّل را انجام ندهد، هیچ کاری نکرده و هیچ سنگی جابه جا نکرده و هیچ مانعی را از سر راه خود و جامعه برنداشته است و بداند، عمل او برخاسته و برخواستهی معرفت اوست و معرفت او با عمل صالحش افزایش مییابد و با افزایشِ مجددِ معرفت او، بار مسئولیتی سنگینتر بر دوش او گذاشته خواهد شد و چنین است، چرخه علم و معرفتِ انسانِ عارفِ عامل.
وَالَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا[۸]
[۱] «کیف نفسانی»، کیفیتی است که بر نفس انسان، عارض میشود که اگر تکرار شود و تداوم یابد آن را «ملکه» مینامند و اگر موقتی و دفعی باشد، «حال». کیف نفسانی، مبدا فاعلیت انسان است و تاکید اصلی علمای علم سیاست و اخلاق و… بر کیف نفسانی است.
[۲] «ولکن اعینونی بورع واجتهاد وعفّه و سدادٍ» نامه چهل و پنجم نهج البلاغه و یا در کتاب خصائل الشیعه یکی از ویژگی های شیعه، درک اجتهادی از دین ذکر شده است.
[۳] individualism
[۴] utilitarianism
[۵] سوره قصص آیه ۵
[۶] سوره مائده آیه ۳
[۷] سوره مائده آیه ۵۴
[۸]سوره عنکبوت آیه ۶۹
دیدگاه