قلعه تاریخی گیلان که باید آنها را شناخت:

قلعه قره دوش و آب شفا بخش آن/بنایی منسوب به پیش از اسلام

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،«قلعه صَلصال» یکی از این قلعه هاست که هرچند سده‌های زیادی باد و باران را به جان خریده و از زیبایی و وسعت آن کاسته شده است اما هنوز می‌توان شکوه یک بنای قدیمی را بر بلندای یک تپه مشرف به دریا دید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از همشهری ،بسیاری از مسافران بناهای تاریخی گیلان را تنها با «قلعه رودخان» می‌شناسند. اما قلعه‌های دیگری هم در گیلان هست که لابه لای سرخس و خزه و پوشش گیاهی درختان پنهان مانده و کمتر کسی به دیدنش می‌رود. «قلعه صَلصال» یکی از این قلعه هاست که هرچند سده‌های زیادی باد و باران را به جان خریده و از زیبایی و وسعت آن کاسته شده است اما هنوز می‌توان شکوه یک بنای قدیمی را بر بلندای یک تپه مشرف به دریا دید.

۱قلعه صلصال به دلیل همجواری با شهر لیسار به «قلعه لیسار» هم معروف شده است. برای دیدن آن باید به شهرستان تالش بخش کرگانرود بروید. بعد از بخش جوکندان، بین روستای نومندان و شهر لیسار، قلعه سنگی بر بلندای یک تپه قرار گرفته است که حدود ۱۰۰ متر از خیابان اصلی فاصله دارد. تنها راهنمای شما برای رسیدن به بلندای قلعه، نصب ۲ تابلو کوچک به نام خیابان صلصال و کوچه صلصال در ورودی خیابان اصلی و گذر فرعی است که البته آن هم اخیرا نصب شده است.

دریای خزر در بلندای قلعه لیسار

ورودی کوچه شیب تندی دارد و با وجود آسفالت و گذر ماشین، به دلیل نبود محوطه پارکینگ، بهتر است مسیر را پیاده بروید. در فصل تابستان رشد درختان و خزه‌ها موجب می‌شود استحکامات بنا به خوبی دیده نشود، اما در فصلی که درختان پوشش گیاهی ندارند، از خیابان اصلی هم می‌توان بنای قلعه و دیوارهای سنگی آن را دید. ورودی قلعه سردر هلالی شکل دارد که به نظر می‌رسد سنگ‌های صیقلی رودخانه را با ملاط آهک و ساروج به هم متصل کرده اند.
بنای قلعه مشرف به دریای خزر است و از بلندای آن می‌توان ساحل وسیع دریای خزر، شالیزارهای روستاهای اطراف، ییلاقات و جنگل‌های بالای کوه و همین‌طور زمین‌هایی را که به تازگی زیر کشت نهال کیوی رفته اند، دید.
ساختمان قلعه روی یک صخره سنگی قرار گرفته و به شکل یک مربع با ۴ باروی دایره ای شکل است. بیشتر بنا فروریخته و جویندگان تاریخ، اطلاعات زیادی از مشاهده این بنا به دست نمی‌آورند. با این‌که سال ۱۳۸۲ حفاری‌هایی از سوی میراث فرهنگی در این بنا انجام شده اما از سوی این اداره هیچ اطلاعاتی در ورودی بنا نصب نشده است.

قلعه قره دوش و آب جمع شده در آب انبار آن

به گفته برخی اهالی، داخل قلعه آب انباری هست که هنوز هم دارای آب است. «عبدالله انصاری» از اهالی «جوکندان» راهنمای ما برای ورود به قلعه است. او به نقل از نیاکان خود، بنای قلعه را به دوران اسماعیلیه نسبت می‌دهد. او قطعات سفالی را داخل یک سردابه نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد لوله‌های سفالی انتقال آب بوده است.
وی می‌گوید: قسمتی از فضای داخلی قلعه شبیه زیر‌زمینی است که با ریختن سنگ‌های بنای قلعه مسدود شده است. انصاری همچنین شنیده است که بنای قلعه در برخی دوران‌ها محل نگهداری زندانیان بوده است.
«فرشاد باقری» از اهالی روستای «داوان محله» از روستاهای جنوبی لیسار نیز بیان می‌کند: این بنا در دوران ساسانی ساخته شده و در میان روستاییان منطقه معروف به «قلعه قره دوش» است. زیرا در گذشته چند برج دیدبانی در تپه‌های اطراف بوده که هنوز بقایای آن در شالیزارهای پلکانی دیده می‌شود.
او به نقل از پیران محل می‌افزاید: داخل قلعه آب انباری هست که آب آن را با لوله‌های سفالی از ییلاقات «سوباتان تالش» به داخل قلعه هدایت می‌کردند. هنوز هم داخل آب انبار قلعه آب موجود است و اهالی به آن «آب سرفه» می‌گویند و از آن برای درمان سرفه‌های مزمن استفاده می‌کنند.

بنایی منسوب به پیش از اسلام

«لوئی رابینو» نایب کنسول انگلیس در رشت(۱۹۶۰تا۱۹۲۱ میلادی) در کتاب ولایت دارالمرز، ساخت این قلعه را به دوران پیش از اسلام نسبت داده است. وی در این باره می‌نویسد: «قلعه لیسار روی تپه کوتاهی در ۴ کیلومتری دریا واقع شده است. قلعه تمام تپه را فرا گرفته و دیوارهای آن در کمال استحکام ساخته شده است و به نظر می‌رسد پیش از فتح اسلام ساخته شده باشد. آب انباری با وضعیت خوب دارد که احتمالا آب آن از منابع کوهستانی است. زیرا همه وقت ارتفاع آب آن در یک سطح است و هر‌قدر از آب آن برمی دارند به وجود هیچ نوع لوله یا راهی برای رساندن آب به آن نمی‌توانند پی ببرند و گمان می‌رود که در مخفی داشتن منافذ آن دقت بسیار به کار رفته باشد. در بالای آن بنا سنگ نوشته یا اثری که قابل توجه باشد به چشم نمی‌خورد.»
ظاهر بنای قلعه، استحکام بی نظیر آن را نشان می‌دهد، زیرا تصاویری که «دکتر منوچهر ستوده» در کتاب خود «از آستارا تا استرآباد» از این بنا چاپ کرده، نشان می‌دهد از دهه ۱۳۴۰ شمسی تاکنون تغییرات زیادی در باقیمانده بنا صورت نگرفته است. تنها طاقی گنبدی شکل داخل ارگ در زمان ستوده هم اینک دیده نمی‌شود. با این حال اهالی از حفاری‌های غیرمجاز در محوطه بنا می‌گویند و این موضوع موجب می‌شود بنایی که اداره کل میراث فرهنگی در تاریخ ۱۰خرداد ۱۳۸۲ و به شماره ۸۷۸۰ در فهرست بناهای تاریخی کشور به ثبت رسانده است، زودتر تخریب شود.
با وجود بازدید بسیاری از مسافران نوروزی از این بنا، نه تابلوی راهنمایی در مسیر دیده می‌شود و نه مشخصاتی از تاریخ ساخت این بنا توسط میراث فرهنگی در این مکان نصب شده است. ستوده اندازه‌هایی از طول، عرض و ارتفاع بنا در کتاب خود ارائه داده که به گفته وی تقریبی است، زیرا در اثر رشد بیش از حد گیاهان نتوانسته اندازه دقیق تری از بنا ارائه دهد. به استناد نوشته‌های این پژوهشگر، در ورودی قلعه، ۳۵۰ سانتی متر و عرض آن ۲۲۰ سانتی متر، عرض باروی قلعه ۱۸۰ تا ۲۱۰ سانتی متر، ارتفاع آن ۵ تا ۶ متر و در برخی جاها ۱۰ تا ۱۲ متر است.

اشیای به دست آمده مربوط به دوران سلجوقی

برخی سایت‌های خبری ضمن معرفی این مکان، بنای قلعه را به دوره سلجوقی نسبت می‌دهند و می‌نویسند: در کاوش‌های سال ۱۳۸۲ پیکان فلزی، ظرف مسی نقره‌کوب و یک سکه مسی مربوط به قرن پنجم و ششم هجری در این قلعه پیدا شده که متعلق به تبار اتابکان است که از نایب السلطنه‌های سلجوقیان در منطقه بوده اند. این سایت خبری، بنای قلعه لیسار را قدیمی ترین بنای ثبت شده در گیلان معرفی می‌کند. با این حال، کوتاهی میراث فرهنگی در معرفی و حفاظت از این بنای تاریخی هم مشهود است. میراث فرهنگی لازم است به عنوان یک منبع خبری رسمی، اطلاعات دقیقی از تاریخچه بنا و کاوش‌های صورت گرفته در این قلعه در اختیار بازدید کنندگان قرار دهد و برای حراست از آن تدابیر امنیتی اتخاذ کند.

tel final1

Share