از فخر فرهنگی تا فقر فرهنگی/ نوستالژی و دیگر هیچ …
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، «عدهای به بارانهای نقره ایاش میبالند و میگویند از همین ۱۱ ماه بارندگی و چکه کردن ناودان خانهها در یک ماه باقیمانده سال است که فانتزی،خاطرات و نوستالژیهایشان شکل میگیرد. برخی اما دل در گرو هوای همیشه مه گرفتهاش دارند و شهروندانی هم هستند که علاوه بر رطوبت ۹۰ درصدی و هوای شرجی و خورشید معمولا غایبش به فرهنگ غنی رشت فخر میفروشند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، «عدهای به بارانهای نقره ایاش میبالند و میگویند از همین ۱۱ ماه بارندگی و چکه کردن ناودان خانهها در یک ماه باقیمانده سال است که فانتزی،خاطرات و نوستالژیهایشان شکل میگیرد. برخی اما دل در گرو هوای همیشه مه گرفتهاش دارند و شهروندانی هم هستند که علاوه بر رطوبت ۹۰ درصدی و هوای شرجی و خورشید معمولا غایبش به فرهنگ غنی رشت فخر میفروشند.
فاطمه صابری با این مقدمه در گیل نگاه نوشت:این «فخر فرهنگی» البته در جانِ بسیاری از گیلانیان ریشه دارد اما شدت آن بین مرکز نشینان بیشتر از مناطق دیگر است. مرکز نشینانی که سالهاست امیدوارانه در انتظار بهبود اوضاع روزها را میشمارند. مباهات به گذشته و «داشتم»ها برای این افراد مانند نان شب است. روح عصیانگر و پرسشگر غذا میخواهد در نتیجه مدام تکرار میشود: ما رشتیها میراثدار «اولینها و بهترینها» در کشور بودهایم.
نمونه؟ اولین در اجرای تاتر در ایران، اولین در داشتن کافه، سینما، کتابفروشی، نشریات مکتوب، بلدیه، نماینده در مجلس،استفاده از اتوبوس، داروخانه شبانهروزی، آسایشگاه معلولین، بانک و حتا امکان پیادهروی برای زنان!
به این موج، روایتهایی مانند این هم دامن زده و میزند:حسن تجدد خواهی و فکر آزادی طلبی و معارفپروری در مردم رشت تا حدی یعنی تقریبا ۲۰ سال زیادتر از ما (تهرانیها) وجود دارد. اهالی رشت از هر فکر روشن و باز و از هر موضوعی که بوی آزادی و ترقی و آبادانی از آن استشمام شود با آغوش باز استقبال میکنند. من یقین دارم اهالی رشت و انزلی یعنی اکثریت مردمان این دو شهر از حیث تجدد و فکر ترقی خواهی قریب ۲۰ سال از ما تهرانیها جلو هستند.»
نویسنده این متن عباس مسعودی موسس روزنامهی اطلاعات ۸۵ سال پیش بعد از سفر به رشت است.
از این دست مطالب فراوان است و البته که بسیاری از این موارد هم واقعیتی تاریخی است اما اینکه اکنون رشت چگونه است و با گذشتهای نه چندان دور چه توفیرهایی دارد جای بحث است. مشخصا بحث ما درباره وضعیت فرهنگی حاکم بر مرکز استانِ ۷۶۰ هزار نفری گیلان به عنوان بزرگترین و پرجمعیتترین شهر شمال ایران در بین سه استان حاشیهای دریای کاسپین است.
سالنهای فعال سینما، تاتر، سالنهای برگزاری کنسرت، نمایشگاه کتاب، مبلمان شهری بویژه مجسمههایی که برای زیباتر شدن و مفهوم بخشی به خیابانها و پارکها مورد استفاده قرار میگیرند، گالری برگزاری نمایشگاههای عکس و نقاشی در «رشت» و آنگونه که مدیران شهری میپسندند «کلانشهر رشت» در هر یک از این موارد چه وضعیتی دارد؟
بعضی مدیران سینمایی فعال در شهر کمبود فیلم خوب برای اکران را دلیل فراری شدن مردم از سینماها میدانند و در مقابل مدیران ارشاد میگویند سالنهای سینما شدیدا دارای فقر امکانات هستند و کارشناسانی هم در این بین معتقدند تا وقتی در تفکرات مدیران میانی ارشاد و نهادهای فرهنگی موازی، تغییری حاصل نشود قطعا وضعیت نامناسب فعلی فرهنگی همچنان ادامه پیدا میکند.
سینما در رشت:۷۰ سال بعد
سینما یکی از مظاهر فرهنگی هر شهر است و رشت هم در زمره اولین شهرهای ایران قرار داشت که ۷۰ سال قبل ساکنانش با پرده جادویی سینما آشنا شدند و خیلی زود به این جادوی عجیب دل باختند و برای خرید بلیت هر فیلم ساعتها صف کشیدند.
اما از میان سینماهای سپید رود، ۲۲ بهمن، میرزا کوچک، انقلاب و آبشار دو تای آخر در ۱۰ سال اخیر تعطیل شدهاند و زمان تعطیلی سینما سعدی، قدس، مولن روژ و صحرا هم به بیش از یک دهه میرسد. از ۳ سینمای فعال رشت هم سینما ۲۲ بهمن امکان خرید فیلم از پخش کننده اصلی را ندارد در نتیجه شهروندان مشاهده میکنند که به طور همزمان یا به فاصله کم فیلمهای مشابه در دو سینما سپیدرود و ۲۲ بهمن اکران میشود. به این ترتیب یکی دیگر از ۳ سینمای رشت هم عملا از چرخه نمایش مفید خارج میشود.
آخرین تعطیلی سینما در گیلان سال ۸۶ رقم خورد؛ وقتی مدیران وقت ارشاد گفتند که «خانوادهها از وضعیت حاکم بر این سینما (حضور همزمان دختران و پسران نوجوان و جوان) شکایت دارند و با وجود تذکر چند باره به مدیران این سینما و بی توجهی به آنها در نتیجه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی حکم به تعطیلی این سینما داد.
همان ایام گفته شد پردهای که بر سر در سینما انقلاب در ابتدای خیابان امام خمینی آویخته و در آن نوشته شده بود «این واحد به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی تعطیل شده است» نه تنها مالکان سینما را معترض نکرد که حتا زمینه خشنودی آنها را هم فراهم کرد! دلیل این خوشحالی را قبل از مدیران دولتی، مالکان سینماهای دیگر هم دریافته بودند: سینماداری دیگر در ایران صرفه اقتصادی ندارد.
صفرعلی بافکر مدیر و مالک سینما ۲۲ بهمن که نیم قرن پیش در سبزه میدان رشت سینما شهر طلایی (۲۲ بهمن) را تاسیس کرد تا نقش پررنگی در خاطرات چند نسل از ساکنان رشت و گیلان داشته باشد به ما میگوید: سه دهه پیش بر سر خرید بلیت فیلمهای سینمای ۲۲ بهمن که ۱۲۸۹ صندلی دارد دعوا بود. به نحوی که برای برقراری نظم و امنیت مردم حاضر در سینما حداقل ۱۰ مامور شهربانی در این مکان حضور پیدا میکرد.
وضعیت کنونی سینما شهر طلایی چگونه است؟ حالا بعضی روزها تعداد افرادی که برای دیدن فیلم به ۲۲ بهمن مراجعه میکنندگاه کمتر از ۵۰ نفر است. به گفته مدیریت این سینما روزانه حدود ۲۰ هزار تومان هم از وجه فروش بلیت فقط به شهرداری رشت اختصاص دارد.
مدیر این سینما به یاد آورد که در روزهای طلایی سینما شهر طلایی بارها چهرههای نام و نشاندار رشت هم در میان ازدحام جمعیت جایی برای نشستن بر صندلی پیدا نمیکردند. سالنی که او با دست نشان میدهد سالهاست جمعیتی چنان انبوه به خود ندیده و بر در بالکن هم قفلی بزرگ زده شده چون سالهاست این سینمای قدیمی و فرسوده آنقدر بی مشتری شده تا نیازی به دستور مدیریت برای بلیت فروشی بالکن نباشد.
بافکر صراحتا میگوید اگر شرایطی فراهم شود و مدیران مربوطه اجازه تغییر کاربری سینما را به او بدهند ابدا تعلل نمیکند.
فروش دستمال کاغذی برای پاک کردن اشک در سینما
دغدغههای مالک ۲۲ بهمن که این روزها حسرت از دست دادن شغل برنج فروشیاش در جوانی را میخورد قبض دو میلیون تومانی نوسازی شهرداری،قبض گاز و برق و … است.
محدودهای که سینما ۲۲ بهمن در آن واقع شده یکی از بهترین مناطق رشت است. قیمت هر متر زمین در این بخش از شهر از ۲ میلیون تومان آغاز میشود و تنها سرقفلی سینما ۲۲ بهمن بیش از یک میلیارد تومان است.
دلیل رکود حاکم بر سینماهای رشت چیست؟ بافکر معتقد است وقتی فیلمهای خوب سینمای ایران در طول سال به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد و این رویه در طول چند سال تکرار شود کم کم علاقهمندان به حضور در سینما کم میشوند و سینمادارانی هم مجبور به تعدیل نیرو خواهند بود چون امکان نوسازی، پرداخت هزینههای جاری ساختمان و مالیات و عوارض را ندارند.
این مدیر سینما تاکید میکند که مردم این دیار همچنان عاشق پرده جادویی هستند و اگر فیلمهای خوب اکران شود علی رغم تمام مشکلات باز هم رشتیها صندلیهای سینما را پر میکنند.
پیرمرد زیر لب نام چند فیلم دهه ۵۰ مثل دکتر ژیواگو، مردی که زیاد میدانست،سرگیجه، دوازده مرد خبیث و… را زمزمه میکند و میگوید:در سالهای گذشته فیلمهای ارزشمند سینمای جهان در سینما شهر طلایی برای تماشاچیان به نمایش در میآمد و برای بعضی از فیلمها دستمال کاغذی هم فروخته میشد تا مردم اشکهایشان را پاک کنند!امروز اما نه تنها تعداد فیلمهای خوب ایرانی کم است بلکه اجازه اکران فیلمهای خارجی هم به سینماداران داده نمیشود. او ناامید است و میگوید با وضعیت فعلی امیدی به سینماداری در رشت نیست.
اظهارات بافکر نشان میداد که شاید در یکی از همین روزها شهروندان رشتی در حالی که طبق عادت هنگام عبور از سبزهمیدان نگاهی به سردر سینما ۲۲ بهمن میاندازند به جای پرده فیلم سینمایی با تصاویر هنرپیشههای مشهور،با پرده نوشتهای سفید مواجه شوند که خبر از تعطیلی یکی دیگر از سینماهای قدیمی شهر میدهد.
بهمن بروجردی مدیر سینما میرزا کوچک یکی دیگر از سینماهای رشت در شهرداری اما میگوید با توجه به وضعیت کلی حاکم بر اقتصاد و هنر ایران، تعداد سینماروها در رشت چندان کم نیست. به باور او نوسازی ساختمانهای سینما و اکران فیلمهای مناسب میتواند بار دیگر ذایقه مردم رشت را شیرین کند.
تالار مرکزی به مثابه سرکه ۷ ساله
نگاهی به تاریخ معاصر نشان میدهد که قدمت تاتر در گیلان از یک قرن هم فراتر رفته؛ با این همه هنوز خبری از سالن ویژه اجرای تاتر در این بوم نیست.
سالهاست که به فعالان این رشته که پلاتوها و اجراهای خود را در سالنهای غیر استاندارد و غیر مرتبط با این هنر انجام میدهند وعده ساخت و بهرهبرداری قریبالوقوع سالنهای مجزای تاتر داده میشود اما هیچگاه این وعدهها جامه عمل نمیپوشند.
همین وعده البته برای دوستداران موسیقی در استان هم صدق میکند؛ به گونهای که سالهاست اگر شانس به علاقهمندان موسیقی و خوانندگان مشهور رو کند و با درخواست برگزاری کنسرت آنها موافقت شود مکان برگزاری جایی بهتر از سالنهای چند منظوره ورزشی یا تالارهای عروسی نیست. یعنی عملا دوستداران موسیقی برگزاری کنسرت در سالن آکوستیک را فرضی محال به حساب میآورند!
حدود ۸ سال قبل و در میانه انتقادات تکراری شده هنرمندان و هنردوستان گیلانی، مدیران ارشد و فرهنگی دولت محمود احمدینژاد در گیلان وعده دادند که ایام استفاده از سالنهای چند منظوره و کاملا بیارتباط با هنر به منظور استفادههای هنری به زودی سر میآید چون مقدمات ساخت پروژهای با ۱۲ هزار مترمربع با عنوان تالار مرکزی رشت فراهم شده. آنها گفتند تالار مرکزی رشت به جای یک سالن تاتر دو سالن دارد و به جز این، سالن بزرگ موسیقی هم با ظرفیت ۹۰۰ نفر در جوار آن پیشبینی شده است.
از سال ۱۳۸۶ که کلنگ اجرایی این سازه که از مصوبات اولین سفر استانی محمود احمدینژاد به گیلان بود و در آخرین سال حضورش در قوه مجریه در قالب پروژه مهر ماندگار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت تا امروز بارها وعده بهرهبرداریاش در مناسبتهای مختلف داده شده که از آخرین آن دست کم دو سال گذشته است. در وعدههای مقامات استان در دولت قبلی عنوان شده بود همزمان با آخرین سفر محمود احمدینژاد به گیلان برای افتتاح چند پروژه مهر ماندگار این تالار هم بالاخره در اختیار علاقهمندان به هنر تاتر و موسیقی قرار داده میشود. وعدهای که طبیعتا عملی نشد و این تالار هم مانند بسیاری دیگر از پروژههای عمرانی در دولت دهم سرنوشتی جز رکود و توقف پیدا نکرد.
تالار مرکزی:شاید وقتی دیگر
هر چند اعلام شده است که تاکنون بیش از ۱۴ میلیارد تومان برای پروژه تالار مرکزی رشت هزینه شده است با این حال گفته میشود امکان بهره برداری کامل از مجموعه برشمرده وجود ندارد.
فرهنگ دوستان گیلانی در حالی منتظر افتتاح تالار مرکزی رشت هستند که طبق وعدهها قرار است در فاز نخست تالار آمفی تئاتری با ظرفیت ۶۰۰ صندلی به بهره برداری برسد و یک تالار هم برای تمرین با ظرفیت ۱۰۰ صندلی در اختیار گروههای علاقهمند به نمایش قرار بگیرد.
طبق اطلاعات مدیران فرهنگی در فاز دوم این پروژه هم گالری هزار و ۵۰۰ متری در سه طبقه به بهره برداری میرسد و اگر وعدهها رنگ واقعیت بگیرد در فاز سوم هم یک سالن کنسرت هال با هزار و ۲۰۰ صندلی و یک سالن تمرین تخصصی موسیقی با ۱۰۰ صندلی ساخته میشود.
البته در این طرح که برای علاقهمندان فرهنگی رشت به رویا شبیه شده موزه هنرهای معاصر و پارکینگ هم در نظر گرفته شده که به دلیل کمبود اعتبار ۴ میلیارد تومانی مسکوت مانده است.
حالا دوستداران موسیقی و تاتر در گیلان منتظر اقدامات تازه دولت حسن روحانی هستند تا شاید تدبیری اتخاذ شود و تالار مرکزی رشت بعد از چند سال انتظار به بهرهبرداری برسد.
البته مشاهدات حضوری و همچنین گفت و گو با فعالان فرهنگی استان و مدیران مرتبط نشان میدهد که در حال حاضر به دلیل عدم تامین اعتبار سرعت ساخت پروژه تالار مرکزی رشت قابل توجه نیست. تالاری که به گفته اکبر صمدینیا کارشناس تاتر اداره کل فرهنگ و ارشاد گیلان و از هنرمندان تاتر استان به جز تاخیر در افتتاح، دارای مشکلاتی مانند عدم تعبیه سالن پلاتو برای تمرین هنرمندان این رشته است.
تناسب اندام و مجسمههای علمالهدی
مدیریت زیباسازی شهرداری رشت معمولا در اطلاعیههای خود اعلام میکند:در نظر دارد در راستای زیباسازی مبلمان شهری، اقدام به طراحی و نصب المان در پارکهای شهر رشت نماید.
یکی از اهداف این مجموعه هم ارتقای هنر مجسمهسازی در فضاهای سبز شهری اعلام میشود.از جمله مجسمههایی که در معرض دید ساکنان شهر قرار گرفته مجسمههای پیاده روی علم الهدی رشت است. به زعم بعضی از منتقدان، پیمانکاران برای مجسمهها و المانهای استفاده شده در این پیادهرو زمان زیادی صرف نکرده و مدیران مربوطه شهر هم سهلگیرانه از کنار آن عبور کرده است. منتقدان مجسمههای نصب شده در پیاده روی علم الهدی که به شکل انسان ساخته شده را بدون تناسب اندام میدانند و میگویند:برای مجسمه مردی که چتری بر سر دارد ابتداییترین مساله در اینگونه مجسمهها یعنی تناسب اندام تعریف نشده است.
همچنین درباره بسیاری از مجسمههای نصب شده در رشت هم انتقاداتی مانند عدم تناسب با فرهنگ کهن گیلان مطرح می شود؛در حالی که به راحتی میتوان مجسمههایی برای زیباسازی فضای شهر استفاده کرد که متناسب با بافت فرهنگی شهر یا به معنی واقعی مدرن باشد.
داستان کتابفروشیهای شهر و گالریهای کم تعداد نقاشی و عکاسی هم مشت نمونه خروار است. وضعیت فرهنگی شهری که ۴۳۲ سال قبل به فرمان شاهعباس صفوی به عنوان مرکز استان گیلان انتخاب شد مدتهاست برای هنرمندان و ساکنان رشت قصه پرآب چشم است. آیا این دور باطل قبل از منقرض شدن نسل افرادی که از گذشته طلایی شهر سخن میگویند و خاموشی جوانانی که به فرهنگ شهرشان مفتخرند به کمک مدیران فرهنگی،شورا و شهرداری خاتمه پیدا میکند؟
دیدگاه