نهادهای رسمی باید سیاست اطلاعرسانی پیشدستانه را جایگزین واکنش دیرهنگام کنند
به گفته «حمید ضیایی پرور»، رسانههای سنتی و رسمی در برابر خطاهایی مانند انتشار اخبار جعلی مصون نیستند. فشار برای سرعت، رقابت برای دیدهشدن و نبود سازوکار دقیق فکتچکینگ گاه باعث لغزش میشود؛ اینجا تفاوت در نیت و واکنش است چون رسانه حرفهای در صورت خطا، اصلاحیه منتشر میکند اما رسانه غیرحرفهای از خطا تغذیه میکند و آن را گسترش میدهد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، دیگر روز یا هفتهای نیست که در فضای مجازی کشورمان خبری جعلی در حوزههای مختلفی از اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و .. منتشر نشود؛ اخبار جذابی که با سرعت بالا منتشر میشوند و به رغم تاثیرگذاری بر مخاطبان، اغلب با همان سرعت نشر، از التهاب میافتند.
اخبار جعلی بهعنوان اطلاعات نادرست یا تحریفشدهای که با هدف فریب مخاطب منتشر میشود، امروز به یکی از چالشهای اساسی رسانهها، نهادهای حاکمیتی و حتی امنیت اجتماعی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است.
با گسترش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، انتشار خبر بدون تایید منبع رسمی به امری عادی بدل شده است. مسائلی همچون نوسانات اقتصادی، حوادث طبیعی یا اعتراضات اجتماعی، بارها بستر گسترش شایعات و اطلاعات نادرست بودهاند.
اما چرا جامعه تا این اندازه در برابر اخبار جعلی آسیبپذیر شده است؟ «حمید ضیایی پرور» پژوهشگر و استاد علوم ارتباطات در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا به این پرسش و پرسشهایی دیگر درباره اخبار جعلی پاسخ داده است:
هدفگذاری برای تغییر ذهن و احساس مردم نه فقط دروغ رسانهای
ایرنا: مهمترین اهداف و انگیزههای کاربرد اخبار جعلی در رسانهها چیست؟
اخبار جعلی فقط محتوای نادرست و خلاف واقع نیستند؛ بخشی از نبرد نرم هستند که هدف اصلیاش تغییر ذهن و احساس مردم است. پشت تولید و انتشار آنها معمولاً انگیزههای سیاسی، اقتصادی یا روانی وجود دارد. گاهی برای ضربه زدن به چهره یا جریان سیاسی خاصی ساخته میشوند، گاهی برای ایجاد التهاب در بازار یا جهتدهی به افکار عمومی و در برخی موارد فقط برای سرگرمی یا جلب توجه.
اما در لایه عمیقتر، هدف تولیدکنندگان و منتشرکنندگان اخبار جعلی، از بین بردن مرجعیت رسانهای رسانههای داخلی است؛ بهگونهای که مردم دیگر مطمئن نباشند چه کسی راست میگوید. وقتی این مرز فرو بریزد، هر روایت دلخواهی میتواند جا بیافتد.
به همین دلیل، در بسیاری از کشورها انتشار اخبار جعلی بهعنوان یکی از ابزارهای جنگ روانی و تأثیرگذاری بر ادراک عمومی شناخته میشود؛ نه صرفاً نوعی دروغ رسانهای.
الگوریتم پلتفرمها با تقویت محتوای احساسی و جنجالی، به گسترش بیشتر فیکنیوز دامن میزنند
ایرنا: عموما چه رسانههایی اقدام به گسترش اخبار جعلی میکنند؟ آیا میشود گفت رسانههای سنتی و رسمی از این اتهام یا خطای عمدی مبری هستند؟
بخش عمده اخبار جعلی از مسیر شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و پلتفرمهایی منتشر میشود که در آنها نظام سردبیری، مسئولیتپذیری حرفهای و دروازهبانی خبر وجود ندارد.
هر کاربر میتواند تولیدکننده و ناشر باشد و این چرخه، سرعت و هیجان را بر صحت مقدم میکند. الگوریتمهای پلتفرمها هم با تقویت محتوای احساسی و جنجالی، به گسترش بیشتر فیکنیوز دامن میزنند.
با این حال، رسانههای سنتی و رسمی در برابر خطاهایی مانند انتشار اخبار جعلی مصون نیستند. فشار برای سرعت، رقابت برای دیدهشدن و نبود سازوکار دقیق فکتچکینگ گاه باعث لغزش میشود؛ اینجا تفاوت در نیت و واکنش است چون رسانه حرفهای در صورت خطا، اصلاحیه منتشر میکند اما رسانه غیرحرفهای از خطا تغذیه میکند و آن را گسترش میدهد.
در بُعد مدنی، فیکنیوزها مانع شکلگیری فهم مشترک از واقعیت میشوند
ایرنا: مهمترین تبعات انتشار اخبار جعلی به ویژه در حوزههای ارتباطاتی، مدنی و سیاسی چیست؟
انتشار فیکنیوزها بزرگترین ضربه را به اعتماد عمومی میزند. وقتی مخاطب مدام با اطلاعات متناقض روبهرو میشود، اعتمادش به رسانهها، نهادهای رسمی و حتی روابط انسانی سست میشود. در نتیجه جامعهای شکل میگیرد که در آن هر گروه روایت خود را حقیقت میداند و گفتوگوی سازنده جای خود را به بدبینی و دشمنی میدهد.
در حوزه سیاسی، اخبار جعلی میتوانند ابزار تخریب چهرهها، دامنزدن به بحران مشروعیت یا مداخله در فرآیندهای انتخاباتی باشند. در بُعد مدنی، شکاف و قطبیسازی را تشدید میکنند و مانع شکلگیری فهم مشترک از واقعیت میشوند.
در عرصه ارتباطات نیز باعث آلودگی جریان اطلاعات و فروپاشی تمایز میان خبر درست و بازنمایی ساختگی میگردند؛ یعنی همان نقطهای که حقیقت رنگ میبازد.
آموزش سواد رسانهای باید از مدرسه و دانشگاه آغاز شود
ایرنا: چه ابزارهایی میتوان به دست مخاطبان داد و نوعی بازدارندگی برای آنان در مقابل هجوم فیکنیوزها ایجاد کرد؟
نخستین و مؤثرترین ابزار، ارتقای سواد رسانهای، سواد فضای مجازی و سواد هوش مصنوعی است.
مردم باید یاد بگیرند که پیش از بازنشر هر مطلبی، منبع آن را بررسی کنند، به نشانههای اعتبار توجه کنند، تیترهای اغراقآمیز را بشناسند و خبر را از چند منبع معتبر مقایسه کنند.
آموزش سواد رسانهای باید از مدرسه و دانشگاه آغاز شود و در رسانههای عمومی نیز استمرار داشته باشد.
در کنار آموزش، فناوری هم نقش جدی دارد. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند تصاویر، ویدئوها و صداهای جعلی را شناسایی کنند.
سامانههای فکتچکینگ و پلتفرمهای راستیآزمایی محتوا نیز باید در دسترس عموم قرار گیرند تا مخاطب بتواند خبر مشکوک را بلافاصله بررسی کند.
همچنین در سطح سازمانی، ایجاد پیوست رسانهای و نظام رصد مداوم فضای مجازی میتواند مانع از گسترش شایعات و تحریفها شود.
در نهایت، بازسازی اعتماد بین رسانه و مخاطب مهمترین سپر دفاعی در برابر فیکنیوزهاست؛ چون جامعهای که رسانههای قابل اعتماد و آموزشدیده دارد، کمتر فریب میخورد.
وقتی مردم پاسخ روشن و بهموقع از نهادهای مسئول دریافت نمیکنند، خلأ اطلاعاتی شکل میگیرد
ایرنا: در جامعه ما اخبار جعلی چه زمینههایی برای انتشار و باورپذیری دارند؟
در جامعه ایران، چند عامل به شکلگیری و گسترش اخبار جعلی دامن میزند؛ نخست، بیاعتمادی بخشی از افکارعمومی به منابع رسمی و تأخیر در اطلاعرسانی شفاف است. وقتی مردم پاسخ روشن و بهموقع از نهادهای مسئول دریافت نمیکنند، خلأ اطلاعاتی شکل میگیرد و شایعه جای واقعیت را پر میکند.
دوم، هیجانی بودن فضای مجازی و نبود نظام پایش مؤثر در شبکههای اجتماعی باعث میشود هر خبر احساسی، حتی اگر نادرست باشد، به سرعت پخش شود.
سوم، پایین بودن سواد رسانهای در میان بخشی از کاربران است؛ بسیاری از مردم هنوز تفاوت میان منبع خبری معتبر و کانال یا صفحه شخصی را نمیدانند.
چهارم، زمینههای فرهنگی مانند میل به شنیدن خبرهای عجیب یا بد که ریشه در روانشناسی اجتماعی دارد، باورپذیری فیکنیوز را بیشتر میکند.
نهادهای رسمی باید سیاست اطلاعرسانی پیشدستانه را جایگزین واکنش دیرهنگام کنند
ایرنا: راهکار مناسب برای برخورد با اخبار جعلی چیست؟ به عبارت دیگر، با توجه به مختصات فضای ارتباطاتی در کشور ما چه مسیرهایی را باید پیمود؟
برای مقابله مؤثر با این وضعیت، چند مسیر موازی لازم است. پیش از هر چیز، نهادهای رسمی باید سیاست اطلاعرسانی پیشدستانه را جایگزین واکنش دیرهنگام کنند؛ یعنی قبل از اینکه شایعه منتشر شود، روایت درست را خودشان بهروشنی بیان کنند.
دوم، ارتقای سواد رسانهای باید به برنامهای عمومی و دائمی تبدیل شود؛ از آموزش در مدارس و دانشگاهها تا تولید محتوای آموزشی در رسانههای ملی و محلی.
سوم، لازم است سامانههای بومی فکتچکینگ توسعه یابند و رسانهها برای استفاده از آنها تشویق شوند.
چهارم، تقویت نهادهای مستقل رسانهای و بازسازی اعتماد عمومی اهمیت حیاتی دارد؛ مخاطبی که به رسانههای کشورش اعتماد دارد، طعمه شایعه نمیشود.
دیدگاه