نقش کلیدی پزشک خانواده در ارتقای سلامت عمومی

۹۶۱ خانه بهداشت و ۲۹۵ پزشک خانواده؛ درآمد ماماها و پزشکان خانواده چقدر است؟

پیشگیری همیشه ارزان‌تر و مؤثرتر از درمان است؛ اما این جمله زمانی معنا پیدا می‌کند که بدانیم در گیلان، نزدیک به یک‌میلیون روستایی و شهری، پیش از مراجعه به بیمارستان، تحت مراقبت پزشک خانواده و مراکز جامع سلامت قرار می‌گیرند. آمارها ثابت می‌کند که این شبکه، نخستین و مهم‌ترین خط دفاعی در برابر بیماری‌هاست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، سید مهدی سلیمانی ضیابری، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان، با تشریح ساختار شبکه بهداشت و درمان استان و جایگاه پزشک خانواده در این نظام، بر اهمیت رویکرد پیشگیرانه و مردم‌محور در ارتقای شاخص‌های سلامت تأکید کرد.

نظام سلامت ایران، به‌ویژه در استان‌هایی با پراکندگی جمعیتی و بافت روستایی مانند گیلان، زمانی می‌تواند اثربخش باشد که پیشگیری بر درمان مقدم شود. سخنان اخیر سید مهدی سلیمانی ضیابری، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان نشان می‌دهد که علی‌رغم چالش‌های موجود، ساختار شبکه‌ای سلامت در این استان همچنان یکی از اصلی‌ترین پشتوانه‌های سلامت عمومی است.

امروز در گیلان، هر شهرستان شبکه بهداشت و درمان مستقل خود را دارد و مجموعه‌ای از خانه‌های بهداشت، مراکز جامع خدمات سلامت شهری و روستایی و مراکز شبانه‌روزی زیر چتر آن فعالیت می‌کنند. وجود ۹۶۱ خانه بهداشت به‌عنوان نخستین سطح ارائه خدمات، یعنی تقریباً هیچ روستایی نیست که خارج از پوشش مراقبت اولیه باشد. این آمار، پیام روشنی دارد: در گیلان، «تبلیغ سلامت» جای «درمان دیرهنگام» را گرفته است.

اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، نیروی انسانی طرح پزشک خانواده است. ۲۹۵ پزشک، ۲۵۸ ماما، ۸۴ دندان‌پزشک، و ده‌ها نیروی تخصصی در حوزه‌های آزمایشگاه، بهداشت محیط، سلامت روان، تغذیه و پرستاری، تصویری از یک تیم سلامت‌محور را نشان می‌دهد؛ تیمی که قرار است سلامت جامعه را به‌جای تخت‌های بیمارستان، در خانه‌ها و مدارس و محیط کار پایش کند.

از منظر شاخص‌های جمعیتی نیز، پوشش نزدیک به ۴۳۰۰ نفر توسط هر پزشک خانواده و بیش از ۵۴۰۰ نفر تحت مراقبت هر ماما نشان می‌دهد که این برنامه در گیلان تنها یک طرح اداری نیست؛ یک نظام واقعی برای پایش سلامت جمعیت است. اگر قرار باشد بیماری‌های غیرواگیر مانند دیابت، فشار خون یا سرطان به‌موقع تشخیص داده شوند، همین شبکه نخستین خط دفاعی است.

یکی از بخش‌های کمتر دیده‌شده اما حیاتی طرح، مدل پرداخت مالی است. برخلاف تصور عمومی که پزشکان با افزایش مراجعه بیمار درآمد بیشتری دارند، پزشک خانواده به ازای جمعیت تحت پوشش حقوق ثابت دریافت می‌کند. این یعنی پزشک در این سیستم، به‌جای افزایش تعداد نسخ و آزمایش‌ها، انگیزه بیشتری برای پیشگیری از بیماری، غربالگری و کنترل عوامل خطر دارد. این مدل، همان رویکردی است که سال‌هاست در کشورهای پیشرفته مانند انگلستان و استرالیا اجرا شده و هزینه‌های سلامت را به‌شدت کاهش داده است.

افزودن این نکته نیز مهم است که برخلاف تصور عمومی، درآمد در حوزه پزشک خانواده بسیار متفاوت از پزشکان متخصص است. میانگین دریافتی ۳۴ میلیون تومان برای پزشکان و ۲۰ میلیون تومان برای ماماها نه تنها عدد نجومی نیست، بلکه نشان می‌دهد بخش بزرگی از بار سلامت جامعه، با هزینه‌ای کمتر از تصور عمومی بر دوش این گروه قرار دارد.

در نهایت، باید یادآور شد که پزشک خانواده صرفاً پزشک نیست؛ دروازه‌بان سلامت عمومی است. این طرح اگر به‌صورت کامل اجرا و تقویت شود، می‌تواند هزاران مورد بستری غیرضروری را حذف کند، هزینه‌های ملی درمان را کاهش دهد، بیماری‌ها را به‌موقع تشخیص دهد و از مهم‌تر از همه، موجب عدالت در سلامت شود؛ یعنی همان حقی که هر شهروند باید بدون توجه به محل سکونت یا سطح درآمد از آن بهره‌مند باشد.

امروز، گیلان هنوز یکی از استان‌های پیشرو در نگهداری ساختار شبکه‌ای سلامت است. اگر حمایت مالی و نیروی انسانی این برنامه استمرار یابد، پزشک خانواده نه‌تنها بار بیمارستان‌ها را سبک می‌کند، بلکه آمار مرگ‌ومیر و بیماری‌های مزمن را کاهش می‌دهد؛ و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که سلامت از «هزینه» به «سرمایه» تبدیل می‌شود.