هفتاد شهرِ عشق
ما مردمانی داریم که در سختترین روزها، نان وُ سیب را، بهتساوی بینِ خود تقسیم میکنند، دوستی میکارند وُ عشق درو میکنند وَ آنجا که پای شرف وُ غیرت به میان آید، سنگرها وُ خاکریزها، از حضورِ پُر شور وُ پُر شمارشان، سرشار میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، سید رضا سید دانش – فعال فرهنگی و رسانهای در یادداشتی نوشت:
این که ایستاده سرافراز وُ سربلند، بر ستیغِ سر به آسمانِ تاریخ، سرزمین من است.
هفت نه هفتاد شهرِ عشق وُ هفتاد اقلیمِ ایمان وُ توحید وُ حقطلبی؛ وطنی که برای مردمِ بصیر وُ آزاده وَ خاکِ پاکِ گُهر بارِ آن، بر منشورِ بلند بالای بشریت، سرودها وَ حماسههای بسیار رقم خورده است.
هنوز اگر گوش بر خاک بگذاری، صدای هَیا بانگِ سوارانِ ستیهنده ی آریایی را میشنوی که تیغ بر ستم کشیده، درفشِ عزّت وُ افتخار وُ اقتدارِ ایران وُ ایرانی را، بالا وُ بالاتر میبرند.
از جلگههای زرخیز خطهٔ دلاورپرور گیلان، تا موجهای گهربار کاسپین و از سپیدرود پر خروش و پر برکت آن که تا ابد جاری باد!
تا جنگلهای انبوه و شالیزاران حاصلخیز آن، نام نامی ی ایران است که پژواکی سبزتر از سبز دارد…
راستی، کجای جغرافیای جهان، میتوان اینهمه عظمت، اینهمه اصالت، اینهمه علم وُ ادب وُ ایثار وُ شرافت وُ ازخودگذشتگی وُ حماسه سُراغ گفت؟
ما مردمانی داریم که در سختترین روزها، نان وُ سیب را، بهتساوی بینِ خود تقسیم میکنند، دوستی میکارند وُ عشق درو میکنند وَ آنجا که پای شرف وُ غیرت به میان آید، سنگرها وُ خاکریزها، از حضورِ پُر شور وُ پُر شمارشان، سرشار میشود.
ایرانِ امروز، امانتِ دلهاییست که فقط برای خدا تپیدند؛ امانتِ پاهاییست که فقط برای خدا قدم برداشتند؛ وَ امانتِ دستهاییست که فقط در جستجوی صلح وُ دوستی وُ امید بودند.
ایرانِ امروز، ایرانِ آرمانهای بزرگ وَ ایرانیِ امروز، انسانِ آرمانخواهیست که برای ساختنِ وطنی آبادتر وُ آزادتر، از عزیزترین چیزهای خود میگذرد، تا امانتدار شایستهای باشد برای آنان که رفتند وَ با خورشیدی که در لالهزار خونشان فروزان شد، خانه را روشن کردند.
دیدگاه