رسایی: اولین دوقطبیها را خداوند ایجاد کرد | دوقطبی سیاسی یعنی لولونمایی از جناح مقابل
نماینده تهران در مجلس دوازدهم در گفتگویی اظهار داشت: این دوقطبیسازیهای سیاسی نتیجهای جز «تقدیم الاراذل بر افاضل» و بالعکس! ندارد. نتیجه آن این میشود که دولت وقتی از یک جریان سیاسی با این شاخصه تشکیل میشود کارآمدی ندارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، این روزها دوباره جدال گفتمانی درباره دوقطبی کردن فضای سیاسی اوج گرفته است. بخش زیادی از این نزاع اما درون جریان اصولگرایی در مواجهه با دولت جدید شکل گرفته است و البته هنوز هم ادامه دارد.
حمید رسایی، نماینده مجلس در گفتگو با فرهیختگان در ابتدا درباره اینکه اساسا معنی دوقطبی چیست، گفت: «دوقطبیسازی به معنای ایجاد تقابل بین دو مجموعه است به شکلی که رودرروی هم قرار بگیرند و هر یک به نفی مطلق دیگری بپردازد. این وضعیت میتواند در حوزه مسائل اجتماعی، مسائل فرهنگی، مسائل اعتقادی یا سیاسی ایجاد شود. اولین دوقطبیها را خداوند ایجاد کرده است. هر دوقطبیای باطل نیست، بلکه ایجاد دوقطبی در جریان حق، باطل است. برخی دوقطبیها واقعی هستند که اساسا باید حفظ شوند مثل تقابل اسلام و کفر یا تقابل بین سازش و مقاومت، عزت و ذلت. برخی از این دو قطبیها را امام راحل بنیان گذاشت مثل تقابل رفاهطلبی در برابر مبارزه، تقابل فقر در برابر غنا و اشرافیت. در مسائل سیاسی اخیر رهبری معظم انقلاب، فتنه را یک خط قرمز دانستند یعنی اینجا همه باید توقف کنند و مرزبندی داشته باشند. برخی دوقطبیها کاذب هستند، مثل ایجاد تقابل بین جریانات اصلاحطلبی و اصولگرایی یا تقابل بین محجبهها و شلحجابها یا بیحجابها و مواردی از این جنس.»
دوقطبی سیاسی یعنی لولونمایی از جناح مقابل
او درباره اینکه مصداق دوقطبیسازی در فضای سیاسی کشور چیست، نیز توضیح داد: «مصداقش این است که ما هر کار جریان سیاسی مقابل خودمان را منفی و هر کار جریان سیاسی خودمان را مثبت معرفی کنیم. الان وضعیت کسانی که اسیر گروهگرایی اصلاحطلبی و اصولگرایی شدهاند، به این شکل است. متاسفانه در اکثر موارد اگر فساد در اصلاحطلبان باشد، اصولگرایان آن را فریاد میزنند و اگر در اصولگرایان باشد، اصلاحطلبان از خجالتشان درمیآیند و هر دو طرف وقتی یکی از افراد منسوب به خودشان دچار مفسدهای باشد، آن را توجیه میکنند. اگر ناکارآمدی در این طرف باشد، آن طرف فریاد میزند و اگر در آن طرف باشد، این طرف از خجالتش درمیآید. اگر تصمیم خوبی در یکی از این جناحهای سیاسی گرفته شود، طرف دیگر از کنارش عبور میکند و برعکس تصمیمات خوب خودش را در بوق و کرنا میکند. در اکثر مواقع، دو طرف به حسابهای بانکی یکدیگر، خانههای بزرگ محلات خوشنشین و گرانقیمت یکدیگر، استفاده از فرصتهای ثروتاندوزی یکدیگر، فرزندان خارج از کشور یکدیگر، حضور فرزندان و خویشان درجه یک یکدیگر در گلوگاههای اقتصادی و… کاری ندارند. دوقطبی سیاسی یعنی در ایام انتخابات اصلاحطلبان میگویند اصولگرایان لولو هستند و اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان لولو هستند و هرکدام با لولونمایی طرف مقابل، تلاش میکند بدنه رأی خودش را بترساند و آنها را برای رأی دادن به لیستهایی که پشت درهای بسته و در موارد متعددی براساس سهمیهبندی، روابط حزبی، اداری و فامیلی تهیه شده و در دقیقه ۹۰ جلوی مردم گذاشته شده، قانع کند.»
هردوقطبی مذموم نیست
رسایی در ادامه به این موضوع اشاره کرد که دوقطبیسیاسی انتقادات را صفر و صدی میکند و گفت: «این دوقطبیسازیهای سیاسی نتیجهای جز «تقدیم الاراذل بر افاضل» و بالعکس! ندارد. نتیجه آن این میشود که دولت وقتی از یک جریان سیاسی با این شاخصه تشکیل میشود کارآمدی ندارد. مجلسی با اکثریت از یک جریان سیاسی برآمده از دوقطبی کاذب تشکیل میشود که لکنت دارد و نمیتواند حرف مردم را بزند. انتقاد به معنای ایجاد دوقطبی نیست. اتفاقا جامعهای که نخبگان سیاسی آن برآمده از دوقطبیهای کاذب باشند، انتقادات در آن صفر یا صد میشود، آن هم نسبت به طرف مقابلش. » رسایی درباره اینکه آیا میشود هر انتقادی را دوقطبیسازی دانست نیز گفت: «شاید بشود ولی نباید از آن هراسید. چون همانطور که گفتم هر دوقطبیای مذموم نیست. حتما اینطور نیست. بستگی دارد که مبنای این انتقاد شما چه باشد، اگر ریشه انتقاد از میان تفکر دوقطبی کاذب باشد حتما نتیجه آن هم دوقطبی کاذب میشود و اگر مبنای آن دوقطبی واقعی باشد، نتیجه آن اتفاقا برای جامعه مفید است.»
دیدگاه