بازنشسته کردن استاد جامعهشناسی وقتی که مشغول برگزاری مصاحبه داوطلبان دکترا بود!
سیدحسین سراجزاده، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود درباره بازنشستگی خود نوشت و گفت: دیروز یکشنبه ۱۰ تیرماه در حالی که با شماری از همکاران گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی مشغول برگزاری مصاحبه داوطلبان دکترای جامعه شناسی بودیم، تلفنم زنگ خورد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا سیدحسین سراجزاده، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «دربارهی بازنشستگی و اخراج اعضای هیات علمی بخصوص جامعهشناسان، یادداشتهایی نوشته بودم. الان نوبت به روایت بازنشستگی زودهنگام خودم و یکی دیگر از اعضای هیات علمی دانشگاه خوارزمی رسیده است.
به نام حضرت حق
روایت دو بازنشستگی زودهنگام
دیروز یکشنبه ۱۰ تیرماه در حالی که با شماری از همکاران گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی مشغول برگزاری مصاحبه داوطلبان دکترای جامعه شناسی بودیم، تلفنم زنگ خورد. چون منتظر تلفن ضروری بودم، از جلسه بیرون رفتم و پاسخ دادم.
خانمی خود را از امور اداری دانشگاه معرفی کردند و خواستند برای به جریان افتادن کارهای بازنشستگی همین امروز یک شماره حساب بانک صادرات و اطلاعات و مدارکی دیگر ارسال کنم.
گفتم، مگر من بازنشسته شده ام؟ من که قانونا تا دو سال دیگر می توانم کار کنم.
هنوز حکم بازنشستگی را هم ندیده ام. گروه و شاید دانشکده هم در جریان نیستند. علت بازنشستگی زود هنگام بدون درخواست خودم و گروه چه بوده؟
اگر هم به هر دلیلی تصمیم گرفته اند یک عضو هیات علمی را باز نشسته (بخوانید اخراج) کنند، آیا نباید از قبل رسما به او و به گروه آموزشی اطلاع دهند؟
این همکار محترم امور اداری گفتند، بله حق با شماست ولی از من خواسته اند و معذورم.
گفتند حکم از طریق اتوماسیون به دانشکده ارسال شده و اصرار داشتند همین امروز شماره بانک صادرات و اطلاعات و مدارکی دیگر را بفرستم تا کارهای اداری به سرعت انجام شود.
گفتم، فعلا که درگیر مصاحبه داوطلبان دکترا هستم. به علاوه باید حکم را ببینم، دلیل آن را بدانم. انشالله در فرصتی اینها را هم می فرستم.
برای انجام کار با سرعت مورد نظر مسئولان بالادستی اشان، بلافاصله تصویر حکم را با تلگرام و اطلاعات درخواستی را هم با تلگرام و پیامک فرستادند.
تاریخ حکم ۶ / ۴/ ۱۴۰۳ (آخرین روز کاری پیش از انتخابات) است و به استناد مصوبه مورخ ۸/۶/۱۴۰۲ هیات امنای دانشگاه صادر شده است. این مصوبه و محتوای و دلایل آن هیچگاه به صورت کتبی و یا شفاهی از طرف مسئولان دانشگاه به من اطلاع داده نشده است. حتی مدیر محترم گروه هم اطلاع نداشتند زیرا در برنامه ریزی درسی گروه برای نیمسال آینده، که حدود یک ماه و نیم قبل تصویب شد، برنامه کامل یک عضو هیات علمی شاغل برایم در نظر گرفته شد.
فقط افواهی و به صورت شایعه در اسفند ماه ۱۴۰۲ از برخی همکاران شنیده بودم که گویا هیات امنای دانشگاه چنین مصوبه ای داشته است. با توجه به این، حدود یک ماه و نیم قبل از رئیس محترم دانشکده خواستم بررسی بفرمایند و به من اطلاع دهند که آیا این موضوع درست است و چنین مصوبه ای وجود دارد؟؛ و اگر درست است، کی قرار است اجرا شود تا من برنامه های کار و زندگی ام را مطابق آن تنظیم کنم. به هر حال کارمند محترم اداری بر اساس خواسته مسئولان بالادستی اصرار و عجله داشتند تا کارهای اداری آن زودتر انجام شود.
تا جایی که می دانم روال و قاعده این است که حکم بازنشستگی اعضای هیات علمی را پایان هر ترم، و در ترم دوم، شهریور ماه می زنند که بعد از یک سال کار از مرخصی سالانه مرداد ماه استفاده کرده باشند؛ و همچنین از قبل به فردی که قرار است بازنشسته شود رسما خبر می دهند تا بتواند برای کار و زندگی اش برنامه ریزی کند. اما انگار در این مورد خاص مسئولان دانشگاه شتابزدگی زدگی خاصی دارند.
آیا این شتابزدگی برای اجرای حکم، با برگزاری انتخابات رابطه ای دارد یا یک اقتران اتفاقی است؟ خدا داند.
این داستان برای آقای دکتر رسول رسولی پور عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی هم دقیقا به همین ترتیب رخ داده است. رسولی پور فردی است که به شهادت قاطبه همکاران از فضل و کمال علمی و اخلاقی والایی برخوردار است، چند دوره با رای اعضای هیات علمی رئیس دانشکده ادبیات بوده، در سطح ملی و بین المللی در رشته خودش (فلسفه دین) شناخته شده است، برای تدریس در سایر دانشگاه ها از جمله دانشگاه تهران از او دعوت می شود، دانشجویان از عملکرد آموزشی او فوق العاده راضی هستند، و خلاصه اگر در دانشگاهی معیارهای علمی و اخلاق حرفه ای حاکم باشد، وجودش برای رشته خودش و دانشگاه باعث افتخار و آبروست؛ ولی چه می شود کرد که این همه برای مدیران دانشگاه کافی نیست و ایشان را هم زودهنگام بازنشسته کرده اند.
جالب است بدانید که در انتخابات برای تعیین اعضای هیات ممیزه دانشگاه توسط اعضای هیات علمی، ایشان و من دو منتخب اول دانشکده ادبیات بودیم ولی مقامات دانشگاه تشخیص دادند که همکاران عضو هیات علمی، انتخاب اشتباهی داشته اند و در نتیجه برای هیچکدام از ما حکم نزدند؛ و هم اکنون اعضای هیات علمی دانشکده بزرگ ادبیات نماینده منتخبی در هیات ممیزه دانشگاه ندارند، که البته قبل از آنکه جفا در حق ما باشد، جفایی است در حق اعضای محترم هیات علمی دانشکده و توهین به رای آنهاست.
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
و نیک فرجامی از آن کسانی است که نیک کردارند
سیدحسین سراج زاده
دیدگاه